پرداختن به شرح دعای روز عرفه، به علت آن است که درخواستهایی که در آن روز مطرح میشود، مشخص کننده برنامه دائمی زندگی فرد است.
یکی از درخواستهای بنده از خدای سبحان در روز عرفه این است:
«وَ اجْمَعْ لِی الْغِنَى وَ الْعَفَافَ وَ الدَّعَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الصِّحَّةَ وَ السَّعَةَ وَ الطُّمَأْنِینَةَ وَ الْعَافِیةَ»
«خدایا! برای من غنا و عفاف و معافات و صحت و وسعت رزق وآرامش و عافیت را جمع کن (همه را با هم به من بده)»
گاهی دیده میشود برخی از افراد در درخواستهایشان، تنها به یک مسئله توجه میکنند و نسبت به سایر مسائل بیتوجهاند. برای مثال، برخی تنها خواستار سلامتی جسمانی هستند و درخواست بقیه امور مانند وسعت رزق یا آرامش را نادیده میگیرند. مشکل بسیاری از افراد این است که «درست دعا کردن» را نیاموختهاند و دعا کردن را محدود به یک امر میکنند، در صورتیکه در فرهنگ اهلبیت علیهمالسلام آموزش میگیریم که همیشه از خداوند درخواستهای جامع داشته باشیم.
در دعای مذکور، 8 امر ضروری را در کنار هم میخواهیم:
- «الْغِنَى» غنی، دو معنا دارد:
الف)تنها به معنای بی نیازی صرف نیست، بلکه به معنای احساس بینیازی داشتن است، چرا که فرد میداند بندگی خداوندی را میکند که توانایی تأمین امور علمی و عاطفی و مادی و معنوی او را داشته و از هر راهی که بخواهد این کار را میکند، چرا که:
«وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض…»[1]
«و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست».
بنابراین شخصی که از توانمندی مالی بسیاری برخوردار است، اما هنوز احساس استغنا ندارد و برای خرج کردن نگرانی دارد، گرچه در ظاهر غنی است اما حقیقت غنی نیست.
ب) غنا به معنای کثرت بینیازی، یعنی کم بودن میزان نیازمندی به مخلوقات است. لازمه این امر آن است که آستانه توقع فرد از دیگران بسیار کم باشد. ما از خداوند میخواهیم ما را محتاج افراد شرور و پست نکند:
«أَعْطِنِی… یا إِلَهِی غِنًى عَنْ شِرَارِ خَلْقِك…»[2]
وگرنه، برای رفع نیازهایمان وجود برخی از افراد لازم است، مانند نانوا.
- «وَ الْعَفَافَ» عفت نیز دو معنا دارد:
الف) شهوت بر نفس غالب نشود.
ب) استفاده کم از هرچیزی.
فرد، بعد از درخواست غنی، از خدا عفت میخواهد تا موجودی اش را با هوا و هوس و بدون تقوا خرج نکند.
عفیف بودن به معنای تسلط بر نفس و کنترل شهوات است. مقام عفیف در نهجالبلاغه اینگونه بیان شده است:
«…لَكَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَة.»[3]
«نزدیك است شخص پاكدامن (كه از حرام و ناشایسته خود را نگاه مىدارد) فرشتهاى از فرشتگان بشود»
عفیف، بسیار به عالم تجرد نزدیک است.
- «وَ الدَّعَةَ » به معنای راحتی است یعنی فرد زندگی راحتی داشته باشد و چرخ روزگار برایش بچرخد و امور خیر در دسترساش باشد تا بتواند بدون دغدغه به بندگی خویش اهتمام بورزد.
عدم توقع از خلق و تبعیت نکردن از شهوات، از امور تأثیرگذار در میزان راحتی زندگی است که در قسمت قبل، این دو را از خداوند درخواست میشود.
- «وَ الْمُعَافَاةَ» به این معنای عافیت دوجانبه است. یعنی هم فرد باعث عافیت دیگران است، هم دیگران باعث عافیت او، نه فرد از جانب دیگران اذیت میشود و نه دیگران از جانب او، هم او از دیگران فیض میگیرد هم دیگران از او، هم او به دیگران خیر میرساند هم خیرات را از دیگران میپذیرد.
- «وَ الصِّحَّةَ» به معنای ثبوت حالت طبیعی بدن است. سلامتی جسم، به اندازه سلامتی روح مهم است.
- «وَ السَّعَةَ» به معنای وسعت رزق در مادیات و معنویات. وسعت رزق نیز، مانند سایر امور قبلی اهمیت دارد. خداوند رزاق است و بسیار کامل و جامع بنده را تأمین میکند. وسعت رزق در معنویات یعنی فرد توفیق انجام واجبات و توفیق ترک محرمات را زیاد داشته باشد.
- «وَ الطُّمَأْنِینَةَ» به معنای آسایش و آرامش. اگر فرد در زندگی از نعمت آرامش برخوردار نباشد، نمیتواند از سایر لذت ببرد ولو این نعمات فراوان باشد.
مؤثرترین امر در آرامش فرد، ذکر الله است:
«… أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[4]
«بدانید كه تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.»
یعنی فرد دائما به یاد خدایی باشد که « عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»[5] … و «الْحَی الَّذی لا یمُوت»[6] است.
- «وَ الْعَافِیةَ» به معنای نبودِ تمام امور نامناسب دینی و دنیوی، جسمی و روحی. کسی که در امور دینی افراطی یا تفریطی است، عافیت ندارد. همچنین کسی که از نظر اخلاقی بسیار زودرنج است عافیت ندارد ولو ازجسمی سالم باشد.
تاریخ جلسه: 97/7/9 ـ جلسه 2
«گزیدهای از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه فتح، آیه7
[2] اصول کافی(ط – الاسلامیه)، ج2، ص554
[3] نهج البلاغه، حکمت466
[4] سوره مبارکه رعد، آیه28
[5] سوره مبارکه بقره، آیه20
[6] سوره مبارکه فرقان، آیه58