حمد و شکر ـ بخش هفتم

در دعای اول صحیفه سجادیه به ادامه بحث حمد و شكر از زبان مطهر امام سجاد علیه السلام می‌پردازیم:

 

«وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِی‏ أَغْلَقَ‏ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَیهِ، فَكَیفَ نُطِیقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّی شُكْرَهُ! لَا، مَتَى‏»[1]

«و سپاس خدایى را‌ که‌ درِ نیازمندى را‌ جز به‌ سوى خود، بر‌ ما‌ بست. پس‌ چگونه سپاس او‌ را‌ به‌ جا آوریم یا‌ چه زمان توانیم شکرش گزاریم؟ نه! چه زمان (هیچ گاه)؟»

 

 انسان غنی از خلق و محتاج به خداوند

 

خدای سبحان باب نیازمندی به خلق را برای ما مسدود كرده است و باب نیاز به خود را مفتوح كرده است، خداوند بالذات انسان را غنی از خلق و محتاج به خود آفریده است «انْتُمُ‏ الْفُقَراءُ الى‏ اللَّه‏»[2] البته در زندگی اجتماعی، انسانها محتاج به اُنس با یكدیگر و تعلیم و تعلّم و دفع حوائج مادی … هستند كه طبق فرموده امام سجاد علیه‌السلام ‌تمام این لوازم ارتباطی به واسطه خدای سبحان ایجاد می‌شود یعنی پیوست به حق و توكل بر او باعث می‌شود كه خداوند طی بخشنامه‌ای، بندگان را ملزم به خدمات رسانی به یکدیگر كند.

مثلاً‌، خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ‏ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتین»[3] حتماً‌ خداوند است كه بسیار و با قوت روزی می‌رساند حال این روزی رسانی با قرار دادن واسطه‌ها انجام می‌گیرد اما ما حق نداریم در امر روزی بالاصاله توجه خود را به مخلوق معطوف داریم.

بنابراین حمد ما و ثناگویی ما نسبت به خدای سبحان به جهت این است كه او خود را كفیل مخلوقات قرار داده و نیازمندیهایشان را برطرف می‌كند و ایشان را واگذار به خود و یا خلق نكرده است.

چنانچه امام حسین علیه‌السلام در دعای روز عرفه فرمودند: خدایا!‌ اگر مرا به خلق واگذار می‌كردی حتی اقربای من، مرا ترك و رها می‌كردند و اگر آنها روزی مرا می‌دادند، رو ترش می‌كردند و چهره در هم می‌كشیدند. اگر انس و ارتباطی در دنیای اجتماعی وجود دارد، آن نیاز را هم تو قرار دادی و غریضه‌ای است كه به طور یكسان در همه قرار دارد یعنی همانقدر كه من نیاز به انس و ارتباط دارم، دیگری و دیگری و همه انسانها هم چنین هستند و بابت این رفع احتیاج هیچ كس حق اذیت و منّت گذاری بر یكدیگر را ندارد.

از این فراز معلوم می‌شود كه هیچ كدام از ما قدرت و قابلیت حمد و ثنای حقیقی خداوند را نداریم.

 

حامد حقیقی

 

حامد حقیقی خود خدای سبحان است و حمد ما پژواك و انعكاس حمد اوست. لذا امام سجاد علیه‌السلام‌ از استفهام انكاری استفاده كردند یعنی هرگز امكان زمانی و مكانی و ظرفیت شكر و حمد خداوند وجود ندارد.

والدین در دنیای مادی خود وقتی به نیاز فرزندان توجه می‌كنند، با تمام محدودیت قدرت و توان، احساسشان و تلاششان، رفع حوائج به نحو احسن است تا فرزندان به كسی محتاج نشوند، حال خدای واجب الوجود و قدرت محض هرگز نخواهد گذاشت بنده‌‌اش محتاج شود و به عزت نفس و آرامش و مناعت طبع و آزادگی او لطمه وارد شود و قطعاً یكدیگر را كانال و مجرای بر آورده كردن حوائج قرار می‌دهد.

 

«وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَكَّبَ‏ فِینَا آلَاتِ‏ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَیاةِ، وَ أَثْبَتَ فِینَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَیبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ»[4]

«و سپاس خدای را که در پیکر ما ابزارِ گشودن اندام را سوار کرد و آلات بستن آنها را مقرر فرمود و ما را از نسیم‌های حیاتبخش بهره‌‏مند کرد و اعضای انجام‌دادن کار به ما مرحمت فرمود، و ما را با روزی‌های پاکیزه خوراک داد، و به فضلش ما را بی‏‌نیاز کرد و به عطای خود سرمایه بخشید.»

 

خدایا!‌ ثناگوی تو هستم به جهت اینكه در ما ابزار و آلاتی قرار دادی كه باز و بسته شود مثل چشم و دهان و دست و پا و انگشتان و… و تنها جایی كه قبض و بسط ندارد، گوش است. علیهذا اگر قبض و بسط سایر اجزاء وجود نداشت یا در قبض مطلق بودیم مثلاً‌ چشم باز نمی‌شد و یا پا حركت نمی‌كرد و یا در بسط مطلق بودیم كه مثلاً‌ دست همیشه باز بود و به صورت متحرك تغییر حالت نمی‌داد.

و اگر قبض و بسط را نماد ناراحتی و سرور بدانیم یعنی خدایا!‌ شاكرم بابت اینكه در من وسایلی قرار دادی كه بتوانم مسرور باشم و یا بتوانم حزن و اندوهم را به ظهور برسانم.

 

پنج روح مخصوص مقربین

 

«وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَیاةِ» الحمد الله كه خدای سبحان به واسطه روح‌های زندگی، به ما قدرت بهره‌برداری و تمتع را عطا كرده است.

در روایتی[5] از حضرات معصومین علیهم‌السلام به بحث روح اشاره فرموده‌اند كه پنج روح مخصوص مقربین است:

  1. روح القدس كه به واسطه آن، عالم به همه امور هستند.

جام جهان نماست ضمیر منیر دوست

  1. روح الایمان كه به واسطه این روح، بندگی حضرت حق انجام می‌گیرد.
  2. روح القوه كه با آن به پیكار با دشمن بر می‌خیزد و امورات زندگی و معیشتش را فراهم می‌كند.
  3. روح البدن كه حركت و گام به گام رفتن با این روح انجام می‌پذیرد.
  4. روح الشهوة كه به واسطه آن لذت خوردن و ازدواج … ادراك می‌شود.

از این پنج روح، چهار تای آن به اصحاب الیمین هم اختصاص دارند ولی آنها از روح القدس و عالِم بودن به همه اشیاء محرومند.

اصحاب الشمال و حیوانات نیز از سه تای آن برخوردارند و از روح القدس و روح الایمان محرومند.

بنابراین امام سجاد علیه‌السلام می‌فرمایند:‌ در هر مرحله از وجود و انسانیت هستید شاكر خدای سبحان باشید چون از ارواح متعدد حیاتی برخوردارید و به واسطه این روحهای مختلف می‌توانید از زندگی و نكاح و شهوت و خوراك و ایمان … در مراتب مختلف زندگی بهره‌مند گردید و لذت ببرید.

 

سرگرم شدن به بهره‌مندی‌های موقت ممنوع

 

علت اشاره حضرت به «متعه» در عبارت ارواح این است كه متعه بهره‌مندی موقت است یعنی زمانی چشم و دست و پا … از مخلوقات گرفته می‌شود و به وجود جدیدی دست پیدا می‌كنند. (برزخ و قیامت)

بنابراین ضمن سپاس و شكر، نباید سرگرم این وجود و بهره‌مندی‌های ظاهری و موقت باشیم و باید استفاده از آنها را در توشه زندگی اخروی قرار دهیم و بابت این توشه برداری نیز حمد مجددی داشته باشیم در واقع حضرت واسطه عمل کردن را، داشتن همین ارواح و اعضاء و جوارح می‌دانند یعنی می‌فرمایند: خدای سبحان تمام این لوازم را قرار داد تا شما عمل صحیحی داشته باشید و تأكید ایشان بر عمل (نه فعل)‌ به همین دلیل است كه:

  1. عمل منطبق بر علم و عالمانه است ولی فعل می‌تواند هم عالمانه باشد و هم غیرعالمانه.
  2. عمل با قصد و نیت است ولی فعل ممكن است بدون قصد هم انجام شود.
  3. عمل حتماً‌ به انسان نسبت داده می‌شود ولی فعل هم به انسان و هم به حیوان نسبت داده می‌شود.

پس خدا را سپاس می‌گوییم كه اعضاء و جوارح خود را عالمانه و با قصد و نیت به كار می‌بندیم و اعمالی انجام می‌دهیم كه حیوانات و ملك نمی‌توانند انجام دهند.

«وَ غَذَّانَا بِطَیبَاتِ الرِّزْقِ» خدا را شكر می‌كنیم كه ما را با رزق پاكیزه تغذیه می‌كند.

خدای سبحان قوت جسم ما را با امور طیب قرار داده است که:

  • منفور ما نیست.
  • طبع ما از آن دوری نمی‌كند
  • با طبیعت انسان سازگار است.

البته در روایتی[6] می‌فرماید:‌ رزق طیب، علم است یعنی الحمدالله كه خدا قوت ما را از طریق دانسته‌هایمان قرار داده است. به میزانی كه انسان علم دارد،‌ توانمند است.

اگر خداوند می‌خواست تغذیه ما را از طریق عمل ما قرار می‌داد، كار بسیار سخت می‌شد. چون عمل محدود است و در ظرف مكانی و زمانی و توان جسمی خاص انجام می‌شود در حالی كه علم بسیط و نامحدود است و انسان در برزخ و قیامت هم تغذیه می‌شود پس خدا را بابت رزق نامحدود و طیب شكر می‌كنیم.

 

 

تاریخ جلسه؛ 1393.10.22 ـ جلسه هفتم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  صحیفه سجادیه، دعای اول، فراز 19

[2]  سروه مبارکه فاطر، آیه 35

[3]  سوره مبارکه ذاریات، آیه 58   «خداست كه خود روزى‏بخشِ نيرومندِ استوار است.»

[4]  صحیفه سجادیه، دعای اول، فراز 20

[5] بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم‏، ج1، ص447

[6]   تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب‏، ج7، ص451

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *