تفسیر آیه 64 سوره مریم

خداوند در آیه ۶۴ سوره مریم می‌فرماید:

 

«وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَٰلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا»

«ما (فرشتگان) جز به فرمان پروردگار تو نازل نمى‌شويم؛ آنچه پيش روى ما (در آينده) و آنچه پشت سر ما (در گذشته) و آنچه ميان اين دو قرار دارد از اوست و پروردگار تو فراموشكار نيست.»

 

شأن نزول آیه

 

در شأن نزول آیه آورده‌اند:«مدّتى وحى از پيامبر اكرم قطع شد و اين، سبب نگرانى پيامبر و طعنۀ مخالفان شد که این آیه نازل شد.»

 

ارتباط تقرب و تواضع

 

این آیه جایگاه خداوند را در عالم بیان می‌کند که همۀ موجودات تحت امر او هستند. به میزانی که تقرب به خداوند بیشتر باشد، عبودیت و فرمانبری بنده افزون می‌شود. هم‌چنین در آیه مملوکیت ملائکه اعلام می‌شود که تحت سیطرۀ پروردگار قرار دارند.

 

بیان حقیقت کلی در عالم

 

گرچه این آیه حکایت از قول ملائکه دارد؛ اما از یک حقیقت کلی پرده‌برداری می‌کند که همه چیز در عالم تحت امر خداوند است و ملائکه با وجود مقام رفیعی که دارند؛ در حالات و گفتار و رفتار، تابع محض خداوند سبحان‌اند و در هر جهتی قرار گیرند، باید به امر خداوند سبحان این مأموریت را انجام دهند.

مفسری می‌فرماید: «مَا بَيْنَ أَيْدِينَا» به آثار وجودی ملائک اشاره می‌کند. «مَا خَلْفَنَا»،اسباب وجودی ملائک را بیان می‌کند. «مَا بَيْنَ ذَٰلِكَ» اصل وجودی ملائک را روشن می‌سازد. در واقع خداوند سبحان هم مالک وجود ملائک است و هم مالک سبب وجود ملائک و هم مالک  آثاری است که از ملائک باقی می‌ماند.

مفسری گوید: «مَا بَيْنَ أَيْدِينَا» اموری است که ملائکه نسبت به عالم ماده دارند، «مَا خَلْفَنَا»، وظایف ملائکه نسبت به عالم آخرت را بیان می‌کند و «مَا بَيْنَ ذَٰلِكَ» وظایف ملائکه بین نفخۀ اول و دوم است که با نفخۀ اول همه می‌میرند و با نفخۀ دوم همه مبعوث می‌شوند.

مفسری گوید: «مَا بَيْنَ أَيْدِينَا» زمینی است که ملائک وارد می‌شوند که پیشِ روی آنهاست، «مَا خَلْفَنَا»، آسمانی است که هنگام ورود به زمین پشت سر می‌گذارند و «مَا بَيْنَ ذَٰلِكَ»، امور مربوط به آسمان و زمین است.

 

بالاصالة رب یک مربوب دارد

 

جبرئیل به پیامبر اسلام اعلام می‌کند: «آن پروردگاری که در طاعت و بندگی او هستیم، بالاصالة رب توست.»؛ یعنی به طفیل وجود تو، خداوند رب ما ملائکه است؛ آن رب، بالاصالة يك مربوب و یک تربیت‌شده دارد. تربیت‌شدۀ حقیقی خدای سبحان، پیغمبر اسلام است و همه تربیت شدگان به طفیل وجود پیامبر پرورش می‌یابند.

 

قانونمندی تقدیرات الهی

 

نظام عالم، قواعد خاص خود را دارد که در سایۀ وحی آن قواعد لحاظ می‌شود. شوق پیامبر برای دستیابی به وحی موجب نزول وحی نمی‌شود؛ بلکه باید موانع کنار زده شود تا بر طبق حکمت خداوند وحی نازل شود.

گفتنی است همۀ خدمات و کمک‌رسانی ملائکه در این عالم اعم از امداد مؤمنین و نابودی کفار و رسیدگی به مظلومین و رزق‌رسانی به امر  پروردگار صورت می‌گیرد.

 

«وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا»

 

توجه دائم رب به مربوب

 

خداوند سبحان علم محض به همۀ امور دارد و هیچ‌گاه فراموشکار نیست و امری که برای بنده انجام می‌دهد بر اساس مصالحی است که باید نصیب بنده شود.

خداوند سبحان رب است و هیچ‌گاه مربوب خود را فراموش نمی‌کند؛ همیشه توجه خاص به مربوب خود دارد. تأخیر در پاسخ‌گویی به دلیل نسیان خداوند نیست؛ بلکه مصلحت مربوب، اقتضای این تأخیر را دارد. مربی در هر حال به مربوب خود توجه دارد؛ اما توجه او به معنای استجابت سریع دعا نیست.

تعویق و تأخیر اجابت امور به علت مصالحی است که برای بنده مشخص نیست؛ به همین جهت اعتراضی ندارد. ربوبیت مربی گاه اقتضا می‌کند که بر طبق خواست مربوبش پاسخگو نباشد و هر آنچه که مربوب طلب دارد در اختیار او قرار ندهد؛ چون به مصالح مربوب خود داناتر است. مربوب باید این مهارت را در خود پرورش دهد که گاهی آمادۀ اجابت نشدن دعای خود باشد.

«رب» هیچ گاه مربوب خود را فراموش نمی‌کند؛ چون توجه خداوند از قدیم متوجه بنده‌اش بود و او را از عدم به ظهور رساند. توجه او همیشگی و ثابت است. درخشش صفات خداوند گاه و بیگاه نیست؛ بلکه ثبوتی و همیشگی است.

همانطور که ذات اقدس الهی نامتناهی است، عنایت خداوند نیز به بندگانش نامتناهی است؛ یعنی فقط شامل عالم دنیا نیست؛ بلکه در همه عوالم خداوند بنده‌اش را رها نمی‌کند.

 

نهایت لطف و عنایت خدای سبحان

 

در آیه دو بار کلمه «رَبُّكَ» آمده است؛ یعنی نهایت لطف و عنایت خداوند. گاه خداوند بر محوریت لطف و در مجاری تربیتی «نه» را بیان می‌کند؛ که بخشی از شئون تربیت است.

 

 

تاریخ جلسه: 1400/7/10 – ادامه جلسه بیست و هفتم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *