در محضر امام حسن مجتبی (ع) ـ بخش پانزدهم

کلامی گهربار از امام حسن مجتبی علیه‌السلام

 

دلیل وجوب برخی افعال چیست؟

 

امام حسن مجتبی علیه‌السلام در پاسخ نامه‌ شخصی، چنین نوشتند:

«به راستی که خدای سبحان به فضل و رحمت خویش فرائض را بر شما واجب کرد؛ این وجوب به دلیل نیازمندی او به اعمال شما نبود بلکه به سبب رحمتی از جانب او که خدایی جز او نیست- بود؛ تا بدین وسیله پاک از ناپاک جدا شود…»

جداسازی افراد از یکدیگر

 

با انجام واجبات؛ عنوان «طیّب» بر فرد بار می‌شود. طیّب به معنای پاک و پاکیزه وگوارا است و به میزانی که فرد به انجام واجبات می‌پردازد از زندگی و نعمات الهی لذت می‌برد.

ترک واجبات یا مسامحه در انجام آن‌ها، عنوان «خبیث» را بر فرد بار می‌کند. خبیث به معنای ناپاک، آلوده، ناگوار می‌باشد و به میزانی که فرد واجبات را ترک کند؛ زندگی بر او ناگوار و تلخ خواهد شد.

 

محک ایمان

 

دلیل دیگری که حضرت مطرح می‌کنند:

«و آن چه در سینه‌های شماست مورد آزمایش قرار گرفته و آنچه در دل دارید پاک و خالص گرداند»

ایمان افراد در دل‌های آنان است و به وسیله وجوب برخی اعمال، ایمان افراد سنجیده می‌شود. میزان تسلیم افراد در برابر حق، در اهتمام به انجام واجبات به نمایش گذاشته می‌شود.

حبّ به خداوند نیز در قلوب افراد جای دارد و وجوب فرائض، کیفیت و کمیت این دوست داشتن را می‌آزماید. به عبارت دیگر، با انجام واجبات محبت ما به خدا به نمایش گذاشته می‌شود.

 

برگزاری یک مسابقه!

 

در ادامه حضرت می‌فرمایند:

«… و به سوی رحمت الهی با یکدیگر مسابقه دهید!»

معمولا افراد گمان می‌کنند با انجام مستحبات رتبه‌ای نصیب‌شان می‌شود در نتیجه توجه بیشتری نسبت به انجام آن دارند؛ لکن با توجه به این عبارت، افراد از طریق انجام واجبات، در پیشگاه الهی مراتبی کسب می‌کنند(رتبه می‌گیرند).

همه افراد در همه زمان‌ها در میدان مسابقه‌ای قرار دارند که با انجام واجبات از یکدیگر پیشی گرفته و غایت این مسابقه رسیدن به رحمت خاص الهی است.

 

تفاوت منازل بهشتی

 

«… و برای آن که جایگاه‌های شما در بهشت برخی بر برخی دیگر برتری داشته باشد»

انجام واجبات تعیین کننده جایگاه انسان در بهشت است.

 

نقش اهل‌بیت در تبیین واجبات

 

در ادامه حضرت می‌فرمایند:

«حج و عمره و نماز و زكات و روزه و ولایت را بر شما واجب نموده و برای شما دری قرار داد تا به وسیله آن، درب واجبات را بر خود باز کنید و نیز کلیدی برای گشودن راه خود نهاد؛ (آن در و آن کلید معصومین علیهم‌السلام هستند) که اگر محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و جانشینان او از فرزندانش نبودند؛ شما مانند چارپایان حیران بودید و نسبت به هیچ یک از فرائض معرفت نداشتید!(که بخواهید آن‌ها را انجام دهید)آیا کسی از راه دیگری جز در، وارد قریه‌ای می‌شود؟(تنها از در می‌توان وارد مکانی شد)»

باب واجبات حضرات معصومین هستند و بدون آن‌ها امکان انجام واجب برای هیچکس نیست.

 

با ولایت معصومین، حلال حلال می‌شود!

 

در ادامه واجب دیگری مطرح می‌شود که مقدمه‌ای برای انجام سایر واجبات است:

«خداوند حقوق اولیاء خود را بر شما واجب کرد و شما را به اداء آن حق امر نمود تا همسران‌تان و اموال‌تان و خوردنی‌ها و نوشیدنی‌هایتان بر شما حلال شود»

از مفهوم مخالف این عبارت به دست می‌‌آید که عدم انجام وظیفه در برابر معصومین و اولیاءالهی، به روابط زناشویی آسیب زده و اموال انسان را از ملکیت او خارج می‌کند؛ گویا استفاده از اموال و خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها غصبی می‌شود.

«(با اداء حقوق اولیاءالهی) خداوند به شما برکت و رشد و ثروت را نشان داده تا بداند کدام یک از شما ایمان به غیب دارد  و مطیع آن است. خدای سبحان فرموده است:

«ِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»[1]

«ای پیامبر! به اینان بگو من از شما هیچ مزدی نمی‌خوام مگر مودّت اهل‌بیتم!»

در آیه «الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَ یقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُون»[2] مفسرین «غیب» را ولایت معصومین معنا کرده‌اند.

 

خداوند و اولیاء او نیازی به شما ندارد

 

«پس آگاه باشید! همانا اگر کسی (نسبت به اداء حقوق معصومین یا انجام واجبات) بخل بورزد؛ تنها نسبت به خودش بخل ورزیده است. به راستی که خداوند همان بی‌نیاز حقیقی‌ست و شما نیازمند به او هستید؛ پس بعد از این هر کار که می‌خواهید انجام دهید.»

خداوند غنی بالذات است و معصومین که جلوه تام او هستند نیز غنی و بی‌نیازند و این مردم هستند که به وجود آن‌ها نیازمندند.

حضرت بعد از توضیح و تبیین مسئله، می‌فرمایند: «زین پس هر چه می‌خواهید انجام دهید!» یعنی گفتنی‌ها گفته شد و اینک نوبت افراد است که به آنچه می‌خواهند عمل کنند.

«پس خداوند و پیامبرش و مؤمنین اعمال شما را می‌بینند. سپس به سوی آگاه به پنهان و آشکار(یعنی خدا) بازگشته و به شما از آنچه انجام داده‌اید خبر می‌دهد و عاقبت بخیر مخصوص پرهیزگاران است»

در رأس مؤمنین حضرات معصومین هستند که ناظر بر اعمال افراد هستند.

با توجه به کلام حضرت، متقین کسانی هستند که واجبات را به جا آورده و در اداء حقوق معصومین کوتاهی نداشته و ایشان را بی‌نیاز به مردم دانسته‌اند.

 

پیوند نوری بین معصومین و دوستداران آن‌ها

 

در ادامه، حضرت از قول پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل می‌کنند:

«از جدم رسول خدا شنیدم که فرمود:

«خُلقتُ مِن نورِ الله عز و جل و خُلقَ‏ أهلُ‏ بَیتی‏ مِن‏ نوری‏ و خُلقَ محبوهم مِن نورِهم…»

«من از نور خدا خلق شدم و اهل‌بیتم از نور من و دوست‌داران آن‌ها از نور ایشان خلق شدند…»»[3]

 

دورهای نزدیک، نزدیک‌های دور!

 

امام حسن مجتبی در حدیثی فرمودند:

«القریبُ مَن‏ قَرّبَته‏ المَودَّة و إن‏ بَعُد نَسَبُه‏ و البعیدُ مَن بَعّدَته المَودّة و إن قَرُب نَسَبُه‏ و لا شی‏ءَ أقربُ إلى شی‏ءٍ من یدٍ إلى جسدٍ و إنّ الیدَ تفل فتقطع وتَحسمُ»[4]

«خویشاوند(نزدیک) کسی است که اظهار محبت او را نزدیک کرده هرچند نسبت او دور باشد و بیگانه(دور) کسی است که عدم اظهار محبت او دور کرده هر چند نسبت او نزدیک باشد.

هیچ چیز نزدیک از دست به بدن نیست درحالی که اگر دست (آسیب دیده و) فاسد گردد(عفونت کند) قطع شده و داغ می‌شود(برای جلوگیری از خونریزی می‌سوزانند)»

سلمان فارسی از نژاد ایرانی است لکن معرفت و اظهار محبت او نسبت به اهل‌بیت او را در حریم ایشان وارد نمود. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند:

«سَلمانُ‏ منّا أَهل‏ البَیت‏»[5]

دست نزدیک ترین عضو به بدن است لکن اگر این دست عفونت کند و درمانی نداشته باشد؛ قطع می‌شود. منظور حضرت از بیان چنین عبارتی آن است که اگر وجود یکی از خویشاوندان یا نزدیکان آسیب‌رسان به سایرین باشد؛ باید ارتباط با او قطع شود ولو این فرد بسیار نزدیک باشد.

 

نتیجه نهایی

 

با کنار هم قرار دادن حدیث پایانی و حدیث قبل از آن -که به پیوند نوری بین شیعیان و اهل‌بیت اشاره شده بود-؛ این نتیجه به دست می‌آید که:

ارتباط نزدیک بین شیعیان و معصومین گرچه باارزش بوده لکن حفظ و دوام این ارتباط و استمرار در اظهار محبت به این بزرگواران مهم است. برای حفظ یک رابطه – هر چند صمیمانه و نزدیک_، باید اظهار محبت و ارادت دائمی بوده و فرد در انجام وظایف خود کوتاهی ننماید. در نتیجه اگر فرد در اظهار محبت و ارادت خود نسبت به معصومین کوتاهی کرده و حق ولایت ایشان را اداء نکند؛ آن پیوند نوری قطع خواهد شد.

 

تاریخ جلسه: 87/9/11 ـ جلسه 8

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه شوری، آیه23

[2] سوره مبارکه بقره، آیه3

[3] الامالی(للطوسی)، النص، ص655

[4] تحف العقول، النص، ص234

[5] بحارالانوار، ج22، ص326

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *