معرفت و شناخت امام زمان عجلاللهتعالیفرجه یکی از واجبات لازم و ضروری زندگی بشر است. شاید در بدو تربیت و حرکت، این معرفت برای فرد سخت و سنگین به نظر آید؛ اما نگاه و دعا حضرت، او را به نقطه اوج بندگی سیر میدهد.
ارتباط بین معرفت و قرب امام
خداوند سبحان در حدیث قدسی میفرماید: «مَن تَقَرَّبَ إلَيَّ شِبراً تَقَرَّبتُ إلَيهِ ذِراعاً» (هر کس یک وجب به من نزدیک شود من یک ذراع به او نزدیک میشوم)
این حدیث دربارۀ وجود خلیفۀ خدای سبحان نیز صدق میکند. ارادۀ قوی در پی معرفت امام در آغاز سیر، گشایش و فرج در زندگی فرد به وجود میآورد؛ به همین جهت مسیر رسیدن به امام به سهولت و سرعت طی میشود. در این صورت فرد، به سرعت در زمرۀ خریداران یوسف زهرا قرار میگیرد و با تمام وجود عاشق و خریدار امام میشود.
ناف ما بر مهر او بُبریدهاند
عشق او در جان ما کاریدهاند
سرمایۀ قدیمی
خداوند سبحان در سوره مبارکه حجر، آیه ۲۹ میفرماید: «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِی» (از روح خود در انسان دمیدم)؛ یعنی انسان با روح الهی، اشتیاق به معرفت امام زمان در وجودش حاکم میشود؛ بنابراین معرفت و محبت به امام زمان سرمایهای قدیمی است که از آغاز خلقتِ هر فردی در وجود او قرار داده شده است؛ اما گاه در اثر ظلمتِ گناه، بین امام و مأموم فاصله ایجاد میشود؛ ولی رحمت امام مانع ادامۀ این جدایی است. به مجرد اینکه فرد ارادۀ پیوست با امام را داشته باشد با لطف ایشان، این پیوند و پیوست بهسرعت محقق میشود و دورۀ فراق و هجران به وصل تبدیل میشود.
غم مخور ایام هجران رو به پایان میرود
این خماری از سرِ ما مِی گُساران میرود
پرده را از روی ماه خویش بالا میزند
غمزه را سر میدهد غم از دل و جان میرود
حیات طیّب
زائر در سایۀ پرورش امام، با عناوینی چون سیّد، مالک، معلم، پدر مهربان، برادر شفیق و دوست صمیمی مأنوس میشود و با تمام وجود مییابد که حیات او با دعای امام زمان عجلاللهتعالیفرجه در عالم آغاز شده است؛ بنابراین وقتی ما لحظه به لحظه ولایت امام را در خود بیابیم، این نگرش و بینش ما را به سوی حیات طیّب سوق میدهد.
ارتباط بین معرفت و دوری از مرگ جاهلی
امام بهعنوان پرورشدهنده و تربیتکننده، مخلوقات را از مرگ جاهلیت به سوی زندگی معقولانه میرساند.
حضرت امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «مَنْ بَاتَ لَيْلَةً لاَ يَعْرِفُ فِيهَا إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»[۱](اگر کسی شب تا صبح بیتوته کند و امام زمانش را نشناسد مرگ او مانند مرگ در زمان جاهلیت است)
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهج البلاغه در وصف زندگی زمان جاهلیت میفرماید: «در زمان جاهلیت زندگی افراد از بُعد انسانی دور شده بود، آلودگی و نجاست در غذا و نوشیدنی آنان چشمگیر بود و هم چنین در روابط اجتماعی بدترین نوع روابط را داشتند و اثری از زندگی انسانی در آن زمان وجود نداشت»[۲]
زندگی پست و ناگوار
در حقیقت امام صادق علیهالسلام میفرماید: زندگی، بدون شناخت و معرفت امام زمان، ناگوار و پست است که رنگ و لعاب حیات بشری را ندارد؛ بلکه انسان در بُعد حیوانی خود غوطهور و غرق شده است. معرفت امام بر نوع زندگی و بینش انسان اثرگذار است؛ بنابراین او را در جاده شریعت که مملو از نور و برکت است قرار میدهد.
حیاتِ بدون معرفت و محبّت به امام مانند زندگی زمان جاهلیت سرد، بیروح و ظلمانی است و این ظلمت و تاریکی در تمام گفتار و رفتار فرد نمایان است.
زندگی با امام سراسر نور و محبت است که فرد را به حرکت در جاده اخلاص و توحید میرساند.
حضرت آیةالله بهجت (ره) میفرماید: میزان عشق و محبت حضرت ولیعصر ارواحنافداه به ما، بیش از محبت ما به حضرت است و این محبت یک محبت قدیمی است که موجب افزایش معرفت میشود. معرفت همراه محبت و تبعیت، وصال معشوق را به همراه دارد.
نمادی از عشق حقیقی
عشق و محبت زلیخا به حضرت یوسف، نماد عشق و محبت حقیقی بود؛ زیرا در گذر زمان علاوه بر اینکه کاهش نیافت؛ بلکه تا زمان پیری، نابینایی و فقر او ادامه داشت و هنگامیکه مجددا به او جوانی و زیبایی داده شد، به جای یوسف عاشق مخلص خدای یوسف شد.
به میزانی که محبت، ارادت و عشق به امام زمان، خالص و افزون شود، ضعف فرد به قوت تبدیل میشود و جمال و کمال خاصی نصیب او میشود.
ارادت و عشق خالص به امام زمان مصداق «مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ»[۳] است که تحول و انقلاب عظیمی در حیات فرد ایجاد میکند.
«اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اَللَّهِ»
نمایش محبّت
در عبارت «اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اَللَّهِ» محبّت فرد به نمایش گذاشته میشود. این عبارت اثبات میکند که امام طالب هدایت و دعوت کل مخلوقات به توحید محض است. اولین نقش وجودی امام دعوت بسوی حق است که وصال به حق حاصل شود.
محبّت به امام و وصال به حضرت حق
محبّت امام زمان به افراد، محبّتی قدیمی است که از عالم اَلَست آغاز شده است و تا ابد ادامه دارد و به میزانی که افراد در لبیکگویی به دعوت امام سرعت داشته باشند و محبت به حضرت را اعلام کنند، تبعیت در آنان افزایش مییابد و پیامد این معرفت و محبت به امام، وصال به حضرت حق است.
زائر با لبیک گویی به داعیالله به وادی محبّت امام گام میگذارد و برکات الهی در زندگی او سرازیر میشود. این محبّت او را از تعلق به مادیات و نفسانیات جدا میکند و محبوب حضرت حق و بالتبع امام زمان میکند.
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا
اولین وظیفۀ انسان در بندگی، معرفت امام زمان خویش است، چرا که قدر و منزلت آدمی، به میزان معرفت و تبعیت از امام سنجیده میشود.
عبودیّت امام
دعوت در لغت به معنی ایجاد تمایل از طریق سخن گفتن است که بهصورت طلب بیان میشود. این فراخوانی توسط امام در جهت رشد مخلوقات صورت میگیرد.
در عبارت «اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اَللَّهِ» بندگی امام مطرح میشود. همچنان که در زیارت جامعه کبیره قبل از زیارت صد مرتبه تکبیر برای اثبات مقام بندگی حضرات معصومین علیهمالسلام، گفته میشود.
داعیالله تشنگان عبودیّت را به قرب حضرت حق دعوت میکند. بدیهی است با قرار گرفتن در شعاع نور امام، پیوست به امام صورت میگیرد که نماد قرار گرفتن در جایگاه قرب خداوند سبحان است.
دعوت کنندۀ خلق، خدا
سوالی که ذهن بشر را به خود مشغول میکند آن است که آیا امام بعنوان داعی الله همه مردم را بسوی حق دعوت میکند یا فقط افرادی خاصی را ؟
«الله» اسم جلاله، جامع تمامی اسماء و صفات خداوند سبحان است؛ بنابراین امام دعوتکننده خلق به همه خدایی خداوند است؛ زیرا در این دعوت فقط بعضی از صفات حق مانند رب، رزاق، غفار مطرح نشده است. بلکه تمامی این صفات تحت اسم جامع «الله» قرار گرفته است.
امام که سرچشمۀ توزیع فیوضات الهی است با دعوت بهسوی تمام خدایی خدا، حاکی از باب الله خداوند است که زائر را به مقام بندگی برساند.
در ابتدای زیارت، حرکت بینهایت و کامل امام معرفی میشود. امام همگان را بهسوی کمال مطلق دعوت میکند. زائر با سلام بر داعیالله تبعیت و تسلیم خود را اعلام میکند.
وجود مقدس داعی الله، ندای توحید را به گوش همگان میرساند و همان گونه که خدای سبحان با رحمت عام و گسترده خویش موجودات را خلق فرموده است، امام نیز که تجلی رحمت واسعه خداوند است به تمامی خلائق فیضرسانی دارد.
حرکت و سیر به سوی خداوند از طریق امام
حرکت و سیر انسان بهسوی خداوند از طریق امام صورت میگیرد؛ بنابراین امام چراغ هدایت و کشتی نجات امت است. به میزان همراهی با کشتی ولایت، شنیدن ندای عاشقانه توحیدی در وجود آدمی میّسر میشود.
به اندازهای که زائر به دعوت داعیالله لبیک گوید دعوت خداوند را اجابت کرده است؛ چرا که بین اطاعت و تبعیت از امام و هدایت خداوند ارتباط مستقیم وجود دارد؛ یعنی لبیک به امام لبیک گویی بخداست.
دعوت امام محدود به زمان و مکان نیست
«داعی» اسم فاعل از ریشه «دعو» است که در آن اراده حال و آينده همچنین ثبوت میشود. دعوت امام زمان، محدود به مكان یا زمان خاص نیست، بلكه دعوت ایشان فراتر از این امور است.
خداوند سبحان دائماً با رحمت عام خویش خلق را به توحید فرا میخواند، امام نیز که تجلی صفات خداوند در عالم است پیوسته و علیالدوام مخلوقات را بهسوی حق هدایت میکند، هدایت از نوع رسیدن به مطلوب. ولیّ حق علاوه بر دعوت به حق، دست سالک را میگیرد و او را به مقصد میرساند.
مصداق داعیالله در آیه شریفه زیر ظهور دارد: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» [۴](به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم.)
انسان جلوۀ کرامت خداوند در زمین است و پیوستگی دعوت امام حکایت از این کرامت و عزت او دارد. عزت و كرامت انسان در لبيكگويی به دعوت امام محقق میشود.
در واقع خداوند همه بندگان را مستمرًا فرا میخواند و هیچ فردی نباید احساس کند که از حریم دعوت الهی خارج شده و از چشم خداوند افتاده است. این عزت دائمی است؛ زیرا ارتباط با امام دارد که حکایت از عزت و محبوبیت او میکند.
سعادت انسان در بهرهبرداری از هدايت قرآن ناطق شکل میگیرد. با لبیکگویی به امام، اصل سرمایه زائر در جهت ایمان به خدا و عمل صالح حفظ میشود و در زمرۀ سعیدان عالم قرار میگیرد. در عالم اَلَست یک جواب بلی تکلیف ما را مشخص کرد و مقام ولایت عهدهدار این عهدنامۀ الهی بوده است و دعوت در این دنیا تکرار آن دعوت است.
تسلیم محض در برابر اوامر امام
امام با بارش رحمت خویش، جريان لطف خداوند را بصورت دعوت به نمایش گذاشته است و افراد را به اطاعت خداوند فرا میخواند و از معصیت دور میکند و در این دعوت تنها وظیفۀ ما در این ضیافت الهی، تسلیم در برابر اراده و خواست امام است. تسلیم محض بودن در برابر اوامر امام، نمایانگر پاسخگویی به صاحب ضیافت است. کسی که تأمین نیازهای انسان را اعم از مادی و معنوی عهدهدار است؛ یعنی مهمان خداوند فردی است که داعی الله او را دعوت کرده و ضیوفالرحمن است.
مهمان امام
فردی که مهمان امام شد در ضیافتی که همۀ خوبان عالم اعم از انبیاء، شهداء، صالحین و صديقين جمع شدهاند، شرکت کرده است. در این ضیافت منشور توحيد از سوی میزبان صادر میشود که همۀ مهمانان را به جايگاه و فطرت اصلی خود یعنی توحید دعوت میکند. خداوند این جمع را بسوی دارالسلام دعوت میکند که باطن آن جنةاللقاء است و بهشت بهانه وصال است.
در این ضیافت زائر به عزّت و محبوبیت خود نزد امام آگاهی مییابد، با سائیدن پيشانی بر خاک، تواضع، ذلّت و شکر خود را در برابر میزبانی امام نشان میدهد.
در ضیافت امام، وظیفه زائر فقط اجابت و لبیکگویی است و بر اساس این اجابت، صاحبخانه کلیۀ امور زندگی او را تامین میکند و چون دعوت امام آن به آن است لبیک و اجابت نیز باید آن به آن باشد؛ بنابراین هر روز مهمانی جدید و سفره جدید پهن میشود و از لزومات این مهمانی فقط اجابت و حضور در مهمانی است.
همچنین زائر با ندای «اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اَللَّهِ» در برابر هیبت و عظمت امام تعظیم میکند و چنان نورانیّتی بر وجود او حاکم میشود که با تزکیۀ نفس و خلوص نیّت، خواهان اتّصاف به صفات حضرت میشود؛ یعنی زائر رنگ خدایی را از امام طالب است.
دعوت به جاده بندگی
در این دعوت، امام انسانها را به حرکت در جاده بندگی فرا میخواند. در این مسیر امام، نه تنها با حضور خویش راه تاریک و ظلمانی را نورانی میکند؛ بلکه فراز و نشیبهای مسیر را نشان میدهد تا زائر از آنها با سلامت قلب و روح عبور کند.
پس حرکت در جاده بندگی با همراهی امام میسّر میشود و به میزان عبودیّت عبد، گنجینههای عالم غیب و شهود بر او گشوده میشود. در هر لبیک به داعیالله، گشایش جدیدی برای بنده حاصل میشود. او که به حریم مهمانی خدا وارد شده است با بندگی محض در این ضیافت ممثل خداوند میشود.
«عَبْدِي اَطِعنِي حَتِّي اَجْعَلْكَ مِثْلِي» [۵]
(ای بنده من، مرا اطاعت کن تا تو را مثل خودم قرار دهم.)
در ضیافت همه روزه، امام، لباس تقوی، آبرو، رزق معرفتی، مائده انس با قرآن، سیر در صراط مستقیم را در اختیار بنده قرار میدهد بدون اینکه سوابق ناشایست بنده لحاظ شود. زائر با گام نهادن در صراط مستقیم ولایت، مییابد که در مسیر هدایت قرار گرفته است و صراط او را میبلعد و ادامه مسیر بندگی او را راهبری میکند.
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت چون باید رفت
در واقع با هر دعوتِ داعیالله زائر مهمان سفرۀ معرفتی امام میشود و حرکت روبه کمال را با سرعت و سهولت انجام میدهد. این حرکت با حمد و ثنای الهی همچنین با اتصاف به صفات الهی آشکار میشود.
هر یک از میهمانان به اعتبار جایگاه خاص در عرصۀ بندگی، جداگانه دعوت شدهاند. داعی الله با دعوت به کمالات بینهایت اعم از علم، حکمت، قدرت و معرفت، زائر را برای وصول به مقامات عالی و پیراسته شدن از کدورات و نقائص جدا میکند.
چنین فردی در جایگاه کنونی متوقف نمیشود؛ بلکه در جستجوی معارف بالاتر با اطاعت از امام خود در حرکت است.
دعوت مستمر و بدون محدودیّت
دعوت داعیالله دائم و بدون محدودیت زمانی و لحظه به لحظه صورت میگیرد؛ این امر نهایت لطف و رحمت حضرت را نمایان میکند.
در پرتو پذیرش این دعوت، پرورش امام بر روح و جان انسان حاکم میشود. در نتیجه زائر از کسالت و سستی رها میشود؛ زیرا خستگی و کسالت در زمان غفلت عارض میشود؛ اما زمانیکه خداوند بهواسطۀ امام در عالم ندای دعوت را به گوش عالمیان میرساند و انسان متّصف به نام مُجیب خداوند میشود. او از آغاز تا پایان هر عمل صالح، دعا و توجه حضرت را باور دارد، چرا که بدون نگاه حضرت عمل صالح محقق نمیشود.
امام زمان ارواحنافداه با ایجاد قابلیت پاسخگویی در زائر، اطاعت او را به نمایش میگذارد. این محبت از بدو تولد با قرار گرفتن تربت اباعبدالله در کام انسان با جان او آمیخته میشود.
دعوت داعی الله حرکت در صراط مستقیم
در دعوت داعیالله سِیر بندگی و حرکت در صراط مستقیم نهفته است. زائر علاوه بر لبیکِ زبانی باید سیر عملی نيز داشته باشد.
در حقیقت لازمۀ پاسخگويی به امام، حضور دائم زائران در محضر امام است که با حرکت در جادۀ شرع و بندگی صورت میگیرد.
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد آنجا که خاطرخواه اوست
در این دعوت، زائر در لباس بندگی با اطاعت اوامر و ترک نواهی میدرخشد.
طی این مرحله بیهمرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
يعسوب الدين
داعی الله به عبارتی يعسوبالدين است یعنی ملکۀ زنبور عسل. ملکه صبحگاه زنبورها را به سراغ گلها میفرستد تا با مکیدن شیرۀ آن، عسل ایجاد کنند. اگر زنبوری بر آلودگی قرار بگیرد ملکه اجازه ورود او را به کندو نمیدهد.
هر صبح يعسوبالدین بندگان را به طاعت و بندگی خدا دعوت میکند. به زائری که دعوت او را اجابت کرده است و در مسیر بندگی انجام وظیفه داشته است اجازۀ ورود به قلعۀ ولایت را میدهد. داعی الله در ابتدا و انتهای حرکت بندگان حضور دائم دارد تا آنان که نجاست معصیت، روح و روان آنان را مکدّر کرده است متنبّه کند و با دعوت مکرّر به جاده عبودیت برگرداند. اساس کار امام دعوت به طاعت و بندگی خداوند است. در این دعوتِ لحظه به لحظه، امام هر فرد را جداگانه و مکرر دعوت میکند تا ندای لبیک از او شنیده شود.
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[۱] غیبة نعمانی (ترجمه فهری)، ج ۱، ص ۱۳۸
[۲] نهج البلاغه، خطبه ۲۶
[۳] دعای تحویل سال
[۴] سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۰
[۵] جواهرالسنیه، صفحه ۳۶۱