شرح دعاء در غیبت امام زمان عج ـ بخش چهارم

معرفی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

 

در آستانه میلاد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هستیم؛ به همین مناسبت چند روایت در مورد وجود مبارک ایشان نقل می‌کنم:‌

 

حُسن تمامی حسنات

 

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند:

«و لو کان‏ الحسن‏ شخصا لکان‏ فاطمة، بل هی أعظم»[1]

«اگر همه زیبایی‌ها در یک وجود جلوه‌گر شود،‌ آن شخص فاطمه است، بلکه او از همه زیبایی‌های عالم عظیم‌تر و گسترده‌تر است»

بنابراین حُسن تمامی حسنات ما، منسوب به وجود مقدس حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهاست.

 

گستردگی وجود

 

روزی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دست حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را گرفتند و فرمودند:

«مَنْ‏ عَرَفَ‏ هَذِهِ‏ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ یعْرِفْهَا فَهِی فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِی بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِی قَلْبِی الَّذِی بَینَ جَنْبَی»[2]

«هر کس فاطمه را می‌شناسد که نسبت به او معرفت دارد، و هر کس نمی‌شناسد بداند فاطمه دختر محمد است، او قلب و روح من است»

طبق کلام الله مجید، قرآن بر قلب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل شده است و پیامبر می‌فرماید:‌

«فاطمه قلب من است.»

فرودگاه باید از آنچه درش فرود می‌آید وسیع‌تر و بزرگ‌تر باشد، وجود فاطمه سلام‌الله‌علیها دائم محل نزول جبرئیل و فرود آمدن آیات الهی است، و این امر نشانی از گستردگی بی‌انتهای وجود زهرا سلام‌الله‌علیهاست.

 

جلوه‌گاه علم خداوند

 

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: خدای سبحان علم را در عالم‌ توزیع کرد و اصل علم به فاطمه سلام‌الله‌علیها داده شد.

ما همیشه بر این باور بودیم که تغذیه علمی اهل ایمان به واسطه وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه‌السلام صورت می‌گیرد، زیرا امام صادق علیه‌السلام، «امیرالمؤمنین علیه‌السلام» را «اطعام کننده مؤمنین» معنا کرده‌اند.(«امیر» را از ریشه «میر» در نظر گرفته‌اند نه از «امر»)

در این روایت، از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آموختیم که وجود مبارک حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها جلوه‌گاه علم خداست. پس هر زمان که سراغ دختر پیامبر می‌رویم، با معارفی خاص پذیرایی می‌شویم، زیرا معارفی نزد اوست که در جای دیگری فرود نمی‌آید.

 

  • در روایتی دیگر نقل است که در بهشت هر زمان فاطمه سلام‌الله‌علیها می‌خندد، نور خاصی ایجاد می‌شود که به چشم همه اهل بهشت می‌آید؛ از سوی دیگر هرگاه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در محراب عبادت می‌ایستاد، نوری ساطع می‌شد که به تمام خانه‌های مدینه می‌رسید، که بسیاری از یهودیان به واسطه همین نور مسلمان شدند.

از مادر آسمانیان تمّنا می‌کنیم یاریمان کند قبله دلمان در شعاع عبادات او قرار گیرد، تا از نورانیّتی خاص بهره‌مند شویم.

می‌خواهیم زندگی و بندگی‌مان به گونه‌ای باشد که لبخند رضایت بر لب‌های او بنشاند، و از خنده او نوری علوی به عرصه حیاتمان روانه شود.

 

شادی دل حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

 

رسم است که فرزندان برای روز مادر، هدیه‌ای تقدیم می‌کنند، و می‌کوشند تا چیزی کمیاب، ارزشمند و مورد پسند مادر، به او پیشکش نمایند، امروز برای شادی دل حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌خواهیم به او وعده دهیم در این عالم که همه مشغول روزمرگی‌های خود هستند، هر روز بر سر راه پسرش بنشینیم و چشم انتظارش باشیم.

به عنوان هدیه روز مادر، می‌خواهیم بنا بگذاریم تا روزانه دقایقی را به خلوت با «ابن الزهرا» اختصاص دهیم، او را حاضر و ناظر بدانیم و نهایت ادب را در ارتباط با او رعایت کنیم تا دقایقی از روزمان تنها با بقیة الله بگذرد و هیچ بیگانه‌ای را به حریم فکر و دلمان راه ندهیم. انشاءالله

طالع اگر مدد کند، دامنش آورم به کف

زهرا سلام‌الله‌علیها امة‌الله (کنیز) خداست. او به چیزی نیاز ندارد.

هیچ چیز بیش از قرار گرفتن در صف عاشقان و منتظران مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را راضی و مسرور نمی‌کند؛ و ما بر آنیم تا در مسیر عشق و ارادت، چشم انتظاری و خدمت، و کسب روز افزون معرفت حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه گام برداریم.

 

تاثیر اطاعت از امام علیه‌السلام

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یقُولُ‏ أَنَا وَ عَلِیٌ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ لَحَقُّنَا عَلَیهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَی وِلَادَتِهِمْ فَإِنَّهَا نُنْقِذُهُمْ‏ إِنْ‏ أَطَاعُونَا مِنَ النَّار»[3]

«از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که می‌فرمود: من و علی دو پدر این امت هستیم حقی که ما بر گردن شما داریم از حق والدینتان خیلی بیشتر است، اگر مطیع ما باشید شما را از آتش نجات می‌دهیم»

اگر بیشترین میزان محبت و خدمت را نسبت به والدینمان داشته باشیم، نمی‌توانند آتش را از ما دور کنند، امّا امام علیه‌السلام می‌فرماید:‌ اگر در مسیر  اطاعت او گام برداریم، قطعاً ما را از آتش فراق، قهر و غضب، و معصیت دور نگه می‌‌دارد.

 

عمل صالح؛ معرفة الامام

 

در روایت آمده است:

«من صلی مراءاة الناس فهو مشرک، و من زکی مراءاة الناس فهو مشرک، و من صام مراءاة‌ الناس فهو مشرک، و من حج مراءاة الناس فهو مشرک، و من عمل عملا مما أمر الله به مراءاة الناس فهو مشرک، و لا یقبل الله عمل مراء»[4]

خدای سبحان در آیه 110 سوره مبارکه کهف می‌فرماید:

«فَلْیعْمَلْ‏ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»

امام صادق علیه‌السلام ‌در تفسیر این آیه می‌فرمایند: ‌

«العمل الصالح، معرفة الائمه»

«منظور از عمل صالح، معرفت امام است»

معرفة‌ الامام، همان عمل صالحی است که ما را از خواب غفلت بیدار می‌کند، تا نگذاریم مانعی بین ما و محبوب ایجاد شود، و موجب فراق ما از او گردد.

 

کشتزار آخرت

 

امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:

«مَنْ‏ کانَ‏ یرِیدُ حَرْثَ‏ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ»[5]

«هر کس کشتزار آخرت را بخواهد، آن را برایش زیاد می‌کنیم»

«کشتزار آخرت، معرفت امیرالمؤمنین و الائمه علیهم‌السلام است.»[6]

شناختی که از امام علیه‌السلام در این دنیا نصیب ما می‌شود در آخرت برداشتی مافوق تصور را به دنبال دارد، معرفت ما نسبت به امام محصولی است که در آخرت به صورتی خاص، افزون می‌شود.

 

هم درجه بودن با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله

 

امام علی علیه‌السلام می‌فرماید:

«أَنَّ النَّبِی ص أَخَذَ بِیدِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ قَالَ‏ مَنْ‏ أَحَبَّنِی‏ وَ أَحَبَ‏ هَذَینِ‏ وَ أَبَاهُمَا وَ أُمَّهُمَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ کانَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یوْمَ الْقِیامَةِ»[7]

«رسول الله (ص) دست حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و فرمود: هر کس مرا دوست داشته باشد و نسبت به این دو و پدر و مادرشان محبت داشته باشد روز قیامت با من هم درجه است»

این کلام، حاکی از این است که محبّت و معرفت حضرات معصومین علیهم‌السلام وجود فرد را گسترده می‌کند، آنقدر که می‌تواند تا اوج پاکی‌ها و نیکی‌ها برسد، تا بی‌نهایت پیش رود و با رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله هم درجه شود.

از سوی دیگر، مطمئنا کسی که در بهشت معیّت با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآل نصیبش شود، در زندگی دنیائیش هم به وجود مقدس حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله نزدیک است، و این قرب موجب قوّت‌اش می‌شود، قوّت فکر، قوّت روح و حتّی قوّت جسم؛ بنابراین محبّت و معرفت توانمندی‌های خاصّی نصیب انسان می‌کند که موجب موفقیّت او در امور مختلف می‌شود.

 

کیمیایی که مس وجود را طلا می‌کند

 

خداوند در سوره یونس می‌فرماید:

«أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ‏ عَلَیهِمْ‏ وَ لا هُمْ یحْزَنُون»[8]

«آگاه باشید (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین می‌شوند!»

امام صادق علیه‌السلام در ذیل این آیه فرمودند:‌

«طُوبَى‏ لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ‏ لِظُهُورِهِ فِی غَیبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِک أَوْلِیاءُ اللَّهِ الَّذِینَ‏ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ»[9]

«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در دوره غیبتش چشم انتظار او هستند و در زمان ظهورش، گوش به فرمان او، آنها همان اولیاء‌الله هستند که نه نگران (آینده) هستند و نه غم و اندوه (گذشته) را دارند»

انسانی نابینا، ناشنوا و لنگ را که هیچ کارآیی ندارد تصور کنید، اگر به چنین فردی مقام و موقعیتی خاص داده شود که در آن پُست بتواند کارآیی ویژه و ممتازی داشته باشد، هر روز و هر ساعت عمرش ممنون کسی است که به واسطه او به این مقام رسیده است؛ در این عالم خاک چشمان ما از دیدن حقایق نابیناست و گوش‌های ما ناشنوا، پاهایمان از قدم نهادن در مسیر بندگی لنگ و دستهامان در خدمت گذاری خدای سبحان، ناتوان است، امّا اگر در دوران غیبت صادقانه انتظار فرج را داشته باشیم به موقعیت و منزلتی دست می‌یابیم که عنوان «ولیّ خدا»‌ به ما داده می‌شود. گویا انتظار، کیمیایی است که مس وجود ما را طلا می‌کند.

 

بالاترین پایداری، استقامت در دوران غیبت است

 

درسوره مبارکه احقاف آیه 13 آمده است:

«إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ‏ ثُمَ‏ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ»

 «کسانی که گفتند:‌ مربی ما خداست و در این راه استقامت ورزیدند نه خوف و ترسی دارند، و نه غم و اندوهی»

شخصی از امام صادق علیه‌السلام معنای این آیه را پرسید، حضرت فرمودند:

«اسْتَقَامُوا عَلَى‏ الْأَئِمَّةِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ»[10]

«منظور کسانی هستند که بر ائمه پایدار ماندند»

بالاترین پایداری، استقامت در دوران غیبت است، زیرا افراد به امامی که او را ندیده‌اند ایمان دارند، و بدون رؤیت او، به وجود مقدسش عشق می‌ورزند و این اوج استقامت در ولایت است؛ رهاورد این پایداری، حیاتی است سراسر آرامش و لذّت، زیرا پایداران در ولایت و امامت نه از بابت آینده‌‌شان نگران هستند و نه از گذشته‌شان غصه و اندوهی به دل دارند.

 

کُد یاری خداوند در دنیا و آخرت

 

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

«وَ مَا مِنْ‏ مُؤْمِنٍ‏ یعِینُ‏ مُؤْمِناً مَظْلُوماً إِلَّا کانَ لَهُ أَفْضَلُ مِنْ صِیامِ شَهْرٍ وَ اعْتِکافِهِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ ینْصُرُ أَخَاهُ وَ هُوَ یقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ‏ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»[11]

«هیچ مؤمنی نیست که مؤمن مظلومی را یاری کند، مگر اینکه برایش از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجد الاحرام بافضیلت‌تر و بالاتر است و هیچ مؤمنی نیست که به برادرش کمک کند در حالی که قادر به نصرت او باشد، مگر اینکه خداوند در دنیا و آخرت او را یاری نماید.»

وجود مقدسی در این عالم است که در رأس مؤمنین قرار دارد، هم مؤمن است و هم مظلوم، هم مؤمن است و هم تنها، هم مؤمن است و هم عالِم، هم مؤمن است و هم سیّد، …. انسان کاملی است که حقوق فراوان به گردن ما دارد، اگر یاری‌اش نکنیم از امدادهای الهی در زندگی محروم می‌شویم و از نصرت خدا بی‌نصیب می‌مانیم.

امّا اگر ناصرش باشیم، خداوند هم ناصر ما می‌شود و امور دنیوی و اخروی‌مان به سهولت و آسانی می‌گذرد.

برای یاری‌اش باید او را بشناسیم، دعاگویش باشیم و برای جلب رضایتش در خدمت شیعیان و منتظرانش قرار گیریم.

***

در ادامه بررسی دعای زمان غیبت (اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَک‏) چند فراز دیگر را مرور می‌کنیم:

 

«أَبْرِزْ یا رَبِ‏ مُشَاهَدَتَهُ»‏

«خدایا! مشاهده او را آشکار فرما»

مشاهده از باب مفاعله است و مفهوم دو طرف بودن کار را می‌رساند.

از خدای متعال درخواست می‌کنیم هم ما به چشم امام زمانمان بیاییم و هم چشم دلمان باز شود و به شهود او برسیم.

امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه عشّاق بسیاری دارد، می‌خواهیم در خیل عاشقان و منتظران، ما هم به چشم حضرت بیاییم؛ از سوی دیگر در عالم مادّه امور متعدد و متنوعی هست که می‌تواند برای ما جاذبه‌های خاصی داشته باشد، می‌خواهیم در این بازار شلوغ دنیا چیزی غیر از مولا ما را به خود مشغول نسازد و تنها امام علیه‌السلام از ما دلبری کند.

 

«‌وَ ثَبِّتْ‏ قَوَاعِدَهُ‏»

«قواعد ظهورش را تثبیت کن»

 

خدایا!‌ می‌خواهیم «ولی»‌ات در دلمان ظهوری بی‌غیبت داشته باشد، و قواعد ظهورش در دل همه عالم تثبیت شود.

 

«وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ‏ تَقَرُّ عَینُنُا بِرُؤْیتِهِ»

«و ما را در شمار کسانی قرار ده که چشمشان به دیدار او قرار گیرد»

 

قرار عین، یعنی نگاه تنها به او معطوف باشد و کس دیگری غیر از او به چشممان نیاید، حتی کمالات، فضائل و اعمال صالحمان نظرمان را به خود جلب نکند.

خدایا! ما را از کسانی قرار ده که چشمانشان به چشم مولایشان آرام و قرار پیدا می‌کند.

 

«وَ أَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ‏»

«ما را به خدمت او قائم بدار»

 

نمی‌گوییم: «واجعلنا من خدمه» «ما را از خادمان او قرار ده» بلکه از خداوند می‌خواهیم قیام به خدمت حضرت را نصیبمان کند، و دائم قائم باشیم.

 

امتیازات قیام به خدمت

 

قیام به خدمت، خیلی امتیازات دارد.

کسی که خادم است، مولایش همه نیازهای او را تأمین می‌کند و نمی‌گذارد حوائجش را از کس دیگری درخواست نماید.

کسی که خادم است، دائم در محضر مولایش حاضر می‌شود، مولایی که دیگران تمنّای یک لحظه دیدار او را دارند.

کسی که خادم است، نزد مولایش اعتبار و آبرو دارد؛ می‌داند اگر درخواستی را مطرح کند یا برای کسی وساطت نماید، ارباب دست رد به سینه‌اش نمی‌زند.

«وَ أَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ» یعنی می‌خواهیم دائم در خدمت دین و شریعت باشیم، دائم در خدمت قرآن و عترت قرار بگیریم، نه در خدمت هوی و هوس.

 

«وَ تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِ»

«ما را بر آیین و روش او بمیران»

 

خدایا! مرگمان را به گونه‌ای قرار ده که مورد پسند او باشد.

 

«وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ»

«در قیامت ما را در زمره او محشور کن»

 

در روزی که مردم «کالْفَراشِ‏ الْمَبْثُوث‏» «ملخ‌های پراکنده» هستند، و متحیر به هر سو می‌روند، منتظرین حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه می‌‌دانند مأوایشان کجاست، در آن روزِ حیرت و وحشت، در کنار امامشان قرار می‌گیرند.

 

«اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ وَ بَرَأْتَ وَ ذَرَأْتَ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ»

«خدایا! او را در پناه خود قرار بده از شر تمام مخلوقات و موجوداتی که در عالم پراکنده‌اند، و همه آفریده‌ها، و ایجاد شده‌ها و صورت‌ها.»

 

این عبارت یک تعیّن در وجود ما دارد و یک تعیّن در عالم آخرت.

«مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ» در وجود خود ما اگر شروری باشد،‌ امام زمانمان را آزار می‌دهد، اگر زبان نیش‌دار و گزنده‌ای داشته باشیم، در وجودمان عقربی داریم که اماممان را اذیت می‌کند، اگر بنا به خصائص نازیبای دیگری، سگ و خوک و … در وجودمان جای گرفته باشد، حضرت را رنجیده خاطر می‌کند.

«ذَرَأْتَ» منظور هم «مخلوق» است و هم چیزهای پراکنده.

گاهی در وجود ما باد و بودهایی است که همچون غبارهای پراکنده درون ما را فرا می‌گیرد، گرد و غبار منیّت‌های ما حضرت را آزار می‌دهد، از خدای سبحان می‌خواهیم تا نگذارد برای خود وجودی خاص قائل شویم و از این رهگذر به ساحت اماممان لطمه وارد کنیم.

«بَرَأْتَ» به تراش کاری اولیه «برأ» می‌گویند.

گاهی تراشکاری‌های نازیبائی می‌کنیم، مانند نیتی که از دل می‌گذرانیم یا فکری که در ذهنمان می‌پرورانیم.

خدایا! ‌یاریمان کن بد فکر و بد نیّت نباشیم تا موجب اذیت حضرت نشویم.

«أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ» ما دائم در درون خود مشغول ساخت و پرداخت هستیم، یا تصویرسازی‌های متعدد داریم؛ اگر با اموری مانند حسادت، صورتی نازیبا بسازیم، با آن تصویرِ باطنی به اماممان آسیب می‌زنیم، زیرا حضرت علاوه بر ظاهر، باطن ما را هم مشاهده می‌کنند.

 

«وَ احْفَظْهُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِک الَّذِی لَا یضِیعُ»

«او را حفظ کن از پیش رو، ازپشت سر، از راست و چپ، از بالا و پایین آن گونه حفاظتی که هر که را با آن حفظ کردی ضایع نشد»

(توضیحات این فراز قبلاً در عبارات مشابه ذکر شده است)

 

«وَ احْفَظْ فِیهِ رَسُولَک وَ وَصِی رَسُولِک»

«خدایا! پیامبرت و امیرالمؤمنین (ع) را که وصی پیامبر است در امام زمان حفظ کن»

 

خدایا! رسالت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و ولایت علی علیه‌السلام در وجود مقدس حضرت محفوظ بماند و در کل عالم منتشر شود.

می‌خواهیم امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه رابه گونه‌ای بشناسیم که در پرتو ارتباط با او شریعت و ولایت در زندگی‌هایمان راه یابد؛ نه اینکه او را تنها مرجعی برای اضطرار و صحنه‌های سخت زندگیمان قرار دهیم.

بناست تا وجود مقدس او واسطه‌ای برای محمدی شدن و علوی شدن ما باشد، نه صرفاً برای دفع همّ و غم‌هایمان.

مولای من!

تمنایم این است که با عنایت شما در سایه سار نخل رسالت و ولایت جای گیرم، جرعه نوش جام محبت و معرفتتان باشم، و در معیت شما روزگار بگذرانم، اگر این آرزو محقق شود، دیگر سختی‌های زندگی موجب غم و اندوهم نخواهد شد.

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

 

 

جلسه؛ جلسه 4

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] عوالم العلوم، ج 11، ص 127

[2]  بحارالانوار، ج 43، ص54

[3]  بحارالانوار، ج 23، ص 259

[4]  البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص690

[5]  سوره مبارکه شوری، آیه 20

[6] کافی، ج4، ص371

[7]  بحارالانوار، ج23، ص116

[8]  سوره مبارکه یونس، آیه 62

[9]  بحارالانوار، ج52، ص150

[10]  کافی، ج 1، ص420

[11]  بحارالانوار، ج71 ، ص 311

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *