مقدمه
امام رضا علیهالسلام در حدیثی طولانی به حکمت برخی از امور عبادی اشاره کردند که در جلسات قبل به شرح قسمتهایی از آن پرداخته شد و این جلسه بحث اجزای نماز پیگیری میشود:
حکمت برخی ارکان نماز
حکمت تعداد رکوع و سجده
امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«اگر پرسشگری از من سؤال کند: «چرا در هر رکعت نماز یک رکوع و دو سجده قرار داده شده است؟» پاسخ آن است که: « ركوع در شمار افعالی است كه ایستاده انجام میشود و ركوع جزو افعالی است كه نشسته انجام میشود و نماز نشسته (از نظر فقهی) مساوی با نصف نماز ایستاده است (هر دو ركعت نماز نشسته یك ركعت نماز ایستاده محسوب میشود) پس سجده را دو برابر كردند تا با ركوع مساوی شود (یعنی در حقیقت دو سجده ارزش یك ركوع را دارد). پس از جهت اهمیت، میان ركوع و سجود تفاوتی نیست؛ چرا که اساسا نماز همان رکوع و سجده است».»
شاید بتوان سخن حضرت را چنین تعبیر كرد: اگر مصلی به حول و قوه حق، در ركوع و سجود حضور قلب داشته باشد گوئی در كل نماز حضور قلب دارد.
حکمت تشهد بعد از دو رکعت
«اگر از من پرسیده شود: «چرا تشهد بعد از هر دو رکعت قرار داده شده؟» پاسخ چنین است: «زیرا همانطور که پیش از ركوع و سجود، اذان (كه داراى تشهّد است) و دعا و قرائت قرار داده شد، پس همچنین پس از انجام آنها(ركوع و سجود) بخواندن تشهّد و حمد و دعا امر شده است»»
حضرت با این پاسخ به توازن و تناسب اذكار و ادعیه قبل و بعد از ركوع و سجود اشاره میكنند. این توازن و تطابقی که حضرت به آن اشاره میکنند نکتهای است که شاید کمتر توجه افراد را به خود جلب کند اما صالحان میدانند که هر یک از کارهای خدای حکیم، حکیمانه است.
مصلی قبل از ركوع و سجودی اذان میگوید و در متن اذان شهادتین را بر زبان میآورد و بعد از ركوع و سجود در تشهد نیز شهادتین میگوید.
او قبل از ركوع در قرائت سوره حمد دعا میكند و میگوید: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم»[1] در تشهد نیز با ذكر صلوات دعا میكند؛ گویا صلوات در تشهد به منزله دعای در سوره حمد است.
در همین جا لازم است گفته شود آموختیم حقیقت صراط مستقیم، صراط ولایت علیابنابیطالب است:
امام باقر علیهالسلام فرمودند:
«…عَلِی هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ»[2]
«علی علیهالسلام همان حقیقت صراط مستقیم است»
صراط ولایت، صراط کسانی که نعمت ولایت به آنها داده شده است یعنی صراط خوبان و صالحان روزگار است که مصلی در قرائت سوره حمد تقاضای استجابت این دعا را از خداوند سبحان دارد.
حکمت سلام در پایان نماز
در ادامه روایت آمده است:
«اگر پرسشگری بپرسد: «چرا سلام، برای خروج از نماز قرار داده شده و به جای آن تکبیر و تسبیح و یا اذکار شبیه آنان قرار داده نشده؟» پاسخ چنین است: «براى اینكه در هنگام ورود به نماز سخن با غیر خدا حرام گشت و تمام توجه به سوى خدا باید باشد؛ حال در پایان نماز گفتوگوی با مخلوقین حلال میشود و آغاز کلام مخلوقین با یکدیگر با سلام است».»
نماز تكلم با خداست و در حین نماز تکلم با غیر او حرام است و باید تمام توجه بنده به سوی او باشد. اما چون نماز به پایان میرسد و بنده از وحدت به كثرت و از سوی حق به سوی خلق بازمیگردد؛ سلام میگوید؛ زیرا در ارتباطات اجتماعی، اولین برخوردی كه افراد در ظاهر با یكدیگر دارند سلام است.
به عبارتی دیگر گویا مصلی در نماز مُحرم میشود و همان گونه که حاجی، برای خروج از احرام تقصیر میکند؛ در نماز نیز مصلی سلام میگوید و از احرام نماز خارج میشود.
حکمت قرائت سوره در دو رکعت اول و خواندن تسبیحات در دو رکعت پایانی
«اگر کسی بپرسد: «چرا در دو ركعت اول حمد و سوره خوانده میشود و در دو ركعت بعدی تسبحیات گفته میشود؟» پاسخ این است: « تا فرق آنچه از نزد خداوند عزوجلّ واجب گشته است با آنچه پیامبرش از جانب خود واجب کرده؛ مشخّص باشد».»
این پاسخ حضرت نیازمند توضیح است. دو ركعت اول از سوی خداوند سبحان جعل شد اما دو ركعت بعدی به درخواست پیامبر صلیاللهعلیهوآله جعل شد. در صورت ظاهری باید تفاوتی باشد بین آن چیزی كه خدا جعل كرده و آن چه نظر مبارك پیامبر بوده است.
نمازگزار مجاز است در ركعت سوم هم سورهی حمد قرائت کند اما شایسته تر است تسبیحات اربعه بخواند تا ظاهر آنچه خدا جعل کرده و آن چه رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله مشخص نموده متفاوت باشد.
حکمت آهسته و بلند خواندن نمازها
«اگر سؤال شود: «چرا در بعضی از نمازها بلند خواندن(جهر) مقرر شده و در بعضی آهسته خواندن؟» پاسخ آن است که: «نمازهای جهری نمازهایی هستند كه در تاریكی خوانده میشوند(نماز صبح و نماز مغرب و نماز عشاء) پس واجب است این نمازهایی که در تاریکی خوانده میشود بلند قرائت شود تا اگر كسی از محلی که مصلی نماز میخواند عبور کرد بداند در این مکان نماز خوانده میشود. پس اگر او خواست نماز بخواند، با شنیدن صدای نماز، او نیز نماز بخواند و اگر آن فرد بنا بر دلایلی ندید كه آنجا نماز بر پا شده (مثلاً نابینا بود) صدای مصلی را بشنود و با شنیدن صدا، برای نماز بایستد. اما دو نمازی كه نباید بلند خوانده شود(نماز ظهر و نماز عصر) چون در روز خوانده میشوند و روز زمان روشنایی است و پس فرد با چشم، نمازگزار را خواهد دید و لازم نیست بلند خوانده شود».»
لازم به یادآوریست بانوان در صورتی میتوانند نمازهای صبح و مغرب و عشاء را بلند بخوانند که نامحرمی نباشد.
حکمت اوقات نماز
«اگر کسی درباره اوقات نماز، سؤال کند که چرا نماز در این اوقات قرار داده شده بدون هیچ تقدیم و تأخیری؟» پاسخ آن است که: « این اوقات برای همه مردم، مشهور و معلوم و واضح است و عالم و جاهل این چهار وقت را میشناسند: اول غروب خورشید كه مشهور و معلوم است و در آن نماز مغرب واجب شده است. دوم زمان از بین رفتن سرخی آفتاب پس از غروب خورشید که مشهود است و آن وقت نماز عشاست. و همچنین طلوع فجر روشن و آشكار است كه آن وقت نماز صبح است و زوال شمس نیز معلوم و واضح است و در آن نماز ظهر واجب مىشود. اما براى عصر وقت مخصوص و معینى نیست مانند نمازهاى دیگر و وقت آن پس از انجام نماز ظهر است كه قبل از آن انجام شده است»
در ادامه روایت، حضرت توضیح دیگری برای زمان وجوب نمازها میدهند که بسیار شنیدنی است. به طور کلی حضرت دو دلیل عمده برای اوقات نماز بیان میکنند: یکی همان بود که گذشت كه امام مشهوریت و معروفیت زمان نمازها را نزد همگان بیان كردند و دیگری آن است كه خدای سبحان اراده كرده تا مردم هر گاه اراده انجام کاری را دارند ابتدا بندگی خداوند سبحان را بكنند و بعد به کار خود مشغول شوند:
«و علّت دیگر اینكه خداوند عزوجلّ خوش داشته كه بندگانش قبل از هر چیز و شروع به هر كارى، ابتدا طاعت و عبادت او را به جای آورند. پس ایشان را در اوّل روز امر كرده است كه به عبادتش پردازند سپس در زمین در پى كار و روزى خویش روند و امر دنیاى خود را اداره كنند؛ پس در این وقت نماز صبح را بر ایشان واجب ساخت.
و چون نیم روز شود از كار دست كشند و آن وقتى است كه مردم بجاى خود بازگردند و لباس از تن درآورده و به خوردن مشغول شوند و استراحت كنند. در چنین هنگامى خداوند آنان را امر فرموده كه ابتدا ذكر و عبادت او را به جای آرورند؛ لذا نماز ظهر را بر ایشان واجب ساخته است تا بدان آغاز نمایند و سپس به كارهاى دیگر بپردازند.
چون امور شخصى را انجام دادند، و خواستند دوباره پى كار و كسب خود روند باز دستور نماز عصر را داده كه آن را انجام دهند و سپس به كارى كه در نظر دارند رهسپار گشته و به اصلاح آن امر دنیایى بپردازند.
چون شب شد، زینتهای خود را کنار گذاشته و به جایگاه و منزل بازگردند، پیش از هر كار باید عبادت و ذكر پروردگارشان را به جای آورند و بعد به امور دیگر بپردازند؛ لذا نماز مغرب را بر ایشان واجب فرمود.
چون وقت استراحت و خواب آید و از كار و كوشش فراغت یافتند خوش داشته است كه در آغاز به عبادت و طاعت او پردازند، سپس در پى امورى كه میخواهند انجام دهند روند»
حضرت میفرمایند با این توضیحات داده شده اگر بنده پیش از شروع هر فعالیتی، ابتدا عبادت خداوند را به جای آورد؛ هیچ وقت نسیان و غفلت و قساوت قلب و كم رغبتی بر آنها عارض نمیشود.
معین نبودن وقت نماز عصر
«اگر كسی بپرسد: «چرا زمان نماز عصر مثل بقیه نمازها معین نیست؟ چرا آن میان ظهر و مغرب قرار گرفته و میان عشاء و صبح یا میان صبح و ظهر واقع نشده است؟» پاسخ آن است که: «خداوند سبحان هیچ زمانی را برای اقویا و ضعفا آسانتر از زمان عصر قرار نداده است. چون همه مردم از اول روز مشغول رفع حوائج خود هستند و خداوند سبحان نمیخواهد كه آنان از بدست آوردن روزی و مصالح دنیایی به كار دیگری مشغول شوند.
(اینکه سوال شد چرا این نماز میان عشا و صبح نیست؟ حضرت میفرمایند:) مردم همگی قادر به شب بیدار شدن نیستند و آن را درست درك نمیكنند؛ شاید بیدار شوند اما ممکن است واجبشان از دست برود. پس خداوند بر مردم آسان گرفته و نماز عصر را در زمان سخت مقدر نفرموده بلكه زمان آن را به راحتترین زمان منتقل ساخته است: «یریدُ اللَّهُ بِكُمُ الْیسْرَ وَ لا یریدُ بِكُمُ الْعُسْر»[3]«خداوند برای شما آسانی خواسته است و برای شما سختی نخواسته است»»[4]
شریعت اسلام، شریعت سهله است و قوانین و آداب عبادات را در حد توان مردم قرار داده است تا هم پسر 15ساله و دختر 9ساله از انجام تکالیف عبادی خویش برآید و هم مردان و زنانی که میانسالی و کهنسالی را سپری میکنند.
تاریخ جلسه: 86/11/29 ـ جلسه 18
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه حمد، آیه5
[2] اصول کافی، ج1، ص417
[3] سوره مبارکه بقره، آیه185
[4] عیون أخبارالرضا، ج2، ص108 و 109 و 110