تفسیر آیه 45 سوره مریم

خداوند در آیه ۴۵ سوره مریم می فرماید:

 

«يا أَبَتِ إِنِّی أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطانِ وَلِيًّا»

«اى پدر! همانا من مى‌ترسم كه از جانب خداى رحمان عذابى به تو رسد و تو براى شيطان دوست و ياور باشی.»

 

«يا أَبَتِ إِنِّی أَخافُ»

 

لطافت و قاطعیت

 

انسان موحد برای دعوت به حق از ادبیات لطیف استفاده می‌کند؛ اما در مسائل تبلیغی با قاطعیت و بدون تردید وارد میدان می‌شود. حضرت ابراهیم با عبارت «إِنِّی أَخافُ» دغدغۀ خود را نسبت به اطرافیان خود اعلام می‌دارد؛ چرا که می‌داند عذاب شرک منحصر به عالم دیگر نیست؛ بلکه در همین عالم هم عذاب بر مشرک وارد می‌شود.

مضارع بودن فعل «أَخافُ» نشان می‌دهد که نگرانی و دغدغه نسبت به انسان مشرک باید همیشگی باشد نه گاهی اوقات؛ همواره باید درصدد چاره‌ای برای معالجۀ شرک بود؛ نگاه مقطعی برای معالجۀ این بیماری بیهوده است.

 

اظهار دلسوزی و نگرانی از عذاب الهی

 

حضرت ابراهیم در ابتدا با کلمه «أَخافُ» نگرانی خود را بعد از نزول عذاب اعلام می‌دارد؛ یعنی من نگران این امر هستم که در صورت بت پرستی، در عذاب جاودانه شوی.

حضرت ابراهیم با ««إِنِّی أَخافُ» دلسوزی خود را بیان می‌کند؛ یعنی  برای افراد بی‌دین هم باید دلسوزی صورت گیرد و با لطف و عاطفه تبلیغ و تبیین انجام شود.

 

«أَنْ يَمَسَّكَ»

 

تماس سطحی عذاب دنیوی

 

این عبارت عذاب در حد لمس را بیان می‌کند. عذاب‌های دنیوی در همین حد است و نسبت به عذاب آخرت قابل مقایسه نیست. عذاب دنیا در حد تماس سطحی و عذاب آخرت، «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ»[1]«آتش افروختۀ الهى» است. سنت الهی اقتضا می‌کند که مشرک در دنیا و آخرت عذاب شود و خویشاوندی در این سنت هیچ تاثیری ایجاد نمی‌کند.

 

عذاب مخصوص گنهکاران است

 

حضرت ابراهیم با توجه به اینکه با عموی خود در یک خانه است نمی‌گوید:«إنّی اَخافُ اَن یَمَسَّنا»، بلکه فرمود: «أَنْ يَمَسَّكَ»؛ یعنی عذاب خداوند فقط بر معصیت‌کاران وارد می‌شود و تیر عذاب به انسان صالح اصابت نمی‌کند. اگر فردی در مجاور معصیت‌کار باشد، عذاب فقط بر فرد معصیت‌کار وارد می‌شود و اینطور نیست که خشک و تر با هم بسوزند.

 

«عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ»

 

ارتباط عصیان و محرومیت از رحمت الهی

 

حضرت ابراهیم عذاب خداوند را متذکر می‌شود که اگر کسی نسبت به خداوند رحمان معصیت کرد، از رحمت او محروم و گرفتار قهر خداوند می‌شود. انتخاب عذاب، با خود انسان است؛ چون عصیان در مقابل خداوند رحمان بنده را مستوجب عذاب می‌کند.

صفت رحمانیت خداوند سبحان مانع دفع عذاب نمی‌شود. رحمانیت خداوند اقتضا می‌کند که فرد عاصی عذاب شود و از بقیه افراد دور بماند تا آرامش کامل حاکم شود.

 

ناشناخته بودن عذاب الهی

 

«عَذابٌ» نکره بیان شده است؛ یعنی عذاب بر بت‌پرست و شیطان‌پرست مشخص نیست؛ گاه عذاب مبغوضیت و گاه عذاب غفلت و جهالت است.

 

«فَتَكُونَ لِلشَّيْطانِ وَلِيًّا»

 

هم‌نشینی با شیطان، نتیجۀ شرک

 

اگر کسی در این عالم، اعتقادات خود را بازنگری نکند و در صدد اصلاح آن نباشد؛ هم‌نشینی دائم با شیطان و نزدیکی همیشگی با او را انتخاب کرده است و به لعنت جاودانه گرفتار می‌شود. شیطان به کسی نزدیک می‌شود که خود را به او نزدیک کرده است و اگر فردی معصیت را ادامه بدهد؛ در واقع  خود به شیطان نزدیک شده است. شیطان کسی را که به او نزدیک شود با شیطنت خود پذیرایی می‌کند؛ شیطان مهمان بی‌دعوت نیست.

 

خسارت ابدی، نتیجۀ نزدیکی به شیطان

 

نزدیک شدن به شیطان موجب ملعونیت انسان می‌شود. به‌میزانی که انسان به ملعون نزدیک شود، از طیف رحمت خداوند رحمان دور می‌شود. طبیعی است که همۀ افراد طالب رحمت الهی هستند و هیچ‌کس مایل به محرومیت همیشگی از درگاه خداوند متعال نیست. در واقع نزدیک شدن به شیطان خسارت ابدی به همراه دارد:

«وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً»[2]

«و هر كس به جاى خدا، شيطان را دوست و سرپرست خود بگيرد، بى‌گمان زيان كرده است، زيانى آشكار.»

ولایت شیطان در مقابل رضایت خداوند است و هر چقدر رضایت و ولایت خداوند در زندگی انسان حاکم شود، دنیا و آخرت او آباد می‌شود؛ اما تحت ولایت شیطان، دنیا و آخرت انسان نابود است.

 

معصیت و شراکت با شیطان

 

مفسری گوید:«ولیّ» به‌معنای قرین و شریک است؛ یعنی فرد معصیت‌کار، شریک همه جرم‌های شیطان شناخته می‌شود؛ پس جرم او سنگین است؛ چون شراکت را خود انتخاب کرده است.

از این آیه استنباط می‌شود که عبودیت، قرب و نزدیکی را به همراه دارد و عابد شیطان، خود وسیلۀ نزدیکی به شیطان را فراهم کرده است.

 

حسن عاقبت، مولود توحید

 

حضرت ابراهیم عاقبت امر را به عموی خود گوشزد می‌کند. هر صاحب عقل سلیمی حُسن‌عاقبت را انتخاب می‌کند. حُسن‌عاقبت با شرک سازگار نیست؛ زیرا حُسن عاقبت مولود توحید است که از اعتقادات حقه سرچشمه می‌گیرد.

 

لزوم امر به معروف و نهی از منکر

 

از این چند آیه استنباط می‌شود که امر به معروف و نهی از منکر لازم است و تأثیر نداشتن، به امر واجب صدمه‌ای نمی‌زند.

مفضل از امام صادق علیه‌السلام توضیح امر به معروف و نهی از منکر را خواست. امام در توضیح، این آیات را تلاوت کرد. در امر به معروف و نهی از منکر تمام ادبیات و قوانین باید با خضوع و خشوع بیان شود، با زبان نرم در نهایت ملاطفت صورت گیرد و دغدغۀ هدایت آنان وجود داشته باشد.

 

تبیین حقیقت برای مشرک

 

نکتۀ حائز اهمیت آنکه تا زمان معالجۀ کامل بیماری شرک باید حقیقت کاملا برای فرد تبیین شود و اتمام حجت صورت بگیرد. چقدر دردناک است انسانی که دارای عقلانیت کامل است تحت اسارت نفس قرار گیرد و نهایت تدبیر او امور معاش باشد و تدبیری بالاتر از امور ظاهری و مادی نداشته باشد!

 

 

تاریخ جلسه: 1399/12/16 – ادامه جلسه نوزدهم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . سوره همزه، آیه 6

[2] . سوره نساء، آیه 119

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *