تفسیر آیه 3 سوره فجر

مقدمه

 

در تفسیر قرآن ابواب رحمات و فیوضات الهی بر انسان گشوده می‌شود و او را بسوی نور توحیدی راهبر است.

در تفسیر سوره فجر به آیه “وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ” رسیدیم و به بیان تفاسیر متعدد می‌پردازیم:

آیه 3: «وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ»

«و به زوج و فرد سوگند»

 

حرکت عالم به سوی نظم

 

خداوند به هر چیز جفت و فرد قسم یاد می‌کند.

عالَم براساس نظم و برنامه توحیدی در حرکت است و هر چیزی اعم از جفت یا فرد در جایگاه خاص خود در حال حرکت بسوی کمال مطلق است که حاکی از مدبر قادر و توانا در نظام دقیق عالم است. و خداوند به این نظام عالَم قسم یاد می‌کند.

 

وحدانیت خدا و زوجیت مخلوقات

 

شفع هر چیز جفت را گویند که خداوند در آیه قرآن می فرماید: «وَ مِنْ‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ‏ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون‏»[1] هر چیز از مخلوقات را بصورت جفت آفریدیم و ” وتر” واجب الوجود است که فرد است: «قُلْ‏ هُوَ اللَّهُ‏ أَحَد»[2]

بنابر این خداوند به فرد بودن خود و جفت بودن مخلوقات قسم یاد می‌کند.

 

پیوست و جدایی جسم و روح

 

خداوند به پیوست و جفت شدن جسم و روح که حکایت از حیات و زندگانی  دارد و به هنگامی که روح جسم را رها می‌کند، یکه و تنها شده و جسم به میت تبدیل می‌گردد، قسم یاد می‌کند.

گفتنی است زمانی که روح و جسم با یکدیگر پیوست داشته و حیات و زندگانی می‌یابند، قداست خاصی دارند. و هم چنین زمانی که روح از جسم جدا می‌گردد و انسان به میّت معنون می‌گردد نیز قداست خاص دارد که خداوند قسم یاد می‌کند.

 

زمان پیوست و زمان تنهایی

 

قسم به انضمام و پیوست‌ها و زمان تنهایی.”شفع” نماد انضمام و “وتر” نماد تنهایی انسان است.

زمانی که افراد با یکدیگر پیوست داشته باشند این انضمام قداست خاصی دارد. و هنگامی که انسان در تنهایی اهل راز و نیاز شده و در برابر عظمت خداوند پیشانی بر خاک می‌گذارد نیز  قداست خاصی دارد، و خداوند به هر دو مرحله قسم یاد می‌کند.

«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ»[3]

در تعبیر دیگر زمان تجرد که بنده در فقر و تنهایی محض به خداوند پناه برده است و زمان تاهل و شفع قداست خاصی دارد که خداوند قسم یاد کرده است.

 

ماه‌های زوج و فرد

 

بعضی از ماه‌ها جفت “۳۰” روز است و بعضی ماه‌ها فرد “۲۹” روز است که هر دو نزد خداوند قداست خاصی دارند و در نظام اعداد هم نقش وتر و هم نقش جفت کامل و بدون نقض است و قداست خاصی دارند که خداوند قسم یاد می‌کند.

 

هر یک از اعضاء در مسیر بندگی نقش بسزایی دارند

 

در وجود انسان اعضایی مانند بینی و دهان فرد بوده و بعضی از اعضاء مانند گوش و چشم و دست و پا زوج هستند که هر دو نزد خداوند قداست دارند.

به اعتباری دیگر هر یک از اعضاء در مسیر بندگی نقش بسزایی دارند که  قداست خاصی دارند و در نتیجه ملاک فرد یا زوج بودن در این قداست مطرح نیست.

 

صفات واجب الوجود و ممکن الوجود

 

گفتنی است صفات را زمانی که به ممکن الوجود نسبت داده شود جفت و شفع  می‌نامند؛ زیرا که ضد آن صفت هم در انسان یافت می‌شود؛ ضد علم، جهالت است و ضد قدرت عجز است و…، اما زمانی که صفات به واجب الوجود نسبت داده می‌شود فرد و وتر است؛ زیرا خداوند سبحان دارای صفاتی است که یگانه و مجرد از ضد است.

خداوند عالمی است که ذره‌ای جهل در او وجود ندارد، قادری است که کوچکترین عجز در او راه ندارد، غنای مطلقی است که ذره‌ای فقر در او یافت نمی‌شود و خداوند حی‌ای است که موت بر او عارض نمی‌شود.

به عبارت دیگر شفع صفاتی است که به مخلوق نسبت داده می شود که قداست دارد و وتر صفاتی است که به خداوند نسبت داده می شود.

 

ابواب بهشت و جهنم

 

۸ باب بهشت را شفع می‌نامند که زوج است. ۷ در جهنم را وتر می‌نامند که فرد است .

 

واجبات و مستحبات

 

شفع عباداتی از واجبات را شامل می‌شود که بصورت جفت در قرآن بکار برده شده است، مانند اقامه صلاة و ايتاء زکات اما وتر مستحباتی است که به تنهایی و بدون ضمیمه اعتبار خاص دارند.

خداوند به واجبات و مستحبات قسم یاد می‌کند.

 

قسم به نام پیامبران

 

شفع شامل پیامبرانی است که دارای دو اسم  بوده‌اند مانند پیامبر خاتم که در زمین “محمد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله” و در آسمان “احمد” نامیده شده است. و حضرت عیسی که عنوان مسیح هم دارد و یونس که به “ذوالنون” در قرآن نامیده شده است. باقی پیامبرانی که دارای اسم واحد هستند وتر و فرد هستند که هر دو نزد خداوند قداست خاصی دارند.

 

مکان‌های مقدس

 

بعضی از مکان‌های مقدس زمانی که به یکدیگر ضمیمه شود شفع و جفت می‌گردند، مانند مکه و مدینه که حرمین شرفین گویند، یا مسجد النبی و مسجد الحرام که در اثر انضمام شفع می‌گردند. اما بیت الله الحرام فرد و یگانه است که هر دو قداست خاصی دارند.

 

پیوست عقل و قلب

 

پیوست و هماهنگی قلب و عقل با یکدیگر که بین آنان درگیری وجود ندارد شفع و جفت وجود انسانی محسوب می‌شود. و سرّ وجود او حاکی از وتر و فرد بودن است. خداوند به هماهنگی عقل و قلب و فرد بودن سرّ وجود انسان قسم یاد می‌کند.

 

حالات انسان

 

شفع حالات متفاوت و دگرگونی است که بر انسان عارض می شود، گاه خوف یا رجا او را در بر می‌گیرد و گاه عزت یا ذلت بر او عارض می‌شود. و گاه انسان در یک حالت و صفت تثبیت می‌شود، مانند عزت یا خوف …که هر دو قداست خاصی دارند و خداوند به آن قسم یاد می‌کند.

 

زوجیت و فردیت پیامبران الهی

 

شفع پیوست و زوجیت آدم و حواست و وتر پیامبرانی مانند حضرت عیسی و یحیی که زوجیت نداشتند. و یا وتر خداوند سبحان را نامند که زوجیت ندارد بلکه فرد و یگانه است.

 

حسین و زینب علیهماالسلام

 

شفع به امام حسین علیه‌السلام و حضرت زینب سلام‌الله‌علیها گویند که با وجود هر دوی ایشان عاشورا ترسیم شد و وتر به حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بدون امام حسین علیه‌السلام گویند.

 

تاریخ جلسه: 99/6/11

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مبارکه ذاریات، آیه 49

[2] سوره مبارکه اخلاص(توحید)، آیه 1

[3] سوره مبارکه سبأ، آیه 46

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *