در دعای اول صحیفه سجادیه به ادامه بحث حمد و شكر از زبان مطهر امام سجاد علیه السلام میپردازیم:
«وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی… أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ»[1]
«(و سپاس خدایی را که) به فضلش ما را بینیاز کرد و به عطای خود سرمایه بخشید.»
معانی غنا
غنا چند معنا دارد :
- كسی كه به موجودی خودش اكتفا میكند و نسبت به موجودی دیگران حسرتی ندارد .
- كسی كه امورات او به آسانی میگذرد .
- كسی كه بینیاز از خلق است .
فضل به معنی احسان و لطف و در مقابل عدل است یعنی چیزی است كه به انسان عطا میشود اما نه از روی استحقاق انسان .
بنابراین خدا را سپاس میگوییم كه ما را محتاج خلق قرار نداد و از خلق بینیاز كرد و فطرت ما را نیازمند خودش قرار داد. ما همه ضعیف و ذلیل هستیم و محتاج یك قوی و عزیز میباشیم .
حمد میكنیم خدایی را كه ما را به گونهای قرار داد كه فقط به موجودی خود اكتفا میكنیم و قناعت را در درون خود پرورش میدهیم و حسرت زندگی دیگران را نمیخوریم، البته این مسئله قابل انكار نیست كه در اثر تربیت ناسالم، از فطرت خود تغییر مسیر دادهایم و به موجودی خود قناعت نمیكنیم و این امر غلط و ناصحیح بر ما عارض شده است .
«غنا» به معنی آسانی هم هست یعنی انسان اهل قناعت، همه چیز برایش آسان است، حسرت و سختی زمانی است كه ما موجودی حقیقی خود را نمیبینیم، اگر به موجودی خود اكتفا كنیم، چرخه زندگی به سهولت میچرخد. بنابراین زمانهای سختی، زمانهای بیخدایی ماست زیرا وقتی با خدا باشیم او مُیسِّر است و سختیها را برای ما آسان میكند .
تاكید حضرت در فراز بعدی بر این است كه خدای سبحان با فضلش به ما صفت قناعت را عطا فرموده و در ذات ما بینیازی به خلق را قرار داده است، در واقع بنده استحقاق و شایستگی این همه لطف را ندارد چنانچه در دعا هم میگوییم «اللهمّ عاملنا بفضلك و لا تعاملنا بعدلك»[2] خدایا همیشه با فضلت با ما رفتار كن نه با عدلت كه اگر با عدل خدای سبحان روبرو شویم لایق لطف و رحمت او نخواهیم بود.
معانی اقنا
«أَقْنَانَا بِمَنِّهِ»: «اقنا» از ماده «قَنْی» به معنی مال ذخیره شده است، مالی كه انسان برای خود حفظ میكند و دوست ندارد آن را از دست بدهد.
گفته شده «اقنا» از ماده قَنَو به معنای جمع است .
گفته شده «اقنا» از ماده قَنَی به معنی رضا است .
بر مبنای این سه معنا عرض میکنیم:
- حمد و سپاس مخصوص خدایی است كه برای ما ذخیرهای قرار داده و اجازه نمیدهد ذخائر مادی و معنوی، محبتی و عقلی و معرفتی ما به اتمام برسد .
- سپاس مخصوص خدایی كه موجودی ما را جمع كرده است و معرفت و محبت و عمل صالح را وسیله رسیدن به حق و قرار گرفتن در سلوك الهی و توشه آخرت قرار داده است .
در سوره مزمل آیه 20 میفرماید :
« وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَیرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّه» شما هر كار خیری كه انجام میدهید بلافاصله نزد خدای سبحان جمع میشود و باقی میماند .
این جمع آوری عمل صالح، منتی است از جانب خدای سبحان كه اگر این منّت و لطف نبود همه ما عمل صالح خود را با اذیت و … هبط میكردیم و اصولاً عمل خیر ما قابلیت عرضه نداشت .
- و اگر «اقنا» به معنی راضی كردن باشد، یعنی خدای سبحان ما را به موجودی خود راضی نگه میدارد و ما بابت وارد شدن به مقام رضا، از او تشكر و سپاس میكنیم زیرا در وادی رضا، نشاط و پسند و خوشی است .
امام صادق علیهالسلام در ذیل آیه «وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى وَ أَقْنى»[3] میفرمایند: خدا انسان را به واسطه معیشتی كه دارد غنی میكند و هر فردی را به كسب خودش راضی مینماید .
- معنای دیگر «أَغْنَانَا» یعنی خدا قدرتی میدهد كه بتوانیم احتیاجات خود را رفع كنیم .
- «اقنا» یعنی خدا قدرتی میدهد كه مازاد بر احتیاج خود را بدست آوریم .
بنابراین «غنا» یعنی قدرت بر رفع ما یحتاج ضروری و «قنی» یعنی قدرت بر بدست آوردن مازاد بر احتیاج . علیهذا حضرت سجاد به ما آموزش میدهند كه بابت بدست آوردن ما یحتاج زندگی و مازاد برما یحتاج، سپاس گوییم.
مفسر دیگری میفرماید: «اغنا» تامین نیاز در كودكی است و «اقنا» تامین نیاز در جوانی و پیری است .
«مَنَّ» به معنای قطع است، منت به نعمت بزرگی گفته میشود كه ما را از دیگران جدا و قطع میكند یعنی هیچ چشمداشتی به دیگران نداریم و خدای سبحان ما را تامین میكند و این امر شكر جداگانهای را میطلبد .
«ثُمَّ امَرَنا لِیخْتَبِرَ طاعَتَنا وَ نَهانا لِیبْتَلِىَ شُكْرَنا»[4]
«سپس ما را فرمان داد تا اطاعت پذیریمان را بیازماید، و نهیمان نمود تا شکرگزاریمان را آزمایش کند»
سپس خدای سبحان به ما ماموریت داده و اوامر و نواهی را وضع فرموده تا میزان طاعت ما معلوم شود . اوامر و نواهی حق، گویای اعتباری است كه برای عبد قائل شده است زیرا به كسی ماموریت میدهند كه او را قابل و شایسته بدانند و این مسئله امتیازی است كه برای فرد به نمایش گذاشته میشود. زیرا به جماد و نبات و حیوان كه امر و نهی نمیشود و حتی تنوّع ماموریت در فرشتگان و ملك وجود ندارد و هر ملكی مسئول یك امر الهی است، اما این امتیاز و برتری در انسان وجود دارد كه مخاطب امر و نهی فراوان و متنوع الهی قرار گیرد .
و چون بواسطه انجام اوامر و ترك نواهی، میزان طاعت و بندگی مشخص میگردد، باید شاكر و حامد حق باشیم .
شکر در کلام امام صادق علیهالسلام
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: اصل شكر یعنی انسان از محرمات اجتناب كند و چون شكر به مصرف صحیح میگویند، عدم استفاده ناصحیح از زبان، از گوش، از چشم، … مصداق شكر است .
ترك بعضی از امور، وجود و انسانیت ما را افزایش میدهد بنابراین هم منّت خدای سبحان است و هم شكر بر آن واجب است.
«فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِهِ، وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ، فَلَمْ یبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ یعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّما»[5]
« پس از راه فرمانش، مخالفت کردیم و بر پشت (مرکب)هاى نهیش سوار شدیم. پس او در کیفرِ ما، شتاب نکرد و در سرکوب ما عجله ننمود. بلکه به رحمتش از روى کرامت، به ما مهلت داد و به مهربانى اش از روى بردبارى، بازگشت ما را انتظار کشید»
خدا را سپاس میگوییم كه در عقوبت ما تعجیل نمیكند و بابت هر امر خلافی بلافاصله عقوبت و عذاب نمیشویم و توفیق توبه را نصیب ما مینماید و ما را به قُبح معصیت آشنا میكند .
بنی اسرائیل در یك دوره زمانی كه مورد عقوبت حق واقع شده بود، هركس، هر فكر غلطی هم كه در درونش شكل میگرفت، بر دیوار خانه او ثبت میشد و همه مشاهده میكردند و یا اگر عمل خلافی، پنهانی درون خانه انجام میدادند، در بیرون خانه ثبت میشد و یا در امتهایی كه به دلیل گناه مسخ میشدند و صورت حیوانی پیدا میكردند، اما خدای سبحان منت گذاشت و به فضل خودش به انسانهای اهل معصیت فرصت داد و در عقوبت آنها تعجیل نكرد و آنها را رسوا در بین مردم ننمود و توفیق توبه و برگشت به خود را نیز نصیبش فرمود .
تاریخ جلسه؛ 1393.11.6 ـ جلسه هشتم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] صحیفه سجادیه، دعای اول، ادامه فراز 20
[2] شرح الكافي- الأصول و الروضة(للمولى صالح المازندراني)، ج1، ص191
[3] سوره مبارکه نجم، آیه 48
[4] صحیفه سجادیه، دعای اول، فراز 21
[5] صحیفه سجادیه، دعای اول، ادامه فراز 21