شرح دعای امام رضا (ع) ـ بخش بیست و یکم

آیینه شو جمال پری طلعتان طلب

جاروب زن خانه و پس میهمان طلب

آموختیم كه برای شناخت حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه علم ظاهری و رسمی كافی نیست، بلكه به تزكیه و تخلیه انواع رذائل نیازمندیم.

وجود مقدس حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه مثل خورشید عالم تاب، علی الدوام در حال جلوه‌گری است و اگر مانعی برای معرفت وجود دارد از ناحیه ما است والا وجود مقدس حضرت نه تنها مانعی برای معرفی و معرفت ندارد بلكه با مقام ولایت مآبی خود، رفع موانع ما را هم به عهده می‌گیرد.

 

ترسیمی از زمان ظهور

 

  • امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند:‌

«امام قائم بعد از ظهور وارد كوفه می‌شوند و خطبه می‌خوانند و در حین خطبه‌شان به گونه‌ای اشك می‌ریزند كه مردم از شدّت گریه، صدای حضرت را نمی‌شنوند.»[1]

شاید یك وجه گریه حضرت، به خاطر افرادی باشد كه با جهالت‌ها و معصیت‌هایشان ظهور را به تأخیر انداختند.

در زمان ظهور كوفه دارالحكومه امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه خواهد بود و در دوران حاكمیتشان آنجا را پایتخت خود قرار می‌دهند.

 

  • در روایتی، امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:‌

«گویا عجم‌ها را می‌بینم كه در مسجد كوفه خمیه زده و مشغول یاد دادن قرآن به دیگران هستند»

 معلم قرآن بودن عجم، نشان از این است كه آنها بیش از دیگران با قرآن آشنا هستند.

برای آشنایی با قرآن، می‌توانیم دو وجه را در نظر بگیریم:

  1. منظور كلام الله مجید و همین قرآن ظاهری است
  2. مراد از آن، قرآن ناطق و امام معصوم علیه‌السلام ‌است.

آیت الله بهجت (ره) می‌فرمودند:‌ زمانی كه در محضر قرآن هستید، تصور كنید در محضر ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه قرار دارید همان گونه كه به حضرت عشق می‌ورزید، با قرآن تعشق داشته باشید.

بین قرآن و امام علیه‌السلام جدایی نیست «إِنَّهُمَا لَنْ‏ یتَفَرَّقَا»[2] بنابراین می‌توانیم از روایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام این گونه برداشت كنیم كه زمان ظهور در مسجد كوفه، هم قرآن صامت توسط عجم‌ها به افراد معرفی می‌شود و هم قرآن ناطق.

امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه قرآن ناطق است، هر گاه در محضر قرآن قرار می‌گیریم یعنی در محضر حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه هستیم، و بدون اینكه متوجه باشیم از كوثر وجودی امام علیه‌السلام بهره‌مند می‌شویم و از روح قرآن استفاده می‌كنیم، امّا غالباً این حقیقت را دریافت نمی‌كنیم.

تو قدر آب چه دانی كه در كنار فراتی

حتی زمانی كه نماز می‌خوانیم با امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه مرتبط می‌شویم، چرا كه در هر نماز، حتماً‌ سور‌ه‌ فاتحه را قرائت می‌كنیم : «لَا صَلَوةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ»[3] و با خواندن سوره حمد از نسیم ولایی ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بهره‌مند می‌شویم.

اگر قرآن ذكر است و نور، شفاست و مایه سلام، هدایت است و رحمت، فرقان است و مبارك ؛ به این دلیل است كه با آن در محضر امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه قرار می‌گیریم، و الا قرآن بدون امام علیه‌السلام فاقد این آثار است.

 

دعای اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَك[4]

 

  • یكی از ادعیه‌ای كه خواندنش در دوران غیبت توصیه شده، دعای «اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَك…‏» است، دعایی است كه از طریق عثمان بن سعید – نائب اوّل امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه در اختیار ما قرار داده شده است.

سید بن طاووس می‌گوید: این دعا یكی از منّت‌های خدای سبحان است كه شامل حال ما شده،‌ اگر در خواندن همه دعاهای مرتبط با ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه كوتاهی كردید، این دعا را مهمل نگذارید.

به لطف حضرت حق‌ می‌خواهیم در این دعای شریف سیری داشته باشیم و به بررسی برخی از عبارات آن بپردازیم.

در فرازی از این دعا می‌خوانیم:

«اللّهُمَّ فَكَما هَدَيْتَنِي لِوِلايَةِ مَنْ فَرَضْتَ عَلَيَّ طاعَتَهُ مِنْ وِلايَةِ وُلاةِ أَمْرِكَ بَعْدَ رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، حَتَّى والَيْتُ وُلاةَ أَمْرِكَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طالِبٍ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَعَلِيّاً وَمُحَمَّداً وَجَعْفَراً وَمُوسَى وَعَلِيّاً وَمُحَمَّداً وَعَلِيّاً وَالْحَسَنَ وَالْحُجَّةَ الْقائِمَ الْمَهْدِيَّ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ‏»

«خدایا! همان گونه كه مرا هدایت نمودی و بعد از پیامبرت ولایت اولیاء‌ خود را نصیبم كردی، ولایت امیرالمؤمنین (ع) و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجت قائم مهدی (كه درود تو بر آنها باد) نصیبم کن»

 

  • در این فراز، نام یكایك معصومین ذكر شده و در نهایت به مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ختم شده است.

وجود مقدس حضرت، جامع همه كمالات است؛ در پیوست به امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه می‌توانیم از سفره علمی امیرالمؤمنین علیه‌السلام بهره‌مند شویم، حلم امام حسن علیه‌السلام و شجاعت امام حسین علیه‌السلام را دریافت كنیم، عبادت امام سجاد علیه‌السلام را آموزش بگیریم، و به درایت در روایت‌های صادقین علیهماالسلام نائل شویم.

با توسل به حضرت حجت است كه می‌توانیم به باب الحوائج – موسی بن جعفر علیه‌السلام – راه یابیم،‌ از آثار وجودی ثامن الحجج علیه‌السلام برخوردار شویم، جود جواد الائمه علیه‌السلام را دریابیم و مشمول هدایت خاصه امام هادی علیه‌السلام شویم.

آری، در سایه ارتباط با ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، از كمالات همه حضرات معصومین علیهم‌السلام‌ برخوردار می‌شویم.

باید مراقب باشیم كه پس از پیوست با امام علیه‌السلام، حضرت را وسیله‌ای برای طلب دنیا قرار ندهیم.

امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه «باب الله» است نه باب الدنیا. باید توجه داشته باشیم توسل و تمسك به حضرت طریقی برای دستیابی به دنیا نیست، به او رو نكنیم تا صرفاً به حوائج و خواسته‌هایمان برسیم.

از تو درخواستی دیگر دارم:

 

«اللَّهُمَّ فَثَبِّتْنِی عَلَى دِینِك‏»

«خدایا پس مرا بر دینت ثابت بدار»

 

اگر امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه را وسیله‌ای برای رسیدن به مال و مقام و امور دنیویمان قرار دهیم، خدای سبحان ما را از امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه جدا می‌كند، همان خدایی كه هدایتمان كرده، به عنوان مجازات دنیا طلبی، منحرفمان می‌كند «رَبَّنا لا تُزِغْ‏ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنا»

  • «فَثَبِّتْنِی» تثبیت از باب تفعیل است كه نشان از تدریج دارد. در این دعا از خدای سبحان تمنا می‌كنیم كه لحظه به لحظه ما را ثابت قدم نگه دارد.

اگر در سراسر زندگی دائماً‌، ولایت مدار نباشیم، می‌لغزیم؛ در هر امری باید مراقب باشیم خواست حضرت را بپذیریم، در برابر نظر حضرت موضع‌گیری نداشته باشیم و به ساحت مقدسش اعتراضی نكنیم.

آن قدر در مسیر همراهی با ولی الله ریزش اتفاق می‌افتد كه حتی در روایات داریم پس از ظهور، گروهی از اصحاب و یاران امام علیه‌السلام، در مسجد كوفه از حضرت جدا می‌شوند.

  • ما به عنوان عاشقان و منتظران امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه دو وظیفه داریم:‌
  1. برای امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه و تعجیل در ظهور او دعا كنیم.
  2. برای خودمان دعا كنیم تا دوران غیبت امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه را با عافیت بگذرانیم.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:‌

«حتماً‌ در زمان غیبت، غربال می‌شوید.»

پس از خداوند می‌خواهیم ما را در امر ولایت ثابت قدم نگه دارد تا در شمار غربالی‌ها نباشیم.

«فَثَبِّتْنِی» باید تك تك‌مان مراقب باشیم نلغزیم و دین خود را نبازیم.

در دعا از ضمیر متكلم وحده (ی) به كار می‌بریم و از خداوند درخواست می‌كند که «مرا ثابت قدم بدار»

هر كس باید نگران این امر باشد كه احتمال دارد در شمار اهل لغزش قرار گیرد. باید تك تك افراد دغدغه غربال شدن را داشته باشند و بنا به سابقه‌های درخشان، خیالشان از عاقبت امرشان راحت نباشد.

 

«وَ اسْتَعْمِلْنِی‏ بِطَاعَتِكَ‏»

«خدایا ! مرا در راه طاعت خود به كار گیر»

 

در صورتی می‌توانیم در دین خدا و ولایت حضرت حجّت ثبات قدم داشته باشیم كه در مسیر طاعت خداوند گام برداریم؛ باید تقوای الهی را در همه ابعاد زندگی رعایت كنیم، اوامر خدای سبحان را انجام دهیم و از نواهی‌اش اجتناب نماییم تا در راه طاعتش به خدمت گرفته شویم.

 

«وَ لَینْ‏ قَلْبِی‏ لِوَلِیِّ‏ أَمْرِك»‏

«(خدایا!‌) دلم را برای ولی امرت نرم كن»

 

گویا در دوره غیبت، افراد سنگ دل می‌شوند كه باید از خداوند طلب كنند تا دلشان را نسبت به حضرت حجّت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه نرم كند.

اگر یكی از نزدیكانمان كه بسیار دوستش داریم، مدّتی طولانی از ما دور باشد و نتوانیم او را ببینیم و در عین حال اصلاً‌ دلتنگش نباشیم، این امر نشان سنگدلی ما نیست؟

حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، قطب عالم امكان، قرن‌هاست كه در زندان غیبت گرفتار است، از ما اذیت می‌شود، و بابت غفلت‌ها و جهالت‌هایمان رنج می‌كشد.

از خدای سبحان می‌خواهیم دل ما را نسبت به امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه نرم كند تا همواره درصدد جلب رضایتش باشم و برای گشایش در امور و فرج او تلاش كنم.

 

«وَ عَافِنِی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَك»

«خدایا! نسبت به چیزی كه خلقت را با آن آزمودی، مرا در عافیت قرار ده»

 

زمان غیبت و ظاهر نبودن حضرت، امتحانی است كه خلق به آن مبتلا می‌شوند.

مردم در دوران غیبت، همچون فرزندانی هستند كه پدرشان در سفر است، برخی از فرزندان در غیبت پدر هر خلافی كه می‌خواهند انجام می‌دهند، و دسته‌ای دیگر مراقبند تا عملكرد اشتباهی نداشته باشند تا هنگامی كه پدر می‌آید بتوانند در مقابل او سرافراز و سربلند باشند.

 

سلام بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به چه معناست؟

 

در روایتی[5] داوود رقی می‌گوید:‌ از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم معنی سلام كردن بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چیست؟

«فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ نَبِیهُ وَ وَصِیهُ وَ ابْنَتَهُ وَ ابْنَیهِ وَ جَمِیعَ الْأَئِمَّةِ وَ خَلَقَ شِیعَتَهُمْ أَخَذَ عَلَیهِمُ‏ الْمِیثَاقَ‏ وَ أَنْ‏ یصْبِرُوا وَ یصَابِرُوا وَ یرَابِطُوا وَ أَنْ یتَّقُوا اللَّهَ» 

حضرت فرمودند: «خدای سبحان وقتی نبی خود و دخترش و پسرانش و جمیع ائمه و شیعیانشان را خلق كرد از آنها تعهد گرفت كه برای دینشان مقاومت كنند و یكدیگر را وادار به مقاومت نمایند و از شریعت جدا نشوند و پرهیز كنند از این كه خلاف این تعهدات عمل نمایند

«وَ وَعَدَهُمْ أَنْ یسَلِّمَ لَهُمُ الْأَرْضَ الْمُبَارَكَةَ وَ الْحَرَمَ الْأَمْنَ وَ أَنْ ینَزِّلَ لَهُمُ الْبَیتَ الْمَعْمُورَ وَ یظْهِرَ لَهُمُ السَّقْفَ الْمَرْفُوعَ وَ یرِیحَهُمْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ الْأَرْضَ الَّتِی یبَدِّلُهَا اللَّهُ مِنَ السَّلَامِ وَ یسَلِّمُ مَا فِیهَا لَهُمْ‏ لا شِیةَ فِیها قَالَ لَا خُصُومَةَ فِیهَا لِعَدُوِّهِمْ وَ أَنْ یكُونَ لَهُمْ فِیهَا مَا یحِبُّونَ وَ أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى جَمِیعِ الْأَئِمَّةِ وَ شِیعَتِهِمُ الْمِیثَاقَ بِذَلِكَ»

«بعد از این تعهد، به آنها وعده داد كه زمین مبارك و حرم امنش را تسلیمشان كند، آنها را از دشمن در امان نگه دارد، وعده داده كه زمین را به گونه‌ای قرار دهد كه تسلیم پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و ال پیامبر علیهم‌السلام و شیعیان پیامبر باشد، و هیچ عیب، نقص، خصومت و عداوتی در زمین نباشد، و آن چه كه آنها دوست دارند برایشان حاضر كند و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از همه ائمه و شیعیانشان این میثاق را گرفت.»

«وَ إِنَّمَا السَّلَامُ عَلَیهِ‏ تَذْكِرَةُ نَفْسِ الْمِیثَاقِ وَ تَجْدِیدٌ لَهُ عَلَى اللَّهِ لَعَلَّهُ أَنْ یعَجِّلَهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ یعَجِّلَ السَّلَامَ لَكُمْ بِجَمِیعِ مَا فِیه‏»

«با هر سلامی كه به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌دهیم این میثاق را یاد آور می‌شویم، روزی را یاد می‌كنیم كه قرار است در زمین امنیت كامل حاكم شود. در هر سلام به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با خداوند تجدید بیعت می‌كنیم كه خداوند در فرا رسیدن روز موعود تعجیل فرماید»

 

«لَینْ‏ قَلْبِی‏ لِوَلِی‏ أَمْرِكَ» خدایا! یاریم كن توجه داشته باشم با هر سلام به محضر پیامبر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه روزی را یاد آور شوم كه در عالم هیچ خصومت، نزاع و درگیری وجود ندارد.

در آن روزگار كسی برای جلب منافع شخصی‌اش تلاش نمی‌كند كه حسّ منفعت طلبی موجب درگیر شدنش با دیگران شود، همه دغدغه دین را دارند، در پی راحتی دیگران هستند و مسرورند كه كل عالم را عدل فرا گرفته است.

اگر سنگدل باشیم و آن روز را فراموش كنیم، نسبت به منافع گسترده‌ای كه قرار است همه عالم از آن بهره‌مند شوند بی‌توجه می‌شویم، و به دنبال منافع خود هستیم.

مراقب باشیم:

به تاریكی‌ها عادت نكنیم، نور را طلب نماییم، و از خدای سبحان درخواست كنیم از عدم انتظار در امان بمانیم، به ظلم عادت نكنیم و خواهان عدل و عدالت باشیم، به آشفتگی تن ندهیم و در انتظار سامان به سر ببریم.

 

«وَ ثَبِّتْنِی‏ عَلَى‏ طَاعَةِ وَلِیِّ أَمْرِكَ الَّذِی سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِكَ فَبِإِذْنِكَ غَابَ عَنْ بَرِیتِكَ وَ أَمْرَكَ یَنْتَظِرُ»

«خدایا! مرا در طاعت ولی امرت ثابت قدم بدار، ولی امری كه او را مستور كردی و او با اجازه تو از خلق پنهان شده و در انتظار فرمان توست»

 

«أَمْرَكَ یَنْتَظِر» آشیخ محمد تقی زرگری نقل می‌كند: «شبی خدمت آشیخ جعفر مجتهدی بودم گفتم: خیلی دلم می‌خواهد از امام زمانم خبری داشته باشیم؛ شیخ جعفر به ماه اشاره كردند: در ماه تصویر حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه را مشاهده كردم كه به حالت نیمه خیز نشسته بودند؛ آقای مجتهدی به من گفتند: حضرت این گونه برای قیام آماده‌اند و منتظر فرمان ظهور هستند.»

خدای سبحان دوازده چراغ برای مردم قرار داد، امّا مردم تیر و كمان به دست گرفته و یازده چراغ را شكستند؛ خداوند آخرین چراغ هدایت را نگه داشته تا مردم تیر و كمانهایشان را زمین بگذارند و بعد او را ظاهر نماید.

ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه زمانی اذن ظهور می‌گیرند كه نه تنها ما تیر و كمان‌ها را زمین بگذاریم،‌ بلكه دست به سینه شویم و ظاهر و باطنمان تسلیم حضرت گردد و بگوییم:‌

امر آنچه تو فرمایی

حكم آنچه تو بنمایی

هر چه بیشتر در مسیر انتظار پیش می‌رویم به این حقیقت بیشتر واقف می‌شویم كه برای یاری حضرت باید به فنا برسیم و برای خویش، خودی قائل نشویم؛ برای خود چیزی طلب نكنیم و هر چه می‌‌خواهیم برای راحت و رضایت مولایمان باشد.

یا صاحب الزمان ! ما را به فنا برسان ، در امر ظهورت تعجیل فرما و عالم را با حضورت منور نما

شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد

تو بیا كز اوّل شب ، در صبح باز باشد

 

 

جلسه: جلسه 21

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  بحار الانوار، ج52 ، ص331

[2]  بحار الأنوار( ط- بیروت)، ج 23، ص152

[3] مستدرک‏الوسائل، ج 4، ص158

[4]  کلیات مفاتیح الجنان، دعاء در غیبت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه

[5]  بحارالانوار،‌ج 52 ، ص 380

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *