«الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِیتِهِ»
«سپاس خدای را بر آنچه از وجود مباركش بر ما شناساند و بر آنچه از شكرش به ما الهام فرمود و بر آن درهای دانش كه به پروردگاریش بر ما گشود.»
تفاوت حمد و شکر
در فراز فوق دو كلمه حمد وشكر آمده است لذا در ابتدا فرق بین این دو كلمه را متذكر میشویم:
حمد بابت نعماتی است كه در كل كائنات جریان دارد ولو فردی بطور مشخص از آن نعمت بهرهمند نباشد.
شكر به جهت نعماتی است كه به یكایك ما جداگانه عطا شده است.
مصادیق حمد
علم به ربوبیت خداوند
حال خدا را حمد میكنیم به جهت اینكه باب علم به ربوبیت خود را بر جهانیان گشوده است و هیچ كس در این زمینه جاهل نیست بدلیل اینكه:
- خدای سبحان در عالم فطرت، خودش را به عنوان رب معرفی كرد و تعهد و بلی را در پاسخ «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ»[1] از بندگان اخذ كرد، خدای سبحان در عالم ذر نفرمود: «الست برازقكم؟» «الست بسمیعكم؟» «الست بالهكم؟» بلكه فرمود: «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ» یعنی ربوبیت خود را آموزش داد و معرفی كرد و همه این ربوبیت را ادراك كردند و پذیرفتند و بله گفتند.
«رب» یعنی مالك، صاحب، سید، برترین، متصرف در زندگی، پرورش دهنده، زیاد كننده.
- خدای سبحان از طریق استدلال و برهان در این عالم، علم به ربوبیت را نصیب بنده كرده است.
- از طریق كشف و شهود كه خدای سبحان موانع را برطرف میكند و ربوبیت خود را به عبد نشان میدهد كه البته این مرحله سوم مربوط به خواص جامعه است ولی ما بابت وجود چنین خواصی هم خدای سبحان را شكر میكنیم.
چنانچه در شرح حال علامه طباطبایی(ره) نقل شده كه ایشان در كهولت سن در تاریكی شب در كوچه حركت میكردند، عدهایی به ایشان عرض كردند كه این نحوه حركت برای سلامتی شما خطرآفرین است. علامه جواب فرمودند: كه خدای شب و خدای روز یكی است. آیا فكر میكنید در روز هم، خورشید و نورِ آن مرا حفظ میكنند؟ حافظِ در جلوت، حافظ در خلوت هم هست، حافظ روز، حافظ شب هم هست. این ربوبیت حق، بدون پرده بر علامه طباطبایی (ره) مكشوف گشته است.
امام سجاد علیهالسلام این مسئله را متذكر میشوند كه ما معمولاً بابت نعمات و كمالات افراد صاحب نفس و كُمّلین جامعه تشكر و حمد نمیكنیم در حالی كه حمد (هار هار آتش) و شعلههای عشق فرد به خدای سبحان بابت وجود عرفا و علمایی است كه درهای علم و معرفت بر قلوب آنان گشوده شده و لو اینكه ما از آن بیبهره باشیم.
حضرات معصومین؛ ابواب علم به ربوبیت
یكی از شارحین صحیفه میفرماید: ابواب علم به ربوبیت، حضرات معصومین علیهمالسلام هستند زیرا پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا»[2] پس خدایا! تو را سپاس میگویم كه از طریق حضرات معصومین علیهمالسلام باب علم به ربوبیت خود را بر ما گشودی و هر بار كه پیوستی به معصومین داشته باشیم، بابهای جدیدی از علم الهی بر ما بیان و آشكار میشود.
حال این حمد ما میتواند به جهت آشكاری علم و معرفت بر گروهی از خواص باشد بدون اینكه شخصاً خود بهرهایی از آن برده باشیم امّا به هر حال از شعاع وجودی وعطر افشانی آنان معطر و بهرهمند خواهیم شد.
در فراز بعدی خدای سبحان را به دلیل اینكه خالصانه به او نسبت یگانگی میدهیم، شكر و سپاس میگوییم. حال چه در طفولیت كه واسطه این آموزش، والدین ما هستند و چه در بزرگسالی كه وساطت حضرات معصومین علیهمالسلام را در شناخت حق ادراك میكنیم و آنها را باب ورود به علم توحید میدانیم.
البته این كلام نورانی امام سجاد علیهالسلام مجدداً به اخلاص قدیمی ما در شناخت حق نیز اشاره میفرماید، زیرا «دلَّ» فعل ماضی است و اشاره به قدیمی و فطری بودن این شناخت میكند كه خداوند انسانها را در این عالم سرگردان نكرده و از عالم ذر متوجه توحید خالصانه نموده است.
قدمت خلوص در نسبت دادن یگانگی به حضرت حق به این معنا که بنده از خداوند، خودش را بخواهد نه مال و مدرك و امور مادی و حتی معنوی را از جمله (بهشت وجودی و باغ … ) گر چه افراد بعد از غرق شدن در عالم ماده، این درخواست مقدس را فراموش میكنند و آلودگیها و زنگهایی بر آینه صاف دل آنان نقش بر میبندد و با كوچكترین محدودیت وتنگنایی كه بر آنها مقدّر میشود، سر جنگ و درگیری و ناشكری را با خدا آغاز میكنند و توكل و اطمینانشان را به اسباب و وسایل معطوف میدارند.
بنابراین انسان بابت آن معرفت اولیه كه خالصانه به سوی خود حضرت حق راهنمایی شده نه بسوی ارزاق و نعمات او، خدا را حمد و شكر میكند.
در فراز بعدی به جهت دور بودن قلب انسان از الحاد و شك به خداوند حمد و سپاس انجام میشود یعنی بنده به رزاقیت خداوند، به شافی بودن او به رحمن و رحیم و كریم… بودن او شكی ندارد و مطمئن است كه خدای سبحان صاحب عالم اَمر است یعنی بدون لحظهایی تأمل و در آنِ واحد هر كاری میتواند انجام دهد و میتواند تجلی خاص داشته باشد.
قرآن میفرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَیءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ»[3] وسیله شناوری هر چیزی كه در عالم، شناور و در حركت است، حمد و ثنا است. پس تسبیح نفس، حركت و آهنگ آن حمد میباشد.
تسبیح یعنی حركت و شناوری موجودات بسوی خداوند.
تاریخ جلسه؛ 1393.7.28 ـ جلسه دوم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه اعراف، آیه 172 «أَلَسْتُ بِرَبِّكُم قَالُوا بَلَىٰ»«آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی میدهیم!»
[2] بحار الأنوار (ط – بيروت) ،ج10 ،ص 120
[3] سوره مباركه اسراء ، آيه 44