مقدمه
در انتهای زیارت جامعه بعد از سلامهای متعددی از خدای سبحان درخواست میکنیم ما را در زمره کسانی قرار دهد که تحت شفاعت اهل بیت قرار گیریم؛ زیرا هرکسی قابلیت پیوست به معصوم را ندارد، پیوست به معصوم پیشینه خاصی میطلبد. چنانچه این پیوست محقق شود رحمت دائم نصیب فرد میگردد.
«وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ»
«رحمت خدا بر محمّد و آل پاکش و درود بسیار فرستد، بس است ما را خدا و چه خوب وکیلی است»
«وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»
«صلّی الله» میتواند جمله خبری یا انشایی باشد، خبری بدین معناست که خدای سبحان برمحمّد و آل محمّد رحمت خاص خود را فرستاده است و انشایی بدین معنا که از خدای سبحان درخواست میکنیم خدایا بر این بزرگواران رحمت و درود خود را نازل کن!
«صلاۀ» از ماده صله به معنی عطیه است، «صلّیاللهعلیمحمّد وآلمحمّد» یعنی خدا عطایای بسیاری را در اختیار این خاندان قرار داده است، به عبارتی دیگر «آتَاكُمُ اللَّهُ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِين» خدای سبحان به شما نعماتی عطا کرده که به هیچ کس نداده است و این صلوات بدین معناست که از ان عطایای کثیر به ما انفاق کنید و ما را کنار سفره ولایت بنشانید.
امام رضا علیهالسلام میفرمایند:
«مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى مَا يُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ الصَّلَوَاتِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً وَ قَالَ ع الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ التَّسْبِيحَ وَ التَّهْلِيلَ وَ التَّكْبِيرَ»[1]
«هركس كه نمىتواند كفاره گناهان خود را بپردازد، بسيار صلوات بر محمد و آل محمد فرستد.زيرا گناهان را نابود مىكند.صلوات نزد خداوند با شبيح و تهليل و تكبير برابرى مىكند.»
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«إِنَّ الْبَخِيلَ كُلَّ الْبَخِيلِ الَّذِي إِذَا ذُكِرْتُ عِنْدَهُ لَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.»[2]
«نهایت بخل این است که وقتی نام پیامبر نزد کسی برده شود از درود فرستادن بر پیامبر امتناع کند»
بخل سرمنشأ همه رذایل اخلاقی است. اگر صلوات نباشد جریان این رذایل ادامه خواهد داشت.
در روایت دیگری فردی به امام صادق علیهالسلام عرض کرد:
«إِنِّي دَخَلْتُ الْبَيْتَ فَلَمْ يَحْضُرْنِي شَيْءٌ مِنَ الدُّعَاءِ إِلَّا الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِيِّ وَ آلِهِ فَقَالَ ع وَ لَمْ يَخْرُجْ أَحَدٌ بِأَفْضَلَ مِمَّا خَرَجْتَ»[3]
«من داخل كعبه شدم و دعائى بخاطرم نيامد جز صلوات بر محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود: آگاه باش مانند تو در فضيلت و ثواب كسى از خانه خدا بيرون نيامده است.»
اگر گفته شده هنگام ورود به خانههایتان صلوات بفرستید از آن روست که گویا ما مستأجر پیامبر هستیم و پیامبرمالک همه زندگی ماست.
در روایتی دیگر آمده است:
«فردی خدمت امام صادق علیهالسلام رسید و عرض کرد: «جُعِلتُ فِداک» آقا من فدای شما شوم میخواهم از شما درباره آیهای از آیات قرآن سؤال کنم، آیا ملائک که شبانه روز تسبیح میگویند سستی و ناتوانی ندارند؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: خدا وقتی پیامبر را خلق کرد گفت: ذکر مرا کم نگویید به عبارتی از ذکرمن کم نگذارید ( سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر ) و صلوات بفرستید، ملائک چطور خسته شوند در حالی که صلوات بر پیامبردر شمار دستور کارآنان است، آنکس که کار دائمیاش صلوات بر پیامبر است چگونه خسته شود؟!»[4]
آن مرد پرسیده بود چگونه شبانهروز کار بکنند ولی خسته نشوند؟ حضرت فرمودند: چون خداوند به ملائک فرموده بود: بعضی موارد به جای تسبیح، صلوات بفرستید!
از این راهکار میتوان دریافت که صلوات را برای درمان افراد کم حوصله و کم انرژی میتوان استفاده کرد وآن را در برنامه روزانه آنان جای داد.
در روایتی ابابصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:
«إِذَا ذُكِرَ النَّبِيُّ ص فَأَكْثِرُوا الصَّلَاةَ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ ص صَلَاةً وَاحِدَةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ أَلْفَ صَلَاةٍ فِي أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ لَمْ يَبْقَ شَيْءٌ مِمَّا خَلَقَهُ اللَّهُ إِلَّا صَلَّى عَلَى الْعَبْدِ لِصَلَاةِ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ صَلَاةِ مَلَائِكَتِهِ فَمَنْ لَمْ يَرْغَبْ فِي هَذَا فَهُوَ جَاهِلٌ مَغْرُورٌ قَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ.»[5]
«چون نام پيغمبر (ص) برده شد بسيار بر او صلوات بفرستيد؛ زيرا هر كس يك صلوات بر پيغمبر (ص) فرستد خداوند هزار بار در هزار صف از فرشتهها بر او صلوات فرستد، و چيزى از مخلوقات خدا نماند جز اينكه بر اين بنده صلوات فرستد براى آنكه خداوند و فرشتگان براى او صلوات فرستند، و هر كس در اين فضيلت رغبت نكند پس او نادان و مغرور است، و خدا و رسول و خاندانش از او بيزارند.»
- گویا مجموعهای از تعریف صادقانه بر انسان سبب سرحال و شادمانی او میگردد. خدا در لسان ملک و در طیف وسیعی از آنان درود بر ما را قرار داده است.
مثلاً اگر فرض کنید شما در عالم بیداری به خدمت عارف جلیلالقدری برسید و ایشان بگوید: من فلان ذکر را میگویم شما هم آن را بگو! از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیم و به اصطلاح عامیانه ذوق مرگ می شویم! و با خود میگویید: این عارف چندان مرا لایق دانسته است که ذکری خاص به من تعلیم داده است.
حال در این فراز خدای سبحان میگوید: منِ خدا بر محمد درود میفرستم شما مؤمنین نیز بر او درود بفرستید!
آیا این همراهی نباید سبب شادمانی بیش از اندازه ما شود و از خوشحالی بمیریم؟! خدای سبحان اجازه میدهد کاری که خود انجام میدهد، ما انجام دهیم و این تکریمی عظیم برای بنده است.
امام کاظم علیه السلام فرمودند:
«ابن مغيره گويد كه از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه فرمود: هر كه پس از نماز صبح و مغرب پيش از آنكه برخيزد يا با كسي سخن گويد آيه «إِنَّ اَللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى اَلنَّبِيِّ يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً»[6] احزاب، آيه 56 را تلاوت كند و سپس گويد: « اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّيَّتِهِ»، خداوند صد حاجت او را برآورد؛ هفتاد حاجت در دنيا و سي حاجت در آخرت. عرض كردم: معناي درود خدا و درود فرشتگان و درود مومنان چيست؟ فرمود: درود خداوند رحمت از سوي اوست و درود فرشتگان ستايش آنان است و درود مومنان دعا نمودن براي پيامبر صلي الله عليه و آله است. و از اسرار آل محمد در درود فرستادن بر پيامبر و آل او اين صلوات است: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي اَلْأَوَّلِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي اَلْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي اَلْمَلَإِ اَلْأَعْلَى وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي اَلْمُرْسَلِينَ اَللَّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً اَلْوَسِيلَةَ وَ اَلشَّرَفَ وَ اَلْفَضِيلَةَ وَ اَلدَّرَجَةَ اَلْكَبِيرَةَ اَللَّهُمَّ إِنِّي آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ وَ لَمْ أَرَهُ فَلاَ تَحْرِمْنِي يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ رُؤْيَتَهُ وَ اُرْزُقْنِي صُحْبَتَهُ وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِهِ وَ اِسْقِنِي مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِيّاً سَائِغاً هَنِيئاً لاَ أَظْمَأُ بَعْدَهُ أَبَداً إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ للَّهُمَّ كَمَا آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ ص وَ لَمْ أَرَهُ فَعَرِّفْنِي فِي اَلْجِنَانِ وَجْهَهُ اَللَّهُمَّ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ عَنِّي تَحِيَّةً كَثِيرَةً وَ سَلاَماً». به راستي، هر كه با اين صلوات سه بار در سحرگاه و سه بار در شامگاه بر پيامبر صلي الله عليه و آله صلوات فرستد گناهانش از بين رود و خطاهايش پاك شود و شادي اش پايدار گردد و دعايش برآورده شود و به آرزويش دست يابد و روزياش افزون شود و در برابر دشمنش ياري گردد و اسباب همه خيرها براي او فراهم آيد و از همنشينان پيامبرش در بهشت اعلا باشد.»[7]
اما اگر «صلی الله» را جمله انشاییه بدانیم خواهیم گفت: خدایا از تو میخواهیم بر این خانواده درود بفرستی! تو این خانواده را جلوه خویش قرار دادهای و هر خیر و برکت و رحمتی به واسطه این خاندان به خلق میرسد. اگر به ما آموزش داده شده بر این خاندان درود بفرستیم از آن روست تا اندکی از شکر دریافت این نعمات را ادا کرده باشیم و خردهای از بدهی خود را به این خانواده را کاهش دهیم.
به عبارتی به خدای سبحان عرض میکنیم: خدایا توخود از این خانواده تشکر کن!
معنای دیگر صلوات : گروهی صلاه را از ماده «وصل» دانستهاند و گفتهاند زمانی که زائر بر این خاندان صلوات میفرستد از خدا درخواست می کند خدایا وصلی میان من و این خاندان منعقد کن خیراتی که از ایشان صادر میشود با نزدیک شدن من به اهل بیت از من هم صادر شود.
شارحی میگوید: در حقیقت صلوات نقش استغفار را دارد چون گناهان را از دوش بنده برمیدارد. اگر هر یک از ما در انتهای زیارت جامعه مأمور به صلوات شدهایم از آنروست که نسبت به جهالت خویش به این خاندان استغفار کرده و طلب مغفرت نماییم.
گویا جهالت خود نوعی گناه است که با صلوات بار گناه جهالت از دوش بنده برداشته میشود.
زمانی که بر حضرات معصومین درود میفرستیم در حقیقت ملائکی به کمک ما میآیند که آنان نیز برای ما استغفار میکنند تا برای همیشه از رذیله جهالت نسبت به معصوم جدا شویم، در نهایت ما و ملک هر دو بر پیامبر و آل پیامبر علیهمالسلام درود میفرستیم.
یکی دیگر از شراح میگوید: زمانی که بر پیامبر و آل پیامبر علیهمالسلام درود میفرستیم گویا زیباترین خاطرات ما ورق میخورد. در هر صلواتی عهد الست را به خود یادآور میشویم که وظیفه ماوفاداری به این خانواده است. در هر درودی وفاداری خود را به تعهد عهد الست اظهار میکنیم.
زائر در آخر زیارت جامعه بعد از سلامهای متعدد به دو امر دست مییابد: 1- تسلیم در مقابل امر خدای سبحان که بواسطه این امر در عالم جاری میشود.2 – خدا او را به طور کامل کفایت میکند و خدا بهترین وکیل است. « وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ.»
«وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً»
خدای سبحان در قرآن کریم میفرماید:
« إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما»[8]
«خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید.»
اگر سؤال شود خدای سبحان وجود مقدس حضرات معصومین را از هر آفتی در امان دانسته است چرا مجدد گفته میشود: «وَ سَلِّمُوا تَسْليما»؟
امام صادق عليه السلام در رابطه با این آیه میفرمایند: «درود خداوند به معناى رحمت، درود ملائكه به معناى به پاكى ياد كردن و درود مردم به معناى دعاست»
- با توجه به معنای درود خدا در روایت فوق زائر در محضر حضرت حق اعتراف میکند که کمترین تردید و تشکیکی نسبت به رحمت خدا و مقاماتی که به این خاندان عطا فرموده ندارد!
- با توجه به معنای درود ملائکه خدای سبحان این خاندان را از هر آفتی و از هر نقیصهای سلامت قرار داده و زائر در ارتباط با حضرات معصومین موجبات سلامت خویش را فراهم میکند.
- درورد مردم به معنای دعاست و زائر با هر سلامی در پایان زیارت بر تسلیم خود در مقابل حضرات معصومین تأکید میکند که این تسلیم همان امری است که شایسته بندگی است.
«كَثِيراً»
این عبارت بدان معناست که شناخت دقیق و کامل معصومین ممکن نیست و عقول از معرفت نسبت به آنان ناتوان است امام حسن عسکری علیهالسلام در روایت ذیل به ابوهاشم میفرماید: «عظمت شأن آل محمّد علیهم السلام از آنچه اندیشیدی، بیشتر است». این عبارت نشان میدهد که ظرف دنیا ظرف شناخت وجود مقدس حضرات معصومین نیست و در قیامت از حقیقت آنان پرده برداری میشود.
ابوهاشم جعفری گوید:
وقتی در محضر امام حسن عسکری علیه السلام بودم، از آن حضرت درباره تفسیر این فرموده خداوند تعالی: «ثُمَ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ»[9] پرسش کردم. حضرت فرمود: مقصود از «الَّذينَ اصْطَفَيْنا» آل محمّد علیهم السلام هستند. و «ظالِمٌ لِنَفْسِهِ»کسی است که امام را قبول ندارد و «مُقْتَصِدٌ» کسی است که امام را میشناسد و «سابِقٌ بِالْخَيْراتِ» خود امام است.
ابوهاشم میگوید: از شنیدن سخن امام گریستم و با خود درباره آنچه خداوند به آل محمّد علیهمالسلام اعطا کرده، اندیشیدم.
امام متوجّه من شد و فرمود:«عظمت شأن آل محمّد علیهم السلام از آنچه اندیشیدی، بیشتر است. خدا را شکر کن؛ چون تو را از کسانی که به دوستی آنان چنگ زده اند، قرار داد. تو در روز قیامت، که هر گروهی با پیشوای خود خوانده میشوند، با آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم فراخوانده میشوی. پس مژده باد تو را ابوهاشم که بر خیری!»[10]
«حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ»
کلمه «حسب» که در آیات متعددی مانند «حسبی الله» «حسبک الله» و «حسبنا الله» بکار رفته به معنای کافی بودن است؛ یعنی خداوند سبحان برای حمایت انسان کافی است و مسلمان واقعی با آرامش خاطر بر خدا توکل میکند.
امام صادق علیهالسلام در این رابطه میفرمایند: من تعجب میکنم از کسی که میترسد چرا به گفته خداوند که فرموده «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ» پناه نمیبرد؟ [11]
حضرات معصومین جلوه تام خدای سبحانند و از این رو هرچه انسان قرب بیشتری نسبت به حضرات معصومین پیدا کند به قرب بیشتری نسبت به خدای سبحان دست مییابد و به مقام توکل می رسد، مقام توکل مقام امن الهی است که در آن مقام هیچ نگرانی و دغدغهای وجود ندارد.
تاریخ جلسه :98/9/13
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالأنوار، ج 91، ص 47
[2] بحارالأنوار، ج 91، ص61
[3] ثواب الاعمال، ج 1 ، ص 155
[4] بحارالأنوار، ج 82 ، ص 96: «قَالَ لَهُ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مَا وَصَفَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً كَيْفَ لَا يَفْتُرُونَ وَ هُمْ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ مُحَمَّداً ص أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَقَالَ انْقُصُوا مِنْ ذِكْرِي بِمِقْدَارِ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ فَقَوْلُ الرَّجُلِ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ فِي الصَّلَاةِ مِثْلُ قَوْلِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ.»
[5] کافی، ج2، ص492
[6] سوره مبارکه احزاب، آیه 56
[7] بحارالأنوار، ج83، ص96
[8]سوره مبارکه احزاب، آیه 56
[9] سوره مبارکه فاطر، آیه 32
[10] مسند الامام العسکری(ع)، ص 103 و 104.
[11] من لا یحضر الفقیه جلد 2 ص 392