«وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً»
«(پروردگارا !) من از بستگانم بعد از خود بيمناكم ( چرا كه در ايشان شايستگي و بايستگي به دست گرفتن كار دين را نميبينم ) و همسرم هم از اوّل نازا بوده است؛ پس از فضل خويش جانشيني به من ببخش.»
«يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيّاً»
«از من ( دين و دانش ) و از آل يعقوب (ثروت و قدرت) ارث ببرد، و او را پروردگارا، مورد رضايت گردان.»
معنای واژهها:
کلمه «مَوَالِيَ» جمع مولا، به معنای مالک، عبد، آزاد شده، صاحب، نزدیکان، همسایه، همسوگند، شریک، ناصر، منعم، محب، تابع و داماد بکار رفته است؛ اما در این آیه حضرت زکریا با لفظ مولا، پسرعموها و نزدیکان خود را اراده کرده است.
«عَاقِر» به معنای فردی که از دوران جوانی نازا بوده است.
نگرانیهای زکریا
«وَ إِنِّي خِفْتُ»: حضرت زکریا نگران نزدیکان خود بود زیرا بعضی از آنان در زمرۀ بهترینها و خوشسابقههای بنیاسرائیل نبودند، بلکه خلافهای متعددی از آنان مشاهده شده بود. زکریا نگران بود که از طریق آنان تغییرات دینی در جامعه ایجاد شود و پیوست به زکریا موجب سوءاستفاده آنان شود و چون زکریا فرزند نداشت، دین بعد از ایشان گرفتار انحراف شود.
این ترس، ترس مذمومی نبود؛ بلکه به جهت صیانت و حفاظت از دین این ترس را ظاهر کرد.
درخواست اعطای فرزند بدون دخالت اسباب
«مِن لَّدُنكَ»: زکریا به فقدان اسباب ظاهری به وجود فرزند اشاره میکند؛ یعنی خارج از عالم اسباب و مسبّبات، بدون وساطت اسباب از ناحیه حضرت حق، به زکریا فرزندی عطا شود که بعد از او ولایت همه امور دینی را عهدهدار شود و این فرزند وارث کمالات والدین باشد. هم تمام کمالات خاندان مادری را به نمایش گذارد و هم کمالات خاندان پدری خود را. این فرزند که به زکریا هبه میشود، نزد خداوند نیز از جهت فعل و قول بسیار پسندیده باشد.
با تأمّل در آیه مییابیم که تدبیر برای پس از مرگ خود امری صحیح است و منافاتی با نگرش توحیدی ندارد. به راستی این تدبیر، سفرۀ نیاز و دعای انسان را به درگاه حضرت حق میگشاید و از خداوند کاملترین استمدادها را میطلبد. گویا زکریا وارثی را میطلبد که نمایشگاه خُلقیات زیبا، ناصر دین حق و مشمول بالاترین مقامات معرفتی باشد.
ارث نیکو
«يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ»: نبوت را از من ارث ببرد و از خاندان یعقوب خُلق نیکو را وارث شود و فضائل اخلاقی مانند سخاوت، کرامت، صبوری در مشکلات و رضایت در مقدرات الهی را به ارث برد.
«وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيّاً»: و مورد پسند خدای سبحان باشد و هم چنین آن فرزند، خدا را کاملا بپسندد.
درخواستها باید در کمال جامعیت بیان شود. اکتفا به بعضی از کمالات در دعا و درخواستها، موجب حسرت انسان در آینده میشود.
درخواست صریح و کامل
حضرت زکریا، در عین اینکه علیالظاهر فضا را برای داراشدن فرزند مناسب نمیدانست؛ اما امید کامل به رحمت حق داشت و درخواست خویش را به صراحت اظهار کرد.
درخواست زکریا، فقط برای دریافت فرزند نبود؛ بلکه فرزندی که از هر جهت حمایت و اعانت دین را عهدهدار باشد و به بالاترین مقامات معنوی راه یابد.
این آیه آموزشگاهی از خداوند منان است که مادر در هنگام بارداری دعای جامع و کامل برای فرزند داشته باشد و فرزندی را درخواست کند که همۀ کمالات والدین را دارا بوده و کردار و گفتار و رفتار او مورد پسند حق باشد.
«فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً»: از خداوند سبحان فرزندی را به عنوان هدیه و هبه درخواست کرد که از این طریق، دین و دنیای او محفوظ بماند.
درخواست فرزندی برتر از همه انبیا
«وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيّاً»: در عین اینکه پیامبران بنی اسرائیل پسندیده شده بودند؛ اما زکریا درخواست دارد که در این امر، برتر از همه انبیاء باشد. هیچگونه اتهامی در طول زندگی بر او وارد نشود و به هیچعنوان مورد طعن قرار نگیرد و هیچ معصیتی به او نسبت داده نشود.
ارث کامل
«يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ»: زکریا از خداوند طلب میکند که فرزند او هم تمام کمالات اعم از علم و نبوت را از او ارث ببرد و هم کمالاتی را که در آل یعقوب هم وجود دارد، کسب کند. از آن رو که این کمالات بستر طغیان و تکبر فرد را هموار میکند، خداوند توفیق دعای کامل را به زکریا عطا کرد و فرمود: «وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيّاً» پروردگارا، او را پسندیده و راضی به تقدیرات قرار بده و از پایگاه خاص اجتماعی بهرهمند شود؛ یعنی از خداوند درخواست دارد که پرورش او را عهدهدار شود.
«وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيّاً»: پروردگارا، خُلقیات ظاهری و باطنی او را مورد پسند و رضایت خودت قرار بده؛ یعنی همواره بعنوان یک چهره و شخصیت محبوب بدرخشد.
امیدواری فراوان با یأس از اسباب ظاهری
زکریا فرمود: «وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً»؛ یعنی در زمان یأس از اسباب ظاهری، امکان امیدواری فراوان وجود دارد. زکریا با دعا ابواب یأس و ناامیدی را بر خود میبندد.
گاه نزدیکان یک انسان الهی موجبات نگرانی او را فراهم میکنند؛ اما بایستی از خداوند سبحان دفع شرور آنان را طلب کرد.
درخواست متعالی
«وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي»: زکریا با نگاه واقعبینانه نگران فرزندی بود که اگر این خصوصیات و کمالات به او عطا نشود، اشرار، ولایت او را بدست گیرند؛ و گویا ثمرات زحمات او بیحاصل میماند و از بین میرفت.
در حقیقت، زکریا برای ادامه سیر صحیح و دینیاوری از خداوند درخواست دارد؛ گرچه این خواسته را در قالب فرزند از خداوند طلب میکند.
زکریا به جهت این نگرانی و اعلام نیاز به خداوند، هیچگاه سرزنش نشده است و خدای سبحان در فاصلۀ نزدیکی به دعای او لباس اجابت پوشاند.
ارتباط با مسبب الاسباب
«فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ»: گویا زکریا پس از انقطاع از همه اسباب، بلافاصله با مسبب الاسباب ارتباط ایجاد کرد و به خزانۀ بیکران حق مراجعه نمود.
در سوره انبیا، خانواده زکریا از شتابکنندگان در کارهای نیک معرفی شدهاند[1].
[1] « إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ» «همانا آنان در كارهاى نيك، شتاب داشتند» سوره مبارکه انبیا، آیه 90