مقدمه
قرار بر این است که با نگرش مجدد به نهاد کوچک خانواده، نقش و وظایف یکایک افراد را بازشناسی کنیم تا با این شناخت، جامعه از سلامت و مصونیت خاصی بهرهمند شود. خانواده را سلولی از پیکر جامعه میشناسیم و در نگاه اول به عنوان قدیمیترین نهاد اجتماعی در طول تاریخ به آن توجه میکنیم که مکان اصلیِ پرورش و رشد افراد است. جملۀ زیبایی را میخواندم كه خانواده مینیاتوری از یک سازمان اجتماعی است؛ یعنی خانواده مجموعهای بسیار ظریف و كوچك شدۀ سازمان اجتماعی است. به میزانی که به این نهاد کوچک بیشتر توجه کنیم، در نهایت به ساختار جامعه احترام گذاشتهایم و اگر به خانواده بیتوجه باشیم و شناخت صحیحی از آن نداشته باشیم، هرگز نمیتوانیم جامعه را کامل بشناسیم و تعامل مناسبی برقرار کنیم.
خانواده نهادی است که جوهر اصلی آن محبت است. محبتی که میبایست بین افراد خانواده در اَشکال مختلف نمودار شود؛ محبتی که در قالبهای مختلف به نمایش درمیآید و از این طریق سلامت خانواده امضا میشود. صِرف محبت قلبی به یکدیگر کافی نیست. سلامت خانواده علامت کامل بودنِ اسلامِ افرادی است که در آن خانواده حضور دارند؛ در ادامۀ مطالب گذشته به نکتهای اشاره میشود كه در نگاه ما بسیار عادی است؛ اما پشت پردهای بسیار عمیق دارد.
تعامل گفتاری سالم
خدای سبحان میفرماید:
«فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»[1]
«وقتی داخل خانهای میشوید بر خودتان سلام کنید که این سلام، درودی است از ناحیه خدای سبحان»
در ذیل این آیه از امام باقرعلیهالسلام روایت شده است:
«هُوَ تَسْلِيمُ اَلرَّجُلِ عَلَى أَهْلِ اَلْبَيْتِ حِينَ يَدْخُلُ ثُمَّ يَرُدُّونَ عَلَيْهِ فَهُوَ سَلاَمُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ »[2]
«منظور سلام كردن مرد است بر اهل خانه هنگام ورود و جواب دادن اهل خانه به او، پس اين سلام شماست به خود شما»
صاحبان این خانه در بدو ورود به خانۀ خودشان، نام خدا را ذکر کنند[سلام، نام خداست]، دیگرانی هم که میشنوند سلام را برمیگردانند. با این تعاملِ گفتاریِ سالم، بنیاد سلامتِ ارتباط گذاشته میشود. هنگام ورود به فضای خانه با جاری کردن نام خدا بر زبان، اعتراف میکنیم که کارفرما خداست و ما کارگزار. کسانی که سلام را میشنوند نیز با جواب سلام متذکر میشوند که کارفرما خداست؛ در نتیجه هر دو با بهکارگیری این نام از میان همۀ نامهای خدا، برای یکدیگر طلب سلامتی میکنند.
در خانواده، اساس بر سلامتِ تعامل است؛ یعنی آسیب نرساندن به یکدیگر؛ بدین معنا که خانواده، محل جَولان و قدرتنمایی «من» نیست، بلکه محل حاکمیت خداست. خدای سبحان عرصۀ خانواده را در اختیار ما قرار داده است تا با اجرای توصیههای او با وجود زندگی بسیار نزدیک با هم، هیچ آسیبی به هم نرسانیم. تنها بحث آسیب نیست؛ بلکه بحث سلامت است؛ یعنی موجبات سالم بودن و سالم ماندن یکدیگر را فراهم کنیم.
به نظر بنده در نگرشی عمیق، با تبادل سلام،معلوم است که همۀ افراد خانواده برای سالم بودن یکدیگر در فضای خانواده مسئول هستند. «سلام» یعنی، سالمسازی طرف مقابل. بایستی هرکاری از دستمان برمیآید انجام بدهیم تا فرزند و همسرمان آسیب نبینند. در حقیقت ورای سلام و جواب سلام، نوعی مسئولیت و تعهد ملاحظه میشود.
خانواده فضایی مطبوع
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«يُسَلِّمُ الرَّجُلُ إِذَا دَخَلَ عَلَى أَهْلِهِ وَ إِذَا دَخَلَ يَضْرِبُ بِنَعْلَيْهِ وَ يَتَنَحْنَحُ يَصْنَعُ ذَلِكَ حَتَّى يُؤْذِنَهُمْ أَنَّهُ قَدْ جَاءَ حَتَّى لَا يَرَى شَيْئاً يَكْرَهُه.»[3]
«هنگامی که مرد با خانوادهاش برخورد می کند، [به آنان] سلام کند و هنگام ورود با صدای کفش و با سرفه کردن، خانوادهاش را از آمدن خود آگاه کند، تا اینکه چیزی نبیند که او را ناخوش آید.»
وقتی مرد وارد خانه میشود، به جهت بزرگتر بودن، منتظر سلامکردن دیگران نمانَد، بلکه خود سلام كند و از موضع قدرتش فرود آید. سلامکردن مرد بدین معناست که گرفتاریهای بیرون را به خانه نمیآورد، وارد شدن با چهرۀ گشاده به منزل، نشانۀ احترام به زن است. در مقابل، زن نیز با آراستگی خود، به همسرش احترام میگذارد.
مرد باید به گونهای وارد خانه شود که دیگران متوجه ورود او بشوند. صافكردن صدا نوعی آمادهسازی دیگران است. اما چرا مرد باید اهل منزل را از ورودش آگاه کند؟ امام میفرمایند:«حَتَّى لَا یرَى شَیئاً یكْرَهُهُ» تا آنها آماده بشوند و مرد با فضایی نامأنوس و نامناسب مواجه نشود. در نگاهی وسیعتر، جریان سلامت در خانواده با خوشایند بودن فضا برای افراد خانواده است؛ بدین معنا که هیچیک از اعضای خانواده از حضور در کنار همدیگر آزرده نشوند. چرا کلمۀ رجل در روایت ذکر شده است؟ چون فرض بر وارد شدن فردی است كه در جمع حضور ندارد؛ اما اصالتاً فضا باید برای همۀ اعضای خانواده مطبوع باشد.
ابراز عشق با گشادهرویی
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«عُودُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ بَعْدَ انْقِضَاءِ مَجْمَعِكُمْ بِالتَّوْسِعَةِ عَلَى عِيَالِكُمْ وَ الْبِرِّ بِإِخْوَانِكُمْ وَ الشُّكْرِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَل… وَ هَبُوا لِإِخْوَانِكُمْ وَ عِيَالِكُمْ مِنْ فَضْلِه… وَ بِمَا تَنَالُهُ الْقُدْرَةُ مِنِ اسْتِطَاعَتِكُم وَ أَظْهِرُوا الْبِشْرَ فِيمَا بَيْنَكُم.»[4]
«به خانه برگردید، خدا بر شما رحمت فرستد. به خانواده خود گشایش و توسعه دهید، به برادران خود نیکی کنید، خداوند را بر این نعمت که شما را بخشیده است، سپاس گزارید،… هرچه میتوانید هزینه كنید و گشادهرویی خود را در خانه نشان بدهید.»
ظاهراً بنابرقولی این خطبه در روز جمعه ایراد شده است. نماز جمعه به افراد زندگی کردن را آموزش میدهد. مخاطب حضرت کسانی هستند که از نماز جمعه برمیگردند و خطاب به آنان میفرمایند: پس از بازگشت از نماز به منزل، نه تنها اظهار خستگی و بیحالی نکنید؛ بلکه بیشتر از همیشه به اهل خانه رسیدگی کنید، رزق خانواده را وسیعتر و ارتباطات خود را بهتر کنید و اخلاق خوشتری داشته باشید:«بِالتَّوْسِعَةِ عَلَى عِیالِكُمْ». مصرفِ زیاد برای خانواده، اسراف و مصرف نادرست محسوب نمیشود، بلکه به میزانی که پس از نماز جمعه، بهتر و بیشتر برای خانواده خرج كنید، نگاه آنان به متدینین و نماز جمعه زیباتر میشود و به آموزههای دینی و فضایی که اسلام برای ما ترسیم میکند، نگرش مثبت پیدا میکنند: «هَبُوا لِإِخْوَانِكُمْ وَ عِیالِكُمْ مِنْ فَضْلِه».
هرچه میتوانید هزینه كنید: «بِما تَنالُهُ القُدرة مِن استِطاعَتِكُم»
«أَظْهِرُوا البِشر فِیمَا بَینَكُمْ»: گشادهروییتان را در خانه نشان بدهید. خانه مکانی است که نشاط ما باید ظاهر شود، نه غصههای ما.
چرا نباید غصههایمان را در منزل بروز دهیم؟ چون نمایش غصه در خانه موجب افسردگی میشود. اگر پدر خانواده و فرزندی که دانشآموز یا دانشجو یا شاغل است، از لحاظ عاطفی و احساسی در فضای خانه تأمین نباشند، در حیطۀ کاری خود هم موفق نخواهند بود. خدماترسانی به تنهایی کافی نیست، روایت میگوید: «أَظْهِرُوا البِشر» گشادهروییتان را ظاهر كنید. برای ابراز عشق در فضای محبتی خانواده، ابزار لازم است. در نهجالبلاغة آمده است: «البَشاشَةُ حَبالَةُ المَوَدَّة»[5] گشادهرویی و شاداببودن دام محبت است و محبت را تضمین میكند.
خانم قدوسی همسر آیتالله قدوسی،دخترمرحوم علامه طباطبایی، هنگام شهادت آقای قدوسی دوقلوی سهساله و سه فرزند دیگر داشتند، میگفتند: «فرزندان من مطلقاً اشک و ناراحتی مرا ندیدند! با خود میگفتم اینها از داشتن پدر محروم شدهاند، نمیبایست از نعمت مادر هم محروم شوند! وقتی كه آنها میخوابیدند، درخلوت و سر سجاده، گریه میکردم؛ بچهها فقط خنده و شادابی مرا میدیدند.» این نمونهای از مدیریت احساس است.
مشتَعل نگه داشتن عشق در خانواده هزینه دارد. قرار نیست غصۀ ما را فرزندمان هم بفهمند. در روابط خانوادگی باید خوشی را اظهار کنید. برای فروزان ماندن آتشکدۀ عشق، توسعۀ بر افراد خانواده و اظهار محبت ضروری است.
هدیه دادن نشانۀ اظهار محبت
«وَ هَبُوا لِإِخْوَانِكُمْ وَ عِيَالِكُمْ مِنْ فَضْلِه»
روایت تأکید بر هدیهدادن به اعضای خانواده دارد. ما گاهی اوقات هدیه دادن به نزدیکان درجه دو را لازم میدانیم؛ اما به فرزندان، همسر و نزدیکان درجه یک خود هدیه نمیدهیم و تنها به خدماترسانی به آنها اکتفا میکنیم!
از امام صادق علیهالسلام نقل شده است:
«إِذَا سَافَرَ أَحَدُكُمْ فَقَدِمَ مِنْ سَفَرِهِ فَلْيَأْتِ أَهْلَهُ بِمَا تَيَسَّرَ وَ لَوْ بِحَجَرٍ…»[6]
«هرگاه یکی از شما به مسافرت رود پس از بازگشت از سفر، باید برای خانوادۀ خود به اندازۀ توان سوغات بیاورد گرچه بیارزش باشد…»
هدیه دادن پس از مسافرت به این معناست که گرچه همراه من نبودی؛ اما به یادت بودم. گاهی اوقات توجه خاص به خانواده ضروری است. مهم نیست هدیه گرانقیمت باشد تا از خرید آن صرف نظر کنیم، گاهی با هدیهای ظاهراً بیارزشِ، به اطرافیان خود نشان میدهیم که برای ما مهم هستند.
مقابله به مثل ممنوع
نكتۀ در خور توجه اینكه گاه محبت میکنیم؛ اما طرف مقابل بیتفاوت است؛ اما این امر نباید ما را از محبتکردن منصرف کند. هنگام مواجه شدن با افراد بیتفاوت، مقابله به مثل نکنیم.
مردی خدمت امام صادق رسید و از خانوادۀ خود شکایت کرد: «جَاءَ رَجُلٌ فَشَكَا إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَقَارِبَهُ». امام فرمودند: «اكْظِمْ غَيْظَكَ وَ افْعَلْ» کظم غیظ داشته باش، عصبانی نشو، چهره در هم نکش و با آنها بدرفتاری نکن و کارهای صحیح خود را ادامه بده. مرد گفت: «إِنَّهُمْ یفْعَلُونَ وَ یفْعَلُونَ»( آنان چنین و چنان میکنند؛ یعنی چگونه انتظار دارید رفتار درست از خود نشان دهم؟)
پاسخ امام صادق فوقالعاده زیباست: «أَ تُرِیدَ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُمْ؟ فَلَا ینْظُرُ اللَّهُ إِلَیكُمْ؟» آیا دوست داری مثل آنها بشوی تا خدا به هیچ کدام از شما نگاه نکند؟!»[7]
اگر میخواهیم خدای سبحان به خانۀ ما و اعضای خانواده توجه کند بایستی به آنان محبت کنیم. خانهای را که در آن اختلاف وجود دارد، از محدودۀ عنایت خداوند دور است و یكی از کسانی که در این فضا دچار آسیب میشود، خود ما هستیم.
امام میفرمایند: با مقابله به مثل، خدا به هیچ یک از شما نگاه نمیکند. بنابراین عملکرد صحیح ما در خانواده موجب میشود همۀ افراد خانواده تحت نظر حق قرار بگیرند و در گذر زمان طرف مقابل ما هم با پیبردن به قبح رفتار خود، فعل نادرست در او نهادینه نمیشود، البته این امر مستلزم زمان است.
اگر محبت و زمان را خرج میکنیم؛ اما اطرافیانِ ناشکر قدردان الطاف ما نیستند و انجام آن امور را وظیفه میدانند، ما مثل آنها برخورد نکنیم و برعکس هرکاری که میکنند، به چشممان بیاید و از آنها تشکر کنیم، مطمئن باشید نتیجۀ آن مثبت است و سوءاستفاده نمیكنند! تکرار این عمل حتی موجب شرمندگی آنان میشود. البته لازم به ذکر است که فرهنگی که در سالیان متمادی در فردی رسوخ کرده است به یکباره تغییر نمیکند و نیاز به زمان و صبوری دارد. با صبوری او هم قدرشناس میشود.
ضرورت انعطافپذیری
برخورد مناسب در خانواده، همۀ جمع را تحت نظر خدا قرار میدهد، با ادبیات دیگر نظرکردۀ خدا میشویم و با هر توجه خدا، برکت و رحمت به خانواده وارد میشود.
تنها با تمرین و آموزش نمیتوانیم در خانه منعطف باشیم، بلکه این امر نیازمند درخواست از خدای سبحان است. چنانچه در دعای روز بیستم ماه رمضان، میگوییم: «فِی نَفْسِی وَ أَهْلِ بَیتِی فَذَلِّلْنِی»[8]؛«خدایا مرا هم در درون خودم، هم در مقابل خانوادهام رام كن» خانواده عرصۀ نزاع و برخورد نیست. «ذلول» یعنی مدارا کردن، ضرورت رفق را هم احساس کنیم.
اما در چه اموری انعطاف داشته باشیم؟ انعطافپذیری در واجبات و محرمات جایز نیست؛ اما در مستحبات ضروری است. خانمی میگفت:« همسرم به بهانۀ بدخواب شدن، راضی نیست در نیمۀ شب نماز شب بخوانم!» یقیناً برای این خانم، ثواب قضای نماز شب از ادای آن بیشتر است. در این صورت همسر او اصلا به نمازشب و افرادی که اهل نمازشب هستند، نگاه نامناسبی نخواهد داشت.
وقتی در مستحبات انعطافپذیر باشیم، همه با ما همراه میشوند؛ درحالی که ما تندروی میکنیم. مثلا اساس ما بر نماز اول وقت خواندن است؛ اما گاهی این نماز اول وقت خواندن در تعارض با حق خانواده است. مثلاً هنگامی که همسر از بیرون آمده و گرسنه و عصبانی است، در این حالت با خدا معامله کنیم ابتدا غذا را آماده کنیم، نه این که نماز اول وقت بخوانیم؛ این معنای انعطاف است. این نرمبودنها در فضای منزل به نفع خود ماست. البته این دعا مختص خانمها نیست؛ چون مرد و زن این دعا را میکنند. اتفاقا آقایان بیشتر در معرض این تهدید هستند.
خیررسانی به خانواده
در روایت دیگری از امام باقرعلیهالسلام نقل شده است: «أَصْلِحْنِی لِأَهْلِی»[9]؛«خدایا، مرا برای خانوادهام نافع قرار بده.» گاهی اوقات خیررسانی ما به غریبهها بیش از خانواده است؛ اما برای خانواده خودمان نه اتاق فكر خوبی هستیم، نه میتوانیم نظرات صائبی ارائه بدهیم؛ نه الگوی رفتاری مناسبی هستیم و نه خدمات فیزیکی به آنها میدهیم، در حالی که باید باور کنیم اولین حیطۀ خیررسانی ما منزل است و بقیه در اولویت بعدی قرار دارند.
برای مثال خانم سخنرانی را میشناسم که فرزندان موفقی ندارد. مشکل این جاست که این خانم، «نهگفتن» به غریبهها را نیاموخته است و گاه و بیگاه و در روز تعطیل که اختصاص به خانواده دارد، پاسخگوی تلفن دیگران است و همین امر موجب دینزدگی فرزندان شده است؛ در حالی که مطلوب است در فضای خانواده چارچوب داشته باشیم و در وقت اختصاصی خانواده، پاسخگوی احدی نباشیم.
نافع بودن برای خانواده نیازی است که بایسته است از درگاه الهی مسئلت کنیم.
رمز موفقیت زن
قرآن میفرماید:«فَالصَّالِحاتُ قانِتات»[10]؛«زنهای صالح، کسانی هستند که خضوع دارند». «قانت» یعنی خضوع داشتن. چنین زنانی در مقابل همسر خضوع دارند؛ سرافرازی و گردنکشی و خودبرتربینی ندارند. در مقابل خدماترسانی به فرزندان هم خاضعاند و مستکبرانه نگاه نمیکنند. «قانتات» یعنی در فضای خانه بایستی فرود داشته باشیم، در آن صورت بازگردان موفقیت ما به همۀ خانواده است: «إن أَحسَنتُم أَحسَنتُم لِاَنفسِکُم».
محرومیت از کمالات در فضای تنش
اگر در اجتماع فرد موفقی باشیم؛ اما درفضای خانواده تعامل صحیحی نداریم، نتیجۀ مطلوبی در انتظارمان نیست. در این باره امام صادق میفرمایند:
«مَا زُوِيَ الرِّفْقُ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْر»[11]
«کنار گذاشته نشد مدارا در خانوادهای مگر اینکه کنار گذاشته شد از آن خانواده کل خیر»
«زُوِیَ» از ماده زاویه است؛ یعنی کنار گذاشته شد. اگر مدارا در فضای خانواده وجود نداشته باشد و رفاقت در خانواده منزوی شد، این خانواده از همۀ خیرات محروم میشود. برای مثال همسر من اهل مدارا نیست، ما هم مثل او مدارا نمیكنیم.در این صورت خیر، از مجموعۀ خانواده دور میشود. دود آتشی که برافروخته شد به چشم همه میرود:«زُوِی عَنْهُمُ الْخَیرُ». اگر طرف مقابل اهل رفق و مدارا نیست، ما كه میتوانیم اهل رفق باشیم! این مدارانکردن اثرات سوئی از خود برجای میگذارد مانند: تربیت نامناسب فرزندان، خدای ناکرده حرامخوری آنان و یا انتخاب اشتباه در امر ازدواج، موفق نبودن در درس و دانشگاه. بارش کمال در زندگی هنگامی است که در فضای خانواده رفق حاکم باشد و انزوا و دوری از کمال زمانی است که در فضای خانواده تنش مشاهده بشود.
چرا فرزندی که در فضای خانواده به جای رفق، جدل حاکم است، در آینده در زندگی کاری و خانوادگی و اجتماعی فرد موفقی نیست؟ برای اینكه انواع خوبیها از او کنارهگیری کرده است. نتیجۀ بیخیری مادری که در منزل با همسر و فرندش جدلی برخورد میکند، انعطاف پذیر نیست و سختگیریهای عجیبی دارد، در زندگی فرزندش مشاهده میشود.
روایات در این زمینه این مطلب را متذکر میشوند که بایستی آستانۀ توجه ما به خانواده بیش از گذشته باشد. خانواده، سلول بنیادی است. سلول بنیادی را فریز میکنند، تا در سالهای بعد، از طریق آن خانواده درمان شود. نگهداری آن گرچه هزینهبَر است؛ اما کارآیی دارد. سلولهای بنیادی خانواده را نگه داریم؛ در وقتِ خود آثار مثبت بسیاری از خود برجا میگذارد و در هنگامی که احساس درماندگی میكنیم به میدان میآیند و حلّال مشكل میشوند.
تاریخ جلسه: 99/4/17 ـ جلسه 2
«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»
[1]. سورۀ نور، آیۀ61
[5]. حکمت 6 نهج البلاغه
[7]. کافی،ج2،ص347
[9]. بحارالانوار،ج84، ص248