سوره مبارکه بقره، آیه 91
«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرونَ بِمَا وَرَاءهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»
«و چون به آنان گفته شود به آنچه خدا نازل كرده ايمان آوريد مىگويند ما به آنچه بر [پيامبر] خودمان نازل شده ايمان مىآوريم و غير آن را با آنكه [كاملا] حق و مؤيد همان چيزى است كه با آنان است انكار مىكنند بگو اگر مؤمن بوديد پس چرا پيش از اين پيامبران خدا را مىكشتيد»
جزئی نگری
- آیه در ارتباط با یهودیان است زمانی که به آنان گفته میشود به قرآن ایمان آورید گویند ما به تورات ایمان داریم و با بسنده کردن به تورات، قرآن را تکذیب میکنند درحالی که قرآن تصدیق تورات را میکند و علاوه بر آن دستوراتی در آن بیان شده که در تورات نیامده بود.
- یکی از تصورات ناصحیح بسنده کردن به بخشی از دین و بی نیازی از سایر آن است به عنوان مثال برخی دلیل تدین خود را دزدی نکردن و دروغ نگفتن میدانند درحالیکه مرتکب بسیاری رذایل دیگر میشوند.
قناعت به کمال هرگز
- یکی از تصورات ناصحیح بینیازی از کمال است. در این تصور انسان نیازی به کمال در خود احساس نمیکند و موجودی خویش را کافی میانگارد و به آن قناعت میکند حال آنکه قناعت در کمال هرگز جایز نیست همچنان که لسان قرآن و ادعیه از ان نهی کرده، به عنوان مثال در قرآن کریم از خداوند درخواست میکنیم :«ربّ زدنی علما»،«ربّ زدنی ایمانا» و یا در دعای مکارم الاخلاق از خداوند میخواهیم:«اللهم بلّغ بایمانی اکمل الایمان»
- قناعت کردن اگر در امور مادی باشد بسیار پسندیده و نیکو است و اگر در امور معنوی باشد بسیار ناپسند و منفور مانند قناعت به کمال…
- در پایان آیه تفکر ناصحیح دیگری عنوان شده است: «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»
آیه از کسانیکه سخن میگوید که خود را مؤمن میانگارند درحالیکه دست به پیامبرکشی میزنند. یکی از مصادیق آیه کسی است که ادعای ایمان میکند اما مقدسات دین را به سخره میگیرد.
عمل از اعتقاد جدا نیست
- یکی دیگر از تصورات ناصحیح جدا کردن اعتقادات از اعمال است همچنانکه برخی میگویند به ظاهر فلانی نگاه نکن،دلش بسیار پاک است! درحالیکه حقیقت آن است که اعتقادات در عمل انسان تاثیر میگذارد و نمایانگر آن است و علیالدوام در آن جاری و ساری است، فعل ماضی استمراری در ایه «إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» حاکی از این مطلب است.
سوره مبارکه بقره، آیه110
«وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
«و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد و هر گونه نيكى كه براى خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا باز خواهيد يافت آرى خدا به آنچه مىكنيد بيناست»
بیشترین کسی که بهره میبرد
- یکی از تفکرات صحیح این است که هر خیری مرتکب شویم سودش به خودمان باز میگردد و در نهایت بیشترین کسی که نفع میبرد ما هستیم، قرآن کریم نیز در جایی دیگر میفرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ»[1] این تفکر مانع انتظار و توقع از دیگران میشود.
روزی در پیش داریم که هرقدر برای آن توشه جمع کنیم کافی نیست،خیراتی که انجام میدهیم توشههایی است که برای آن روز پیش میفرستیم و نفعش عاید خودمان میشود.
- یکی دیگر از تفکرات صحیح این است که خود را توانمند بدانیم و باور کنیم هریک از ما میتوانیم بهترینها را انجام دهیم.
جنس خیر
- یکی دیگر از تفکرات درست این است که بدانیم عملی قابلیت انتقال به عالم دیگر را دارد که از جنس خیر باشد و خالصانه صورت گرفته باشد در این صورت فوراً مورد قبول خداوند قرار میگیرد.
- یکی دیگر از تفکرات صحیح این است که تصور کنیم قبول خیرات خالصانهمان را نزد حق مییابیم. قرآن کریم می فرماید:« وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ»
فاعل حقیقی کیست؟
- یکی از تصورات ناصحیح این است که خیرات را از خود بدانیم و آن را به خود منتسب کنیم درحالی که هر خیری از جانب خداوند و به اذن او صورت می گیرد.
تاریخ جلسه : 98/10/15 ـ جلسه 2
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه اسراء، آیه 7