قرآن در آیه 4 سوره مبارکه مائده میفرماید:
«یسئلُونَكَ مَا ذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیبَاتُ وَ مَا عَلَّمْتُم مِّنَ الجَوَارِحِ مُكَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكلُواْ مِمّا أَمْسَكْنَ عَلَیكُمْ وَ اذْكُرُواْ اسْمَ اللَّهِ عَلَیهِ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سرَیعُ الحْسَابِ»
«از تو سؤال می كنند چه چیزهایى براى آنها حلال شده است؟ بگو: آنچه پاكیزه است، براى شما حلال گردیده (و نیز صید) حیوانات شكارى و سگهاى آموخته (و تربیت یافته) كه از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آنها یاد دادهاید، (بر شما حلال است) پس، از آنچه این حیوانات براى شما (صید می كنند و) نگاه مىدارند، بخورید و نام خدا را (به هنگام فرستادن حیوان براى شكار) بر آن ببرید و از (معصیت) خدا بپرهیزید كه خداوند سریع الحساب است.»
«یسئلُونَكَ مَا ذَا أُحِلَّ لَهُمْ»
سوال مومنین به چه معنا است؟
پیامبر! مومنین از تو میپرسند. آنها برای پاسخگویی به تمام سوالات زندگیشان به تو مراجعه میكنند. تو بهترین مربی برای دلدادگان شریعت هستی. مومنین در شناخت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به عنوان مربی كمترین تردیدی ندارند؛ زیرا در این آیه از كلمه «اگر» استفاده نشده است كه خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآله بگوید: ای پیامبر! اگر مومنین از تو سوال كردند تو چنین پاسخ بده؛ بلكه آیه با فعل «یسئلُونَكَ» آغاز شده است. ضمیر (ك) نشان از در محضر بودن مومنین است. آنها پیامبر صلیاللهعلیهوآله را مخاطب قرار میدهند و از او سؤال میکنند. مومنین غایب از رسول خدا نیستند و هیچ مرجع دیگری را برای پاسخگویی به سوالاتشان به غیر از شریعت قبول ندارند.
از تو سوال میكنند چه چیزهایی بر آنها حلال شده است؟
اولین سوال آنها حکایت از رضایت خدای سبحان دارد، چه چیزی خدای تو را راضی میكند؟ ما را بر آن آگاه كن تا همان را بر خود فرض كنیم.
«قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیبَاتُ»
در ابتدای این آیه قرآن با عبارت «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیبَاتُ» به خوردنیهای مومنین اشاره دارد و میگوید: ما برای مومنین (دلدادگان حق) روزیهای طیب و گوارایی را اراده كردهایم و در باب كلمه طیب بیان میشود كه روزی طیب آن چیزی است كه عرف، پاكی آن را به سرعت در مییابد و آن را در مقابلِ خبیث به معنی ناپاك و ناشایست قرار میدهد.
فرق طیب و حلال
تو به آنها بگو، طیبات بر شما حلال شده است. طیبات بهترین و دلچسبترین نعمات حلال بر شماست. رزق طیب، رزقی است كه فرد نه تنها آن را استفاده میكند؛ بلكه از استفاده آن لذت میبرد. آنچه خداوند برای مومنین حلال كرده است همه طیب است و همه چیز بر آنها گوارا و لذتبخش است تا وجودشان برای بندگی کردن صفای لازم را پیدا كند.
میان روزی حلال و طیب فاصله فراوانی است. حلال از ماده حل به معنای بازكردن عقده و گره است. رزق حلال منظور رزقی است كه در مسیر سیر و سلوك مانع ایجاد نمیكند؛ اما روزی طیب هر روزی است كه طبع سلیم از آن لذت میبرد. بعضی از مفسرین طیب را روزی توام با شكر نعمت گفتهاند. در این رزق انسان لذت وصول و حضور در عبادات را درك میكند و عبادات را تكلیفی و از روی وظیفه انجام نمیدهد. طیب را عمل خالص نیز گفتهاند.
«وَ مَا عَلَّمْتُم مِّنَ الجْوَارِحِ مُكلَّبِینَ تُعَلِّمُونهُنَّ ممِّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ»
بگو آنچه سگ شكاری صید میكند «مُكلَّبِینَ» و آن را برای شما میآورد، حلال است.
صید اگر زنده به دست شما برسد باید ذبح شود و اگر با صید سگ كشته شده باشد باز هم بر شما حلال است.
صید این حیوان حلال است زیرا از آنچه خداوند به شما تعلیم داده است به او آموختهاید. وقتی حیوان را به شكار میفرستید نام خدا را بر او ببرید.
سگ شكاری با سایر سگها متفاوت است؛ زیرا این حیوان آموزش دیده شما مومنین است و هر شكاری را صید كند سالم و دست نخورده باز میآورد؛ حتی اگر گرسنه باشد به شكار كمترین تعرضی نمیكند.
در نگاه ظاهری به آیه به اهمیت مساله تعلیم پی میبریم شكار سگ تعلیم دیده در كنار طیبات قرار میگیرد در حالیكه خود سگ نجس العین است. اما اگر تحت تعلیم مومن قرار گیرد شكار او در كنار طیبات جای میگیرد. پیامبر تو به مومنین وعده روزی طیب بده زیرا آنها خواستههای خویش را نادیده گرفتهاند و برای كسب تكلیف به تو مراجعه كردهاند. تعالیم اسلامی آنها را چنان هوشیار كرده است كه میدانند برای هر سوال باید به متخصص مربوطه مراجعه كنند. مومنان به سراغ تو میآیند زیرا تو آگاهتر از هركسی به پاسخگویی برای آنها هستی.
مراتب نفس
«وَ مَا عَلَّمْتُم مِّنَ الجْوَارِحِ مُكلَّبِینَ تُعَلِّمُونهُنَّ ممِّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ» اما در دیدگاه عرفانی دو تعبیر برای سگ شكاری مطرح میشود. ابتدا از آن به نفس تربیت شده انسان یاد میكند و در تعبیر دیگر آن را حواس ظاهری و باطنی انسان میداند.
برطبق تعبیر اول نفس ارتقاء نیافته (اماره بالسوء)، خودبه خود نجاست دارد؛ اما چون تزكیه میشود و ارتقا مییابد نجاست خود را از دست میدهد و از تمایل به عالم ماده رها میگردد. در زمانی که نفس به سوی کمال خود صعود میکند؛ اگر مسائل و تمایلاتی از جنس عالم ماده بر انسان عارض شود بهرهبرداری از آنها مشكلی ایجاد نخواهد كرد و باعث سقوط فرد در مادیات نخواهد شد بلکه به همان اندازهای که شرع برای او مقدور داشته از آن تمایلات بهره میبرد.
خطری كه در این مرحله متوجه فرد میشود آن است كه او هر نوع بهرهبرداری از عالم ماده را بر خود حرام بداند و به بهانه آلودگی به عالم ماده از تمامی آنها چشم بپوشد. خداوند سبحان مومنین را از هر افراط و تفریطی برحذر میدارد و با عبارت «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیبَاتُ …» میفرماید: از مخالفت با حكم خدا تقوا كنید و آن اینکه شما حلیت شكار سگ شكاری(نفس تربیت شده) را قبول نکنید و از آن بهره برنگیرید.
این نفس در مكتب اسلام تربیت شده و ارتقاء یافته است. مطمئن باشید از همین رو از امانت الهی پاسداری میكند و به سراغ خبیثات نخواهد رفت و از سوی دیگر این نفس وفادار به شماست. حسن ادب را رعایت میكند و از خواستههای خود چشم پوشیده است. چشم پوشی از بهرههای مادی برای او ارتقایی حاصل كرده و باعث شده است تا شما روزی طیب را از غیر طیب تشخیص دهید و تنها روزیهای رشد دهنده و كمال بخش در اختیار شما قرار گیرد.
برطبق تعبیر دوم حواس ظاهری و باطنی اگر تحت تعلیم احكام اسلامی قرار گیرد و نام خدا بر صید آنها ذکر شود حلال و قابل استفاده خواهد شد. مثلاً اگر حواس ظاهری انسان مانند چشم و گوش بدون اذن حق چیزهایی را ببیند و یا بشنود دست به فعل حرامی زدهاند و چون تقوا پیشه كند و نام حق بر آنها سایه گستر شود و انتخاب دیدنیها و شنیدنیهایشان منطبق بر حق باشد در مسیر كمال قرار گرفتهاند.
«وَ اذْكُرُواْ اسْمَ اللَّهِ عَلَیهِ»
الله و اسامی دیگر حقتعالی
در هر شرایطی طعام را با غفلت صید نكنید و نام خدا را بر زبان آورید. آیه متذكر نام الله حضرت حق است. این اسم جامع صفات جلالی و جمالی خداوند سبحان است. ابن عربی اسم الله را علم بر ذات باری تعالی میداند، یعنی دسترسی به ذات و تخلق به آن امكان پذیر نیست. بلكه تنها از راه اسماء و صفات میتوان به اخلاق الله متخلق گردید و آنها را در جان پیاده نمود.
با این توضیح باید دانست اسم الله پیوسته منعوت و موصوف قرار میگیرد نه نعت و صفت.
نام الله با سایر اسامی حضرت حق متفاوت است. مثلاً اسم «رب» تنها ربوبیت و نقش تربیتی انسان را بر عهده دارد و نام رزاق پروردگار نیازهای مادی و معنوی را پوشش میدهد و…
اما اسم الله جامع اوصاف كمال و جمال است. بنابراین انسان نباید خودش را تنها در برخی اشیا و پارهای موارد به حضرت حق نیازمند بداند؛ بلكه بشر نیازمند ذاتی خداوند منان است و فقر و افتقارش همه جانبه است.
مفسرین برای نام الله حضرت حق مطالب بیشماری را ذكر كردهاند. بررسی اسامی حضرت حق را به كلاس الله شناسی واگذار کردهایم.
توسل به اولیای خدا (انسان کامل)
اسم رب: وجودی است كه كاملاً دلالت بر «ربوبیت خدا» میكند. جلوه نام الله حضرت حق وجود مقدس ولی الله الاعظم است؛ ایشان آیینه تمام نمای اسامی حضرت حقاند.
یکی از تفاسیر در تفسیر این قسمت از آیه میگوید: هرگاه تصمیم میگیرید از آنچه اعضاء و جوارحتان صید کرده خود استفاده كنید و یا عضوی را در پی صید معارف و حقایق الهی روان سازید، قبل و بعد از این فراگیری به انسان كامل (وجود مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه) توجه داشته باشید تا اعضاء و جوارح شما در پی هوا و هوس روان نشود و چون صیدی انجام شود مجوز استفاده آن از طریق انسان كامل به شما داده میشود، مصرف این صید شما را به انسان كامل نزدیكتر میكند.
«وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سرَیعُ الحْسَابِ»
«وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سرَیعُ الحْسَابِ» متذكر میشود خدایی كه شما نام او را جامع همه صفات میدانستید به صفت سریع الحسابی نیز متخلق است.
شما مومنین در استفاده از این صید تقوا پیشه كنید، بترسید از اینكه حقیقت این طعام معرفتی ناصحیح مصرف شود. خداوند سریع الحساب است اگر منیت شما زمان صید و بهرهوری از آن به میدان بیاید فورا مجازات خواهید شد. بالاترین مجازات حق آن است كه شما از ادراک حضور ولی الله الاعظم در زندگیتان بینصیب خواهید ماند و میان رابطه شما و وجود مقدس آن بزرگوار حجاب و فاصلهای ایجاد خواهد شد.
خداوند سبحان با نام سریع الحسابی خویش معمولاً بر احباب نظر میكند تا به مجرد خطا از ناحیه آنان، آنها را متوجه غفلتشان گرداند تا قصور و غفلتشان تكرار نشود و برای آنها سقوط از كمالات را در پی نداشته باشد. مفسرین تعبیر دیگری برای نام سریع الحسابی حضرت حق ذكر كردهاند. یعنی به محض انجام عمل صورت باطنی آن نیز ساخته میشود و در صورت ارتباط با انسان كامل از فعل مومنین صورت نورانی ساخته میشود و در صورت بروز منیت و تاریكی و ظلمت عارض بر فعل خواهد شد. باید دقت داشت تا طعام معرفتی زیر نظر انسان كامل مصرف شود و اگر قرار باشد بعد از صید معرفتی حواس، مقداری از آن صید با نظر ولی الله به كار گرفته شود و مابقی آن تحت منیت فرد مصرف شود، این طعام نیز بر شما مومنین حلال نیست؛ همچنانكه اگر ما سگ را به دنبال شكاری فرستادیم و او قسمتی از شكار را در راه بازگشت خورد، باقیمانده آن برای ما حلال و قابل استفاده نبود.
تاریخ جلسه:88/9/28 و 88/10/2 ـ جلسه 8 و 9
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»