حدیث 7: در بیان غضب و مفاسد آن

از امام صادق (ع) روایت شده است:

«الْغَضَبُ‏ مِفْتَاحُ‏ كُلِّ شَرٍّ.»[1]

«غضب كلید همه شرها است.»

 

غضب و تأثیر آن بر وجود انسان

 

در تعریف غضب آمده است: غضب حركتی درونی است كه بر اثر آن در قلب انسان جوششی صورت می‌گیرد و میل به انتقام جویی پیدا می‌شود. هنگامی كه این حركت تند شود آتش غضب در درون انسان شعله‌ور شده و این شعله به عقل انسان نیز سرایت می‌كند و باعث تضعیف عقل می‌شود.

یكی از حكما، انسان غضبناک را به غاری تشبیه كرده است كه در آن آتشی روشن گردد و این آتش شعله‌ور شود تا آنجا  كه تمام غار را در برگیرد و از شدت اشتعال آن صدایی بلند شود. در این شرایط خاموش كردن چنین آتشی مشكل است و هر قدر برای فروكش كردنش چیزی بر آن افكنده شود نه تنها مفید نیست بلكه آن شیء خود مشتعل شده و باعث شعله‌ور‌تر شدن آتش نیز می‌گردد. به همین جهت است كه انسان غضبناک در حالت غضب كر و كور شده هیچ موعظه‌ای نمی‌پذیرد و راه صحیح را نمی‌بیند.

بقراط حكیم گفته است: من از كشتی‌ای كه دچار طوفان‌های شدید و صخره‌های سخت و محكم شود، امیدوارترم از شخص غضبناک و برافروخته؛ زیرا ناخدا با چاره‌جویی و ترفندهای مختلف كشتی را نجات می‌دهد ولی هنگامیكه آتش غضب در درون فرد برافروخته شد، راه چاره‌ای برای او نیست و موعظه، فروتنی و … هیچ یك برای او نجات‌بخش نخواهد بود.

 

فواید قوه غضبیه

 

قوه‌ی غضب چون یكی از قوای طبیعی و فطری وجود انسان است علاوه بر مفاسدی كه ممكن است دارا باشد، فوایدی نیز دارد. این قوه در واقع یكی از نعمات الهی است كه استفاده صحیح از آن باعث آبادی دنیا و آخرت انسان می‌شود. اگر این قوه در حیوانات نبود در برابر ناملایمات طبیعت از خود دفاعی نمی‌كردند و در نتیجه نابود می‌شدند و اگر در انسان وجود نداشت علاوه بر اینكه در برابر ناملایمات از خود دفاعی نمی‌كرد، از بسیاری از كمالات و پیشرفت‌ها باز می‌ماند و در نتیجه هلاك می‌شد. اگر غضب وجود نداشت بسیاری از مفاسد اخلاقی در جامعه منتشر می‌شد و در نتیجه ترس و ذلت بر جامعه حكومت می‌كرد. امر به معروف و نهی از منكر، اجرای حدود شرعیه و تعزیرات و سایر مواردی را كه در دین اسلام دستور به اجرای آن داده شده تنها در پرتوی قوه غضب امكان دارد، لذا نه تنها این قوه سرمایه زندگی انسان و مفتاح خیرات و بركات است و از بین بردن آن خطائی بسیار بزرگ شمرده می‌شود، بلكه برای بیدار كردن و تحریك نمودن آن علاج‌هایی پیشنهاد شده است. بنابراین قوه‌ غضب در همه افراد وجود دارد ولی در بعضی این قوه خاموش بوده و در بعضی دیگر فعال و محرّك می‌باشد.

 

افراط در قوّه غضبیه

 

همانطور كه تفریط در قوّه غضبیه مفاسد بسیاری در بر خواهد داشت، افراط و تجاوز از حد اعتدال نیز مفاسدی عظیم در پی دارد.

چنانچه از پیامبر اكرم (ص) روایت شده است:

«الغضبُ یفسدُ الایمانَ ‌كما یفسدُ الخلُّ العسلَ.»[2]

«غضب ایمان را فاسد می‌كند همانطور كه سركه عسل را فاسد می‌کند.»

انسان غضبناک گاه چنان مقهور قوه غضبش می‌گردد كه قدرت كنترل آن را نداشته و جملاتی را بر زبان می آورد یا اعمالی را مرتكب می‌شود كه باعث از بین رفتن نور ایمان در قلبش شده و عقاید حقه‌اش را از بین برده، او را به هلاكت می‌رساند و هنگامی پشیمان می‌شود كه فایده‌ای نخواهد داشت زیرا كه به فرموده‌ امام باقر (ع):

«إِنَّ هَذَا الْغَضَبَ‏ جَمْرَةٌ مِنَ الشَّيْطَانِ‏ تُوقَدُ فِي قَلْبِ ابْنِ آدَمَ‏…»[3]

«غضب بارقه‌ای از طرف شیطان است كه در قلب انسان افكنده می‌شود…»

بنابراین سزاوار است انسان خود را از آن در امان نگاه دارد.

امام باقر (ع) فرمودند:

«مَكْتُوبٌ‏ فِی التَّوْرَاةِ فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى‏ ع: یا مُوسَى أَمْسِكْ غَضَبَكَ‏ عَمَّنْ مَلَّكْتُكَ عَلَیهِ أَكُفَّ عَنْكَ غَضَبِی[4]

«در تورات نوشته شده است: خدای تعالی به موسی فرمود: ای موسی! نگاه‌دار غضب خود را از كسی كه تو را بر او مسلط كردم تا اینكه غضبم را از تو نگاه دارم.»

 

در حدیثی آمده است:

«قَالَ الْحَوَارِیونَ‏ لِعِیسَى‏ ابْنِ مَرْیمَ یا مُعَلِّمَ الْخَیرِ أَعْلِمْنَا أَی الْأَشْیاءِ أَشَدُّ؟ فَقَالَ أَشَدُّ الْأَشْیاءِ غَضَبُ‏ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالُوا فَبِمَ یتَّقَى غَضَبُ اللَّهِ قَالَ بِأَنْ لَا تَغْضَبُوا…»[5]

 «حواریون حضرت عیسی از او پرسیدند چه چیز از همه سخت‌تر است؟ فرمود: سخت‌ترین چیزها غضب خداست گفتند: چگونه خود را از آن حفظ كنیم؟ گفت: غضب نكنید…»

 بنابراین اگر انسان در هنگام غضب با خود تأمل كند كه صورت غضب او در این عالم، غضب خداوند در آخرت است غضبی كه از هر امری سخت‌تر و شدیدتر است و آتش آن سوزنده‌تر، تلاش خواهد كرد كه بر غضبش مسلط شده تا از غضب الهی در امان بماند.

 

مفاسدی که به دنبال غضب ایجاد می‌شود

 

آنچه تاكنون بیان شد در صورتی بود كه انسان تنها گرفتار غضب شود و معصیت دیگری بر اثرآن مرتكب نشود. ولی عادتاً محال است كه انسان غضبناک از سایر معاصی در امان بماند چرا كه گاهی انسان بر اثر یك لحظه غضبناك شدن دنیا و آخرت خود را از دست خواهد داد و به ورطه‌ هلاكت می‌افتد.

چنانچه از امام صادق (ع) روایت است:

«كَانَ أَبِی یقُولُ أَی شَی‏ءٍ أَشَدُّ مِنَ الْغَضَبِ‏ إِنَّ الرَّجُلَ لَیغْضَبُ فَیقْتُلُ‏ النَّفْسَ‏ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ وَ یقْذِفُ‏ الْمُحْصَنَةَ.»[6]

«پدرم می‌فرمود: چه چیز شدید‌تر از غضب است؟ همانا فرد غضب می‌كند پس قتل نفسی را كه خدا حرام كرده می‌كند و افترا به زن محصنه می‌زند.»

مفاسدی كه از غضب ایجاد می‌شود تنها منحصر به غضب و قهر الهی نبوده، بلكه مفاسد اخلاقی و رفتاری را هم در پی خواهد داشت. مثلاً بر اثر غضب نسبت به بندگان خدا كینه پیدا خواهد كرد و گاه آتش غضب او چنان شعله‌ور است كه كینه‌اش تنها شامل خلایق نشده بلكه در غایت امر نسبت به خدای سبحان هم  كینه پیدا خواهد  كرد و بابت تقسیم روزی كه خدای متعال بین سایر خلایق كرده و او از چنین روزی بی‌بهره است به خداوند كینه داشته و معترض است. گاه انسان غضبناك نه تنها گرفتار مفاسد اخلاقی غضب می‌گردد، بلكه اعمال سوئی بر اثر غضب مرتكب می‌شود مثلا محرمات الهی را در حال غضب انجام می‌دهد یا از اسرار كسی پرده برداری می‌كند.

 

چرا باید اقدام به علاج غضب نمود؟

 

باتوجه به آنچه بیان شد انسان باید در صدد علاج غضب خود برآید و در هنگامی كه در حالت عادی قرار دارد و غضبناک نیست باید از حالت غضبناک شدن خود ترسان و نگران باشد و با خود بیندیشد قوه‌ای كه خداوند به او عطا كرده است اگر در جهت خلاف رضایت خدای متعال و مقاصد الهی مصرف شود خیانتی عظیم مرتکب شده و بر اثر آن مستحق غضب الهی خواهد بود.

به فرموده‌ امام خمینی (ره)، غضب امّ امراض نفسانیه و كلید هر شری است و در برابر آن كظم‌غیظ و فرو نشاندن غضب، نقطه‌ تجمع محاسن و كرامات است.

امام صادق (ع) فرمودند:

«قَالَ سَمِعْتُ أَبِی ع یقُولُ‏ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص رَجُلٌ‏ بَدَوِی فَقَالَ إِنِّی أَسْكُنُ الْبَادِیةَ فَعَلِّمْنِی جَوَامِعَ الْكَلَامِ فَقَالَ آمُرُكَ أَنْ لَا تَغْضَبَ فَأَعَادَ عَلَیهِ الْأَعْرَابِی الْمَسْأَلَةَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ حَتَّى رَجَعَ الرَّجُلُ إِلَى نَفْسِهِ فَقَالَ لَا أَسْأَلُ عَنْ شَی‏ءٍ بَعْدَ هَذَا مَا أَمَرَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَّا بِالْخَیر…»[7]

«شنیدم پدرم می‌فرمود: مرد بیابان نشینی خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: من ساكن بادیه هستم به من جوامع كلم (یعنی هرچیزی كه مفید و دارای معانی بسیار باشد) را بیاموز پیامبر (ص) فرمود: امر می‌كنم تو را كه غضب نكنی. سپس شخص اعرابی سوال خود را سه مرتبه تكرار كرد تا آنكه به نفس خود رجوع كرد و گفت: بعد از این از چیزی سوال نمی‌كنم، رسول خدا امر نمی‌كند من را مگر به خیر..

باتوجه به مفاسدی كه درباره‌ غضب بیان شد، لازم است انسان در حالت آرامش به مفاسدی كه غضب در پی دارد و مصالحی كه كظم غیظ و فروبردن خشم در برخواهد داشت تأمل كند و به عاقبت سوء غضب بیندیشد و بر خود واجب كند كه با هر زحمت و سختی كه وجود داشته باشد این آتش سوزان را از قلب خود بیرون برد و دلش را از ظلمت و كدورت آن تصفیه نماید.

 

تاریخ جلسه:86/8/16-جلسه 17

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

» ادامه حدیث 7- علاج علمی و عملی غضب

 


 

[1] اصول کافی، ج2 ص303

[2] اصول کافی، ج2 ص302

[3] اصول کافی، ج2 ص304 و 305

[4] اصول کافی، ج2 ص303

[5] وسائل الشیعه، ج11 ص289

[6] اصول کافی، ج2 ص303

[7] اصول کافی، ج2 ص303

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *