اثر ارتباط با عالم
امام حسن مجتبی علیهالسلام میفرمایند:
«مَنْ أكْثَرَ مُجالِسَه الْعُلَماءِ أطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّیادَهِ فى نَفْسِهِ وَكانَتْ لَهُ وَلایَهٌ لِما یَعْلَمُ وَ إفادَهٌ لِما تَعَلَّمَ»[1]
«هر كه با علماء بسیار مجالست نماید؛ سخن و بیانش (در بیان حقایق) آزاد خواهد شد و ذهن و اندیشهاش باز شده و از زیاده کمال در وجود خود خوشحال میشود. نسبت به آنچه میداند ولایت داشته و با دانستههای خود (به دیگران) فایده میرساند»
ارتباط بسیار با علما، اثرات نیکویی دارد که در بیان امام حسن مجتبی علیهالسلام به آنها اشاره شده است. به لطف الهی، اکنون علمای بسیاری در قید حیات هستند که در فرصتهای گوناگون امکان ارتباط با این بزرگان وجود دارد؛ لکن اگر کسی به هر دلیلی امکان قرار گرفتن در محضر ایشان را ندارد؛ با توجه به آن که علمایی که از دنیا رفتهاند تحت نام «حیّ» الهی قرار دارند (زنده و از دنیا رفته ایشان با هم تفاوتی ندارند)؛ میتوانند با قرار گرفتن در محضر کتابها و تعلیمات آنان، از اثرات ارتباط با عالم محروم نمانند؛ علمایی همچون آیتالله بهاءالدینی، آیتالله شاهآبادی و…
آزادی بیان
همنشینی با علما سبب میشود که فرد حرف صحیح را به نیکویی بیان کند؛ چرا که علما خود، نیکو سخن میگویند و ارتباط با ایشان موجب تأثیرپذیری و تقویت قدرت بیان فرد میشود.
ذهن باز
همنشینی با علما سبب گشوده شدن گرههای فکری میشود؛ به عبارت دیگر، افق فکری فرد گسترده شده و اندیشه او قوی میشود.
خوشحالی و سرور
بر اثر همنشینی با علماء، به کمالات فرد افزون شده و نقایص و عیوب او برطرف میگردد. همین امر موجب خوشی و سرور او میشود؛ خوشی که تمام وجود او را در بر میگیرد.
مدیریت آموختهها
بر اثرهمنشینی با علما فرد بر معلومات خود ولایت خواهد داشت؛ به عبارت دیگر بر آنها مسلط بوده و به خوبی میداند که از چه علمی در چه جایگاهی استفاده کند. ارتباط با علما موجب مدیریت در اجرای آموختههاست.
مفید برای اطرافیان
پنجمین اثر ارتباط با علما این است که همانگونه که فرد در محضر این بزرگواران فایده بردهاست؛ به اطرافیان خود نیز فایده رسانده و آموختههای خود را به آنان نیز منتقل میکند.
چگونه ثمره اعمال خیر فرد نابود میشود؟
امام حسن مجتبی علیهالسلام فرمودند:
«مَن عَدّد نعمَه مَحَقَ كرمَه»[2]
«کسی که الطاف خود را شمارش کند، کرامت خود را نابود کرده است»
«مَحَقَ» به معنای نابود کردن است.
بسیاری از اوقات افراد ناآگاهانه خدمات و الطافی که به اطرافیان داشتند؛ به زبان آورده و مطرح میکنند. برای مثال ممکن است در روابط مادر و فرزندی، زناشویی، معلم و شاگرد و … این مسئله اتفاق شود.
گاهی این شمارش، زبانی نیست؛ فرد در ذهن خود خدمات خود را مرور میکند. شمارش امری به معنای حساب کردن و قابل توجه دانستن آن امر است؛ به عبارت دیگر فرد الطاف خود به دیگران را قابل توجه دانسته و روی آنها حساب میکند.
آسیب این امر، از بین رفتن کرامت شخص است یعنی الطاف و خدمات او بیثمر و ابتر شده و برای دریافت کننده ناگوار خواهد بود. به مرور زمان اطرافیان از او فاصله گرفته و دیگر حاضر نیستند که از او خدماتی دریافت کنند.
ویژگیهای دوست صمیمی
در بیانی امام حسن مجتبی علیهالسلام ویژگیهای دوست و رفیق را بیان کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
«هرگاه ناچار شدى با افراد رفاقت نمائى؛ با كسى رفاقت كن كه زینت بخش تو باشد، اگر خدمتى براى او كردى نگاهدار تو باشد، اگر كمكى از وى بخواهى معین تو باشد. اگر سخنى بگوئى تصدیق نماید، اگر بر دشمنى حمله كنى تو را تقویت كند، اگر دستى براى احسان دراز كنى او مدد خواهد کرد و اگر روزگار رخنهاى در كار تو ایجاد كند او آن را مسدود كند، اگر از تو نیكى ببیند؛ منظور بدارد (به حساب بیاورد)…»[3]
نکات روایت:
- ابتدا باید به این نکته توجه داشت که اگر کسی خواهان دوستی افراد با خود است؛ بایستی دارای این ویژگیها باشد.
- حضرت در ابتدای روایت، با به کار بردن عبارت «نازع = ناچار شدن» به این نکته اشاره دارند که در شرایط عادی انسان مجبور به داشتن دوست صمیمی و برقراری رابطه صمیمانه با دیگری نیست. دوستی صمیمانه مسائل مختلف و وظایف بسیاری به دنبال دارد که قبول آنها اندکی دشوار است. دوستان نسبت به یکدیگر حقوق متفاوتی دارند که این حقوق بین دوستان صمیمی تقویت میشود.
- شخصی میتواند دوست صمیمی انسان باشد که مصاحبت با او زینتبخش فرد باشد. برای مثال مصاحبت با یک فرد فحاش و بدزبان و یا فرد نامنظم موجب زینت فرد نخواهد بود.
- دومین ویژگی دوست صمیمی، قدردان بودن است. صان از ماده صون به معنی محافظت است. زمانی که فرد به او خدمتی میکند؛ او پاسدار خدمت فرد است؛ در حضور و غیاب او از آبرو و شخصیت او حفاظت کرده و او را از انجام رفتار ناشایست یا خطور افکار ناصحیح محافظت مینماید.
- دوست صمیمی در شرایط سخت خود را نشان میدهد و اگر فرد نیاز به یاری داشته باشد -ولو از او درخواست نکند-، از او دریغ نمینماید.
- دوست صمیمی به راستگویی طرف مقابل اعتماد داشته و او را تصدیق میکند.
- دوست صمیمی در مواجهه با مخالف، دوست خود را یاری میکند. برای مثال فردی با یک ضد دین مخالفت میکند؛ دوست صمیمی در این شرایط با او همکاری و از او حمایت خواهد کرد.
- اگر شخص، دست نیاز خود را به سوی دوست صمیمی خود دراز نماید؛ او دستش را پر خواهد کرد؛ بسیار بیش از تصور شخص!
- دوست صمیمی شکافهای شخصیتی و چالشهای زندگی دوست خود را مرتفع میکند؛ نه آن که به دیگران اطلاع دهد و یا او را سرزنش نماید.
- دوست صمیمی، خوبیهای دوست خود را وظیفه او ندانسته و همیشه آنها را مدنظر دارد.
تاریخ جلسه: 87/10/30
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] کلمه الامام الحسن(ع)، ص 198
[2] بحارالانوار(ط – بیروت)، ج 75، ص 113
[3] بحارالانوار(ط – بیروت)، ج 44، ص 139