تفسیر آیه 32 سوره مریم

«وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا»

«و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده و (نسبت به مردم) ستمگر و سنگدل قرار نداده است.»

 

در این آیه حضرت عیسی بیان می‌کند که ایشان پدری ندارد؛ بنابر این از طرف خداوند فقط مأمور به نیکی گسترده به مادر خود است. و در ادامه بیان می‌دارد که خداوند سبحان مرا متکبر و زورگو قرار نداد؛ یعنی از نمادهای تواضع، نیکی به والدین است.

 

 معانی جبّار

 

  • «جبّار» کسی است که هم خود به مردم زورگویی دارد و هم زور دیگران را نمی‌تواند تحمل کند.
  • «جبّار» کسی است که هیچ خیری برای دیگران ندارد.
  • «جبّار» به معنای کسی است که موجب رنجش خلق می‌شود؛ زیرا که آنان را بر امری اجبار می‌کند.
  • «جبّار» به کسی گفته می‌شود که برای خود ادعایی دارد و به این دلیل نظر خود را به زور بر دیگران تحمیل می‌کند.

 

نیکی به مادر

 

«بَرًّاً» صفتی است که از آن معنای مبالغه افاده می‌شود؛ یعنی توصیۀ خداوند، نیکی بسیار گسترده به مادر است.

مفسرین معتقدند:حضرت عیسی به‌واسطۀ این جمله، طهارت مادر خود را از هر گونه نقیصه‌ای اعلام می‌دارد و اتهامات وارده را دفع می‌کند.

بعضی گویند: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِي» عطف به «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً» شده است؛ یعنی در قضای حتمی حق، این امر محقق شده است که من نسبت به مادرم نهایت عطوفت را داشته باشم. فعل ماضی حکایت می‌کند که امر نیکی به والدین از کودکی محقق شده است.

 

 نیکی به مادر؛ نماد ایتاء زکات

 

اگر کسی رابطۀ صحیحی به خداوند و خَلق و خانواده نداشته باشد، گرفتار سوء عاقبت می‌شود.

رابطۀ با خداوند با جملۀ «أَوْصانِي بِالصَّلاةِ» بیان می‌شود و رابطۀ با خلق در جملۀ «وَ الزَّكاةِ» و رابطۀ با خانواده با فراز «وَ بَرًّا بِوالِدَتِي» حکایت می‌شود و این سه امر در راستای یکدیگراند؛ در واقع بعد از اقامۀ نماز، به ایتاء زکات امر شد، «بَرًّا بِوالِدَتِي» از فروع ایتاء زکات است؛ زیرا در ايتاء زکات رسیدگی به خَلق بیان شده است. امکان ندارد که انسان نسبت به بیگانه نهایت لطف را داشته باشد؛ ولی نسبت به مادر خود محبتی اِعمال نکند.

 

امضای عصمت مادر

 

«وَ بَرًّا بِوالِدَتِي»: حضرت عیسی عصمت مادر خود را با این عبارت امضا کرد: او مطهَّر از انواع آلودگی‌هاست و من مأمور به نیکی گسترده به او شده‌ام.  عیسی از این طریق هر گونه اتهامی را از حضرت مریم دفع کرده و نگاه جامعه را نسبت به مادر خود مثبت می‌کند.

 

فرق بین جبّار و شقی

 

علامه طباطبایی (ره) در فرق بین جبّار و شقی می‌فرماید: «جبّار» کسی است که خیرخواه مردم نباشد و «شقی» کسی است که خیرخواهی دیگران را قبول نمی‌کند. در حقیقت قبول لطف دیگران در هر قالبی که صورت گیرد، نماد سعادت فرد است و امتناع از پذیرش الطاف دیگران نماد شقاوت محسوب می‌شود. این لطف اعم  است، چه در قالب الطاف عاطفی و مالی و اکرام باشد و چه در قالب امر به معروف و نهی از منکر؛ اما فردی که از پذیرش آن سرباز زند، «شقی» محسوب می‌شود‌. به بیانی دیگر «شقی» نصیحت‌پذیر نیست، و به دلیل خودباوری زیاد از قبول نصیحت امتناع می‌کند.

«لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا» یعنی خدای سبحان من را نصیحت‌پذیر قرار داده است.

بعضی از مفسرین معتقدند:«جبّار» جاهل به احکام الهی است و به دلیل جهل متکبر و زورگوست.

بعضی معتقدند: «جبّار» کسی است که دیگران را نصیحت نمی‌کند و «شقی» نصیحت دیگران را قبول نمی‌کند، با این تعبیر گویا حضرت عیسی می‌فرماید: «‌خداوند سبحان به من هم توفیق نصیحت به دیگران را داد و هم، توفیق پذیرش نصیحت از دیگران.»

 

ارتباط نماز و توجه به خانواده

 

 اِعمال لطف به خانواده در آیه، بعد از اقامۀ نماز ذکر شده است؛ یعنی اگر رابطۀ انسان با خدای سبحان صحیح باشد، می‌تواند رسیدگی گسترده به خَلق داشته باشد و تعامل‌اش با خانواده هم مثبت و نیکو باشد.

آیۀ سابق تعامل با فقرا و مستضعفین جامعه را با ایتاء زکات بیان می‌کند؛ و این آیه وظیفۀ خیررسانی به مادر را بیان می‌فرماید، خیررسانی متفاوت با خیررسانی به دیگران.

 

نصیحت، نه اجبار

 

«لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا»: خداوند مرا حاکم بر مردم قرار نداده است و هیچ‌گاه حکومتی بر جامعه ندارم؛ فقط در حریم رسالت خودم مأموریت دارم.

سوال؟ چرا حضرت عیسی با اینکه رسول است؛ حاکمیتی ندارد؟

در جواب مطرح می‌شود:حاکم قانون‌گراست و به جبر افراد را به قانون وادار می‌کند؛ اما حضرت عیسی اجرای نصایح را دارد خواه مردم پندپذیر باشند یا پندناپذیر. اجرای مواعظ با جبر به قانون سازگار نیست.

«لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً »: خداوند سبحان مرا به گونه‌ای قرار نداده است که از قبول فیوضات الهی محروم باشم، او دائم افاضۀ فیض دارد؛ اما جبار از قبول فیوضات الهی محروم است و استعداد قبول خود را تعطیل کرده است؛ به همین جهت گرفتار سوءعاقبت می‌شود.

 

بندگی تام

 

«لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا»: من در این جایگاه هیچ‌گونه تکبر و فخرفروشی و ادعایی ندارم جز بندگی.

اگر «وَ بَرًّا بِوالِدَتِي» به «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً» عطف شود؛ یعنی خداوند مرا پربرکت و بسیار نیکوکار به مادرم قرار داد. یکی از جلوه‌های مبارک بودن فرد نفع‌رسانی به خانواده است.

 

 

تاریخ جلسه: 1399.11.18- جلسه شانزدهم

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *