زیارت جامعه کبیره: شرح فراز «وَ أَیدَكُمْ بِرُوحِهِ، وَ رَضِیكُمْ خُلَفَاءَ فِی أَرْضِهِ»

«وَ أَیدَكُمْ بِرُوحِهِ»

 

«(خدای سبحان) شما معصومین را به وسیله روح خودش مؤید و توانا كرده است»

این جا دو كلمه است:

1ـ تأیید

2ـ روح

«أَید» از ماده ید، به معنای دست است، دست نماد قدرت و قوّت است. ما حضرات معصومین علیه‌السلام را نماد قدرت خدای سبحان در عالم می‌دانیم، قدرت انجام همه امور را در نظام عالم دارند و كمترین ضعف و عجزی به این بزرگواران نسبت داده نمی‌شود.

بعضی از شارحین زیارت می‌گویند:«أَیدَكُمْ بِرُوحِهِ»، خدا قوّت خاصی را به شما حضرات معصومین علیه‌السلام داده و انواع توانمندی‌ها را در اختیارتان قرار داده است، « بِرُوحِهِ» توانمندی كه نصیبتان شده مختص خود شماست، این سبب در هیچ مسبب دیگری جاری نیست، خدای سبحان با روحی كه آن روح فقط در شما جریان دارد این توانمند‌ی‌ها را در اختیارتان نهاده است، از روح القدس شما، حتی مرسلین بی‌بهره‌اند.

 

توانمندی خاص ائمه

 

در دنیا توانمندان كم نیستند، مثلاً‌ مرتاضانی كه توانایی‌های خاص و فوق طاقت بشر دارند. نَفْس توانمندی مهم نیست زیرا میزان توانمندی شیطان كم نیست بلكه منظور ما توانمندی‌های مؤثر و مثبتی است كه مطلوب شریعت است نه توانمندی‌های نامشروع ، مثلاً‌ اگر كسی از طریق سحر و جادو و در پی تجلیب و تحبیب قلوب باشد امر درستی نیست.

بلكه بحث«أَیدَكُمْ بِرُوحِهِ» است، توانمندی با عنایت خاصی كه اختصاص به حضرات معصومین علیه‌السلام دارد، چنین توانمندی را حتی ابراهیم خلیلُ الرحمن با همه قداستش نداشت و موسی كلیم با تمام مقامات متعالی‌اش از آن بی‌بهره بود، این توانمندی‌ خاص حضرات معصومین علیه‌السلام ‌ است چون این روح خاص آن‌هاست.

 

روحی كه به وسیله آن بر پیامبر وحی شد

 

ابوبصیر از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر آیه«وَ كَذلِكَ أَوْحَینا إِلَیكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا»[1]؛«همان گونه(كه بر پیامبران پیشین وحى فرستادیم) بر تو نیز روحى را بفرمان خود وحى كردیم.»سؤال کرد که مولای من! چه روحی است كه به وسیله آن بر پیامبر وحی شده ؟

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:«خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِیلَ وَ مِیكَائِیلَ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص یخْبِرُهُ وَ یسَدِّدُهُ وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِه‏ »[2]«این روح مخلوقی است بزرگتر از جبرییل و میكاییل و این روح همیشه با پیامبر است و بعد از پیامبر با بقیه حضرات معصومین علیه‌السلام است.»

 

با درایتی در روایت می‌گوئیم:

قدرت جبرائیل در نظام عالم به چه اندازه است جبرئیلی كه ملك موكل عِلم است، و هر ملكی كه در عالم مأمور علم رسانی به مردم است زیر مجموعه جبرییل است، چه میزان علم با وساطت جبرییل در میان افراد بشر توزیع می‌شود؟ این روح از جبرییل بزرگتر است.

هم‌چنین میكائیل ملك موكل رزق است هر رزقی كه در میان افراد بشر توزیع می‌شود  به اذن حق به واسطه میكائیل و اعوان و انصار او است، امّا در مورد حضرات معصومین علیه‌السلام می‌گوئیم: میزان توانمندی شما با جبرئیل و میكائیل قابل قیاس نیست، خدای سبحان شما را به سبب روح  كه خاص شما‌ست تقویت نموده و توانا كرده.

 

آیا توانمندی‌های حضرات معصومین علیه‌السلام‌ به ما نیز داده شده است؟

در پاسخ می‌گوئیم: حكایت ما و حكایت حضرات معصومین علیه‌السلام‌ مانند پدر پولداری است كه پول فراوانی در اختیار فرزندش قرار می‌دهد امّا فرزند شیوه استفاده صحیح از دارایی‌هایش را ندارد و آن را تباه می‌كند و به اصطلاح عامیانه بد خرج می‌كند به همین جهت آن پدر كمك هزینه فرزندش را قطع می‌كند.

حضرات معصومین علیه‌السلام هم توانمندی‌هایشان را در اختیار ما قرار می‌دهند امّا ما همان فرزندی هستیم كه دارایی پدر‌مان را به جا و درست استفاده نمی‌كنیم.

هر یك از ما تا بحث توانمندی حضرات معصومین علیه‌السلام‌ به میان می‌آید فوراً‌ حاجت جزئی‌مان را به میدان می‌كشیم و طلب رفع حاجت می‌كنیم در حالی كه غافل از این نكته‌ایم كه توانمندی‌های حضرات معصومین علیه‌السلام برای هدایت و به كمال رسیدن و تكمیل نفوس ناقصه‌ی بشر است نه برای افزایش عشق و حبّ به دنیا در وجود ما. آنان توانمندی‌هایشان را برای خروج مردم از جهالت صرف می‌كنند نه ثبوت آنان در جهالت.

معصومین علیه‌السلام‌ روح القدسی دارند كه به واسطه توانایی‌های آن روح القدس، ذره‌ای درماندگی در آن‌‌ها راه ندارد.

 

این میزان توانمندی در عالم مربوط به چه كسانی است ؟ آیا شامل حال پیامبران هم می‌شود؟

در پاسخ می‌گوئیم: نه، چنین نیست فقط چهارده معصوم علیه‌السلام از این روح القدوس بهره‌مندند، زیرا در میان زندگی پیامبران لحظاتی دیده می‌شود كه دچار عجز و ناتوانی شده‌اند امّا حضرات معصومین علیه‌السلام حتی لحظه‌ای در طول عمر مباركشان دچار ناتوانی و عجز از انجام امری نشده‌اند، و مثلاً‌ در میان پیامبران حضرت نوح علیه‌السلام از هدایت قوم خود درمانده شد، حضرت یونس علیه‌السلام نیز قومش را نفرین نمود. این برخورد نشان از درماندگی آن‌ها در امر تربیت است، امّا در زندگی هیچ یك از حضرات معصومین علیه‌السلام چنین صحنه‌ای وجود ندارد چون«أَیدَكُمْ بِرُوحِهِ »چون آنان با روح القدس تأیید می‌شوند.

هر یك از پیامبران در طول زمان پیامبری‌شان چون احساس درماندگی می‌كردند به آل كساء متوسل می‌شدند و با توسل به آنان از گرفتاری‌شان رها می‌شدند.

 

«وَ رَضِیكُمْ خُلَفَاءَ فِی أَرْضِهِ»

 

«(خدای سبحان) شما معصومین را به عنوان خلیفه خود در زمین پسندید»

 

خلیفه به دو معنا است:

1ـ به معنی كسی كه پشت دیگری در حركت است. یعنی به دنبال دیگری می‌آید در این فراز ما به معصومین علیه‌السلام عرض می‌كنیم: شما به دنبال رُسل و پیامبران در زمین آمده‌اید.

2ـ در معنای دوم خلیفه، مُدّبر الامور است، یعنی كسی كه تدبیر امور به دست اوست.

اعتقاد ما این است كه خدای سبحان مدبر الامور است و ابدی، سرمدی و حی و قیوم … است.

در این فراز ما به حضرات معصومین علیه‌السلام عرض نمی‌كنیم (العیاذ بالله) خدای سبحان شما را جایگزین خود قرار داده و خود غایب شده ، بلكه بیان می‌داریم شما خلیفه خدای سبحان‌اید و جلوه تامّه حضرت حق‌اید، او واجب الوجود است و شما ممكن الوجود ، وجود خداوند استقلالی است و وجود شما تبعی.

 

صفات خلیفه الله

 

 در این فراز ما به حضرات معصومین علیه‌السلام به عنوان خلیفه خدای سبحان سلام می‌دهیم و هر خلیفه‌ای باید متّصف به صفات كسی باشد كه به جای او قرار گرفته این صفات عبارتند از:

اولاً : تباینی میان جانشین و نفر اصلی وجود نداشته باشد.

ثانیاً: به مسؤل اصلی نزدیك باشد تا هر زمان كه لازم است با او ارتباط برقرار كند.

ثالثاً : خلیفه نباید مردم را از نظر خودش خبردار كند، بلكه باید آن‌ها را از نظرات مسؤل اصلی مطلع كند زیرا كسی نباید در مقابل نظر مسؤل اصلی نظری داشته باشد.

رابعاً : اختیارات خلیفه باید كاملاً‌ وسیع باشد تا بتواند نظرات مسؤل اصلی را در رابطه با مردم به اجرا درآورد.

 

جایگاه حضرات معصومین علیه‌السلام به عنوان خلیفه الله

 

با این مقدمات به جایگاه حضرات معصومین علیه‌السلام توجه می‌كنیم:‌

خدای سبحان دائماً‌ حاضر و شاهد و قیوم و … است و صفات حضرات معصومین علیه‌السلام ‌ جلوه صفات خدای سبحان است زیرا خدای حَی و حاضر جانشینی لازم ندارد بلكه جلوه‌‌‌ای می‌‌خواهد تا صفات او را به نمایش بگذارد كه حضرات معصومین علیه‌السلام ‌ در این جایگاهند.

خلیفه جایگزین كسی می‌شود كه خود در اجرای امری حضوری نداشته باشد.

خداوند سبحان وجود حضرات معصومین علیه‌السلام را ملجأ و پناهگاه مردم قرار داده تا هر گاه آنان بخواهند رجوعی داشته باشند به معصومین رجوع كنند و در پس رجوع به این بزرگواران ، رجوع به خداوند سبحان داشته باشند، به همین دلیل رجوع به حضرات معصومین علیه‌السلام اصلاً‌ توقف و خطری برای مراجعه كنندگان در پی ندارد.

 

چرا رجوع به معصومین اصلا توقفی برای مراجعه کنندگان ندارد؟

چون اولاً : این بزرگواران در برابر خدای سبحان تسلیم محض‌اند و در مقابل حضرت حق نظری از خود ندارند. عبارت«اشهد انّ محمد عبده و رسوله » به این معناست كه شهادت می‌دهم محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله عبد و رسول خدای سبحان است و عبد در مقابل مولی تسلیم محض است و خودی ندارد.

ثانیاً‌ : آن‌كه صفات خدای سبحان در كامل‌ترین شكل در حضرات معصومین علیه‌السلام جلوه‌گر است، اگر در دعای جوشن كبیر 1000 اسم خدای سبحان خوانده می‌شود حضرات معصومین جلوه همه اسامی و صفات خدای سبحانند، تنها نامی كه جلوه‌گری در عالم ندارد نام « هو » است؛ این اسم، اسم غیب الغیوبی حضرت حق است در غیر این نام حضرات معصومین علیه‌السلام جلوه تامه همه اسامی حضرت حق‌اند مانند : قدیر، رئوف شفی، قاضی، و …

وقتی هر یك از ما به معصوم مراجعه می‌كنیم در حقیقت به جلوه‌گاه صفات الهی مراجعه كرده‌ایم.

از سوی دیگر معصوم هیچ‌گاه مردم را به خود دعوت نمی‌كند بلكه او تنها به عنوان دلیل راه است، و او دست انسان را می‌گیرد تا به حق برساند.

حضرات معصومین علیه‌السلام به دلیل مقام عصمت مطلقه‌شان خطا نمی‌كنند در حالی كه زیاد اتفاق می‌افتد جانشین‌ها دچار خطا می‌شوند امّا معصوم چنین نیست آنان در نظراتشان حتی یك لحظه هم تخطی و تردیدی ندارند.

 

شرط خلیفه شدن از منظر خداوند

 

« رَضِیكُمْ خُلَفَاءَ فِی أَرْضِهِ»« خدای سبحان شما را در زمین خلیفه قرار داد»

در قرآن آمده است: ملائك شرط خلیفه شدن را تسبیح و تقدیس ذكر كرده‌اند وقتی خدا به ملائكه گفت: « إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً»[3]؛«من در روى زمین، جانشینى‏[ نماینده‏اى‏] قرار خواهم داد»

ملائكه گفتند: « نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّس‏»[4] «‌ ما تسبیح و حمد تو را بجا مى‏آوریم، و تو را تقدیس مى‏كنیم.»

در نگاه ملائكه شرط خلیفه شدن آن است كه خلیفه هیچ عیبی را به خدای سبحان نسبت ندهند، و دائم ثناگوی حق باشد، خدای سبحان فرمود‌:‌ این شرط لازم است امّا كافی نیست شروطی جدای از این شروط لازم است.

اگر ما معصومین علیه‌السلام را خلیفة الله می‌دانیم معتقدیم كه آنان در بالاترین قله تسبیح و حمد خدای سبحانند غذای ملائكه تسبیح است اما میزان حمد و تسبیح حضرات معصومین علیه‌السلام با ملك قابل مقایسه نیست، در حقیقت میزان تسبیح و تقدس ملائكه برای خلیفه شدن كافی نبود بلكه باید میزان بیشتری تسبیح و تحمید گفته شود.

 

تجلی نور خداوند در حضرات معصومین

 

هر گاه كسی خلیفه شد باید تمام كمالات كسی كه خلیفه او شده در فرد هویدا گردد. مثلاً خداوند سبحان نور است.

قرآن می‌فرماید:

«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏»[5]

«خداوند نور آسمانها و زمین است»

نور چیزی است كه دائم در حال تابش است وقتی معصومین علیه‌السلام را در جایگاه الهی می‌دانیم ، اعتراف می‌كنیم كه خداوند كمال را به طور بی‌نهایت در وجود شما قرار داده و این كمال مخفی نیست بلكه بروز و تابش و جلوه‌گر‌های خاص خود را دارد.

اگر بگوئیم: این جلوه‌گری‌ها چگونه است؟

عرض می‌كنیم:‌ عرفا می‌گویند: چگونه آهن هرگاه در كنار آتش قرار می‌گیرد و به شدت گداخته می‌شود اثر آتش را می‌یابد هر چند از جنس آتش نیست، به همان اندازه كه آتش می‌سوزاند آهن هم می‌سوزاند ولی آهن، آتش نیست، حضرات معصومین علیه‌السلام به دلیل شدت قربشان به خدای سبحان صفات حضرت حق را دارا هستند ولی این صفات استقلالی نیست تبعی است.

امیر المؤمنین علیه‌السلام بارها اعلام می‌كردند ما را خدا ندانید و بعد از آن  هر چه می‌خواهید از ما تعریف كنید، بكنید«‌ نزّلونا عن الرّبوبیة و قولوا فینا ما شئتم‏ »[6]«از مقام ربوبیت ما را پایین بیاورید پس از آن هر چه خواستید بگوئید»؛ ما بنده هستیم خدا نیستیم.

در زیارت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام هم می‌خوانیم :

«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیوتِكُم»[7]

«اراده خدا در مقدراتش اول بر شما وارد می‌شود بعد از شما به سوی دیگری صادر می‌شود»

خدا شما را در ابتدای عالَم به اراده خویش كرده و سپس آن را در عالم جاری می‌كند و اراده شما ذره‌ای از اراده حق جدا نیست.

چرا گاهی به امام متوسل می‌شویم حاجت نمی‌گیریم، ولی به امامزاده متوسل می‌شویم حاجت می‌گیریم؟

جواب می‌دهیم: چون امام از اراده خدا مطلع است ایشان می‌دانند خداوند اراده فلان حاجت بنده را نكرده به همین دلیل معصوم اصلاً‌ از خدا درخواست نمی‌كند، ولی امامزاده از علم خدا مطلع نیست و درخواست می‌كند و خدای سبحان به درخواست او بها می‌دهد.

امام می‌داند كه خدا نمی‌خواهد و آن‌چه را كه خدا نمی‌خواهد معصومین علیه‌السلام از خدا طلب نمی‌كنند، از مستخلف عنه چیزی را طلب می‌كند كه می‌دانند با آن موافقت می‌شود امّا اگر بداند مباینت دارد اصلاً‌ درخواست نمی‌كند.

 

 دلیل خلیفه الله بودن معصومین علیه‌السلام در زمین

 

1 ـ زمین محل طغیان است در حالی كه در آسمان چیزی طغیان نمی‌كند. در آسمان همه چیز سلم و تسلیم محض‌اند، ملائكه قدرت بر ترك ندارد، آنان فقط قدرت بر تسریع یا تأخیر امور دارند، ملائك همگی به سرعت، امر خدا را انجام می‌دهند و در آن درنگ و تأملی ندارند در طول تاریخ دو ملك داریم كه در امر حق تعلل كرده‌اند یكی دردائیل و دیگری فطرس.

تأخیر انجام فرمانشان سبب شد كه هفت صد سال میان زمین و آسان معلّق بودند. در زمین اختیار فعل و ترك وجود دارد به همین دلیل طغیان در زمین زیاد است، اما حضرات معصومین علیه‌السلام گامی جلوتر و یا عقب‌تر از خدای سبحان برنداشته‌اند در زمینی كه اكثریت مردم طغیان می‌كنند از آنان ذره و لحظه‌ای طغیان دیده نشده است.

اگر سؤال آیا حضرات معصومین علیه‌السلام ‌ فقط خلیفة‌ الله در زمین‌اند و در آسمان خلافتی ندارند؟

پاسخ می‌دهیم : آثار خلافت آنان در زمین بیش از آسمان‌ها جلوه‌گر است، چون در زمین طغیان و جنگ و خونریزی هست امّا در آسمان‌ها جنگ و خونریزی و معصیتی نیست.

علت این كه حضرات معصومین علیه‌السلام ‌ به عنوان «خُلَفَاءَ فِی أَرْضِهِ» مطرح شده‌اند این است كه زمین ظرف وجودی مكلفین است، هر مكلفی در دنیا دوره تكلیفش از زمانی مشخص تا زمان دیگر است.

معصومین علیه‌السلام در این فاصله زمانی برای هر مكلفی خلیفه هستند هر مكلفی كه بخواهد به خدا مراجعه كند ابتدا به معصومین مراجعه می‌كند تا از طریق آن‌ها به خدا رجوع كند.

 

تاریخ جلسه: 91/7/26

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره  مبارکه شوری، آیه 52

[2]بحار الأنوار ،  ج‏25 ،  ص 59

[3] سوره مبارکه بقره، آیه 30

[4]سوره مبارکه بقره، آیه 30

[5]سوره مبارکه نور،آیه 35

[6] منهاج النجاح، ص 33

[7] –  کافی، ج4، ص 577

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *