در محضر امام رضا علیه‌السلام ـ بخش سی و هفتم

آثار غلوّ نسبت به معصوم

 

غلوّ، ظلم به امام معصوم است

 

اباصلت هروی نقل می‌کند:

«به امام رضا علیه‌السلام عرض كردم: «این كه مردم از شما حكایت می‌كند چیست؟» حضرت فرمودند:‌ «چه می‌گویند؟» عرض كردم: «مردم می‌گویند: «شما ادعا می‌كنید كه همه‌ مردم بنده شما هستند!» حضرت فرمودند: «ای خدایی كه آفریننده‌‌ آسمان‌ها و زمینی هستی و آگاه به پنهان و آشکاری! تو شاهدی كه من هرگز چنین چیزی را نگفته‌ام! و هرگز نشنیدم كه یكی از پدران من چنین جمله‌ای را گفته باشد. ای خدا تو خود می‌دانی كه این امت چقدر به ما ظلم كرده‌اند، این سخنان یكی از آن ظلم‌هاست (یكی از آن ظلم‌ها این است كه حرفی كه ما نزده‌ایم به ما نسبت دهند)»

سپس حضرت رو به من كردند و گفتند: «‌اگر مردم همه‌شان بنده ما هستند و برده‌ ما هستند -بنابر آنچه كه از ما حكایت كرده‌اند- ما اینها را از چه كسی خریده‌ایم؟» عرض كردم: «راست می‌گویی یا بن رسول الله!» سپس حضرت فرمودند: «ای عبدالسلام! آیا تو انكار می‌كنی ولایت ما را بر مردم، همچنان كه دیگران انكار می‌كنند؟» گفتم:«پناه بر خدا! من به ولایت شما اقرار می‌كنم»»[1]

 

با توجه به روایت، چند نکته به دست می‌آید:

  1. در زمان امام رضا علیه‌السلام، یعنی در زمان ظهور و حضور معصوم، مردم از زبان آنان سخنانی نقل می‌كنند كه هرگز امام آن‌ها را بر زبان نیاورده است. بنابراین عجیب نیست كه در زمان غیبت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، سخنانی را از گروه‌هایی بشنویم كه هیچ سنخیتی با روایات نقل شده از قول حضرات معصومین علیهم‌السلام‌ ندارد.
  2. نسبت غُلُّو و یا هر سخن ناروایی به حضرات معصومین علیهم‌السلام دادن نوعی ظلم به آن‌هاست.
  3. اگر حضرت می‌فرمایند که مردم بنده آنان نیستند؛ به این معنا نیست که ایشان ولایتی بر مردم ندارند. مردم بنده خدا هستند و خداوند، حضرات معصومین علیهم‌السلام را ولی و سرپرست بندگان قرار داده است. میان ولایت حضرات معصومین علیهم‌السلام ‌ بر بندگان و این كه مردم عبد امام باشند؛ تفاوت بسیاری است. به عبارتی این دو جایگاه یكی حق و یكی باطل است و هیچ ربطی به یكدیگر ندارند.

اگر مردم خود را عبد حضرات معصومین علیهم‌السلام بدانند به نوعی گرفتار شرك شده‌اند. حضرت علی علیه‌السلام در زمان خود گروهی از غالین نسبت به خود را(کسانی که ایشان را خدا می‌دانستند) در آتش سوزاند زیرا ایشان معتقد بودند خطری كه تفكرات غالین به دین وارد می‌كنند جبران ناپذیر است.

 

دوری از اهل‌بیت

 

در روایت دیگری، حضرت در میانه دعا از گروهی اعلام برائت می‌كنند:

«خدایا من حتماً‌ به سوی تو برائت می‌كنم از كسانی كه درباره ما چیزی می‌گویند كه ما خود آن سخن را درباره خودمان قبول نداریم…»[2]

به عبارتی حضرت از اهل غلو اعلام برائت می‌كنند. در حقیقت مردم وقتی چنین سخن می‌گویند عیسوی می‌شوند یعنی همان طور كه امت عیسی علیه‌السلام درباره او گرفتار غلو شدند و گفتند: «عیسی خداست» و از دین خارج شدند؛ اینان نیز با غلو در مورد حضرات معصومین از دین خارج می‌شوند. با توجه به آیه 77 سوره مبارکه مائده غالّین، منحرف از صراط مستقیم هستند.

 

خروج از دین

 

در روایت دیگری فردی به نام ابراهیم ‌ابن ابی محمود می‌گوید:‌

«به حضرت امام رضا علیه‌السلام‌ عرض كردم: «ای فرزند رسول‌الله! روایاتی به ما رسیده درباره فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام‌ و در مورد فضائل شما که راوی این روایات از مخالفین شما (اهل تسنن) بوده است مانند این روایات را از شما نشنیدیم آیا این روایات را قبول كنیم؟»

(حضرت ابتدا یك جواب كلی می‌دهند شاید این جواب از آن روست تا توجه شنوندگان روایت را جمع كنند) حضرت فرمودند: «ای پسر ابی محمود! خبر داد پدرم از پدرش از اجداشان از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیده است: «هر كس به گوینده‌ای گوش دهد گویا عبادت او را كرده است. اگر گوینده حرف خدا را بر زبان می‌آورد؛ شنونده هم زمان با گوش دادن، بندگی خدا را می‌كند و اگر گوینده حرف ابلیس را بر زبان می‌آورد، شنونده بندگی شیطان را می‌كند»

بعد حضرت ادامه دادند: «یا بن ابی محمود! مخالفین ما اخباری را در فضیلت ما جعل كرده‌اند و آنان، روایات را به سه نوع خبر قرار داده‌اند: دسته اول غلو است(ما را از جایگاه بندگی خارج و در مقام الوهیت قرار داده‌اند) و دسته دوم ما را از حد خودمان پائین‌تر قرار داده‌‌ (و ما را در حد عموم مردم نگه‌ داشته‌‌اند) و دسته سوم عیوب دشمنان ما در آن به صراحت بیان شده است.

پس هر گاه مردم روایات دسته اول را می‌شنوند شیعیان را کافر دانسته و قول به خدا بودن ما نسبت به آن‌ها دهند. وقتی مردم روایات دسته دوم را می‌شنوند؛ به آن‌ها درباره ما اعتقاد پیدا می‌کنند (یعنی مقام ولی الله رامانند سایر مردم می‌دانند. خطر این روایات آن است كه اعتبار ولایتی حضرات معصومین در میان مردم از بین می‌رود و مردم خود آسیب این تفكر اشتباه را باید تحمل كنند) و هنگامی که روایات دسته سوم را می‌شوند كه صراحتاً عیب دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام در آن‌ها مطرح شده است(چون مردم تحمل پذیرش شنیدن عیوب آنان را ندارند) آن عیوب را به ما نسبت می‌دهند.

به راستی که خداوند فرمود:

«وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ»[3]

«و به (معبود) كسانى كه غیر خدا را مى‌‏خوانند ناسزا نگویید كه آنان نیز از روى جهل و دشمنى به خداوند ناسزا مى‌‏گویند»

ای پسر ابی محمود! وقتی می‌بینی مردم چپ و راستی شوند؛ تو راه ما را ملزم شو! پس به راستی هر كس با ما باشد ما بر خودمان واجب می‌كنیم كه با او باشیم و هر كس از ما جدا شود، ما هم از او جدا می‌شویم.

كمترین چیزی كه فردی به واسطه آن چیز از ایمان خارج می‌شود‌(لازم به ذكر است كه در فرهنگ روایاتِ شیعه، منظور از ایمان، تشیع است نه ایمان به خدا) این است به یك سنگریزه بگوید این هسته است(به همین راحتی فرد از ایمان جدا می‌شود)…»»[4]

 

از این روایت نکات زیر به دست می‌آید:

  1. هیچ‌گاه مخالفین ائمه در حق آنان كار خیرخواهانه‌ای انجام نداده‌‌اند.
  2. كسی اجازه ندارد به هر كلامی گوش دهد؛ چون با شنیدن هر كلامی بندگی گوینده را می‌كنیم و انسان یا بنده خداست و یا بنده‌ ابلیس، این دو نوع بندگی به كلام گوینده وابسته است.
  3. شیعه باید نسبت به كلماتی كه از دهانش خارج می‌شود دقت فروانی داشته باشد. كمترین جابه‌جایی‌ در کلمات می‌تواند جایگاه انسان را نزد خدای سبحان تغییر داده و زمینه را برای انحراف اعتقادی و اخلاقی او فراهم کند.

 

تاریخ جلسه: 12/13/ 86 ـ جلسه 20

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] عیون الاخبار الرضا، ج2، ص184

[2] بحارالانوار، ج25، ص343

[3] سوره مبارکه انعام، آیه108

[4] عیون اخبارالرضا، ج1، ص304

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *