قرار گرفتن در جایگاه بندگی با تعلیم امام
حضرات معصومین همواره خود را تحت ربوبیّت خداوند مییابند؛ در نتیجه تجّلی تربیت الهی را با تربیت عالم به ظهور میرسانند. با تعلیم و تربیّت امام، بنده در جادۀ بندگی قرار میگیرد و گامنهادن در ذلّ عبودیت و واقفشدن به عزّ ربوبیت پیامد این تربیت الهی است.
تحت پرورش امام، فنای زائر در مسیر بندگی چشمگیر میشود و بنده به غایت خود که وصول به قلعۀ توحید است نائل میشود. در این مسیر آنچه سِیر و سبقت بنده را هموار میکند، نگرش صحیح اوست که تحت تربیت امام به ذلّ و فقر عبودیّت و عزّ و غنای ربوبیت واقف میشود و امام حرکت از فقر محض بهسوی غنای محض را راهبر است.
«سلام علی آل یس»
معانی سلام:
1. سلام نامی از اسماء خداوند
سلام نامی از اسماء خداوند است؛ یعنی زائر در «زیارت آل یاسین» تحت نام سلام خداوند قرار میگیرد و از آن جهت که این اسم بر «آل یس» استیلا دارد، انواع سلامت را از خداوند دریافت میکند و انعکاس آن بر زائر جاری میشود و در نتیجه زائر از سلامت جسمی و روحی برخوردار میگردد.
جدایی از رذائل تحت نام سلام
خداوند متعال از هر عیب و نقصی مبرّاست؛ «آل یس» نیز که جانشینان خدا در زمین هستند از هر گونه عیب و نقصی مبرّا هستند. زائر نیز تحت نام سلام امام از عیوب و رذائل اخلاقی و اعتقادی جدا میشود.
گفتنی است لفظ سلام بیستوسه مرتبه در «زیارت آل یس» ذکر شده است که معادل کلمۀ «کساء» در حدیث کساء است؛ یعنی اگر زائرِ حدیث کساء، نیاز اصلی خود را شناخت و معرفتِ آلیس بداند؛ این نیاز را از وجوه مختلف بیان میکند و تحت «کساء آل یس» به سلامتی جسمی و روحی دست مییابد.
2. قلب قرآن
سوره یس قلب قرآن است و «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ»[1] که قلب سوره یس است، سلامِ نکره و ناشناختهای است که به اهل بیت ابلاغ میشود. از آن جهت که قلب خونرسانی به اعضا و جوارح بدن را عهدهدار است، در ابتدای امر، سلام خداوند را حضرات معصومین دریافت میدارند و در نتیجه حیات و سلامتی از ناحیه آنان به رگ شیعیان و محبّان اهل بیت جاری میشود.
3. تسلیم امانت
در «سلامٌ عَلَی آلِ یس» سلام به معنای «اَنَا مُسَلِّمٌ عَلَيْكَ»[2] است؛ یعنی زائر تمام موجودی خود را به امام تسلیم میکند. زمان حیات و بندگی و هر آنچه که در اختیار و تصرف اوست، از بدو وجود تا قیامت را به امام میسپارد. گویا در این سلام ارادۀ زائر در ارادۀ امام ذوب میشود؛ زیرا زائر میداند که اگر سرمایۀ بندگی تحت تصرف او باشد، فاسد میشود و استفادۀ نادرست از آن صورت میگیرد؛ بنابراین از وجودش تنها این ندا به گوش میرسد:
«لاَ إِخْتِيَارَ لِي فِي قِبَالِكَ»
(در مقابل شما برای من اختیاری نیست)
تقدیم امانت به امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
زائر با کمال آرامش و طمأنینه تمام موجودی خود را که امانت الهی است، به صاحب امانت؛ تقدیم میکند و امام در مقام «سَاسَةُ اَلْعِبَادِ» سیاستگذاری بندگان را عهدهدار است و بهترين تدبيرها را برای رشد، تربيت و حفاظت اين امانتها بهكار میگیرد. هنگامیکه واگذاری امانت به امام با طِيب نفس صورت گيرد؛ علاوه بر ظهور ادب زائر، امینبودن امام نیز بر همه عالمیان اعلام میشود و دراینصورت رشد و کمال خاصی نصیب زائر میشود که دنیا و آخرت او را تحت پوشش قرار میدهد و زائر تحت قوه عقل، تمام ابعاد زندگیاش را بدست مولا میسپارد.
امانت شناسی
اما سؤالی که ذهن زائر را به خود مشغول میکند آن است که چه عاملی باعث میشود زائر در اولین مراحل حضور در مقابل امام تمام دارائی و هستیاش را در مسیر امام فدا کند؟
در جواب بیان میشود که در اثر تابش انوار ولایت، مالک نبودن بر تمام وجود زائر نمایان میشود و امانتشناسی و درک امکانات برای او میسّر میشود.
بازگشت امانت به مالک اصلی
گفتنی است امانت هنگامی که در دستان مالک اصلی قرار گیرد در جایگاه واقعیاش قرار گرفته است که به رشد و غایت نهایی خود میرسد. بنابراین زائر با تسلیم در مقابل امام خوشسلیقه میشود؛ چرا که امام زیباترین و کاملترین و خوشسلیقهترین موجود عوالم است؛ پس زائر خوشسلیقهگی را میآموزد و بیاختیاری خود را با تفویض امور به امام اعلام میدارد.
4. یادآوری عهد و میثاق
سلام به امام، یادآور عهد و ميثاقی است كه حضرت احدیّت در عالمِ ذر با بندگان خود داشته است؛ البته در آن زمان بعضی از بندگان با لبیکگویی خود را تسليم پیامبر و آلپیامبر کردهاند؛ در نتیجه سلام و تحیّت خداوند را بر پیامبر و آلش شنیدهاند.
اکنون در فراز «سَلامٌ عَلی آلِ یس» زائر انعکاس آن سلام را یادآوری میکند و آن لبیک را بر زبان جاری میسازد. گویا با این سلام، زائر بر عهد قدیمی خود پایدار میماند و با لبیکگویی و سلام به امام زمان، تسليم خود را در برابر اراده و تصميم خداوند ابراز میکند.
رهایی از زندان نفس
زائر با اظهار سلام به امام زمان، نشاط ناشی از تسلیم در مقابل خداوند را از سويدای وجودش به تمام اعضاء و جوارحش جاری میکند تا با سلام به آل یاسین تمامی وجود او در مسیر بندگی تثبیت شود؛ چرا که اتصال و پیوست به حبل متین و صراط مستقیم نه تنها او را از تاریکخانۀ زندانِنفس رها میکند؛ بلکه حرکت و عبودیّت او را ملکوتی و الهی میسازد.
تسلیم محض
در این سلام تسلیم محض زائر در برابر پیامبر و آل پیامبر بیان میشود؛ چراکه خداوند سبحان پس از خلقت نوری حضرات معصومین علیهمالسلام، امور عالم را به ایشان تفویض فرمود تا تدبیر خداوند را در عالم ترسیم کنند و از آنجا كه حضرات معصومین بر همه عوالم ولایت مطلقه دارند، اطاعت از ایشان، اطاعت از خداوند است و سرپیچی از اوامر آنان، معصیّت خداست.
مقاومت در دوره غیبت
زائر در سلام به امام در دورۀ غیبت استوار و مقاوم میشود و با استقامت بر عهد قدیمی آن را با سلام بر امام یادآوری میکند تا لغزشی بر او عارض نشود؛ در واقع این سلام را زائر در عالم اَلَست شنید و بیعت داشت، اکنون با بیان سلام یادآوری آن سلام را دارد تا پیمان او شکسته نشود.
مگر بویی از عشق مستت کند
طلبکار عهد اَلَستت کند
در آخرین آیۀ سوره آل عمران حضرت حق بیان میکند که «رابِطُوا» محکمکردن عهد و میثاق قبلی است؛ یعنی زائر با سلام بر امام زمان به سراغ دوستان قدیمی خود میرود که نماد صله رحم با اقوام خود است؛ یعنی رحمی که مدت و زمان ندارد؛ بلکه رحمی که دوره اتصال به آن چندین هزار سال قبل بوده است.
ناف ما بر مِهر او ببریدهاند
عشق او در جان ما کاریدهاند
در این آشنایی و پیوندِ محکم است که به زائر اذن زیارت صبحگاهی و شبانگاهی داده میشود و زائر خود را از آنان میداند.
در روایتی پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «اَنَا وَ عَلیٌّ اَبوا هذِه الاُمَّة». در واقع هر روز زائر با سلام به امام اتصال خود را به متمکّنترین موجودات عالم بیان میدارد تا در حضور امام، از پیمانشکنی و بیوفایی رها شود.
5. ازدیاد درود و سلام
«سلام» از «سِلم» به معنای دعاست؛ بدین ترتیب زائر با تمام وجود دعاگوی حضرت میشود. باید دانست بازتاب سلام از طرف امام بر طهارت زائر میافزاید و او را از ظلمتِ جهل و آلودگیِ منیّت جدا میکند. به تعبیر دیگر اگر فردی آلودگی و منيّتی در خود مشاهده میکند، با مراجعه به آلیاسین در پی علاج آن است. امام نیز به مانند ابر پُرباران تطهیر عیوب او را عهدهدار میشود.
در هر سلامی بر امام، رویش طهارت، کمالات و فضائل اخلاقی برای زائر صورت میگیرد که او را از توقف و راکدبودن میرهاند و به حرکت و سبقت در کمالات وا میدارد.
اعتراف به عجز و ناتوانی
زائر با سلام به امام به عجز و نقص خود اعتراف میکند؛ چرا که مییابد برای کاملشدن و حرکت در جاده بندگی، در هر لحظه محتاج فیض امام است و امام نیز با انعکاس فیوضات الهی راهبر و روشنیبخش اوست.
بر طبق روایتی دوستی و رفاقت بیستساله انسان را در زمرۀ اولوالارحام قرار میدهد.
اکنون در «سلام علی آل یس» زائر به دوست قديمي خود سلام میدهد که با این سلام نقائص و عیوب زائر بهواسطۀ دوست قدیمی خود برطرف میشود.
اثر استمرار زیارت آل یس
اگر بندهای استمرار و مداومت به زیارت آلیس داشته باشد از نقض و توقف رها میشود. اگر خواندن زیارت آلیس ما را از عیوب و آلودگی جدا نکرده است، مشکل اساسی در وجود ماست؛ بنابراین با بیعت مجدد، رویش و پیراستگی را برای ما مهیا میکند.
جواب سلام امام
در زیارت «آل یس» زائر در ظاهر بیستوسه سلام به امام عرض میکند؛ اما در باطن چهل سلام را در پی دارد. زائر منتظر یک جواب از امام است که سلامتی حقیقی را در وجود خود حاکم کند.
امام قبل از «زیارت آل یس» با عبارت «لا لِاَمرِهِ تَعقِلُون» فرمودند: «که چرا تعقل ندارید؟»؛ اما جواب سلام امام تأیید عقل زائر را به همراه دارد که به دنبال کامل مطلق، سرگردان بوده است. زائر با سلام به امام، جواب امام را مییابد؛ به همین جهت عقل او پرورش مییابد؛ در نتیجه در تمام لحظات به دنبال امامش میگردد و در جایگاه منتظران از امام خود غافل نیست.
«برداشتی آزاد از بیانات استاد بروجردی»
[1] . سوره مبارکه یس، آیه 58
[2] . زیارت جامعه کبیره، مفاتیح الجنان