امام صادق علیه السلام، ذیل آیه شریفه:
«الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ»[1]
«آن كس كه مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید كه کدامتان از نظر عمل درستترین و زیباترین عمل را انجام میدهید، و او شكستناپذیر و بخشنده است.»
فرمودند:
«لَیسَ یعْنِی أَكْثَرَ عَمَلًا وَ لَكِنْ أَصْوَبَكُمْ عَمَلًا وَ إِنَّمَا الْإِصَابَةُ خَشْیةُ اللَّهِ وَ النِّیةُ الصَّادِقَةُ وَ الخشیة. ثُمَّ قَالَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى یخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یحْمَدَكَ عَلَیهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النِّیةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیةَ هِی الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ «قُلْ كُلٌّ یعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ»[2] یعْنِی عَلَى نِیتِهِ.» [3]
«خداوند از این آیه بیشترین شما را از حیث عمل قصد نکرده است ولیکن درستترین شما را از حیث عمل قصد کرده است و جز این نیست که این درستی، ترس از خدا و نیّت راست است و ترس. سپس فرمودند: مداومت بر انجام عمل تا خالص شدن آن، سختتر از خود عمل است. و عمل خالص آن است که نخواهی هیچکس ستایش تو را کند مگر خداوند عز و جل. و نیت برتر از عمل است.آگاه باش نیّت همان عمل است. سپس ایشان این آیه شریفه را تلاوت کردند: «هر كس بر ساختار و خُلق و خوى خویش عمل مىكند» یعنی بر نیّت خود.»
شرح واژگان:
«صواب» نقیض خطا است.
«ابقاء بر عمل» به معنی مراعات و محافظت از عمل است.
«شاکله» از ماده شکل به معنی طریقه، ناصیه و نیّت است.
موت، انتقال از عالم ماده به عالم ملکوت
حضرت امام (ره) ابتدا به آیه مطرح شده در روایت اشاره میکنند: «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَكُمْ أَیكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»[4] خدای سبحان هم خالق موت است و هم خالق حیات.
در این جا سوالی مطرح میشود: مرگ به نوعی نیستی و فناست چگونه به عنوان مخلوق خداوند ذكر شده است؟ مگر نیستی و عدم هم میتواند مخلوق باشد؟
مرحوم علامه مجلسی (ره) میفرمایند: «از آیه استفاده میشود که موت یک امر وجودی است.» زیرا خداوند سبحان فرموده است « خلق الموت» و آنچه به اراده حق خلق شود موجود است. هر چند گروهی تصور میكنند مرگ عدم است.
حضرت امام (ره) نیز این برداشت را قبول دارند و میگویند: مرگ امری وجودی است نه عدمی و به همین جهت خداوند سبحان مرگ را خلق کرده و به وجود آورده است. منظور از موت، مرگی پس از زندگی است، موت، انتقال از یک عالم به عالم دیگر است، انتقالی از نشئه مُلک به نشئهی ملکوت، از عالم ظاهر به عالم باطن پس خداوند انتقال (مرگ) را خلق کرده و برای همه ایجاد کرده است.
تعریف دیگر امام (ره) از موت: موت زندگی دیگری بعد از زندگی مادی است، حیات ثانوی ملکوتی بعد از حیات اولی مُلکی است، زندگی بعد از مرگ اسمش موت است.
سؤال: چرا در آیه ابتدا موت مطرح شده است بعد حیات در حالیکه ظاهر در امر این است که ابتدا زندگی وجود دارد بعد مرگ؟
امام جواب میدهند: طبق معنی دوم که گفتیم «موت» حیاتی است بسیار پر رنگتر از زندگی این عالم و به جهت همین قوّت و شدت اول ذکر شده است.
علّت قوتش این است که حیات دنیوی زائل شدنی و موقت است و زندگی اخروی باقی و پایدار. لذا باید تمام همّمان را بر فراهم كردن توشه برای حیات آخرت متمركز كنیم.
اما اینكه خدای سبحان از حیات آخرت تعبیر به مرگ كرده است نه حیات -با وجود اینكه حقیقت امر این است كه زندگی آخرت نوعی حیات است نه مرگ- به این علت است كه این قضیه در نظر شنونده سنگین نیاید.
چرا خداوند بندگان خویش را آزمایش میکند؟
در ادامه آیه خدای سبحان فرمود: «لِیبْلُوَكُمْ أَیكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» خداوند این دو زندگی (زندگی دنیا و آخرت) را آفرید تا شما را آزمایش کند که عمل کدامتان زیباتر است.
امام (ره) میفرمایند: خداوند به حقیقت وجود ما واقف بوده و آزمایش برای این نیست که حال و وضعیت ما بر خداوند آشکار شود زیرا او علیم علی الاطلاق است و به بندگان اشراف کامل دارد. ایشان علت آزمایش را با مقدمهای ذکر میکنند:
زمانی که انسان وارد این عالم میشود تنها موجود دارای استعداد و قابلیت است و هیچ یك از عناوین شقی و سعید روی او بار نمیشود. یک نوزاد که متولد میشود میتواند یک آیۀ الله العظمی شود یا یكی از اشقیاء گردد، پس دارای هر یك از این قابلیتهاست. هنگامی كه در این عالم قرار میگیرد بر مبنای حركت و انتخابی كه میکند استعدادهایش شکوفا میشود، یعنی بعد از سیری که در این عالم به اختیار خود طی میکند سعید یا شقی بودن او معلوم میگردد. در این سیر وضعیتمان برای خودمان معلوم میشود نه خدای سبحان، زیرا خداوند علیم مطلق است و تنها برای این كه جایگاه هر فرد برای خودش معلوم شود مرگ و حیات را خلق کرد تا هر کس در سیرش حرکت صحیح را انتخاب كند.
شاید گفته شود: «محل آزمایش اینجاست زیرا با مرگ زندگی پایان میپذیرد و دیگر موردی برای آزمایش باقی نمیماند.» حضرت امام (ره) در جای دیگری میفرمایند: مهم زمان انتقال انسان از عالم دنیا به عالم آخرت است كه در آن هنگام آیا در هیأت انسان منتقل میشود یا به صورت حیوان؟
در واقع میزان و ملاك اصلی، صورت ملکوتیهای است که در آخرین لحظات عمر داریم و با آن صورت از دنیا میرویم. اینکه دعا میکنیم: «اللّهمّ إجعَل عَواقبَ أمُورِنا خَیراً» برای این است كه صورت باطنیهمان هنگام مرگ، صورتی زیبا باشد.
اینكه ملاك امتحان افراد، در اعمالشان قرار داده شده است، برای این است که بگوید هر کسی مورد امتحان قرار میگیرد تا خداوند برای او مشخص کند که چه انتخابی داشته است.
خشیّت و نیّت صادقه، دو ویژگی اصلی عمل أحسن
امام صادق علیه السلام میفرماید: احسن العمل، اصوب العمل است.
بهترین عمل درستترین عمل است که به هدف اصابت میکند. به عنوان مثال تیری را به سمت هدف نشانه میگیرید وقتی به هدف برخورد كرد، میگویند اصابت کرد یعنی جای درست و در هدف اصلی قرار گرفت احسن العمل نیز همین وضعیت را دارد و به هدف که قرب به خدای سبحان است اصابت میکند.
امام (ره) میفرمایند: اصوب العمل، عملیست که همراه با خشیّت در برابر خدا و نیّتی خالص است. هر قدر ظاهر کار زیبا باشد نیّت آن باید به مراتب زیباتر باشد. خشوعی که هنگام انجام کار دیده میشود نیز به انسان و کارش زیبایی خاصی میبخشد.
بنابراین مطابق حدیث عمل احسن باید دو ویژگی داشته باشد:1. خشیّت نسبت به خدای سبحان. ۲. نیّت خالص.
· تعریف خشیّت
حضرت امام (ره) خشیّت را اینگونه معنی کردهاند: خشیّت یعنی قلب انسان متأثر از کارش شود. یعنی در عین اینکه بندگی حق را به جا میآورد در مقابل مولا خاضع میشود، خود را مقصر میداند و احساس شرمندگی میکند و بابت کارش هیچگونه توقعی از خداوند ندارد. چنین عملی، عمل خالص است.
خشیّت اثر درونی است. اگر عملی حسن بود این عمل حسن موجب خضوع و خشوع تمام قوای وجودی انسان در برابر خداوند سبحان میشود. به طوری كه امر مولا را با میل و رغبت انجام داده و بدون هیچگونه موضعگیری در برابر مولا آن را میپذیرد و اجرا میكند آنگاه تمام وجود به خضوع میرسد.
اهل خشیّت علاوه بر اینكه تلاش خود را میكنند نگراناند شاید عملشان مورد پسند مولا قرار نگیرد و مقبول درگاه او نگردد، لذا نگرانی ایشان از جانب مولا نیست بلكه بابت قصور و تقصیری است که احتمال میدهند مرتکب شده باشند.
حتّی اگر این توهّم را داشته باشیم كه عمل از خودمان است، در این صورت شیطان خضوع لازم را از ما گرفته و این عمل، عمل درست و خالص در درگاه حق نخواهد بود؛ زیرا عمل درست نه تنها بنده را در برابر مولا گستاخ نمیكند، بلكه موجب افزایش خشوع او میشود.
بنابراین اگر میزان بیشتری بندگی مولا را كردیم و كار انجام دادیم با این وجود از بابت مقبول شدن اعمالمان نگرانتر بودیم معلوم میشود عملمان احسن العمل است. همانطور كه در مناجاتهای حضرات معصومین این خوف و نگرانی دیده میشود، زیرا به میزانی که انسان معرفت بیشتری به حضرت حق داشته باشد از این بابت که مبادا قصور و یا تقصیری از او صادر شده باشد خائفتر است.
تاریخ جلسه: 87/9/6- جلسه 46
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» ادامه حدیث 20- اخلاص در عبادت
» ادامه حدیث 20- ویژگیهای قلب سلیم
» ادامه حدیث 20- اخلاص بعد از عمل
» ادامه حدیث 20- اهمیّت خلوص نیّت
[1] سوره مبارکه ملک، آیه 2
[2] سوره مبارکه إسراء، 84
[3] اصول کافی، ج2، ص16
[4] سوره مبارکه ملک، آیه2