سوره مبارکه انسان(دهر)، آیات 9 ـ 5
معرفی ابرار
در این آیات خدای سبحان در آیات 9 ـ 5 سوره مبارکه دهر به معرفی ابرار میپردازند و میفرماید ابرار کسانی هستند که توسعه بسیار دارند. بَرّ به معنی بیابان وسیع است، از این رو ابرار توسعه در خیرات دارند، هم عقیده آنان بسیار نیکوست و هم عملشان و هم خُلق بسیار نیکویی دارند، آنان در هر گوشهای از وجودشان خيرات گسترده و وسيعی جای دارد، زيرا گروهی عقیدهی خیلی خوبی دارند اما عمل خوبی ندارند یا اخلاق خوبی دارند اما عقیده خوبی ندارند اما ابرار کسانی هستند که هم در عرصه طاعت خیراتشان وسعت دارد و هم در عرصه اعتقادات و اعمال و نیات نیكويی وسيع وقابل چشم گيری دارند اخلاق پسندیده و نیكو در همه لایههای درونی و برونی آنان حضور دارد. طبق صریح آیه بَر و بار به کسی گفته میشود که كمترین و كوچكترین آزاری برای دیگران ندارد، آنان مظهر اسم سلام خدای سبحانند، کسانی هستند که در باطن شان ذرهای بدی راه پیدا نمیكند.
آنان همیشه شاهد خالق هستند و در همه زندگی خدا را مشاهده میکنند.
سوره در ابتدا افراد را به دو گروه تقسیم میکند و میفرماید: «إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا»[1] .
ابرار معرفی همه شاکرین است، زمانی كه خدای سبحان اراده میكند شاکرین را معرفی کند شاکرین را با عنوان ابرار معرفی میکند.
در راس ابرار، خمسه آل کساء قرار دارند، آنچه به ما اجازه میدهد تا وارد حریم ابرار شویم و میل به ابرار شدن در ما تقویت شود حضور فضه خادمه حضرت زهرا سلاماللهعلیها است.
چرا از این بانو سخن به میان آمد؟ زيرا زمانی كه حسنین بیمار شدند و پیامبر صلیاللهعلیهوآله پیشنهاد سه روز روزه را دادند اهل بیت در این سه روز افطار خود را به سائلی دادند؛ روزی به مسکین و روزی به یتیم و روزی به اسیر انفاق كردند، كنيزی در ميان خاندان بیت ولایت به نام فضه بود، كه او نیز افطار خویش را در این سه روز بخشيد، این زن معصوم نبود و از جهت نسبت وابسته به بیت ولایت نیست، اما چنان تربیت شده این خانه است كه به شیوه آنان عمل میكند و نامش در شمار ابرار در تاریخ ثبت میشود.
آنچه در روز آخر ماه رمضان میل ما را به قرار گرفتن در زمره ابرار شدت میبخشد و امکان درخواست آن را برای همه ما فراهم میسازد حضور این زن است و اینكه ما نیز اگر به اذن حق اراده كنیم میتوانیم در شمار ابرار جای گیریم، امکان موجود است اما مانع مفقود نیست چون ما اراده ابرار شدن نداریم وخود را در این جایگاه نمیبینیم و از فضل حضرت حق غافلیم اما امروز كه روز آخر ماه مبارك رمضان است از واسطه های فیض تقاضا میکنیم این خواست در ما تقویت كنند و ميل ما را به ابرارشدن شدت بخشند.
خصوصیات ابرار
علی الدوام اهل آشامیدن
آیه5 :«إِنَّ الْأَبْرَارَ یشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا»
«به یقین ابرار و نیكان از جامى مىنوشند كه با عطر خوشى آمیخته است»
اولین خصوصیت ابرار این است که علی الدوام اهل آشامیدن هستند.
«إِنَّ الْأَبْرَارَ یشْرَبُونَ» ابرار به طور دائم آسانترین و خنکترین و گواراترین نوشیدنی را مینوشند، شربشان همیشگی است، نه گاه و بیگاه، در ماه رمضان از شراب رمضان مینوشند و به مجرد اینکه ماه رمضان تمام میشود به فراگیری معرفت دیگری مشغول میشوند. به فرموده خدای سبحان در قرآن کریم:
«فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ»[2]
«پس چون فراغت یافتى به طاعت دركوش و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور»
اولین انتخاب ابرار نوشیدنیهای معرفتی است، همه آنها از یک کاسه و از یك جام مینوشند «مِن كَأْسٍ».
«كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا» نوشیدنی که مخلوط با نوشیدنی کافور است، اهل دل کافور را نماد خنکای یقین میدانند، با نوشیدنیهای معرفتی علی الدوام یقین ابرار اضافه میشود.
نكته جالب این است كه میان ابرار برای نوشیدنیهای معرفتی هیچ نزاع و درگیری در میان نیست، همه در عین مسالمت و همراهی از یك آبشخور معرفتی تغذیه میشوند و هیچ كس نه جای دیگری را تنگ میكند و نه خود را بیش از دیگران در جایگاه ابرار میبیند.
بالاترین و در اوج قلهترین ابرار عالَم، حضرات معصومین هستند، آنان یقینساز هستند. اهل دل میگویند در حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام گدایی یقین کنید، حضرت یقین ساز است.
نوشیدنی از جنس یقین
خیرات ابرار نه تنها بسیار گسترده است؛ بلکه بیعیب و نقص است، در هیچ قسمتی از زندگی آنان عیبی دیده نمیشود؛ زیرا آنان علیالدوام از نوشیدنی عشق خدای سبحان مینوشند كه اين نوشيدنیها معطر و خوش طعم و همراه بوی كافور است، یقینسازی از آثار این نوشیدنیهاست.
شرب مُدام از چشمه معرفت و محبت الهی
آیه6: «عَینًا یشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا»
«چشمهاى كه بندگان خدا از آن مىنوشند و [به دلخواه خویش] جاریش مىكنند»
آیه قبل ابرار را معرفی میكند و اين آیه عباد الله را.
شرط نوشیدن از چشمه معرفتی كه در آیه قبل از آن سخن در میان بود آن است كه انسان بنده خاص خدای سبحان باشد و انتساب خاص به حضرت حق داشته باشد.
در این آيات «شرب» دوبار تکرار شده، درحالیكه هیچ یك از افعال ابرار تکراری نيست، مثلاً اگر آنان اهل وفا هستند، آیه از وفا و وفاداری تنها يك بار حرف میزند اما شرب دو بار تكرار شده است.
مفسرین میگویند: این تكرار برای نشان دادن اولویت ابرار است، اولویت آنان نوشیدن از چشمه محبت و معرفت الهی است، برای قرارگرفتن در شمار ابرار بايد از چشمه معرفتی نوشيد كه اثر این نوشیدن وسعت یافتن در خیرات و نیات صحیح و اعمال صالح است.
باید عبد باشی تا از این چشمه بنوشی، اگر احساس آزادی كنی و خود را از بند مولی رها ببینی و وابستگی تام به خدای سبحان نداشته باشی، نمیتوانی از این چشمه بنوشی، وقتی عبد شدی ربّ داری، وقتی عبد شدی دائماً تحت تصرف ربّ قرار میگیری و مالک و صاحب داری، سید داری، حاکم و پرورش دهنده داری.
از فعل مضارع «یشْرَبُ» استنباط میشود كه شرب گاه گاه نیست، بلكه علیالدوام عبد درحال نوشیدن است و نوشیدن از چشمه معرفت و محبت برنامه همیشگی ابرار است، آنان از معارفی نابی مینوشند که پایان ناپذیر نیست.
تکریم ابرار با عبارت «عِبَادُ اللَّهِ»
این آیه از ابرار با عنوان «عِبَادُ اللَّهِ» یاد میكند، خدای سبحان با عبارت «عِبَادُ اللَّهِ» ابرار را تکریم کرده و آنان را منسوب به خود دانسته است. خداوند بندگی آنان را قبول كرده و آن را امضا نموده است.
مفسرین می گویند «عِبَادُ اللَّهِ» یعنی این گروه آداب بندگی را رعایت میکنند و مؤدب به آداب بندگی هستند و این امر به این دلیل است که آنان دائم از چشمه معرفت مینوشند و این نوشیدن قوت خاصی را به آنها عطا میکند.
عبد هستند و تمام الطاف زندگیشان را از سوی مولا میبینند، آنان هرگز خود را محجوب از لطف حق نمیدانند و هیچ گاه در امر بندگی برای خود نقشی قائل نیستند، حتی واسطهها را در این میان نمیبینند و بر این باورند که هر برکتی در زندگیشان وجود دارد و هر توفیقی در زندگیشان هست همه از عنایت ربّ است.
ابرار، در الطاف خدای سبحان توقف نمیکنند
«یفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا»
«فجر» به معنای شکافته شدن و برداشتن موانع است.
با توجه به فعل «یفَجِّرُون» یکی دیگر از خصوصیت ابرار آنست که چشمه را میشکافند و به جلو میروند، رسیدن به یک مرحله و توقف در یک مقطع برای ابراركافی نيست و به آن اکتفا نمیکنند. آنچه در این قسمت از آیه مهم است این است که خدای سبحان خود ابرار را فاعل فجر و گشایش معرفی میكند.
مفسری میفرماید: شاید این بدان معناست که ابرار هر لطفی از خداوند دریافت میکنند در آن توقف نمیكنند بلكه به سوی جایگاه بالاتری حرکت میكنند.
هر چه در این دهر نشانت دهند
گر نستانی به از آنت دهند
مفسری میفرماید: خداوند در این قسمت از آیه ابرار را فاعل میبیند اما خود آنان خود را فاعل نمیدانند. خدا زمانی انسان را فاعل امری میداند که فرد خود را هیچ میبیند، و ابرار در این مرحله در بالاترین جایگاه قرار دارند و همین امر سبب میشود تا خدا کار را به اسم خود آنان سند بزند؛ زیرا هیچ وجودی برای خویش قائل نیستند.
ابرار، به وعده وفا میکنند
آیه7:«یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیخَافُونَ یوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا»
«[همان بندگانى كه] به نذر خود وفا مىكردند و از روزى كه گزند آن فراگیرنده است مىترسیدند»
«یوفُونَ بِالنَّذْرِ»
با توجه به ابتدای آیه خصوصیت اولیه ابرار شرب علی الدوام بود و خصوصیت دوم آنان نذر. و نذر در این جا بدان معناست که آنان امر مباح را بر خود واجب میدانند.
نذر نوعی وعده است، ابرار وفای به وعده میکنند؛ یعنی آنچه خدای سبحان از امور واجب و مستحب از بنده خواسته همگی را بطور کامل انجام میدهند. میزان فرمانبریشان در مقابل خداوند صددرصد است. برای آنان تفاوتی میان واجب و مستحب از جهت انجام عمل نیست، بلکه نگاهشان به عظمت خدای سبحان است و در مقابل آن عظمت بندگی میکنند.
سایر افراد نسبت به موقعیتهای مختلف نوع بندگی شان تغییر میکند و گاه قرار دادهایی که بطور مستحب با خدا میبندند در شرایط مختلف فراموش میکنند، اما ابرار نه تنها نسیان به قراردادهای خویش ندارند بلكه پر و پیمان و بدون ذرهای کم و کاستی وفای به عهد میکنند.
- آیه قبل بیان کرد اهل بیت نذر کردند سه روز روزه بگیرند با وجود اینكه طعام خود را در این سه روز بخشیدند اما همچنان بر نذر خود پایدار ماندند و آن را بطور کامل ایفاء نموده، مهم آن است كه موانع سبب نمیشود ابرار در وفای به عهد كم كاری داشته باشند.
ابرار، نگران عمل خویشاند
«وَ یخَافُونَ» ابرار با وجود اینکه نقیصهای در پرونده عمل خود نداشته و كامل و پر و پیمان بندگی خدای سبحان را میكنند، اما نگران عمل خویشاند. آنها نگران روزی هستند كه سختی آن روز همه جا فراگیر است و طیف وسیعی از مردم گرفتار عذاب آن روزاند. ابرار در آن روز خود را از این عذاب مستثنی نمیدانند و گمان نمیکنند که چون پر و پیمان به وظایف خویش عمل کردهاند عذاب آنان را در خود نمیگیرد؛ زیرا عبارت مستطیر به معنی منتشر است، استطار الفجر وقتی است که سپیده صبح پهن میشود و همه جا را فرا میگیرد. ابرار نگران چنین روزی هستند که سختی آن روز همه جا پخش میشود و آنان گرفتار عذاب آن روز شوند.
نگران آن هستند که در انجام عمل مدعی نباشند و آن را از خويش نبينند؛ زیرا قیامت روزی است كه مدعیها رسوا میشوند، آنان که برای خود وجودی قائل بوده و بر عملكرد خویش تكیه كردهاند رسوا میشوند، اين امر مايه نگرانی ابرار در آن روز است.
روزی كه عمل خالص اندك است و امور تقلبی و قلابی آشکار میشود، و از سریره افراد پردهبرداری میگردد، ابرار در این روز نگران لطف خدا نیستند بلكه نگران عمل خویشاند كه عملشان کیفیت لازم را نداشته باشد.
ابرار، مظهر نام «مُطْعِم» خدای سبحان هستند
آیه8:«وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا»
«و به [پاس] دوستى [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراك مىدادند»
آیه9:«إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا »
«ما براى خشنودى خداست كه به شما مىخورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم»
خصوصیت دیگر ابرار«وَ یطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ» است.
اجمالا باید گفت آنان بسیار خوش هستند؛ زیرا قسمتی از خوشگذرانی شامل خوردن و آشامیدن خوردنیهایی است كه انسان دوست میدارد و این در اختیار ابرار قرار دارد، اما در این قسمت از آیه بحث از خوردن نیست بلكه بحث از خوراندن است، بحث از سفرهداری است، آنان بواسطه نوشيدن شراب معرفت و محبت قوّتشان افزون شده و باید ديگران را در اين شرب شريك كنند، بحث خوردن خود آنان نیست؛ زیرا خود با شراب معرفت و محبت سیراباند بلكه مظهر نام مُطعِم خدا هستند.
مفسرین برای ضمیر «حُبِّهِ» چند مرجع ذكر كردهاند:
- دسته اول آن را به طعام برمیگردانند.
- دسته دوم به خدا
- و دسته سوم به اطعام باز میگردانند.
اما آنچه هست اینکه ابرار جنبه بشری و نیاز به طعام دارند و آن را دوست میدارند، اما برای رضایت خدای سبحان ایثار میكنند، اين ايثار را به جهت رضای خدای سبحان دوست میدارند، از فعل «يطعمون» استفاده میشود كه کار دائمشان اطعام است. نه اينكه گاه و بیگاه اطعام كنند. اگرسؤال شود چه چیزی را اطعام میدهند؟ گفته میشود آنها برای همه لایههای وجودی ما طعام جداگانهای دارند؛ برای قلب ما، روح ما، سرّ ما یک طعام جدا دارند، طعامی که شما را از هر طعامی بینیاز میکند، طعامشان حقیقتی است که در وجود سائل جای میگیرد و سائل را از همه خلق بینیاز میکند.
غذای انحصاری
«یطْعِمُونَ الطَّعَامَ» اگر پیامبر ما را به خوردن اطعام دعوت میكند و به ما گفته میشود بخورید، این خوردن واطعام شدن چند شرط دارد:
اول: اینكه برای دریافت طعام باید حركت كرد، سائلينی كه در آیات قبل ذكر شده بود برای دريافت معرفت خود به در خانه اهل بیت رفتند.
دوم: برای دریافت طعام باید اعلام نیاز كرد و نیاز خود را به در خانه اهل بیت برد.
سوم: اینكه همگان یك نیاز ندارند، بلكه هر كس به امری جداگانه نیازمند است، از این رو مفسرین عرفانی میگویند:
- مسکین کسی است که ضعف یقین دارد و اهل تردید است .
- یتیم کسی است که بزرگتر ندارد و زیر سایه امام زندگی نمیکند.
- اسیر کسی است که در عالم ماده اسیر است، او اسیر هواهای نفسانی و تعلقات و رذائل اخلاقی خویش است، گویا در زندان به روی او باز نشده تا بیرون بیاید.
چهارم: آن كس كه طعام میدهد با سائل ارتباط كلامی برقرار میكند و با او حرف میزند، و به اطعام شونده یادآوری میكند كه من برای رضای خدا اين امر را انجام میدهم، تو اظهار شرمندگی مكن «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ »
چون اگر چنین نبود اطعام شونده نگران جبران كردن بود و اگر نمیتوانست جبران كند ناراحت بود و لذت طعام را نمیبرد.
ابرار در این اطعام اعلام میكنند ما خدا را میبینیم و با او معامله میکنیم نه با شما.
تاریخ جلسه : 98/3/14 ـ جلسه 25
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه دهر(انسان)، آیه 3
[2] سوره مبارکه انشراح، آیات 8 ـ 7