راهکارها در نهج‌البلاغه ـ بخش اول

مقدمه

 

راهکارها دانش‌هایی هستند که برای امور مختلف به ما آموزش داده می‌شوند تا از طریق به کارگیری آن‌ها سلامتی ظاهری و باطنی، مادی و معنوی، فردی و اجتماعی در امور زندگی ما حاصل شود.

 

شکر، راهکار تداوم نعمت‌ها

 

«إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ»[1]

«چون نشانه‌های نعمت‌های پروردگار آشکار شد، به واسطه کمی شکرگزاری آن‌ها را از خود دور نسازید.»

 آدمی خواهان پایداری و بقای نعمتهای الهی در زندگی است. اگر نعمت‌های محدود و مختصری نصیب او شده باشد، خواهان توسعه و پایداری آنهاست.  نیک می‌دانیم که شکرگزاری اندک باعث کوچ نعمت‌هایی می‌شود که از ما دورند. به‌یقین راهکار باقی‌ماندن و افزایش نعمت‌ها، نزدیک کردن ‌نعماتی است که اکنون در اختیار ما نیست و دستیابی به آنها در گرو شکرگزاری فراوان است. باید به تمام معنا شاکر نعمتهای الهی باشیم. با شکر اندک نه نعمات باقی می‌ماند و نه افزون می‌شود، بلکه نعمتهای دور از دسترس را نیز از دسترس خارج می‌کند.

با شکرگزاری، نعمتهای در دسترس دور نمی‌شوند. باید نسبت به نعماتی که در اختیار ماست، حتی نعمتهای جانبی و مختصری که اصل نیستند و فرع زندگی و از جزئیات کم‌اهمیت تلقی می‌شوند نیز، شکرگزار باشیم. برای ذره ذرۀ نعمات موجود در زندگی شکر کثیر داشته باشیم تا با شکر اندک، نعمات کوچ نکنند. استفادۀ بهینه از نعمات و ثناگویی حق بابت آنها، نعمات دیگری را هم که خارج از دسترس هستند، در اختیار ما قرار می‌دهند و نعمتهای موجود نیز برای ما پایدار می‌مانند.

 

راهکار محو گناه کبیره

 

«مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ»[2]

«یکی از کفاره‌های گناهان بزرگ رسیدن به فریاد دادخواهان و برطرف کردن غم اندوهگینان است.»

گاهی اوقات بنده گنا‌هانی را انجام می‌دهد که به نظرخودش نابخشودنی است و باید جزای سنگینی بابت آن بپردازد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در این حکمت دو راهکار مهم را نشان می‌دهند که گناهان بزرگ را با شدت و قوت هرچه تمام می‌پوشاند. در معنای «کفاره» باید گفت بار معنایی «بسیار» در آن نهفته است؛ یعنی خداوند گناهان او را به‌طور وسیع و کثیر، پنهان  می‌کند و می‌پوشاند، تا آنجا که هیچ اثری در ظاهر و باطن زندگی فرد از آن گناه مشاهده نشود.

 

1. رسیدگی به فریاد دادخواهان

 

راهکار محو گناهان بزرگ از نگاه عوام مردم انجام عبادات خاص است و گمان می‌کنند با انجام عبادات خاص و زیاد، می‌توان گناهان را پوشاند؛ اما اولین راهکاری که حضرت برای پوشش گناهان ارائه می‌دهند، فریادرسی از گرفتاران است. عرب به بارش خیلی زیاد «غیث» می‌گوید، از ویژگی‌های این باران آن است که نافع نیز هست. کمک‌رسانی وسیع و نافع به افراد گرفتار باعث محو آثار گناهان بزرگ می‌شود. برکاتی که به زندگی فرد گرفتار می‌رسد، موجب می‌شود آثار گناهان در زندگی فرد یاری‌رساننده  محو شود و دیگر جریان پیدا نکند.

 

2. امدادرسانی به گرفتار

 

راهکار دومی که حضرت در این حکمت برای محو شدن اثر گناهان کبیره آموزش داده‌اند، «تنفیس» است. «تنفیس» از ماده «نفس» است. وقتی نفس به کسی می‌رسانید؛ یعنی امداد خاص به او داشته‌اید و او را شادمان کرده‌اید. فراهم کردن وسایل شادمانی برای گرفتاران، مرتفع کردن هر آنچه موجب غم و غصۀ آنهاست، رسیدگی به امورات آن‌ها آنگونه که دغدغه‌هایشان مرتفع شود، موجب می‌شود که اثر گناه کبیره جریان پیدا نکند. مثلا غیبت کردن موجب می‌شود تا چهل روز دعا به اجابت نرسد. اگر خواهان مترتب نشدن اثر این گناه کبیره هستیم، باید دلِ گرفته‌ای را شاد کنیم یا خاطرِ حزینی را مسرور کنیم.

این دو راهکاری که امام ارائه داده‌اند کم‌هزینه و آسان است. شاد کردن خاطر یک انسان افسرده با یک تفقد و دلجویی و با مختصر توجه و هزینۀ مالی، موجب محو آثار گناهان می‌شود.

 

راهکار مقابله با بیماری

 

«اِمْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِکَ»[3]

«بر بیماریت بساز، مادامی که با تو همکاری می‌کند.»

راهکار مقابله با بیماری این است که انسان خود را تسلیم بیماری نکند و فوراً آن را مغلوب خود سازد. با وجود بیماری برای ادامۀ زندگی باید تلاش کرد و اجازۀ زمین‌گیر شدن نداد. بیماری مهمان ناخوانده‌ای است که بی‌دعوت وارد شده است، در ابتدای امر نباید آن ‌را جدی گرفت. با وجود درد باید حرکت داشت و نبایستی امور روزمرۀ زندگی را تعطیل کرد. باید بر درد غالب شد و اجازۀ  درماندگی نداد. ممکن است درد طاقت‌فرسا باشد و افراد از ترس بیماری، خود را در بستر بیاندازند؛ همین امر موجب می‌شود تا قدرت تحمل انسان، کم شود.

یکی از راهکارهای مقابله با بیماری آن است که با بیماری کنار بیاییم و سعی کنیم حتی المقدور زمین‌گیر نشویم. به این ترتیب بر بیماری غالب می‌شویم نه مغلوب.

 

راهکار کسب سود حقیقی

 

«وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي آخِرَتِكُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ»[4]

«و آن حضرت در وقت رفتن به شام كه كشاورزان شهر انبار با ديدن حضرت به نشانه احترام از اسب‌ها پياده شدند و پيشاپيش آن بزرگوار دويدند، فرمود: اين چه عملى بود از شما سر زد؟ گفتند: برنامه‌اى است كه با آن سران خود را بزرگ مى‌شماريم. فرمود: به خدا قسم زمامداران شما از اين كار سود نمى‌برند و شما با اين عمل در دنيا به مشقت مى‌افتيد و در آخرت دچار بدبختى مى‌شويد. و چه خسارت‌بار است مشقتى كه به دنبال آن كيفر الهى است، و چه سودمند است آسايشى كه به همراه آن ايمنى از آتش جهنم است.»

 

انجام تکالیف مطابق شرع

 

مسلماً به زحمت افتادن دنیوی برای انسان سعادت اخروی ندارد. بسیاری از اوقات آدمی در دنیا کارهایی را با زحمت انجام می‌دهد که به دنبال آن آخرت خود را هم از دست می‌دهد. دنیای پر زحمت و آخرت با آتش، برای انسان خسارت‌آفرین است.  یقیناً اگر انسان در دنیا راحتی را انتخاب کند که با آن در آخرت امنیت را به دست آورد، برای او سودآفرین است.

یکی از راهکارهای کسب سود حقیقی، تحمل زحمت شرعی است که در راه کسب سود متحمل می‌شود. راه کسب سود حقیقی، پایدار و دائم آن است که کوشش‌ها و تلاش‌های انسان واقعاً مورد قبول شریعت باشد. برای مثال در روزه گرفتن صحیح خوردن افطاری به تنهایی ثواب چندانی ندارد، بلکه توصیه به خوردن سحری نیز شده است. در روایتی پیامبر می‌فرماید:

«تَسَحَّروا؛ فاِنَّ فی السُّحُور البَرکة»[5]

«سحری بخورید که در سحری خوردن برکت است.»

گرفتن یک روزۀ درست با انجام اعمال شرعی آن و خوردن سحری و افطاری طبق نظر شرع، به دوام بندگی و سلامت جسم و جان انسان کمک می‌کند. در غیر این صورت به فرسایش زود هنگام جسم می‌انجامد. شاید در نظر بعضی افراد ریاضت بیش از اندازه، قرب‌آفرین باشد؛ اما یقیناً عوارض بدی به همراه خواهد داشت. اگر خواهان سودهای باقی، پایدار و جاودانه هستیم باید به برنامه‌ریزی شرع مقدس در امور زندگی‌ خود توجه کنیم.

گمان می‌کنیم بعضی از امور اگر با سختی انجام شود، قرب‌آفرین است؛ ولی از نظر شرع و دین انجام این امور باسهولت و راحتی، قرب به همراه دارد. در دین ما به ذکر تسبیح حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بعد از نمازهای واجب سفارش شده است؛ یا به استفاده از تربت اباعبدالله علیه‌السلام در سجدۀ نماز توصیه کرده‌اند؛ از نظر روایات این امور جبران نوافل را می‌کنند. انجام این امور برای ما بسیار آسان است و سود به همراه دارد. برای کسب رضایت پروردگار به‌دنبال انجام اموری باشیم که طبق توصیه شرع ما را گرفتار نکند، سهل و آسان انجام شود و تا قیامت هم برای سود آفرین باشد.

 

آسودگی و سود‌آوری

 

در همین حکمت حضرت می‌فرماید:

«مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ… أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار»[6]

«چقدر سودآور است آن آسودگی که امنیت از عذاب الهی را نصیب انسان کند!»

 طبق فرمایش حضرت، آسودگی دائم، سود‌آور است. بنابراین از راهکارهای کسب سود حقیقی این است که توجه داشته باشیم، کاری که انجام می‌دهیم با شریعت سازگار باشد.  اگر با شریعت سازگار باشد، سودش دائمی است؛ ولی اگر موافق دستورات شریعت نباشد، گرچه ممکن است  سودی داشته باشد؛ اما سود پایدار نیست.

 

راهکار مبارزه با بیماری

 

«لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِي عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ وَ لَكِنَّهُ يَحُطُ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ»[7]

«و آن حضرت به يكى از يارانش به وقتى كه بيمار شده بود، فرمود:خداوند آنچه را از بيمارى به تو رسيده است، سبب سقوط گناهانت قرار داد؛ زيرا در بيمارى اجرى نيست؛ ولى گناهان را همچون ريختن برگ‌ها از درخت، از صفحه پرونده مى‌ريزد. پاداش در گفتار به زبان، و عمل به دست و پاست. خداوند سبحان محض صدق نيّت و شايستگى باطن، هر كدام از بندگانش را بخواهد وارد بهشت مى‌كند

برای  مبارزه با بیماری انسان ناچار است یکی از چند راه زیر را انتخاب کند:

 

1.تعطیل کردن امور روزمرۀ زندگی

 

البته این روش مورد تأیید شرع نیست.

 

2.تغییر نگرش

 

بیماری برگ‌ریزان زشتی‌ها‌ست. بسیاری از خطاها، بدی‌ها و آلودگی‌های انسان با بیماری، مرتفع می‌شود. در هنگام سلامت، منیت انسان بسیار زیاد است؛ اما در شرایط بیماری انعطاف‌پذیر می‌شود و به‌راحتی پذیرش دارد. گاهی اوقات به‌وسیلۀ بیماری بدخلقی‌های افراد مثل کبر و خودپسندی از بین می‌رود و فرد خاضع و فروتن می‌شود. اگر بیماری سراغ آدمی آمد، باید با این دید به آن نگاه کند که بیماری پاییز زندگی اوست. در پاییز برگ‌های نازیبا می‌ریزند و زشتی‌ها فرود می‌آیند. بابت گفتار یا کردار صحیح به فرد بیمار، اجر داده می‌شود. یقین داشته باشید خود بیماری بسیاری از آلودگی‌های فرد را از انسان جدا می‌کند و وقتی سیئات از انسان جدا ‌شوند، به زیبایی حقیقی دست می‌یابد.

 

بیماری؛ سازمان زیباسازی

 

بیماری یک سازمان زیباسازی است. این فرد در شرایط معمولی درپیِ زیباشدن خود و کسب کمال و رفع عیب نبوده است، پس باید به اجبار او را طالب زیبایی کرد. برخی از انسان‌ها خودخواهند؛ اعمال، رفتار، گفتار و حتی خوابهای خود را بسیار قبول دارند. جهالتها و حتی بی‌تقوایی‌های خود را هم، می‌پسندند؛ ولی زمانی که فرد بیمار می‌شود، دیگر روی خود حساب باز نمی‌کند و از بدی‌های نفسانی‌اش جدا می‌شود. انسان در شرایط معمولی متوجه سیئات و بدی‌های خود نیست؛ اما به هنگام بیماری به راحتی از سیئات جدا می‌شود.

 

 زیبانگری در بیماری

 

راهکار دیگر مقابله با بیماری این است که به عارضۀ پدیدآمده با دید مثبت نگاه کند. باید بدانیم که بیماری‌ها نعمات خداوند برای نجات ما از رذائل اخلاقی هستند.  بیماری، بسیاری از بی‌ادبی‌ها، گستاخی‌ها و زشتی‌های ما را از ما جدا می‌کنند. به‌طورحتم خود به خود محبوب خدا و خلق می‌شویم. وقتی به بیماری با این دید می‌نگریم که پاک‌کننده‌ای است که برای تطهیر ما از آلودگی‌ها بر ما وارد شده است،  تحمل این دوران برای ما آسان است و زمانِ درمان سریع سپری می‌شود.

 

راهکار خوش زندگی کردن

 

«فِي ذِكْرِ خَبَّابِ ابْنِ الْأَرَتِّ يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ ابْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ»[8]

«و آن حضرت در باره خبّاب بن ارت فرمود:خداوند خبّاب بن ارت را رحمت كند، از روى رغبت اسلام آورد و به خاطر اطاعت از حق هجرت کرد و به آنچه او را كافى بود، قناعت ورزيد و از خداوند خشنود بود و جهاد گر در راه حق زيست

انسان موجودی است که ذاتاً، به راحتی و خوشی سالم تمایل دارد و خوش‌گذرانی را دوست دارد. شاید به همین دلیل در دعاهای وارده در متن دین تقاضای حیات طیبه از خداوند شده است: «اللَّهُمَّ …وَ احْيِنِي حَياةً طَيِّبَةً»[9]؛ « خدایا، مرا به زندگانى پاكيزه، زنده بدار.»

آدمی در نماز و نیایش خود نیز روزی چند بار از خداوند طلب زندگی خوش و پُرنعمت را می‌کند. روزانه حدود ده مرتبه این درخواست در نماز تکرار می‌شود: «صِراطَ الَّذینَ اَنعَمتَ عَلیهِم». «اَنعَمتَ عَلیَهِم»، یعنی اوج خوشی و راحتی که همان «طوبی» و «طیب» است؛ راحتی و اوج لذت و خوشی که ظاهر و باطن و همۀ وجود فرد را گرفته است.

 

دنیا محل گذر است

 

جایگاه ابدی ما اینجا نیست.  به خود یادآوری کنیم که به سوی حق باز می‌گردیم. به قیامت باور داشته باشیم. باور کنیم که دنیا برای  ما قفس است و روزی درهای آن برای ما گشوده می‌شود و اقامت ما در این قفس دائمی نیست. اعتقاد داشته باشیم که به سوی کامل محض رجوع می‌کنیم و در محکمۀ عدل الهی قرار می‌گیریم. بدانیم که به هیچ‌کس ظلم نمی‌شود.

یقیناً باور این نکات برای ما خوشی‌آفرین است.  وقتی معتقد باشیم که در محکمۀ الهی به احدی ظلم نمی‌شود، کم‌کاری، دزدی و خیانت و لاف‌زنی نخواهیم داشت، در پرداخت حق و حقوق واجب خود کوتاهی نمی‌کنیم و سعی  ما بر این است که ظاهر و باطن خود را یکی کنیم. در این صورت وقتی یاد مرگ می‌افتیم، نه تنها ناراحت نمی‌شویم، بلکه این یادآوری برای ما آرامش و خوشی به ارمغان می‌آورد.

 

عالم محضر خداست

 

وقتی خدا را حاضر و ناظر اعمال خود بدانیم؛ باور داریم که پروردگار همۀ نیات، کارهای جسمانی و معنوی ما را به حساب می‌آورد، بنابراین مدام در حال سعی و تلاش خواهیم بود. می‌دانیم  که هیچ‌ امری از خدای سبحان مخفی نمی‌ماند؛ افکار سالم، تلاش اعضا و جوارح، حتی شمارۀ نفس‌ها و پلک زدن‌های ما نادیده گرفته نمی‌شود؛ در نتیجۀ چنین تفکری به آرامش و خوشی می‌رسیم و از زمان خود نهایت استفاده را می‌کنیم.

 

قناعت

 

لازم است آدمی در مادیات قانع باشد و زیاده طلبی را کنار بگذارد؛ خاطرش را برای مادیات دنیا مکدر نکند. اگر در امور مادی قانع نباشیم، زندگی و امورات برای ما ناگوار می‌شود. وقتی دغدغۀ مادیات را نداریم، زندگی به خوشی می‌گذرد. باید در کسب و بهره‌وری از مادیات دنیا قانع بود و حسرت زندگی دیگران را نخورد؛ تا زندگی برای ما خوش و راحت باشد. انسانی که خواهان تعالی است؛ باید در مادیات قانع باشد و پسند و تقدیر الهی را بپسندد و یقین کند که پشت پردۀ این تقدیر الهی حکمت خاص خدای رحمان جاری است که به مصلحت اوست و به جهت این صلاح، مقدّر الامور این تقدیر را انجام می‌دهد.

 

 رضایت

 

به ما توصیه شده است که به مقدرات الهی راضی باشیم. خداوند اموری را در طرح و نقشۀ بزرگ عالم مقدر کرده است که خواست ما ابداً در آن نقش نداشته است. برای مثال اینکه هرکس جایگاهی داشته باشد یا یکی در شهر به دنیا بیاید و آن‌جا زندگی کند و دیگری در روستا، از اموری است که خواست خدا در آن نقش داشته است. اگر آدمی تقدیر حق را بپسندد، زندگی خود را بر پایۀ خوشی و لذت پایه‌گذاری کرده است؛ اما اگر دائم معترض باشد و بر پسند حق خرده‌گیری کند، زندگی خود را مملو از دلخوری کرده است.

باید همۀ الطاف حق، سلب نعمات و همۀ امور حقۀ الهی را مصلحت الهی بدانیم. هرگرفتن و هر دادنی به دست خدای بی‌همتاست. بسیاری از اتفاقات عالم در اختیار ما نیست،  بیماری‌ها، ازدواج و مرگ و..  اموری هستند که از حیطۀ اختیار ما خارج‌اند؛ اما با رضایت به مقدرات الهی، زندگی خوش و لذت‌بخش می‌‌شود. به میزانی که با تقدیرات الهی درگیر شویم به ناخوشی خود کمک کرده‌ایم. بایستی در انجام کارهای خداپسندانه کوشا باشیم و فقط رضای خلق را در نظر بگیریم.

 

راهکار موفقیت و پیروزی

 

«الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَار»[10]

«پیروزى در گرو تدبیر است، حزم و دوراندیشى در گرو به کار گرفتن فکر و تفکر صحیح در گرو نگه‌دارى اسرار است.»

موفقیت هر کس در گرو محتاط بودن اوست؛ یعنی باید جوانب امور را خوب ببینیم. زمانی که احتیاط می‌کنیم به امور مسلط می‌شویم. گاهی اوقات انسان همۀ جوانب را بررسی نمی‌کند و سخنی بر زبان می‌راند که مشکلاتی برای طرف مقابل ایجاد می‌کند؛ اما چگونه می‌توان  جوانب مختلف امور را سنجید؟

 

1. جولان فکر

 

طبق فرمایش حضرت احتیاط و تدبیر به این است که فکر انسان جولان داشته باشد و روی یک قسمت متمرکز نشود. برای کسب موفقیت باید تمام جوانب زندگی را در نظر گرفت. نباید فقط به یک بخش از امور متمرکز شد. به‌طور مثال باید کار عبادی خود را به‌گونه‌ای تنظیم کنیم که به زندگی اجتماعی و فردی و تربیت فرزندان آسیبی نرسد. زاویۀ دید ما نباید محدود به قسمتی از زندگی باشد و از بقیۀ قسمت‌ها غافل شویم. بایستی به دنبال کسب موفقیت دائمی و وسیع  باشیم نه موفقیت نسبی و محدود. راه‌کار کسب این نوع موفقیت در احتیاط کردن است، آن‌گونه که در زندگی خود به همۀ امور توجه داشته باشیم  و بر روی یک امر خاص متمرکز نشویم.

 

2. تفکر صحیح

 

راهکار بعدی آن است که برای موفقیت باید درست فکر کنیم و لازمۀ درست فکر کردن آن است که اسرار زندگی خود را آشکار نکنیم. افرادی که سِرِّ زندگی خود را علنی می‌کنند، راه درست فکر کردن را نمی‌‌دانند. نتیجۀ نگه‌داری اسرار،  تقویت افکار است. کسانی که تفکرشان وسیع و منطقی است، در کشف اسرار محتاط عمل می‌کنند، آن‌ها اساس زندگی خود را بر پایۀ تفکر صحیح گذاشته‌اند و افکار بلند دارند. افراد احساسی به دلیل کتمان نکردن اسرار خود و برملا کردن آن‌‌ها، به فکر صحیح خود آسیب می‌رسانند. به میزانی که اسرار آدمی محفوظ باشد، تفکر هم صحیح‌تر خواهد بود.

برای  کسب پیروزی باید محتاط بود و احتیاط به این است که بتوان فکر فراگیر داشت. اگر انسان اهل «سِرّ» باشد، می‌تواند فکر همه‌جانبه داشته باشد. یک سلسله مسائل باید برای خود آدمی مستور نگه داشته شود، در این صورت عنایاتی به او می‌شود و حقایقی رادرمی‌یابد.

 

 

تاریخ جلسه:92/4/10 ـ جلسه 1

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]. نهج البلاغه، حکمت 13

[2]. نهج البلاغه، حکمت 24

[3]. نهج‌البلاغه ،حکمت 26

[4]. نهج‌البلاغه ،حکمت 36

[5]. بحارالانوار، ج93، ص310

[6].  نهج‌البلاغه، حکمت 36

[7]. نهج‌البلاغه،حکمت 40

[8]. نهج‌البلاغه، حکمت 41

[9]. الإقبال بالأعمال الحسنة، السيد بن طاووس، ج 2، ص 54

[10]. نهج‌البلاغه، حکمت 45

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *