سبک زندگی اسلامی ـ بخش پنجم

مقدمه

 

در سبک زندگی اسلامی باید به اموری توجه کنیم که شاید برخی توجه به آن را ضروری نمی‌دانند. ممکن است فردی به این امور توجه کند؛ اما از نگاه بعضی دیگر لازم به نظر نمی‌آید. در محضر آیات و روایات به بررسی این امور می‌پردازیم.

 

آراستگی

 

در سبک زندگی اسلامی آراستگی ظاهری باید مورد توجه قرار گیرد. پیامبر اکرم می‌فرماید:

«إنَّكم قادمونَ غدًا على إخوانِكم؛ فأصلِحوا رِحالَكم، وأصلِحوا لِباسَكم؛ حتَّى تكونوا كالشَّامَةِ فی الناسِ؛ فإنَّ اللهَ لا یحِبُّ الفُحْشَ ولا التَّفحُّشَ»[1]

«شما به میان خانواده و فرزندان و برادرانتان وارد می‌شوید، سعی کنید وسیلۀ نقلیه خود را سروسامان دهید، پوشش خود را مرتب و منظم کنید تا در انظار مردم درخشان باشید؛ زیرا خداوند بی‌نظمی و آشفتگی را دوست ندارد.»

البته منظور این نیست که گرفتار تجمل شویم و وقت زیادی را صرف این موضوع کنیم  یا به‌دنبال لباس‌های فاخر باشیم. حضرت می‌فرماید همانطور که خال در صورت واضح است و می‌درخشد، شما نیز چنین باشید و در میان مردم درخشان باشید.

گروهی از ما هرچه مذهبی‌تر می‌شویم به خودمان کمتر توجه می‌کنیم. در حالی که پیامبر می‌فرماید: «بر برادران دینی خود وارد شوید به گونه‌ای که شایستگی حضور در جمع را داشته باشید.» یکی از نمادهای بهادادن به اطرافیان، آراستگی ظاهر و پرهیز از ژولیدگی است؛ زیرا خداوند زشتی و زشت‌نمایی را دوست ندارد.

بعضی عمداً خود را به زشتی می‌زنند و می‌گویند نباید سخت‌گیر باشیم، درحالی‌که آراستگی ظاهر باید مورد توجه باشد؛ اما به شرط آنکه پای نامحرم در میان نباشد.

 

پرهیز از ناآراستگی

 

در روایت دیگری به ما توصیه کرده‌اند از ژولیدگی پرهیز کنیم:

« وَ كَانَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یحِبُّ اَلدُّهْنَ وَ یكْرَهُ  اَلشَّعَثَ»[2]

«پیامبر مالیدن روغن را دوست داشت و از ژولیدگی و پریشانی کراهت داشت.»

 البته به عزادار اجازه داده شده است که تا سه روز به ظاهرش رسیدگی نکند. چند سال پیش خانمی برای مشاوره به من مراجعه کرد که به سرو وضع خود رسیدگی نکرده بود! گفت: ۴ ماه است که عزادار مادر خانم دایی‌ام هستیم! در حالی که این ژولیدگی است نه عزاداری.

 

استفاده از لذات دنیوی برای بهرۀ بیشتر از امور معنوی

 

دین ما دین جامعی است که هم به امور دنیوی توجه می‌کند، هم به امور معنوی. امام کاظم  علیه‌السلام می‌فرماید:

«اجْعَلُوا لِأَنْفُسِكُمْ حَظّاً مِنَ الدُّنْیا بِإِعْطَائِهَا- مَا تَشْتَهِی مِنَ الْحَلَالِ وَ مَا لَا یثْلِمُ الْمُرُوَّةَ وَ مَا لَا سَرَفَ فِیهِ- وَ اسْتَعِینُوا بِذَلِكَ عَلَى أُمُورِ الدِّینِ- فَإِنَّهُ رُوِی لَیسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْیاهُ لِدِینِهِ- أَوْ تَرَكَ دِینَهُ لِدُنْیاهُ»[3]

«برای نفس‌هایتان سهمیه‌ای از دنیا قرار دهید که از لذات حلال و مشروع بهره برید. لیکن تا حدی که این کار به ملکۀ مروت و انسانیت شما لطمه نزند و به اسراف مبتلا نشوید که از این طریق خویشتن را برای رعایت امور دینی آماده‌تر سازید. در حدیث آمده است کسی که دنیای خویش را به خاطر دین، یا دینش را به خاطر دنیا رها کند از ما نیست.»

ما باید امور دنیوی را در اختیار نفس قرار دهیم تا امور دینی را به‌راحتی انجام دهد. در انجام این امر باید سه شرط را در نظر بگیریم: 1. حلال بودن؛ 2. پرهیز از اسراف؛ 3. شأنیت داشتن. البته تعیین شأن با خود ماست و ما گاهی برای خود، شأن کاذب در نظر می‌گیریم.

این تصور که پرداختن به امور دنیوی به دین ما آسیب وارد می‌کند، ناصحیح است؛ زیرا دین ما، دینی جامع است و به امور دنیوی و معنوی در کنار هم توجه دارد.

 

تفریح سالم

 

در سبک زندگی اسلامی، تفریح سالم باید وجود داشته باشد. گاهی وقتی یک روز را به تفریح می‌گذرانیم، احساس بطالت می‌کنیم و وجدان‌درد می‌گیریم! درحالی‌که اساس زندگی اسلامی بر تعادل است و افراط ‌و تفریط جایز نیست. برای مثال خانمی به من می‌گفت:«با ماشین خود یا به زیارت رفته‌ام یا به مجالس مذهبی!» با خود گفتم:«مگر نمی‌شود با این ماشین به مهمانی هم رفت؟!» این هنر نیست و نمرۀ بالایی ندارد. هر چیز باید در جای خود به کار گرفته شود.

تفریح سالم در سبک زندگی اسلامی جایگاه خاصی دارد. پیامبر می‌فرماید:

«اُلهُوا وَ الْعَبُوا فَإنّی أَكرَهُ أن یرى فِی دینِكُم غِلظَةٌ»[4]

«سرگرمی داشته باشید و تفریح کنید؛ چرا که خوش ندارم در دین شما درشتی و سختی دیده شود.»

 پیامبر نمی‌پسندد ما به‌عنوان آدم‌هایی انعطاف‌ناپذیر و خشن شناخته شویم؛ مثلاً بگوییم: «بازار نمی‌روم! تفریح نمی‌کنم!» «زیارت، آری، سیاحت هرگز!» چنین روشی سبب می‌شود اطرافیان ما به دین و دین‌دار، بدبین شوند.

 

پرهیز از قهر کردن

 

در سبک زندگی اسلامی اجازۀ قهر کردن به ما نداده‌اند. گاهی ما احساس مسلمانی داریم؛ اما خیلی راحت با دیگران قطع رابطه و ارتباطات خود را ناسالم می‌کنیم. پیامبر اکرم می‌فرماید:

«مَن هَجَرَ أخاهُ سَنَةً فهُو كَسَفكِ دَمِهِ»[5]

«هر کس یک سال با برادرش قهر کند، گویا خون او را ریخته است!»

بنابر فرمودۀ پیامبراکرم، قهر کردن با مسلمان مثل آدم‌کُشی است. قهر کردن به‌اعتبار ما آسیب می‌رساند، البته در بعضی روایات اجازۀ سه روز قهر داده شده است، نه بیشتر. پیامبر اکرم می‌فرماید:

« مَن هَجَرَ أخاهُ فَوقَ ثَلاثٍ فَهُوَ فِی النّارِ، إلاّ أن یتَدارَكَهُ اللّه ُ بِكَرَمِهِ »[6]

«هرکس بیش از سه روز از برادرش بِبُرد در آتش است مگر آنکه خداوند با کرم خود او را دریابد.»

در آتش بودن، یعنی بودن در فضایی دور از خدای سبحان. این دوری از خدا موجب  انجام معصیت یا گرفتار شدن به انواع رذائل اخلاقی است. چنین فردی طعمۀ شیطان می‌شود. وقتی کسی از خدا دور ‌شد همۀ آلودگی‌ها به او هجوم می‌آورد.

در روایت دیگری آمده است وقتی کسی با دیگری قهر می‌کند، قهرکننده مستوجب لعنت است، چه بسا هر دو مستوجب لعنت هستند؛ زیرا توصیه شده‌ است  که حتی اگر مقصر نیستیم، از ادامۀ کدورت جلوگیری کنیم. برای مثال به قهرکننده هدیه دهیم یا به او بگوییم من دعاگوی تو بودم، تا بالاخره قهر، پایان پذیرد.

 

شادی ابلیس از قهر دو مسلمان

 

امام صادق  علیه‌السلام می‌فرماید:

«لاَ یزَالُ إِبْلِیسُ فَرِحاً مَا اِهْتَجَرَ اَلْمُسْلِمَانِ»[7]

«تا زمانی که دو مسلمان با یکدیگر قهر باشند، ابلیس خوشحال است.»

توان ابلیس در هنگام قهر دو مسلمان، زیاد می‌شود و انرژی منفی فراوانی ایجاد می‌کند. به‌جای قهر باید با ادب و متانت حرف خود را بزنیم تا سبک شویم. برای مثال می‌توانیم از فردی که قهرکرده تعریف کنیم و بگوییم: «از تو انتظار قهر نمی‌رفت.» پیامبر می‌فرماید:

«أَیما مُسْلِمَینِ تَهاجَرا فَمَكَثا ثَلاثا لایصْطَلِحانِ اِلاّ كانا خارِجَینِ مِنَ الاِسْلامِ»[8]

«دو مسلمانی که سه روز با هم قهر کنند و آشتی نکنند، هر دو از اسلام بیرون می‌روند.»

قهر بیش از سه روز سبب خارج شدن از اسلام می‌شود. گاهی افراد خود را به شدت به زحمت می‌اندازند که به حج بروند؛ زیرا  معتقدند کسی اگر حج ‌نرفته از دنیا برود، یهودی از دنیا رفته است. در حالی که قهر بیش از سه روز ما را از اسلام خارج می‌کند. بی‌توجهی به همین نکته‌های ریز ما را از دین جدا می‌سازد.

 

حمایت عاطفی از یکدیگر

 

اساس ارتباطات ما با یکدیگر باید بر اساس حمایت عاطفی از یکدیگر باشد. این موضوع در میان ما کم‌رنگ است؛ توجه زیادی به حمایت عاطفی نداریم و اگر خیلی متدین باشیم حمایت مالی می‌کنیم.

وقتی در قرآن بحث احسان مطرح می‌شود، «یتیم» را بر «مسکین» مقدم می‌کند؛ زیرا یتیم به حمایت عاطفی نیاز دارد و مسکین به حمایت مالی. در خیررسانی به اطرافیان خود باید توجه داشته باشیم بسیاری از آن‌ها یتیمِ احساس و عاطفه هستند و به رسیدگی عاطفی ما نیاز دارند. زن‌ها بیش از مردها می توانند از دیگران حمایت عاطفی کنند. ما زن‌ها از خدا تغذیه می‌شویم و مردها از ما تغذیه می‌شوند. وقتی همسر مردی بمیرد، او مجبور است ازدواج کند؛ اما یک خانم می‌تواند سالهای سال، بدون همسر زندگی آرامی داشته باشد.

باید بدانیم که ما خانم‌ها وصل به اصل هستیم و خدا ما را تأمین می‌کند و نیاز به تأمین عاطفی از طرف همسران نداریم.

 

شاد کردن دیگران

 

یکی از نمادهای زندگی مسلمانی این است که دغدغۀ خوشحال کردن دیگران را داشته باشیم. پیامبراکرم می‌فرماید:

« مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ‏»[9]

«اگر کسی مؤمنی را شاد کند مرا شاد کرده و اگر کسی مرا شاد کند، خدا را خوشحال کرده است.»

خوشحال کردن  افراد هزینۀ زیادی ندارد. گاهی خیلی آسان است و با یک احوالپرسی میسّر می‌شود. بعضی وقت‌ها نه‌تنها هیچ خیری به کسی نمی‌رسانیم، بلکه زندگی را برای خود هم تعطیل می‌کنیم؛ در نتیجه در غم و اندوه فرو می‌رویم.

در حکمت‌های نهج‌البلاغه آمده است وقتی کسی را خوشحال می‌کنیم، این خوشحالی تبدیل به انرژی مثبتی می‌شود  که ما را خوشحال می‌کند. همۀ ما  به اندازۀ توان خود می‌توانیم دیگران را شاد کنیم.

 

حُسن خلق

 

فردی نزد پیامبر آمد و گفت: «به من  توصیه‌ای بکنید.» پیغمبر فرمود:

«الْقَ أَخَاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ»[10]

«با چهرۀ گشاده با برادرت برخورد کن.»

ما نباید غصه‌هایمان را یدک بکشیم. مردم در برخورد با ما باید فکر کنند که خوش هستیم و غصه‌ای نداریم! حُسن خلق روزی را زیاد می‌کند.

امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«لا قَرینَ كحُسنِ الخُلقِ»[11]

«همنشینی  همانند خوش اخلاقی، نیست.»

هیچ‌چیز مانند خوش‌اخلاقی انسان را به خدا نزدیک نمی‌کند. اگرچه نماز عامل قرب است؛ اما وقتی حُسن‌خلق نداشته باشیم، نمازمان هم نماز صحیحی نخواهد بود.

در روایت دیگری پیامبر می‌فرماید:

«خِیارُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلاَقا اَلَّذِینَ یأْلِفُونَ وَ یؤْلَفُونَ»[12]

«بهترین شما خوش‌اخلاق‌ترین شماست؛ آنان كه با مردم انس گیرند و مردم نیز با آنان مأنوس شوند.»

 پیامبر خُلق عظیم دارد و وقتی ما خوش‌اخلاق باشیم به پیامبر نزدیک می‌شویم.

 

احترام به اهل علم

 

یکی از  اموری که در سبک زندگی اسلامی باید به آن توجه شود، احترام به اهل علم و مجالس علمی است. بعضی از افراد وقتی فرزندشان علم‌آموزی از راه طلبگی را انتخاب می‌کند، با جملات نازیبا سعی در منصرف کردن او از تحصیل علوم دینی را دارند! این افراد نه حرمت عالم را نگه می‌دارند، نه حرمت مجلس علم را و نه حرمت متعلم را!

در روایتی آمده است: «ارزش یک ساعت حاضر شدن در مجلس علم نزد خدای سبحان از هزار شبی که هر شب، هزار رکعت نماز مستحبی در آن خوانده شود بیشتر است.»[13] اگر همۀ ما با هم جمع شویم، نمی‌توانیم شبی هزار رکعت نماز بخوانیم، درحالی‌که خداوند با شرکت در مجالس علمی این ثواب را رایگان در اختیار ما قرار می‌دهد.

در روایت دیگری پیامبر می‌فرماید:

«مَنْ أَرَادَ رِضَائِی فَلْیُکْرِمْ صَدِیقِی قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ صَدِیقُکَ قَالَ صَدِیقِی طَالِبُ الْعِلْمِ وَ هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الْمَلائِکَةِ وَ مَنْ أَکْرَمَهُ فَقَدْ أَکْرَمَنِی وَ مَنْ أَکْرَمَنِی فَقَدْ أَکْرَمَ اللَّهَ وَ مَنْ أَکْرَمَ اللَّهَ فَلَهُ الْجَنَّة»[14]

«هر کس رضایت مرا می‌خواهد دوست مرا اکرام کند. گفتند:« یا رسول الله دوست شما کیست؟» حضرت فرمود: «دوست من طالب علم است. طالب علم نزد من از ملک محبوب‌تر است. هر کس او را اکرام کند مرا اکرام کرده و هر کس مرا اکرام کند خدا را اکرام کرده است و هرکس خدا را اکرام کند؛ پس بهشت برای اوست.»

شخصی خدمت حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه تشرف پیدا کرد و از ایشان پرسید:«شما را به چه چیزی قسم دهیم تا پاسخ ما را بدهید؟» حضرت فرمود:«مرا به ریزه‌خواران سفره‌ام قسم دهید.» گفتند:«ریزه‌خواران سفرۀ شما چه کسانی هستند؟» حضرت فرمود:«طلبه‌ها، ریزه‌خواران سفرۀ من هستند.»

امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه قیمت طالب علم را می‌داند، درحالی‌که ما گاهی به طالب علم، توهین می‌کنیم.  گاهی اوقات حرمت عالم را حفظ نمی‌کنیم و نمی‌دانیم که این کار چه موانعی در زندگی ما ایجاد می‌کند.

پیغمبر اکرم می‌فرماید:

«مَنْ أَکرَمَ عَالِماً فَقَدْ أَکرَمَنِی»[15]

«هر کس عالمی را تکریم کند، من را تکریم کرده است.»

توهین به عالم در واقع توهین به پیامبر است. متأسفانه در سبک زندگی ما تکریم عالم، یک اصل مهم و  ارزشمند نیست و حتی گاهی اجازۀ توهین هم به خودمان می‌دهیم.

 

جبران خیرات دیگران

 

یکی دیگر از اموری که در سبک زندگی اسلامی باید لحاظ شود آن است که نباید فقط دریافت‌کننده باشیم، بلکه باید لطف دیگران را جبران هم بکنیم.

«مَنْ أَتَى إِلَیكُمْ مَعْرُوفاً فَكَافِئُوهُ‏  وَ إِنْ لَمْ تَجِدُوا فَأَثْنُوا فَإِنَّ الثَّنَاءَ جَزَاءٌ»[16]

«اگر کسی به شما محبتی کرد شما هم محبت او را جبران کنید و اگر نتوانستید (لااقل) از او تشکر کنید. این تشکر پاداش او خواهد بود.»

اگر کسی به ما خیری رساند باید جبران کنیم. اگر امکان جبران مالی وجود نداشته باشد می‌توانیم از او تعریف کنیم و خیرات او را بر زبان آوریم. ما معمولاً تعریف کردن از یکدیگر را شایسته نمی‌دانیم، درحالی‌که چیزی که شایسته نیست تعریف  بیش از حد متعارف است؛  زیرا تعریفِ افراطی است که موجب عجب و غرور می‌شود.

پیامبر اکرم می‌فرماید:

«اُحثوا فی وُجوهِ المَدّاحینَ التُّرابَ»[17]

«به صورت مداحان خاک بپاشید.»

«ثنا» ذکر کمالات فرد است و ثنای فردی که به ما خیری رسانده است به‌مثابۀ پاداش دادن به اوست (چه مقابلش و چه پشت سرش). اسلام به ما می‌گوید بدهکار به مردم نمانید. اگر خیری به ما رسانده‌اند باید جبران کنیم؛ یا بهترش را و یا خودش را و اگر نمی‌توانیم باید از او تعریف و تمجید کنیم.

 

 

تاریخ جلسه: 94/6/10 ـ جلسه 5

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]. موسوعة حدیث، حدیث ۱۸۹۵۶.

[2].  مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۳۳.

[3]. میزان الحکمة، حدیث ۱۸۳۷۱.

[4]. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۲۱.

[5]. الامامة والتبصرة من الحيرة، المقدمة، ص ۳۵.

[6].  المعجم الکبیر، ج ۱۸، ص ۳۱۵، حدیث ۸۱۵.

[7]. بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۸۷.

[8]. کافی، ج ۲، ص ۳۴۵، حدیث ۵.

[9]. بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۸۷.

[10]. بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۷۱.

[11]. نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳.

[12]. مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج 1، ص 369.

[13]. علم و حکمت، ج 1، ص 309.

[14] مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل، ج ۱۷، ص ۳۰۱ .

[15]. جامع الاخبار، ص ۳۸.

[16]. بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۵۲.

[17]. شرح فارسی شهاب الاخبار، ج ۱، ص ۳۱۹.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *