مقدمه
در زیارت امین الله انسان به ظرفیت نامحدود خود واقف میشود. زائر در پرتو نور ولایت، حضور امام را درک میکند و به استعدادهای نهفتۀ خود آگاه میشود. در زیارت امینالله ذهنیت فرد نسبت به رزق تصحیح میشود. زائر بر فعالیت و کار خود حساب باز نمیکند، بلکه فقط اعتماد بر خداوند دارد. زائر در عین اختصارگویی، کاملترین درخواستها را دارد.
انسان در ورود به حریم مَشاهد مشرفه درخواستهایی از خداوند سبحان دارد که در زیارت امین الله از حقیقت آنها پردهبرداری میشود. البته لازم به ذکر است که قابلیت بیان آن درخواستها هم با وساطت معصوم به فعلیت و ظهور رسیده است.
زائر در محضر امام سجاد علیهالسلام میآموزد که چگونه الطاف الهی را در محضر حق متذکر شود. آنچه قابل تأمل است آنکه ناخودآگاه این معارف ذخیرۀ قبر و قیامت فرد میشود.
اما چگونه این ذخیرهسازی صورت میگیرد؟ از آن جهت که معارف الهی در تمام زندگی انسان جریان دارد، همزمان با ورود به عالم دیگر این معارف و اعتقادات هم وارد میشود. پس آموزش معارف در خط مشی زندگی انسان تأثیرات جدی دارد که شاکله و ملکه وجودی فرد را میسازد.
بیتردید معارفی که عقیده و شاکلۀ فرد میشود؛ هنگام ورود به قبر از او جدا نیست؛ بلکه همراه اوست. زیارت صحیح، رنگ زندگی انسان را تغییر میدهد و نگرش، بینش، روش، گویش او رنگ الهی به خود میگیرد.
همانگونه که حضور در محضر عالم ربانی، تغییرات جدی در وجود انسان به وجود میآورد و صفات الهی را در وجود او پرورش میدهد، به طریق اُولی زیارت امام که حضور در محضر اوست، تغییرات اساسی در وجود آدمی ایجاد میکند و نگاه او را به امور مختلف تغییر میدهد. این تغییر نگاه، موجب میشود که بار نگرانیها از دوش زائر برداشته شود.
بارغمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت
«وَ عِدَاتِک لِعِبَادِک مُنْجَزَةٌ»
«خدایا وعدههای تو به بندگانت قطعی و حتمی است.»
آرامش در ارتباط دائمی با خدای سبحان
اگر وعدههای خداوند در زندگی ما به فعلیت نرسیده است؛ یعنی ظرف وجودی ما هنوز قابلیت دریافت و پذیرش را ندارد. مانع از طرف خود انسان است که محرومیت از دریافت وعدهها مصداق پیدا میکند.
ارتباط دائمی با خداوند آرامشآفرین است؛ چرا که ارتباط با صادقالوعدی که هر چه وعده میدهد و پُروپیمان وفا میکند؛ آرامش روانی بهارمغان میآورد.
«إِنَّما یوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِساب»[1]
«همانا صابران پاداش خود را بى حساب به طور كامل دریافت مىکنند.»
«وَ اللَّهُ یحِبُّ الصَّابِرین»[2]
«و خدا صابران را دوست دارد.»
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْض»[3]
«خداوند به كسانى از شما كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام دادهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمین جانشین قرار دهد.»
وعدههای خدا قطعی است و تردیدی در تحقق وعدهها نیست؛ اما زمان تحقق وعدهها نامعلوم است.
تلازم تحقق دعا و آمادگی ظرف وجود
در روایت وارد شده است: تمام دعاهای انسان به اجابت می رسد؛ اما تحقق دعا زمان دارد؛ یعنی باید ظرف وجودی انسان آماده باشد تا وعدهها در آن به فعلیت برسد. از وعدههای قطعی خداوند این آیه است:
«وَ اللَّهُ یضاعِفُ لِمَنْ یشاء»[4]
«و خداوند براى هر كس بخواهد دو یا چند برابر مىكند.»
خدای سبحان علاوه بر امور مالی و آبرویی، وجود انسان را مضاعف و گسترده میکند.
«وَ زَلَلَ مَنِ اسْتَقَالَكَ مُقَالَةٌ»
«و لغزش آنان كه به درگاهت عذرخواه آیند، بخشیده خواهد شد.»
راه رهایی از دوزخ
«اقاله» به برهم زدن یک طرفۀ معامله اطلاق میشود. خداوند دوزخ را برای عصیانگران وضع کرده است. در این فراز راه رهایی از دوزخ را آموزش میگیریم. جادۀ دنیا بسیار لغزنده است؛ از این رو اگر لغزشی از فردی صادر شد با توبه و استغفار، طلب و درخواست بخشش دارد.
بخشش، علامت ایمان
از آن جهت که عاشق باید رنگ معشوق خود را نشان دهد، مؤمنین هم با گذشت و عفو از دیگران این عاشقی را به نمایش میگذارند.
روایت هم با صراحت اعلام میکند: اگر مؤمنی لغزشهای دیگران را نبخشد، اصلاً مؤمن نیست؛ بلکه در گمان خود مؤمن است! زیرا از علامات مؤمن قبول عذر دیگران است:
«یقِیلُ الْعَثْرَةَ وَ یغْفِرُ الزَّلَّه»[5]
«لغزشها را میپوشاند و میبخشد.»
مؤمن در هنگام مشاهدۀ خطای دیگران پرده روی آن میاندازد تا از نگاه دیگران هم مستور باشد. به عبارتی گناه دیگران را رسانهای نمیکند.
پیامبر فرمود:
«أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرِّ النَّاسِ مَنْ أَبْغَضَ النَّاسَ وَ أَبْغَضَهُ النَّاسُ»[6]
«آیا شما را به بدترینها افراد آگاه کنم؟ افراد گفتند: بله یا رسولالله. حضرت فرمود: کسی که نسبت به مردم غضباک است، در چشم مردم هم مغضوب است.»
کسی که به کرامتهای اخلاقی نگاه جدی ندارد؛ یعنی بود و نبود مکارم اخلاقی برایش علیالسویه است، در شمار بدترین مردم است. انسان هیچگاه زندگی با عنوان بدترین افراد را بر خود نمیپسندد؛ بلکه دوست دارد که به بهترینها شناخته شود. اگر آدمی در طول شبانهروز، چشم در چشم بدترینها بدوزد، در زمرۀ آنان قرار میگیرد.
حضرت در ادامۀ روایت میفرماید:
«أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ هَذَا، الَّذِی لَا یقِیلُ عَثْرَةً وَ لَا یقْبَلُ مَعْذِرَةً و لا یغفِرُ ذَنبا»[7]
«آیا بدتر از این را به شما معرفی نکنم؟! كسى كه از لغزشى در نمىگذرد و پوزشى را نمىپذیرد و گناهى را نمىبخشد.»
در صورت بخشش و نادیده گرفتن خطاهای مردم، ورق زندگی انسان تغییر میکند. قابل تأمل آن است که هر انسانی قابلیت بخشش را دارد؛ اما بعضی افراد این قابلیت را در وجود خود دفن میکنند.
در زیارت امینالله به پرورش این قابلیت در وجود آدمی اشاره میشود که چگونه انسان از خداوند خواستار بخشش گناهان است. آن کس که متخلق به صفات الهی شده باشد با مردم همین سیره را دارد.
رابطۀ بخشش نداشتن و بیماری روحی
اگر انسان این قابلیت را در خود حبس کند، خوددرگیری و بیماری جسمی را برای خود ترسیم کرده است و بیماری روحی او هم روزبهروز افزون میشود.
زائر در این زیارت از خداوند درخواست دارد که رشحات اقاله بر او تابید شود تا قدرت بر بخشش بیابد.
امیرالمؤمنین میفرماید:
«قَدْ نَزَلَ بِكُمُ الْمَخُوفُ فَلَا رَجْعَةً تَنَالُونَ [تُنَالُونَ] وَ لَا عَثْرَةً تُقَالُون»[8]
«گويى مرگ وحشتناک به سراغ شما آمده; نه دسترسى به بازگشت داريد و نه از هيچ لغزشى توان پوزش»
بعد از مرگ دیگر قدرت بخشش لغزشها و خطاهای دیگران وجود ندارد؛ پس الان که فرصت هست باید قلباً و قالباً، ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً وارد میدان بخشش شد.
ورود در وادی بخشش انسان را از ثقل و سنگینی رها میکند و سبب میشود تا او سبکبال سیر خود را ادامه دهد.
بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسی دمی خدا بفرست و برگرفت
«وَ أَعْمَالَ الْعَامِلِینَ لَدَیكَ مَحْفُوظَة»
«عمل هر عمل کنندهای نزد تو محفوظ است.»
«لَدَیک» بر این امر دلالت دارد که عمل هر عاملی نزد خداوند محفوظ است. واژۀ «لَدَیک» سروری بر انسان حاکم میکند؛ چرا که بنده با تمام وجود مییابد که خداوند علاوه بر رفع نازیبایی و نقیصهها، مانع بقای اعمال ناقص میشود.
ربوبیت خداوند اقتضا میکند که نقصان و بدیها در وجود بنده ماندگار نشود؛ از این رو با اصلاح کاستیها، کمالات را افزون میسازد.
زائر در زیارت امین الله به مقام رقیب بودن، نگهبانی، مهیمن و حفیظ بودن خداوند اشاره میکند.
اعمال از آن جهت که در نزد خداوند باقی میماند، باید حساب شده باشد.
«فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَه وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَه»[9]
«پس هرکس ذرهای خوبی کند آن را میبیند و هرکس ذرهای بدی کند آن را میبیند.»
جاودانگی عمل
در این فراز باور قلبی زائر به اینکه هر عملی ماندگار است، اشاره میشود. اصل بر ماندگاری هر عمل است. عملی که از جنس خیر باشد، ماندگاری آن نافع است؛ ولی عملی که از جنس شرّ باشد، ماندگاری آن مضرّ است.
هر عملی اجمالاً در عالم محفوظ است و گم نمیشود؛ حتی نیات انسان. دو ملك کاتبی که بر سر شانۀ انسان قرار دارند، دائماً مشغول ثبت اعمال هستند. حتی خطورات قلبی هم ثبت میشود. خطورات شر، وجود انسان را سنگین میکند؛ اما خطورات خیر، پاداش بههمراه دارد.
«أَرْزَاقَک إِلَى الْخَلَائِقِ مِنْ لَدُنْک نَازِلَة»
«روزی خلق از سوی تو فرود میآید.»
با این فراز غصۀ روزی از انسان دور میشود؛ چرا که حضرت میفرماید:
- روزی فقط از مصدر خداوند در عالم پخش میشود؛ نه اسباب؛
- اسباب برای نزول رزق نقشی ندارند، بلکه واسطۀ ظاهری هستند؛
- روزی، اعم از رزق مادی و معنوی است.
اکثر غصههای آدمی برای رزق و روزی آیندۀ فرزندانش است. این فراز بیان میکند که روزی خداوند همواره درحال فرود آمدن است و منوط به زمان حال و آینده نیست.
رزقی کریمانه
اگر بر این باور باشیم که رزق تمام مخلوقات از ناحیۀ خداوند کریم نازل میشود، پس در اوج کثرت و فراوانی است.
اما انسان با صفات ناشایست: بدبینی به خداوند، بدبینی به خلق، دروغ و ناامیدی در مقابل بارش ارزاق، مانع ایجاد میکند و خود را از این وسعت محروم میسازد. رزق از ناحیۀ خداوند کریم صادر میشود؛ پس این رزق، کریمانه است.
زائر در زیارت امینالله به این باور قلبی میرسد که:
«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین»[10]
«بىتردید خدا خود روزىدهنده و صاحب قدرت است.»
وقتی روزی با قوّت و محکم نازل میشود؛ هیچ خللی در آن نیست. همۀ مردم عیال خدا هستند و ممکن نیست خدای سبحان عیالش را از روزی محروم کند. امیرالمؤمنین میفرماید:
«كُلُّكُمْ عِیالُ اللَّهِ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ كَافِلُ عِیالِه»[11]
«تمامی شما عیال و روزیخور خداوند هستید و خداوند سبحان متکفل عیال خویش است.»
بنابراین بسیاری از غصههای آدمی به باورها و اعتقادات نادرست خود او باز میگردد؛ چرا که باور ندارد هر روز، روزی جداگانه در حال بارش است و روزیِ هر روز با روز قبل فرق دارد.
تنگی و بسط روزی دست خداست:
«قُلْ إِنَّ رَبِّی یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَهُوَ یخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ»[12]
«بدون شک، پروردگارم براى هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را گشایش مىدهد، و یا براى او تنگ (و محدود) مىگرداند و هر چه را (در راه او) انفاق كردید پس او (عوضش را) جایگزین مىكند و او بهترین روزىدهندگان است.»
هر چقدر خرج و مصرف درست داشته باشیم، به بهترین صورت جبران مىشود. یکی از غصههای عظیمی که به انسان موحد آسیب وارد میکند، غمِ ارزاقِ معنوی و کمتوفیقی است، در حالی که بعضی از افراد بارِ غمِ ارزاقِ مادی را بر دوش میکشند! غم و غصه به منزلۀ دودی است که در بینش انسان مانع ایجاد میکند؛ اما زائر در این فراز رفع این دود و حجاب را خواهان است تا در فضای نورانی، نگرش او الهی شود.
رزق آن چیزی است که بقای مادی و معنوی انسان به آن بستگی دارد. خداوند سبحان بهمجرد اینکه خود را خالق معرفی کرد، رزق مخلوقات را هم تضمین کرد.
«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»[13]
«تمام موجوداتی که در زمین مستقرند رزقشان به عهدۀ خداست.»
خدا عالم است که به هر بندهای چه مقدار رزق برسد. البته درخواست انسان منافاتی با «خیرالرازقین» بودن خداوند سبحان ندارد. خداوند رزّاق است؛ یعنی بسیار رزق میدهد. خیرالرازقین است؛ یعنی بابت هر رزقی که میدهد هیچ طلب و منتی ندارد. مسامحهای در روزیرسانی خود ندارد. رزق، دارایی انسان نیست؛ بلکه بهرهبرداری و مصرف دارایی است.
انواع رزق معنوی
این فراز به انسان می آموزد که رزق اعم از رزق مادی و معنوی است؛ یعنی:
۱. و ارزُقنا زیارةَ الحسین علیهالسلام؛
۲. اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَة؛
۳. اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیتِكَ الْحَرَامِ فِی عَامِنا [عَامِی] هَذَا وَ فِی كُلِّ عَام؛
۴. اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی … رِزْقاً وَاسِعاً، حَلَالًا طَیباً، … مِنْ غَیرِ كَدٍّ وَ لَامَنٍّ مِنْ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِك.
زائر، رزق واسع، حلال، طیب و بدون منت، طلب میکند تا لذت ببرد و به این حقیقت واقف میشود که مخزن همۀ ارزاق از جانب خدای سبحان است.
رزق در حال نزول است و زائر برای دریافت ارزاق معنوی و خاص باید سیر الیالله داشته باشد و بدون توجه به اسباب بالا رود. بهمیزانی که زائر به مقام حضور نزدیکتر شود، ارزاق عجیب و خاصی را دریافت میکند.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
آیا انسان مقام حضور را برای طلب روزی می خواهد یا برای وصال به خداوند؟ آیا انسان برای کسب روزی وسیع، نماز میخواند؟ پاسخ، منفی است.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بندهپروری داند
انواع رزق
خداوند سبحان دو نوع رزق دارد:
۱. رزق عام که شامل مؤمن و کافر میشود؛
۲. رزق خاص مانند رزق معرفت، رزق توحید، رزق محاسن اخلاقی، رزق عمل صالح، رزق همنشینی با خوبان.
عوامل بسط رزق
بعضی از امور موجب بسط رزق میشود:
- استغفار و توبه که ریزش رحمت را بههمراه دارد:
«اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ یرْسِلِ السَّماءَ عَلَیكُمْ مِدْراراً»[14]
«از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس بهسوى او باز گردید، تا باران را پىدرپى بر شما بفرستد.»
رزق الهی همواره در حال بارش است؛ اما گناه، مانع دریافت ارزاق الهی است. با استغفار این مانع برداشته میشود و بارش رزق صورت میگیرد.
«أَكْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ یجْلِبُ الرِّزْق»[15]
«زیاد استغفار کنید که استغفار سبب جلب روزی است.»
نماز استغفار
یکی از مهمات زندگی انسان نماز استغفار است. نمازی کوتاه و خوشگوار که به منزلۀ دسر بعد از غذاست. نمازی که زمان اختصاصی ندارد و در هر زمانی میتوان اقامه کرد.
آیتالله بهجت با تأکید بر نماز استغفار بیان میفرمود که این نماز افزونی و ریزش رزق را بههمراه دارد. یکی از نقشهای اساسی نماز استغفار آن است که انسان را گناهشناس میکند و پس از این شناخت، آدمی از بدیها و گناهان پرهیز دارد. انسان در نماز استغفار، گناه منیّت خود را میشناسد و خواستار جدایی از منیّتهای خود است.
- دعا؛
- خوشنیتی؛
- رضایت به تقسیم الهی؛
- قناعت؛
- ترک شکایت؛
- شکر نعمات. هنگامی که هر لطف الهی نظر انسان را به خود جلب کند و در برابر نعمات شاکر و حامد شود؛ دیگر الطاف حق را با نگاه عادی و همیشگی نظاره نمیکند. خداوند نیز در برابر هر شکری افزونی را رقم میزند.
هر ناشکری اثر سوء خود را در عالم باقی میگذارد، مانند پرتاب سنگی که خواه ناخواه موجب شکستن شیشه میشود. همۀ کائنات شعور دارند و صدای ناشکری را میشنوند؛ بنابراین هر ناشکری دیواری در مقابل رزق و روزی ایجاد میکند.
- وضوی دائم. فردی خدمت پیامبر اکرم آمد و گفت: «یا رسول الله روزیام بسیار اندک است.» حضرت فرمود:
«أَدِمِ الطَّهَارَةَ یدُمْ عَلَیكَ الرِّزْق»[16]
«پیوسته با وضو و طهارت باش تا روزیات زیاد شود.»
یکی از عرفا معتقد است «أَدِمِ الطَّهَارَةَ» فقط طهارت ظاهری نیست؛ بلکه بهمعنای طهارت باطنی هم هست. طهارت باطنی، یعنی مشرک نباشیم. شرک، نوعی خباثت و نجاست است. بداخلاقی نیز از خباثت درون ناشی میشود.
- خوش خلقی نیز از عوامل کسب روزی است. یک کارگر خوشاخلاق خودبخود روزی فراوانی را برای خود کسب میکند و بالعکس فرد بداخلاق روزی خود را با سختی و اکراه دریافت میکند. انسان خوش اخلاق در عالمی که قانون عمل و عکسالعمل حاکم است، با اخلاق پسندیده و نیکو سلسلهوار ازدیاد روزی را برای خود طلب میکند.
رزق زیارت از رزقهای لا یحتسب است که انسان تحت نور ولایت خیال راحتی دارد؛ چون به عیان نظارهگر است که تنظیم و برنامهریزی زیارت به تدبیر او نبوده است. اگر تدبیر و برنامهریزی فرد به میدان آید، مشکلاتی ایجاد میشود.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«مَنِ اهْتَمَّ لِرِزْقِهِ كُتِبَ عَلَیهِ خَطِیئَةٌ»[17]
«کسی که همّوغم او کسب روزی باشد، برای او خطیئه نوشته میشود.»
چرا غصۀ روزی؟
یکی از خطاها، غصۀ روزی است اعم از رزق مادی و معنوی؛ اما چرا غصۀ روزی معنوی خطیئه محسوب میشود؟
هنگامی که فرد به عقبماندگی خود واقف شود؛ غصهخوری او نهتنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه به سِیر او صدمه میزند و سیر او را کُند میکند.
«وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» «یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ»[18]
«و هركس كه از خدا پروا كند، خداوند براى او راه بیرون شدن و رهایى را قرار مىدهد و او را از جایى كه گمان ندارد روزى مىدهد.»
تقوا، کلید دریافت رزق
کلید دریافت روزی تقواست نه جان کندن! گاه آدمی برای کسب روزیِ بیشتر، بداخلاقی میکند، از کار خود کم میگذارد و… که نماد بیتقوایی است. گاه فرد درآمد زیادی هم دارد؛ اما به سبب بیتقوایی رزق او نمیشود.
بیتقوا از اسباب، استفادۀ صحیح ندارد؛ برای بدست آوردن روزی، عبادت و نماز خود را سریع انجام میدهد، غافل از آنکه خدای رزاق عبادت صحیح را سببی برای انزال رزق قرار داده است! فردی که از عبادات خود کم میگذارد تا به رزق مادی برسد، راه را اشتباه میرود!
سؤالی که ذهن را به خود مشغول میکند این است که چرا بعضی از افراد متقی در حالیكه چشمشان به دست مردم نیست؛ اما کم روزیاند؟ آیا کم روزی بودن، نشانۀ بیتقوایی است؟
چند پاسخ داده شده است:
- چنین فردی به نظر كسانی كه روزی را فقط مادی می بینند کم روزی است؛ درحالیكه روزی معنوی او می تواند بسیار گسترده باشد. امکان ندارد کسی متقی باشد و خدا ضمانت رزق او را نکند! پس متقی کم روزی نیست.
مثلا او زمان سلام به امام رضا علیهالسلام، جواب سلام را از امام میشنود. و عزیزکردۀ امام رضا میشود،چنین روزیهایی به چشم كسی كه روزی را مادی میداند، نمیآید .
- خدای سبحان رزق عزت را به متقی عطا میكند. او در چشم دیگران نهتنها خوار و ذلیل نیست؛ بلكه از عزت خاصی در میان مردم برخوردار است. خلق برای خدماترسانی به او با افتخار گام برمیدارند و منت او را میکشند تا به او خدمتی ارائه کنند. بنابراین او رزق دارد؛ رزق عزت، رزق علم، رزق توفیق، رزق اخلاص و… .در حد کفاف هم دارد.
- گاهی اوقات خدای سبحان متقی را علیالظاهر تنگروزی میکند؛ اما آزمون خدابرای اوست تا او را به دیگران معرفی کند. او در اوج تنگی رزق، به بندگان خدا مراجعه ندارد. در اوج تنگی رزق دروغ نمیگوید و ذرهای در عباداتهای خود مسامحه ندارد. طمع خود را از همۀ خلق قطع کرده است تا خیر دنیا و آخرت نصیبش شود.
فردی از امام سجاد علیهالسلام سوال کرد: خیر دنیا و آخرت در چیست؟ امام فرمود:
«رأیتُ الخَیرَ كُلَّهُ قَدِ اجتَمَعَ فی قَطعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیدی النّاسِ»[19]
«همۀ خوبىها را در بریدن طمع از آنچه در دست مردم است، دیدم.»
یعنی اگر میخواهی در دنیا و آخرت عزیز و قدرتمند و غنی باشی، فقط باید دستت را بهسوی خدای سبحان بالا ببری. اگر میخواهی چشمت روشن باشد و به خیر دنیا و آخرت برسی، باید از مردم قطع طمع کنی؛ زیرا رزق از سرچشمه نازل میشود.
عوامل ازدیاد رزق از نگاه امیرالمؤمنین
امیرالمؤمنین علیهالسلام به اصحاب خود فرمود:
«أَ لاَ أُنَبِّئُكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ بِمَا يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ قَالُوا بَلَى قَالَ اَلْجَمْعُ بَيْنَ اَلصَّلاَتَيْنِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ اَلتَّعْقِيبُ بَعْدَ اَلْغَدَاةِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ بَعْدَ اَلْعَصْرِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ صِلَةُ اَلرَّحِمِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ كَشْحُ اَلْغِنَى يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ أَدَاءُ اَلْأَمَانَةِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ اَلاِسْتِغْنَاءُ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ مُوَاسَاةُ اَلْأَخِ فِي اَللَّهِ تَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ اَلْبُكُورُ فِي طَلَبِ اَلرِّزْقِ تَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ إِجَابَةُ اَلْمُؤَذِّنِ تَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ تَرْكُ اَلْكَلاَمِ فِي اَلْخَلاَءِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ تَرْكُ اَلْحِرْصِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ شُكْرُ اَلْمُنْعِمِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ اِجْتِنَابُ اَلْيَمِينِ اَلْكَاذِبَةِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ اَلْوُضُوءُ قَبْلَ اَلطَّعَامِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ أَكْلُ مَا سَقَطَ مِنَ اَلْخِوَانِ يَزِيدُ فِي اَلرِّزْقِ وَ مَنْ سَبَّحَ اَللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ ثَلاَثِينَ مَرَّةً يَزِيدُ فِي اَلرِّزْق.»[20]
«آیا به شما خبر ندهم از چیز هایی که روزی را می افزاید؟! گفتند: بلی، فرمود: جمع کردن میان دو نماز، خواندن تعقیبات پس از نماز صبح و عصر، صله رحم، جارو کردن جلوی در خانه، اداء امانت، بی نیازی از مردم، همدردی با برادر دینی، صبح زود به دنبال روزی رفتن، اجابت موذن، سخن نگفتن هنگام قضای حاجت بر روزی می افزاید. ترک حرص، شکر منعم، اجتناب از سوگند دروغ، وضو گرفتن قبل از غذا، خوردن آنچه از سفره بیرون ریخته است، بر روزی میافزاید.»
در روایتی دیگر امیرالمؤمنین میفرماید:
«وَ اسْتِعْمَالُ الْأَمَانَةِ یزِیدُ فِی الرِّزْقِ»[21]
«امانتداری، روزی را افزایش میدهد.»
بهراستی انسان خوشمعامله شریک مال مردم است. فرد نسبت به اموری که در اختیارش قرار گرفته است اعم از مال، گفتار و…باید امانت دار باشد. این امانتداری باعث افزایش رزق و روزی است.
عامل دیگری که حضرت در ادامۀ روایت برای افزایش رزق اشاره میفرماید، گفتار پسندیده است:
« وَ قَوْلُ الْحَقِّ یزِیدُ فِی الرِّزْقِ»
«گفتار درست افزایش روزی را به همراه دارد.»
چه بسا علت کمروزی بودن ما سخنان لغو و بیهوده و ناصحیحی است که بر زبان میرانیم.
از آنجا که انسان حریص، مال را بطور صحیح خرج نمیکند و انفاق ندارد، جای آن پُر نمیشود. هر انفاقی، پُر شدن و برکت را بههمراه دارد.
شستن دست آلودگیها را از انسان دور میکند و باعث صحت جسم میشود. جسم سالم، فکر صحیح را بههمراه دارد و فکر صحیح توانایی جسمی فرد را افزایش میدهد و توانایی جسمی در عبادت اثرگذار است.
اسراف در غذای سفره مانع کسب روزی میشود؛ از این رو توصیه به خوردن خورده نان و غذای در سفره شده است.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«مَن حَسُنَ بِرُّهُ في أهلِ بَيتِهِ زيدَ في رِزقِهِ»[22]
«کسی که خدماترسانی نیکو به خانوادۀ خود دارد از رزق بیشتری بهرهمند است.»
گاهی اوقات فرد با چهرۀ عبوس و با منّت و بداخلاقی به خانوادۀ خود خدماترسانی دارد؛ همین امر از روزی میکاهد. اگر انواع خدماترسانی به خانواده با کمال خوشرویی و ذوقوشوق همراه باشد، روزیهای فراوانی را نصیب فرد میکند.
در روایت وارد شده است: «صدقه روزی را زیاد میکند.»[23]
مصادیق صدقه
امام باقر علیه السلام فرمود:
«كُلُّ مَعْرُوفٍ صَدَقَة»[24]
«هر کار خیری صدقه است.»
در واقع صدقه فقط پرداخت مالی نیست؛ بلکه انجام هر کار خیری، صدقه محسوب میشود که نتیجۀ آن ازدیاد روزی است. پیامبر اکرم میفرماید:
«إنَّ على كُلِّ مُسلمٍ في كلِّ يَومٍ صَدَقةً»
«هر مسلمانی باید در هر روز صدقه بدهد.»
این فرمایش پیامبر در زمانی بود که ظاهراً اصحاب در فشار مالی سختی بودند! اصحاب گفتند: «چه کسی طاقت دارد هر روز صدقه بدهد؟» حضرت فرمود:
«إِمَاطَتُكَ الْأَذَى عَنِ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ وَ إِرْشَادُكَ الرَّجُلَ إِلَى الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ وَ عِیادَتُكَ الْمَرِیضَ صَدَقَةٌ وَ أَمْرُكَ بِالْمَعْرُوفِ صَدَقَةٌ وَ نَهْیكَ عَنِ الْمُنْكَرِ صَدَقَةٌ، وَ رَدُّكَ السَّلَامَ صَدَقَةٌ، عَوْنُكَ لِلضَّعِیفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَةِ»[25]
«برداشتن مانع از سر راه، راهنمایی ظاهری و معنوی در مسیر و جاده از موارد صدقه است، عیادت مریض صدقه محسوب میشود، امر به معروف و نهی از منکر از موارد صدقه است. جواب سلام صدقه است. کمک به فردی که ناتوان فکری است، صدقه محسوب میشود.»
همفکری به ضعیف مصادیق زیادی را در بر میگیرد، از جمله: آموختن نحوۀ همسرداری، آموزش فنون فرزندپروری و….که برکات و رزق و روزی زیادی در زندگی جاری میکند.
در روایتی دیگر حضرت میفرماید:
«تَرْكُ الشَّرِّ صَدَقَةٌ أَمْسِكْ لِسَانَكَ فَإِنَّهَا صَدَقَة»[26]
«اینکه انسان از صبح تا شب مراقبه داشته باشد، تا اذیت و شری از او به دیگران نرسد و نگهداری زبان، نوعی صدقه محسوب میشود.»
حفظ زبان، خیر بسیاری را بهسوی انسان سرازیر میکند. یک جملۀ نادرست ممکن است دلخوری و ناراحتی بسیاری به وجود آورد و روابط را دچار خدشه کند.
عوامل کاهش رزق
1. دروغ
بزرگترین مانع کسب روزی، دروغ است. دروغ عرصۀ وسیعی دارد، مانند بسیاری از تعارفها که دروغ است! مثلاً کسی که برای دیگران زحمتی متحمل میشود، در هنگام تشکر آنان میگوید: «زحمتی نبود!» یا در مقابل هزینهای که برای آنان میکند، میگوید: «قابلی ندارد!» یا کسی که به دیگری میگوید: «حلالم کن؟» پاسخ میشنود: «من کدورتی از تو در دل ندارم!» در حالیکه دل او مملو از کینه و ناراحتی است! همین دروغهای به ظاهر کوچک مانع کسب رزق است.
در روایتی آمده است: هرگاه خداوند بنگرد که بندهاش تکبیر میگوید؛ ولی چیزی غیر از روح تکبیر در قلبش راه یافته، به او میفرماید:
«یا كَاذِبُ أَتَخْدَعُنِی؟ وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی لَأَحْرِمَنَّكَ حَلاَوَةَ ذِكْرِی وَ لَأَحْجُبَنَّكَ عَنْ قُرْبِی.»[27]
«ای دروغگو! آیا مرا فریب میدهی، سوگند به عزت و جلالم، تو را از شیرینی ذکرم محروم میسازم، و قطعاً تو را از نزدیک شدن به حریم قرب خودم، جلوگیری میکنم.»
مصلی میگوید: «ایّاکَ نَستَعین» درحالی که چشم بر یاری از دیگران دارد! فرد ظاهراً «الحمدلله» میگوید؛ اما در درونش از خداوند ناراضی است! نمونههای دروغ در زندگیها فراوان است که مانع دریافت روزی میشود.
2. مسامحه در انفاق
مسامحه در انفاق نیز یکی دیگر از عواملی است که روزی را کاهش میدهد.
امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید:
«إنّكُم إلى إنفاقِ ما اكتَسَبتُم أحوَجُ مِنكُم إلَى اكتِسابِ ما تَجمَعونَ»[28]
«شما به انفاق آنچه به دست آوردهاید محتاجترید تا به دست آوردن آنچه گرد مىآورید.»
هنگام انفاق، جای روزی جدید خالی میشود؛ اما زمانیکه انفاقی نیست، جایی برای روزیِ تازه، وجود ندارد.
تاریخ جلسه: 1402/7/26 – جلسه دهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]. سوره زمر، آیه 70.
[2]. سوره آل عمران، آیه 146.
[3]. سوره نور، آیه 55.
[4]. سوره بقره، آیه 261.
[5]. الکافی، ج 2، ص226.
[6]. بحار الانوار، ج 72، ص 203.
[7]. بحار الانوار، ج 72، ص 203.
[8]. نهجالبلاغه، خطبه 190.
[9]. سوره زلزال، آیه 7.
[10]. سوره ذاریات، آیه 58.
[11]. فهرست موضوعی غرر الحکم ، باب رزق.
[12]. سوره سبأ، آیه 31.
[13]. سوره هود، آیه 6.
[14]. سوره هود، آیه 52.
[15]. تحفالعقول، ص 106.
[16]. مستدرک الوسائل، ج 4، ص 421.
[17]. الأمالی للطوسی، ص 539.
[18]. سوره طلاق، آیه 3.
[19]. بحار الانوار، ج 73، ص .171.
[20]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة – قم، چاپ: اول، 1409 ق.؛ ج15 ؛ ص347،
[21]. بحار الانوار،ج79، ص 333.
[22] . بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۴۰۸
[23]. تحریر الوسیله،ج 2، ص98.
[24]. الخصال،ص 145.
[25]. مستدرک الوسائل ، ج 7، ص 243.
[26]. میزان الحکمة، ج 6، حدیث 2198.
[27]. بحار الانوار، ج84، ص 230.
[28]. غرر الحکم، حدیث 3827.