فرق حمد و شکر
بحث حمد و ثنای حق در جلسات گذشته و فرق بین حمد و شکر عرض شد و مجدداً یادآوری میکنم که حمد بابت همه نعماتی است که وجود دارد چه موجب بهرهبرداری ما باشد و چه در اختیار ما قرار نگیرد اما شکر صرفاً به جهت نعماتی است که در اختیار ما قرار گرفته است، وقتی صحبت از حمد خدای سبحان در روز و شب است این ثناگویی مبنی بر این نیست که ما از زمانمان نهایت استفاده را بکنیم، ولو من از زمان خودم استفادهای نکنم، قدر روز یا شب را ندانم اما همین که خدا این نعمت را قرار داده است و قطعاً گروهی از این نعمت استفاده میکنند زبان به الحمدلله باز میکنم
در ادامه دعای ششم صحیفه سجادیه، فراز 5 امام سجاد علیهالسلام میفرمایند:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی… فَخَلَقَ لَهُمُ اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ مِنْ حَرَكَاتِ التَّعَبِ وَ نَهَضَاتِ النَّصَبِ»
«پس شب را برای بندگان آفرید تا در آن از حرکات رنجآور و فعالیتهای آزاردهنده بیاسایند»
حمد به جهت؛
خلقت شب
خدای سبحان شب را خلق کرد تا مردم در شب به یک آرامشی برسند، کدام آرامش؟ «مِنْ حَرَكَاتِ التَّعَبِ وَ نَهَضَاتِ النَّصَبِ» از حرکات کسالت آفرین و قیامهای زحمت دار در آرامش قرار بگیرند. یعنی، شب زمانی است که خدای سبحان در آن رنج و زحمتی قرار نداده است، حتی شما برای نماز شب که بیدار میشوید نماز شب شما عنوان «حَرَكَاتِ التَّعَبِ وَ نَهَضَاتِ النَّصَبِ» ندارد یعنی قیام لیل جزء امور سخت نیست، اصلاً شب یک زمانی برای سُکنی است حالا این سکنی در امور مختلف تقسیم شده است، یک امر خواب است و یک امر بخشی از لیل را به عبادت سپری کردن است. شما خدا را شکر میکنید از اینکه به شما توفیق میدهد تا از بسیاری از لذات در شب استفاده کنید لذاتی که هرکدام خاصیت خاص خودش را دارد. از این عبارت متذکر میشویم: نماز شب مایه آرامش و لذت است و اگر احساس زحمت و سختی کنیم گویا شب را ادراک نکردهایم.
«وَ جَعَلَهُ لِبَاساً لِيَلْبَسُوا مِنْ رَاحَتِهِ وَ مَنَامِهِ، فَيَكُونَ ذَلِكَ لَهُمْ جَمَاماً وَ قُوَّةً، وَ لِيَنَالُوا بِهِ لَذَّةً وَ شَهْوَةً»
«و آن را پوششی قرار داد تا مردم در آن به آسایش دست یابند و خواب راحت کنند و این همه سبب تجدید نشاط و نیروی ایشان گردد و به لذت و کام دل رسند»
خداوند شب را پوششی قرار داده است که همه افراد بر تن خود میکنند، پوشش، همه بدن را میگیرد، انگار شب همه وجود انسان را میگیرد، پوششی است که آغاز راحت شماست («مِن» را «من ابتدائیه» گرفتهاند) ابتدای خواب شب است نه روز. روز وقت خواب نیست.
«وَ لِيَنَالُوا بِهِ لَذَّةً وَ شَهْوَةً» اسلام امور مادی و معنوی را کنار هم ذکر میکند، ما معمولاً امور مادی و معنوی را از هم جدا میدانیم، و وقتی به مادیات میرسیم تصور ما بر این است که باید از معنویات خداحافظی کرد و وقتی به معنویات میرسیم فکر میکنیم دیگر نباید سراغ مادیات رفت. شریعت این دو را در کنار هم قرار داده است، امام سجاد علیهالسلام خداوند را بابت هر دو امری که (امور مادی و معنوی) در شب قرار داده است سپاسگزاری میکنند.
«وَ خَلَقَ لَهُمُ النَّهارَ مُبْصِراً لِيَبْتَغُوا فِيهِ مِنْ فَضْلِهِ، وَ لِيَتَسَبَّبُوا إِلَى رِزْقِهِ، وَ يَسْرَحُوا فِي أَرْضِهِ، طَلَباً لِمَا فِيهِ نَيْلُ الْعَاجِلِ مِنْ دُنْيَاهُمْ، وَ دَرَكُ الْآجِلِ فِي أُخْرَاهُم»[1]
«و روز را بیناییبخش قرار داد تا در آن به جستجوی فضل حق خیزند، و به رزق و روزی او دست یابند و در زمین او در پی سود گذرای دنیا و ادراک نفع دائمی آن جهان به راه افتند»
خلقت روز
روز را خدا خلق کرد بابت خلق روز یک تشکر جدا لازم دارد. میفرمایند روز مُبصِر است یعنی وصف بصیرت از روز جدا نمیشود و وصف دیدن و توجه، از نور جدا نیست.
«وَ خَلَقَ لَهُمُ النَّهارَ مُبْصِراً لِيَبْتَغُوا فِيهِ مِنْ فَضْلِهِ» خدای سبحان روز را روشن و موجب بصیرت ما قرار داده است، از خداوند طلب فضل و رزق داشته باشیم، رزق اعم از مادی و معنوی است، طلب مادیات و معنویات در روز است و جریان آن در شب ادامه مییابد.
به طور مثال کسی که شب موفق نمیشود نماز شب بخواند، میگویند در روز طلب درستی نداشته است، یعنی اگر روز طلب صادقانهای میکرد، در شب توفیق، نصیبش میشد. از خدا تشکر میکنم که روز را قرار داده تا من از زیادهها طلب کنم یعنی به موجودیام و به مقدار معرفتی که دارم قانع نباشم. بودن در کنار خوبان، ترک معصیت، قیام به طاعت، اخلاص و … رزق روز ماست، خدایا ثناگوی تو هستم که اجازه میدهی کمالات خاصی را برای آن روز طلب کنم.
«وَ لِيَتَسَبَّبُوا إِلَى رِزْقِهِ» الحمدلله که خدا روز را قرار داده تا از روز به عنوان سبب و وسیلهای برای رسیدن به رزقمان استفاده کنیم (چه رزق مادی و چه رزق معنوی) . رزق مادی و معنوی اصلش در روز است، شاید گفته شود: خیلی وقتها شبها رزقهای معنوی خوب نصیبمان میشود، باید دو نگاه داشته باشیم: 1. روز به دست آوردهاید و شب به نمایش گذاشته میشود به عبارت دیگر مرحله انشاء آن، روز و فعلیت آن، شب است، جعل آن روز و نمود آن شب است.2. آن چیزی که شما در شب به عنوان رزق میگیرید اگر روز کسب میکردید خیلی بیشتر بود. مثلاً یکی میگوید من شبها خیلی مطالعههای خوب میتوانم داشته باشم، میگویند دو حالت میتواند داشته باشد: 1.یا روز تلاش کردهاید و شب به تو عطا شده است 2.یا اگر روز برای آن تلاش نکردهاید و شب به تو داده شده است اگر همین مقدار را در روز وقت میگذاشتید خیلی بیشتر به تو عطا میشد.
الحمدلله که خدا در روز وسائل رزق را در اختیارمان قرار داده است.
تحرک و سیر داشتن
«وَ يَسْرَحُوا فِي أَرْضِهِ» الحمدلله که خدای سبحان به ما اجازه داده است که در زمین او خروج داشته باشیم یعنی رفت و آمد برای ما قرار داده است، سَرَحَ به معنای خَرَجَ است، معلوم است خروج از امور مختلف آرامش ساز است که در بیان امام سجاد علیهالسلام «یَسرَحُوا» از خانواده استراحت آمده است.
«طَلَباً لِمَا فِيهِ نَيْلُ الْعَاجِلِ مِنْ دُنْيَاهُمْ، وَ دَرَكُ الْآجِلِ فِي أُخْرَاهُم» الحمدلله که خدا اجازه داده یک حرکتی در زمینش داشته باشیم، خیلی وقتها با این حرکت امور مادی ما در این عالم حل میشود و خیلی وقتها امور معنوی ما حل میشود. برای اینکه خدا توفیق داده ما حرکاتی داشته باشیم که از طریق این حرکات امور مادی و معنوی ما حل شود الحمدلله.
وقتی در عالم معنا هیچ تحرک و سیری نداریم انگار روز به روز وزن مادی و نفسانیات ما اضافه میشود و به زمین میچسبیم. خدایا شکر تو را به جا میآورم که اجازه میدهی در روز سیری داشته باشیم که با این سیر از نفسانیاتمان جدا شویم و قربی نصیبمان بشود و عروجی داشته باشیم.
الحمدللهها نماد لذتهایی است که ما از انجام دادن کارهای مادی و معنویمان میبریم. وقتی امور مادی را انجام میدهیم میگوییم: خدایا شکرت، خیلی از آدمها نمیتوانند این کارهای یومیه را انجام بدهند و دیگری باید در خدمت آنها باشد، الهی شکر که ما در خدمت دیگران هستیم «ید العلیا خیر من ید السفلی»
نکته جالبتر این فراز این است که گاهی اوقات ما نمیتوانیم امور مادی و معنویمان را انجام دهیم ولی شکر میکنیم که یک دستهای میتوانند انجام دهند. نگفت شکر بلکه گفت حمد یعنی اگر گاهی اوقات من جسماً و روحاً نسبت به بعضی از امور ناتوان هستم همه آدمها که ناتوان نیستند، الحمدلله که همان زمان که من نمیتوانم این کارها را انجام بدهم یک گروه توفیق نصیبشان شده و هم امور مادی و هم امور معنویشان را به خوبی انجام میدهند در این صورت وقتی ما در لذات دیگران شریک میشویم توان و انرژی ما افزون میشود.
در شکر هم فرح قلبی و هم اظهار نعمت لسانی و هم استفاده صحیح از نعمات است.
اگر از امام سجاد علیهالسلام سوال کنیم که ما چقدر باید شکر کنیم به عبارتی استاندارد شکر ما چقدر است؟
امام سجاد علیهالسلام در دعای 47 صحیفه، بعد از اینکه امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را معرفی میکنند میفرمایند:
«اللَّهُمَ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ، وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيه»[2]
«خداوندا، پس به ولىّ خود، شکرِ آنچه را که به او نعمت دادهاى، الهام فرما و مانند آن (شکر) را در نعمت، به ما الهام نما»
ما صدای شکر آدمها را دوست داریم و ناشکری حالمان را بد میکند چون صدای شکر هر فردی بازتاب شکر حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه است یعنی امام زمان شکر میکنند و شما پیرو شکر امام، شکر میکنید یعنی شکرتان از خودتان نیست.
این عبارت میگوید: خدایا! به امام هر زمانی توفیق شکر خودت را بده. یعنی امام زمان در هر زمانی نگاهش به خوبان است و بابت آنها شکر میکند، نگاهش روی کاستیها و نقایص نیست، نگاه روی کمالاتی است که در امت وجود دارد. ما در روز عرفه برای شکر امام دعا میکنیم که امام شکرگزار باشد.
بنا بر این میزان شکر ما باید به میزان شکر امام باشد
«وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيه» خدایا توزیع کن به ما مثل شکر امام را در همه نعماتی که به ما دادی.
نکات عبارت «اللَّهُمَ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ، وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيه»
- شکر امت، مدیون شکر امام است یعنی امام شکر میکند که توفیق شکر نصیب افراد میشود.
- شکر رزقی است که خدا توزیع میکند پس باید آن را طلب کنید، همانطور که شما طالب انواع رزق هستید، طالب رزق شکر هم باید باشید یعنی باید از خدا شاکر بودن را طلب کنید.
- اندازه شکر ما باید مثل شکر امام زمان باشد، «مثله» مثل کمّی و کیفی است یعنی مقدار شکر ما، مقدار شکر امام زمان و نوع شکر ما نوع شکر امام زمان باشد یعنی شکر خالصانه.
بعضی از شارحین صحیفه گفتهاند «اوزعنا» یعنی اَلهِمنا یعنی خدایا شکر را به دل ما بیانداز، شکر گذاری را به ما الهام کن یعنی معلوم است شکر یک رزق است که از آن بالا میآید و کسبی نیست به همین جهت باید آن را طلب کرد.
«أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيه» خدایا به ما الهام کن مثل شکر امام را .
مرجع «فیه» :
- «بما انعمت»: در همه نعماتی که ما داریم شکری مثل شکر امام را نصیب ما کن
- فیه را به ولیّ برگردانیم: یعنی تمام نعمتهایتان یک طرف و نعمت داشتن بزرگتر یک طرف. خدایا! به ما الهام کن که در مورد آن ولیّ یک شکر خاصی داشته باشیم مثل آن شکری که خودش دارد. یعنی اگر ما شاکر امام زمانمان شدیم شکر بقیه نعمات را راحت انجام میدهیم، اگر میبینیم شکر بقیه نعمات را لازم نمیدانیم چون شکر بزرگترین نعمت که وجود مقدس حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه است را نادیده گرفتهایم، خب معلوم است وقتی آدم نعمت بزرگ را تشکر نمیکند، نعمت کوچک را به طریق اولی تشکر نمیکند. حالا میفهمیم معنی آیه «وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ»[3]، حالا میفهمیم وقتی شیطان به خدا گفت «لَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ»[4] یعنی چه، اکثریت افراد شکر امام را نمیکنند که بخواهند شکر بقیه نعمات را بکنند.
شما ممکن است سوال کنید چه ملازمهای بین شکر از امام و شکر سایر نعمات است؟
- به مجرد اینکه به امام مراجعه میکنیم و به مجرد اینکه امام را بشناسیم، ایشان نعمات را به ما معرفی میکنند. یک چیزهایی در زندگی ما خیلی عادی و معمولی است و اصلاً تشکر نمیکنیم مثلاً بعد از یک امام زمانشناسی یا بعد از قرائت زیارت آل یاسین، گویا امام یک نعمتی را که داریم و قدر آن را نمیدانیم، به ما نشان میدهد.
یعنی وقتی به امام مراجعه نمیکنم در فضای تاریک زندگیام چیزی به عنوان نعمت نمیبینم، هرچقدر به امام نزدیک میشویم با نورانیّت امام نعمات زندگیمان را شناسایی میکنیم وقتی نعمات شناسایی شد، انسان خود بخود وادار به شکر میشود.
- وجه دیگر تلازم شکر از امام و شکر سایر نعمات این است که: وقتی شکر بزرگترین نعمت را نمیکنیم قطعا شکر نعمتهای خرده ریز زندگی را هم نخواهیم کرد، بزرگترین نعمت، وجود مقدس حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه است وقتی ما شکر بزرگترین نعمتمان را نمیکنیم نعمت های دیگر به طریق اولی به چشم ما نمیآید.
- یک دلیل دیگر برای توجیه و تفسیر فرمایش حضرت امام سجاد علیهالسلام وجود دارد: «أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيه» مثل شکر امام را به ما بده که این «فیه» یا در مورد همه نعمات یا در مورد امام است. ما خیلی نعمت داریم که شیوه استفاده صحیح از آن را نمیدانیم، ما زبان و گوش و مال و آبرو و عمر و سلامتی و نسلی داریم که شیوه بکارگیری اینها را بلد نیستیم هر چقدر ما به امام مراجعه میکنیم در محضر امام شیوه کاربرد به ما آموزش داده میشود. این امر ملازمه بین شکر از امام و شکر سایر نعمات از خدا میشود. هرکدام از ما که زیارت درستی انجام میدهیم، غیرممکن است آنجا نعمتی به ما معرفی نشود و شیوه استفاده از آن نعمت به ما معرفی نشود پس با مراجعه به معصوم، مصرف صحیح هر نعمت را آموزش میگیریم غیر ممکن است این مصرف را خودم در عرصه دیگری بتوانم آموزش بگیرم یعنی معلم این آموزش صحیح امام هر زمانی است به همین جهت ما میگوییم: خدایا «أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيه»
نکته دیگر: وقتی میگوییم «أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيه» یعنی به ما الهام کن مثل شکر امام را یا در مورد همه نعمت ها یا در مورد امام، یعنی هر کداممان آمار شکرمان را میگیریم مشاهده میکنیم از حد استاندارد بسیار کمتر است به همین جهت هیچ کس خودش را خیلی شاکر نمیتواند حساب کند چون هیچ کدام از ما شکرمان به اندازه امام زمان عجلاللهتعالیفرجه نیست.
واحد اندازهگیری شکر یک اندازهگیری خاصی است، «أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِيه» یعنی هروقت به خودم توجه میکنم میبینم میزان شکر ما با میزان شکر امام زمانمان خیلی فاصله دارد. البته شما نفرمایید که اینجوری دلسرد میشویم، اتفاقاً دعا میکنیم و میخواهیم، و هیچ کداممان از خودمان خاطر جمع نیستیم. علامتش هم این است که اگر نعمتی از ما گرفته شود هیچ وقت نمیگوییم ما که شکرش را به جا آوردیم پس چطور از ما گرفته شد، اتفاقاً هر وقت به خودم نگاه میکنم خودم را کم شکر یا ناشکر میبینیم چون شکر نسبی است و به ما گفتهاند که شکرتان را با شکر امام زمان مقایسه کنید و ببنید آیا نمره شاکر به خودتان میدهید؟
استاندارد شکر
نکته قابل توجه این است که دعای وقت سختی ها «ارزقنی» زیاد دارد، مثلا من خیلی گرفتاری دارم اما دعا میکنم که خدایا روزیام کن که با عشق عبادت کنم و مشتاق ثواب تو باشم یعنی انگار خدا ضد آن گرفتاری را به من تزریق میکند.
در دعای 22 صحیفه، فراز 11 میخوانیم:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنِي الْحَقَ عِنْدَ تَقْصِيرِي فِي الشُّكْرِ لَكَ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فِي الْيُسْرِ وَ الْعُسْرِ وَ الصِّحَّةِ وَ السَّقَمِ، حَتَّى أَتَعَرَّفَ مِنْ نَفْسِي رَوْحَ الرِّضَا وَ طُمَأْنِينَةَ النَّفْسِ مِنِّي بِمَا يَجِبُ لَكَ فِيمَا يَحْدُثُ فِي حَالِ الْخَوْفِ وَ الْأَمْنِ وَ الرِّضَا وَ السُّخْطِ وَ الضَّرِّ وَ النَّفْع»
«خداوندا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و هنگامى که در شکر به نعمت هایى که در آسانى و سختى و تندرستى و بیمارى به من ارزانى داشته اى کوتاهى نمودم، (اعتراف به) حق را روزى ام فرما، تا نسیم خوشنودى و آرامش خود را نسبت به آنچه در حال ترس و ایمنى و خوشنودى و خشم و زیان و سود رخ مى دهد، و (شکر آن) براى تو واجب است، دریابم»
شاید دو تا سوال مطرح کنم و دو نوع جواب را از این عبارت بگیرم . یک سوال همان سوال قبلی است که چقدر شکر کنیم خوب است؟ استاندارد شکر از نگاه امام سجاد علیهالسلام چقدر است؟
میگویند خود شما طبق سرشت و فطرت این موضوع را متوجه میشوی. خدایا شکر را آنقدر روزی من کن تا خودم را بشناسم که نسیم رضایت در زندگی من میآید یعنی واقعاً راضی هستم پس رضایت، مولود شکر شماست. «أَتَعَرَّفَ مِنْ نَفْسِي رَوْحَ الرِّضَا» خاصیت شکر این است که خودم کاملاً احساس میکنم که بعد از آن رضایت دارم یعنی به گونهای خدا را میپسندم و به گونهای از احکام الهی راضی هستم. استاندارد شکر اینقدر است که سرحال هستم و نسیم رضایت در زندگی من میآید.
«طمأنينة النفس» کد دوم استاندارد شکر این است که آدم آرامش و طمأنینه دارد و دلهره و اضطراب ندارد . وقتی ما شکر میکنیم اصلاً نگران هیچ چیز نیستیم و آرامش داریم. شکر یک آرامش باطنی و درونی که هیچ اضطرابی در آن نیست را برای ما میآورد.
تاریخ جلسه؛ 1394.2.7 ـ جلسه دوازدهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] صحیفه سجادیه، دعای دوم، فراز 6
[2] صحیفه سجادیه، دعای 47، فراز 61
[3] سوره مبارکه سبا، آیه 13
[4] سوره مبارکه اعراف، آیه 17