قرآن در آیه 3 سوره انفال میفرماید:
«الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاَةَ»
صفت مؤمنین
اقامه نماز چهارمین صفتی است که خداوند سبحان برای مؤمن ذکر میکند و صفت پنجم انفاق است. آیه از «مِن بعضیه» استفاده میکند مؤمنین از بعضی چیزهایی که خدا در اختیار آنان قرار میدهد انفاق میکنند.
«یقِیمُونَ الصَّلاَةَ» «برپا میدارند نماز را» مؤمنان کسانی هستند که عبادات آنها در میان خلق نمود و وضوح دارد آنان خود را تنها به عبادات سرّی پنهانی مشغول نمیسازند، زیرا نماز عبادتی مخفی و پنهانی نیست، بلکه عبادتی است آشکار که ظهور و بروز دارد با توجه به این تفسیر جمله «یقِیمُونَ الصَّلاَةَ» یعنی مؤمنان عبادت ظاهریه دارند.
اعضاء و جوارح مؤمن در خدمت مولایش
در نگاه دیگر جمله «یقِیمُونَ الصَّلاَةَ» یعنی مؤمن اعضاء و جوارحاش را در خدمت مولایش بکار میگیرد.
حضور دائم در محضر حق
همچنین مفسر دیگری میگوید «یقِیمُونَ الصَّلاَةَ» یعنی مؤمن حضور دائم در محضر حق دارد و با هر مرحله حضور ارتقایی خاص نصیبش میشود، چون حضورش در محضر ربّ است و هر حضور رشد جدیدی برایش فراهم میکند و افزایش وجودی خاصی به او میبخشد. قرآن میگوید «یقیمون الصلوۀ» یعنی وصف دائم مؤمن نماز است، مؤمن چون تحت تربیت حق قرار گرفته هرگز به نقصان در عمل راضی نیست، بلکه تلاش میکند اعمالش را در بالاترین میزان کیفیت و کمیّت انجام دهد تا از سوی او قصور و تقصیری مشاهده نشود.
نماز مؤمن
مؤمن نماز را باید بدون هیچ وسوسهای اقامه کند و هیچ انگیزه و نیتی به غیر از قرب به حق نداشته باشد، در حالیکه مردم گاهی اگر نیاز شدیدی و یا حاجت مهمی دارند، نمازهایشان پررنگتر اقامه میشود، چنین نمازی نماز مؤمن نیست بلکه نماز مؤمن از هر تعلق دنیایی وارسته و جداست. او منتظر اثر ظاهری نماز خویش نیست بلکه باور دارد که نماز تنها برای قرب و لقاء الله است و باید از هر غیری به دور باشد.
اثر نماز
مؤمن قلباً باور دارد اثرات به جا مانده از نماز در محدودهی عالم خاکی نمیگنجد، از این رو منتظر نیست تا اثر نمازش را در زندگی دنیاییاش ببیند، مؤمن در مترتب شدن آثار نماز هیچ تردیدی ندارد و میداند نماز اگر نماز است باید مصلّی را از فحشاء و منکر دور کند.
فرق اقامهی و خواندن نماز
و در ادامه مفسر دیگری میگوید: آیه از «یقِیمُونَ» سخن میگوید نه یحافظون الصلاۀ، اقامه نماز با خواندن آن تفاوت دارد، یقیمون هم خانواده با اقامه است و اقامه با قیام از یک ماده است. نماز را برپادارید، یعنی همه اعضاء و جوارحتان را برای بندگی حق حاضر کنید، هم در درونتان اقامه صلاۀ کنید و هم خارج از وجودتان. این مفسر میگوید: خداوند در آیه از یحافظون الصلاۀ استفاده نمیکند، زیرا اگر کسی حقیقت صلاۀ را اقامه کند سبب حفظ عبادتش خواهد شد.
اگر خداوند از میان عبادات واجب نماز را ذکر کرده چون بسیاری از واجبات مانند روزه، خمس، زکات در خفا و پنهان نیز انجام میشود. کسی میتواند روزه بگیرد درحالیکه دیگران خبردار نشوند، اما نماز پنهان کردنی نیست. خمس را میتوان بدون اطلاع دیگران پرداخت کرد ولی نماز هیئت ظاهریه و آشکارا دارد.
عبادتی است جامع که همه اعضاء و جوارح بعلاوه قلب وارد نماز میشوند. همچنین این عبادت هر روز پنج بار اقامه میشود، درحالیکه سایر عبادات چنین نیستند. کسانی که در انجام امر نماز سهلانگاری میکنند، میگویند هرکس باید قلبش پاک باشد و نیازی به عباداتی چون نماز نیست، در حالیکه قرآن نماز را از نشانههای مؤمن ذکر میکند تا بیان دارد قلب سالم لازم هست کافی نیست، بلکه اتفاقاً شرط ایمان یقیمون الصلاۀ است، تعبد ظاهری باید دیده شود و نشان بندگی باید آشکار گردد.
نماز رأسالطاعات
مفسر دیگری میگوید «یقِیمُونَ الصَّلاَةَ» یعنی هیچ اشتغالی نباید مؤمن را از بندگی در محضر حق بازدارد و روزمرگی زندگی نباید او را گرفتار جدایی و فصل از مولا کند.
نماز رأسالطاعات است این مرکزیت به جهت آن است که مؤمن فقط به نماز بها نمیدهد، بلکه با پایبندی به این عبادت به سایر اصول نیز پایبند خواهد بود و مؤمن چون به ستون دین بپردازد به فروع نیز میپردازد.
«یقِیمُونَ الصَّلاَةَ» نماز در زندگی مصلی باید چنان باشد که حالات و خلقیات مثبتی در او ایجاد کند تا وجودش موجب جذب دیگران گردد نه دفع.
«مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ»
«مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ» مؤمنین حقیقی رزاق را خدای سبحان میبینند و خود را مالک موجودی خویش نمیدانند. عبارت «رزقنا» متکلم مع الغیر است و این صیغه بیان میدارد که خود خدا رزق مؤمنین را تأمین میکند. مؤمنین حقیقی رزاقیت خدا را نماد قدرت او میدانند. آنان میگویند همانگونه که قدرت خدا بیکران است رزق او نیز محدویتی ندارد، مفسرین میگویند ضمیر «نا» هرگاه در قرآن بکار میرود نماد قدرت خداست، قدرت بیکران و رزق او نیز بیکران است و محدودیتی در رزاقیت خدا وجود ندارد. مؤمنین چون دست باز خدای سبحان را مشاهده میکنند، امر انفاق برای آنان دشوار نیست، دشواریها به جهت محدودیتهای بشر است.
«ممّا»: ترکیبی از حروف « مِن» و « ما» است و «من» در اینجا مِن بعضیه است، یعنی بعضی از مؤمنین موجودیهای خود را انفاق میکنند، در نگاه مؤمن موجودی او اصلاً ارزش انفاق ندارد تا آن را مصروف معشوق کند. از سوی دیگر بعضی از موجودیهای فرد تنها باید برای کسانی خرج شود که آنان اهلیّت پذیرش انفاق را داشته باشند.
«مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ» مؤمنین حقیقی همیشه چیزی برای انفاق کردن دارند و به عبارتی سرمایه دارند، سرمایهشان از طریق اعتقادات قلبیه و عمل صالح و نماز برای آنها ساخته میشود. آنان در انفاق برای خود موجودیتی قائل نیستند بلکه خود را فقط واسطه فیض میبینند به همین جهت از طرف مقابل درخواستی ندارند.
قرآن میگوید. «مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ» و نمیگوید «ینفِقُونَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ» تا گفته شود مؤمن از آنچه به آنها داده شد انفاق میکنند. ابتدائیت فعل از آن روست که مؤمنین فعل انفاق را تنها از سوی خدای سبحان میبینند.
انفاق
انفاق نوعی فیض رسانی به دیگران است، مؤمنین به دلیل دیدگاه صحیحی که دارند به اذن حق فیضرسان به دیگرانند، مؤمنین به اذن حق یا فیوضات علمی و معرفتیشان را در اختیار دیگران قرار میدهند یا از آبرو و مال خود خرج میکنند. به هر جهت آنان نیاز مستحقین را شناسایی میکنند و سعیشان بر آن است که نیاز مستحقین از ناحیه آنان تأمین شود. همچنین مؤمن به واسطه فعل انفاق مظهر بسیاری از نامهای خدای سبحان میشود، یکی از آن نامها جواد و دیگری کریم و رزاق است مؤمن مظهر نامهای جمالی حضرت حق میگردد.
اگر سؤال کنید چرا گروهی توانایی انفاق کردن را ندارند؟ در پاسخ میگوییم چون انفاق به پیشنیاز احتیاج دارد، انفاق باطن و پشتپردهی بسیار وسیعی دارد دل باید برای انفاق آماده شود و باید چندان وسیع گردد که زمان انفاق برای خود هیچ حضور و وجودی قائل نشود، زیرا اگر کسی در صحنه انفاق به خود توجه کند و خود را فاعل انفاق ببیند و گرفتار فاعلیت خویش شود با منتگذاری لطف خود را نسبت به دیگران تخریب کرده است در این حالت انفاق نه تنها ارتقاء و رشد دهنده نیست بلکه مانعی برای رشد و کمال او میشود، از سوی دیگر کسی که انفاق را از سرمایه شخصیاش میداند انفاقش با نگرانی همراه میگردد زیرا توجهاش به نقصان مالش میباشد، چنین فردی هیچیک از پیشنیازهای انفاق را رعایت نکرده است.
پیش نیاز انفاق
اگر سؤال کنید پیشنیازهای انفاق چیست؟ عرض میکنیم دو آیه اخیر این پیشنیازها را یادآوری کرد
«…إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیتْ عَلَیهِمْ آیاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یتَوَكَّلُونَ * الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ»
آنچه این دو آیه ذکر کرد پیشنیاز انفاق است. اگر انفاق به عنوان آخرین قسمت آیه ذکر میشود از آن روست که مؤمن با رعایت این پیشنیازها میتواند انفاق کند و خود را فاعل انفاقش نبیند.
انفاق روزانه
مؤمن چون هر روز را زمان جدید برای جلوهگریهای حضرت حق میداند، هر روز مایل است تا پرداخت جدیدی را داشته باشد. خداوند هر روز روزی جدیدی به او عطا میکند و مؤمن نیز هر روز انفاق جدیدی بابت آن روزی جدید دارد.
مؤمن در دام رزاق است نه در دام رزق، در نگاه مؤمن رزق مانند آب رودخانهای است که میآید و میرود، مهم آن است که از آن حسن استفاده بشود.
مؤمن طلب روزی نمیکند
مفسری درباره عبارت «مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ» میگوید: مؤمن طلب روزی خود را از رزاق طلب نمیکند، بلکه خداوند روزیها را در اختیارش میگذارد. در بسیاری موارد بدون مطالبه به مؤمن چیزهایی داده میشود زیرا نعمات فراوانی هست که عقل بندگان از درخواست آنها عاجز است، خدا بدون درخواست مؤمن آن نعمات را در اختیارش میگذارد، مؤمن نیز بر شیوه خدای خویش انفاق میکند. او منتظر مطالبه مردم نیست بلکه خود مستحق را شناسایی میکند و بدون تقاضای او میبخشد.
ینفِقُونَ
«ینفِقُونَ» فعل مضارع است و از آن اراده حال و آینده میشود. کاربرد این فعل از آن روست که مصالح دین و دنیای اقتضای انفاق را دارد. هرکس برای تقویت دینش باید پرداختهای لازم را داشته باشد گاهی این پرداختها مالی و گاه علم و آبرو و… است تا دین سرپا بماند و خمود نگردد.
اثرات انفاق
همچنین انفاق محبوبیت مردمی میآورد، روایت میگوید:
«الإنسان عبید الإحسان»[1]
«مردم برده احسان یکدیگرند.»
و به اصطلاح عامیانه هرکس نمکگیر شود ماندنی میگردد. انفاق برای صاحب خویش محبوبیت اجتماعی به همراه دارد، به او تأثیر کلام میبخشد و در قلوب جای میگیرد.
هرگاه کسی مرتباً به دیگری خیر رسانی کند او را در دام خود اسیر میکند، مؤمن دیگران را به دام شخص خود اسیر نمیکند، بلکه هرکس در دام مؤمن بیافتد در پی الطاف مؤمن به سوی حق حرکت میکند.
انفاق وسعت وجودی و ظاهری ایجاد میکند. در روایت آمده است اگر کسی به اندازه دانه خرمایی انفاق کند در قیامت به اندازه کوه ابوقبیس به او خیرات میرسد.
پیامهای آیه
«یقِیمُونَ الصَّلاَةَ»
- نماز عبادت سری و مخفی نیست.
- نماز عبادت جامع است، همه اعضاء و جوارح در آن حضور دارند به عبارتی اعضا تشریک مساعی دارند.
- نماز رأس طاعات است، اگر نماز سالم باشد سایر عبادات سالم میماند.
- «یقِیمُونَ الصَّلاَةَ » یعنی هیچ اشتغالی مؤمن را از حضور در خدمت حق باز نمیدارد.
- نماز ستون و عمود دین است و باید به دست مؤمن حفظ شود.
- نماز ستون است اگر حفظ شود فروع حفظ می شود.
- نماز قرب آور است و مسیر سلوك إلی الله را روشن میکند.
- وصف دائم مؤمن نماز است.
- مصلّی تحت نام ربّ هرگز به نقصان در عمل راضی نیست.
- نماز عبادتی است که پنهان ماندنی نیست.
«مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ»
- مؤمنین حقیقی رزاق را خدای سبحان میبینند و خود را مالک موجودی خویش نمیدانند.
- عبارت «رزقنا» متکلم مع الغیر است و این صیغه بیان میدارد که خود خدا رزق مؤمنین را تأمین میکند.
- مؤمنین چون دست باز خدای سبحان را مشاهده میکنند امر انفاق برای آنان دشوار نیست.
- در نگاه مؤمن موجودی او اصلاً ارزش انفاق ندارد تا آن را مصروف معشوق کند.
- مؤمنین حقیقی همیشه چیزی برای انفاق کردن دارند و به عبارتی سرمایه دارند.
- انفاق نوعی فیض رسانی به دیگران است.
- مؤمنین به دلیل دیدگاه صحیحی که دارند به اذن حق فیضرسان به دیگرانند.
- مؤمنین به اذن حق یا فیوضات علمی و معرفتیشان را در اختیار دیگران قرار میدهند یا از آبرو و مال خود خرج میکنند.
- اگر انفاق به عنوان آخرین قسمت آیه ذکر میشود از آن روست که مؤمن با رعایت این پیشنیازها میتواند انفاق کند و خود را فاعل انفاقش نبیند.
- مؤمن چون هر روز را زمان جدید برای جلوهگریهای حضرت حق میداند، هر روز مایل است تا پرداخت جدیدی را داشته باشد.
- مؤمن در دام رزاق است نه در دام رزق.
- در نگاه مؤمن رزق مانند آب رودخانهای است که میآید و میرود، مهم آن است که از آن حسن استفاده بشود.
- مؤمن نیز بر شیوه خدای خویش انفاق میکند. او منتظر مطالبه مردم نیست بلکه خود مستحق را شناسایی میکند و بدون تقاضای او میبخشد.
- «ینفِقُونَ» فعل مضارع است و از آن اراده حال و آینده میشود، کاربرد این فعل از آن روست که مصالح دین و دنیای اقتضای انفاق را دارد.
- انفاق سعهی وجودی بندگان را افزایش میدهد.
- اگر کسی به اندازه دانه خرمایی انفاق کند در قیامت به اندازه کوه ابوقبیس به او خیرات میرسد.
- اگر کسی با انفاق فاعلیت خویش را ببیند گرفتار منتگذاری به دیگران میشود.
- هرکس برای تقویت دینش باید پرداختهای لازم را داشته باشد.
تاریخ جلسه : 91/7/22 و 91/7/29 ـ جلسه 3 و 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] –شرح الكافی-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی) ؛ ج11 ؛ ص219