سبک زندگی اسلامی ـ بخش دهم

قابلیت تغییرپذیری انسان

 

ما باید باور کنیم همه چیز ما قابل تغییر است. نمی توان گفت فرهنگ خانوادگی ما چنین است، از کودکی این طور بزرگ شده‌ایم و از ما انتظار تغییر نداشته باشید! اگر واقعاً قرار بر تغییر نباشد پس به چه دلیل می‌شنویم، یاد می‌گیریم و دعا می‌کنیم؟ باید با این دید زندگی خود را مورد بازنگری قرار دهیم که امکان تغییر رفتار برای ما وجود دارد و باید برای آن به خدای سبحان اعلام نیاز کنیم؛ زیرا هر جا که خودمان خودسرانه تصمیم به تغییر بگیریم با شکست مواجه می‌شویم و هر جا که به خدا پناهنده شویم خواستۀ ما معجزه‌وار محقق می‌شود.

 

پرهیز از مقابله به مثل در سبک زندگی اسلامی

 

ممکن است عده‌ای نسبت به ما عداوت و حسادت داشته باشند و محرومیت‌هایی برای ما ایجاد کنند. اگر قرار باشد خودمان تصمیم بگیریم ممکن است ما نیز با آنها همین رفتار را انجام دهیم؛ اما وقتی قبح رفتار آن‌ها را  مشاهده می‌کنیم و عبارت «ادب از که آموختی از بی‌ادبان» را به یاد می‌آوریم، نمی‌خواهیم مانند آن‌ها باشیم. امام سجاد  علیه‌السلام در دعای مکارم الاخلاق می‌فرماید:

«وَ أَبْدِلْنِي مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ »

«کینه من به دیگران را به مِهر تبدیل کن.»

خدایا! یاری‌ام کن نسبت به کسانی که به من کم‌لطفی داشته‌اند به جای بغض، محبت داشته باشم. اگر گروهی با من دشمنی نابجا داشته‌اند، من با آنها پیوست داشته باشم. در سبک زندگی اسلامی ما این قابلیت را در خود می‌بینیم که به حول و قوۀ حق با افراد مقابله به مثل نامناسب نداشته باشیم.

 

درخواست استواری در کار خیر از خداوند

 

اگر می‌خواهیم کار صحیحی را به اجرا بگذاریم، باید در همۀ جنبه‌های آن از خدا کمک بگیریم؛ هم در زمان اجرا، هم در کمیت و کیفیت اجرا. اگر خودمان در اجرای امری احساساتی عمل کنیم آن کار نتیجه‌بخش نخواهد بود. گاهی می‌خواهیم حرکت درست انجام دهیم؛ اما افراد ما را متزلزل می‌کنند. در سبک زندگی اسلامی به ما آموزش داده می‌شود که در انجام کار درست، محکم و مقاوم باشیم و نگذاریم هیچ فرد یا گروهی ما را متزلزل کنند. در بخشی از دعای مکارم الاخلاق آمده است:

«وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى حُسْنِ الذِّكْرِ»

«و با آن که از من غیبت کرده است با ذکر خیر تلافی کنم.»

گاهی به مجلسی می‌رویم و به ما می‌گویند: فلان فرد در حال غیبت از تو بود!  به جای آن که از خودمان دفاع کنیم، باید به ذکر کمالات آن فرد بپردازیم؛ زیرا اگر ما بندگی خداوند را به نحو احسن انجام دهیم،  خداوند  از ما دفاع خواهد کرد:«إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا»[1]«قطعا خداوند از کسانی که ایمان آورده اند دفاع می کند.»

وقتی از کسی که غیبت ما را کرده است، تعریف کنیم دو کار انجام داده‌ایم:1. مسیر را عوض کرده‌ایم تا دیگران نتوانند رابطۀ ما را با دیگری به هم بزنند؛ 2.  اعلام کمالات آن فرد، سبب می‌شود، مجدداً مرتکب غیبت نشود.

«وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ»[2]

«و مرا محکم کن بر خیرخواهی برای کسی که با من نیرنگ می‌بازد.»

بسیاری از اوقات ما در انجام کار درست با حمله یک تیم مواجه می‌شویم؛ اما باید از خدا بخواهیم که ما را محکم کند و روی کار درست خود پایدار بمانیم. برای مثال ممکن است کسی ده مهمانی بدهد و ما را دعوت نکند؛ ولی ما فقط یک مهمانی می‌دهیم و آن فرد  را دعوت می‌کنیم. وقتی تشخیص درست می‌دهیم به‌دنبال آن باید در اجرا نیز مقاوم باشیم. حتی در مورد کسی که به ما خیانت کرده است و خیرخواه ما نبوده، توصیه به خیرخواهی شده است.

 

 آشکار کردن خوبی‌های مردم

 

یکی از اموری که در زندگی به سبک اسلامی نمود دارد آشکار کردن خوبی‌های مردم است:

« وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ»[3]

ما وظیفه داریم خوبی‌های دیگران را در جمع مطرح کنیم. با این کار اولاً از او تقدیر و شکرگزاری می‌شود؛ ثانیاً دیگران به کار خیر ترغیب می‌شوند. افشای خوبی‌های دیگران از صفاتی است که باید در ما ظهور داشته باشد.

«وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ»[4]

«زینت پرهیزگاران را به من بپوشان.»

همچون لباسی که می‌پوشیم و دیده می‌شود، افشای خوبی‌های دیگران نیز باید از ما دیده شود. البته مطرح کردن خوبی‌های دیگران در جمع نباید با انگیزۀ تحقیر کسانی باشد که فاقد این خوبی‌ها هستند. حتی اگر سرسوزنی خوبی دیگران مستقیماً به ما رسیده  است باید اظهار شوند. در جامعۀ ما افرادی هستند که بدون توقع کارهای خیر زیادی انجام می‌دهند. پیامبر اکرم می فرماید:«عِنْدَ ذِکْرِ الصّالِحینَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ»[5]«هنگام ذکر صالحین، رحمت الهی نازل می‌شود.» خیرات باید آشکار شود و نواقص مستور شوند؛ اما متاسفانه در جامعۀ ما افشاگری عیوب انجام می‌شود و خوبی‌های افراد مستور می‌ماند.

 

ترک سرزنش و بخشش نابجا

 

امام سجاد  علیه‌السلام در فرازی از دعای مکارم الاخلاق دربارۀ سرزنش دیگران و بخشش به غیر مستحق می‌فرماید:

«وَتَرْکِ التَّعْییرِ، وَالاِفْضالِ عَلى‌ غَیْرِ الْمُسْتَحِقِّ»

«ترک کنم سرزنش دیگران و بخشش رایگان به غیر مستحق را.»

 «تعییر» از ماده «عار»، به معنی ننگ است؛ یعنی هر چیزی که قابلیت سرزنش دارد، باید کاملاً ترک شود، نه اینکه تقلیل یابد. در بسیاری از موارد لازم است افراد بفهمند کارشان غلط بوده است؛ اما نباید این فهم از طریق سرزنش باشد، بلکه فقط باید از آن کار غلط اظهار ناراحتی کنیم. سرزنش حتی اگر در دل ما بگذرد و بر زبان هم جاری نشود، آسیب‌زاست. گاهی ما بخشش به غیر مستحق نیز داریم؛ یعنی به او امتیازی داده یا مالی در اختیارش قرار می‌دهیم، این خصلت نیز باید در ما اصلاح شود.

 

ترک کسالت

 

در سبک زندگی اسلامی سرحالی جزء ساختار اصلی زندگی است.

«وَلاتَبْتَلِیَنّى بِالْکَسَلِ عَنْ عِبادَتِکَ»[6]

«و مرا در عبادت دچار سستی نکن.»

 

کسالت باید از زندگی ما حذف شود. امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید:

«الكَسَلُ يُضِرُّ بالدِّينِ و الدُّنيا»[7]

«تنبلی به دین و دنیا زیان می رساند.»

 

امام صادق علیه‌السلام نیز در این‌باره می‌فرماید:

« إِيَّاكَ وَ اَلْكَسَلَ وَ اَلضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِكَ مِنْ حَظِّكَ مِنَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ »[8]

«از سستی و بی‌حوصلگی پرهیز کن؛ زیرا این دو خصلت تو را از بهره‌وری دنیا و آخرت محروم می‌سازد.»

 

در روایت دیگری می‌فرماید:

« وَ لا تَكُنْ فَظّا غَلیظا یَكْرَهُ النّاسُ قُرْبَكَ وَ لاتَكُنْ واهِنا یُحَقِّرُكَ مَنْ عَرَفَكَ»[9]

«نه آنقدر با مردم خشن و تندرو باش که مردم از نزدیک شدن به تو اکراه داشته باشند و نه آنقدر ضعیف باش که هر کس با تو برخورد می کند تو را تحقیر کند.»

بی‌حالی سبب تحقیر از سوی دیگران و در نهایت بی‌احترامی می‌شود؛ چه افرادی که فرد بی‌حال را می‌شناسند و چه افرادی که او را نمی‌شناسند.

 

پرهیز از بیکاری

 

در سبک زندگی اسلامی از انداختن بار زندگی خود بر دوش دیگران نهی شده‌ایم. امام صادق  علیه‌السلام می‌فرماید:

«ولا تَكونوا كَلاًّ عَلَى النّاسِ»[10]

«سربار مردم نباشید.»

ما نمی‌توانیم به دلیل بی‌حالی و کسالت بار خود را به دوش دیگران بیندازیم. رعایت این امر طبیعتاً نیازمند آن است که به‌دنبال تخصص‌ باشیم. پیامبر اسلام به داشتن مشغولیت مناسب تاکید داشت:

« كانَ رسولُ اللّه صلى‌الله‌عليه‌و‌آله إذا نَظَرَ إلى الرّجُلِ فأعْجَبَهُ، قالَ : هَل لَهُ حِرْفَةٌ؟فإنْ قالوا : لا ، قالَ : سَقَطَ مِن عَيْني . قيلَ : وكيفَ ذلكَ يا رسولَ‌اللّه؟! قالَ : لأنَّ المؤمنَ إذا لَم يَكُن لَهُ حِرْفَةٌ يَعيشُ بدِينهِ»[11]

«پیامبر خدا هرگاه به کسی نگاه می‌کرد و از او خوشش می‌آمد می‌فرمود: «شغلی هم دارد؟» اگر می‌گفتند نه، می‌فرمود:« از چشمم افتاد.» عرض ‌شد: چرا ای رسول خدا؟ ‌فرمود: «زیرا اگر مؤمن شغل و حرفه‌ای نداشته باشد دین خود را وسیله امرار معاش می‌کند.»

همه ما می خواهیم نزد دیگران محبوب باشیم. اگر حرفه و شغل درستی داشته باشیم محبوب خواهیم شد. در غیر این صورت در گفتگو با دیگران ممکن است بخواهیم از طریق شایعه‌پراکنی، دروغ و سخن‌چینی خود را در دل دیگران جا کنیم؛ بنابراین نداشتن مشغولیت صحیح سبب می‌شود از دین مایه بگذاریم و آن را از بین ببریم.

 

سحرخیزی

 

یکی از اموری که در سبک زندگی اسلامی کمرنگ شده است سحرخیزی است. سیستم‌های زندگی ما تغییر کرده و نمی‌دانیم بعضی از قسمت‌های زمان چقدر برکت دارد. وقتی این زمان‌ها را از دست می‌دهیم گویی ده ساعت را از دست داده‌ایم. پیامبر می‌فرماید:

«وَ الْبُكُورُ مُبَارَكٌ يَزِيدُ فِی جَمِيعِ النِّعَمِ خُصُوصاً فِی الرِّزْقِ»[12]

«سحرخیزی برکت‌آور است و همۀ نعمت‌ها، مخصوصاً روزی را زیاد می‌کند، خط زیبا از کلیدهای رزق است و خوش زبانی هم روزی را زیاد می کند.»

«بکور» همان وقت سحر است که همۀ نعمت‌ها در آن زیاد می‌یابد، روزی نیز در آن زمان تقسیم می‌شود. توان جسمی و حال عبادت در آن زمان، زیاد است و وقت رشد نعمت هاست. در روایت دیگری از پیامبر اکرم چنین آمده است:

«بَاكِرُوا بِالْحَوَائِجِ فَإِنَّهَا مُيَسَّرَةٌ»[13]

«ابتدای صبح به دنبال کارها بروید که حاجات آسان به دست می‌آید.»

اینکه فرد در اول صبح طالب روزی باشد هم روزی را زیاد می‌کند و هم عمر را طولانی می‌کند و سلامتی و نشاط معنوی به انسان می‌بخشد، قوۀ تفکر انسان نیز تقویت می‌شود. در طول روز این شادابی به آسانی به دست نمی‌آید؛ اما در ابتدای صبح به‌راحتی حاصل می‌شود.

 

خدمات‌رسانی به خانواده

 

گاهی ما برای خدمت‌رسانی به خانواده ارزش قائل نمی‌شویم. امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید:

«لَأَنْ أَدْخُلَ اَلسُّوقَ وَ مَعِي دَرَاهِمُ أَبْتَاعُ بِهِ لِعِيَالِي لَحْماً وَ قَدْ قَرِمُوا أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ نَسَمَةً»[14]

«برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم گوشت برای خانواده‌ام که میل به گوشت دارند، از بنده آزاد کردن دوست داشتنی‌تر است.»

آدمی که یک عمر برده بود وقتی آزاد می‌شود، بسیار مسرور می‌شود و از سختی‌های فراوانی نجات پیدا می‌کند؛ اما در نزد امام سجاد  علیه‌السلام خدمت به خانواده از برده آزاد کردن، ارزش بیشتری دارد. در سخنان معصومین علیهم‌السلام هرگز مبالغه راه ندارد. وقتی کار جزئی برای خانواده انجام می‌دهیم، نباید احساس کنیم که وقت ما به بطلان گذشته است و نباید احساس پوچی داشته باشیم.. پیامبر اکرم می‌فرماید:

«إِذَا أُعْطِيَ أَحَدُكُمْ خَيْراً فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ »[15]

«هرگاه خداوند به یکی از شما خیری عطا کرد باید (بهره‌مندی از آن را) از خود و خانواده‌اش آغاز کند.»

خیر معنای وسیعی دارد که می‌تواند توان و قوت را هم شامل شود. وقتی خدا خیری به ما می‌رساند ما برعکس عمل می‌کنیم. ابتدا باید برای خانواده و خودمان آن خیر را مصرف کنیم (ذوی القربی)، اما ما ابتدا به سراغ مساکین می‌رویم. وقتی جاده را اشتباه برویم و برای خانواده کم می‌گذاریم در چرخۀ غلطی قرار می‌گیریم، در حالی که اگر اولین رسیدگی به خانواده باشد، دیگر مسکینی در جامعه باقی نمی‌ماند.

 

تاریخ جلسه: 95/5/26 ـ جلسه 10

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]. سوره حج، آیه 38

[2]. فرازی از دعای مکارم‌الاخلاق

[3]. فرازی از دعای مکارم‌الاخلاق

[4]. فرازی از دعای مکارم‌الاخلاق

[5]. محجة البیضاء، ج ۴، ص ۱۷

[6]. فرازی از دعای مکارم‌الاخلاق

[7]. تحف العقول، ج ۱، ص ۳۰۰

[8]. اصول کافی، ج ۵، ص ۸۵

[9]. تحف العقول، ج ۱، ص ۳۰۱

[10]. تحف العقول، ج ۱، ص ۵۱۳

[11]. جامع الاخبار، ص ۳۹۰، ح ۱۰۸۴

[12]. بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۱۸

[13]. بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۴۹

[14]. الکافی، ج ۴، ص ۱۲

[15]. الانصاف فی النص علی الائمة الاثنی عشر علیهم السلام، ج ۱، ص ۵۰۰

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *