شرح فرازهایی از زیارت عاشورا – بخش پنجم

مقدمه

 

آثار قرائت زیارت عاشورا

 

زيارت عاشورا در زندگی چه اثراتی دارد که توصیه شده است هر روز زيارت عاشورا خوانده شود؟ زیارت عاشورا نمادی از این حقیقت است كه انسان در بيابان دنيا گم نشود و از هدايت خاصه بهره‌مند شود. زیارت عاشورا نشانگر مسیر هدایت است و به انسان سيرت و بصیرت عطا می‌کند.

 

پيام‌های خاص زیارت

 

در زیارت عاشورا هفت درخواست بیان می‌شود که امکان فراهم شدنش وجود دارد؛ چون اگر به اجابت نمی‌رسید مورد سرزنش عقلا قرار می‌گرفت. اگر در دعاها به انسان توصيه شده است که درخواست‌های عجيب و غريبی داشته باشيد؛ چون اين درخواست‌ها بخشی از استعدادهای نهفتۀ وجود فرد است كه هنوز شكوفا نشده است و با وساطت امام اين استعداد‌ها به فعليت می‌رسد. علاوه بر اینکه این درخواست‌ها نماد توان فرد است، نمایشگر شخصيت او نیز هست. درخواست‌های افراد سببی برای بازشناسی ميزان شخصيت آنهاست. درخواست‌ها و دعاها قيمت فرد را تعيين می‌كند. هر قدر مطلوب انسان متعالی‌تر و گرانقدر و ارزشمند باشد، قيمت او نیز متعالی و گرانقدر می‌شود و هرقدر مطلوب، پست باشد، ارزش او هم اندک می‌شود.

حضرت آيت‌الله جوادی آملی می‌فرمايد: «اگر همّت كسی فقط دست‌يابی به سنگ‌های قيمتی باشد، وجود او فقط در حد جماد و سنگ است؛ چون همۀ خواست و مطلوب او به اندازۀ جماد است و هنوز از  آن مرتبه بالاتر نيامده است. و اگر كسی در لباس خود دقت بسیاری دارد، باید توجه داشته باشد که گران بهاترين لباس گرم از پوست يك حيوان است و گران‌ترین لباس سرد هم از ابريشم است كه آن هم از يك حيوان تهیه می‌شود؛ بنابراین فردی که توجه بیش از حد به ارزش لباس خود دارد، هنوز سطح وجودی‌اش در حد حيوان است و بالاتر نيامده است و اگر همۀ تلاش فرد برای رسيدن به خانه و آهن و پوشاک و …است، قيمتش به همان میزان است.  به میزانی که فرد متعالی شود، درخواست های او  با اقتضای انسانيت او هماهنگ است.»

 

آشنایی با درخواست‌های متعالی

 

زائر در زيارت عاشورا با درخواست‌های متعالی آشنا می‌شود. درخواستی كه نيمۀ پنهان او را به ظهور می‌رساند و جلوه‌گر می‌کند و خود گم‌شدۀ او را معرفی می‌کند. نيمه گمشدۀ فرد در عالم دنيا آنقدر مشغول به ماده و ماديات است که از حق و حقیقت غافل است؛ اما در زيارت عاشورا این حقيقت گم‌شده در پرتو نور اباعبدالله علیه‌السلام آشکار می‌شود.

 

طلب خونخواهی در معیّت امام

 

«اَن یَرزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَ إِمامٍ مَنصُور»

«درخواست می‌کنم که روزی‌ام گردانی تا در رکاب امام منصور از اهل بیت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله باشم

زائر با زبان ساده سربازی و خونخواهی امام را طلب می‌کند؛ یعنی از خدای سبحان می‌خواهد در معيّت امام زمان باشد و او را امداد رساند. زائر خونخواهی و معیّت با امام و انسان كامل را طلب می‌کند؛ چرا که در این معیّت از نقصان جدا می‌شود. این معيّت و همراهي در زندگی آنقدر نقش‌آفرين است كه در زیارت عاشورا در عبارت «السَّلامُ عَلَی الحُسَین وَ عَلی علیِّ بنِ الحُسَین وَ عَلی اَولادِ الحُسَین وَ عَلی اَصحابِ الحُسَین» سلام بر اصحاب امام به همراه سلام بر امام ذکر شده است. معیّت با امام اعتبار خاصی به فرد عطا می‌کند تا آنجا که افراد مقید می‌شوند به ياران امام هم سلام دهند.

 

درخشش امام

 

«اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَ اِمامٍ هُدیً ظاهِرٍ ناطِقٍ (بِالْحَقِّ) مِنْکُمْ»

«درخواست می ‌کنم که روزی‌ام گردانی که در رکاب امام زمان که هادی، ظاهر شونده، ناطق به حق است، خون خواه باشم.»

«یَرزُقَنی» ضمیر متکلم وحده است و بیان می‌کند که هركس برای خودش درخواست می‌كند و  هركس خودش بايد طلب كند. اسم فاعل به مانند فعل مضارع بر زمان حال و آينده دلالت دارد؛ يعني در زيارت عاشورا زائر اين معنا را به خود تذكر می‌دهد كه امام ظاهر و ناظر است و جلوه‌گری تام دارد؛ اما بنده با معصيت، حجابِ غیبت خود را فراهم می‌کند. در زیارت عاشورا با عبارت «هُدًی ظَاهِرٍ» امام زمانی معرفی می‌شود که غيبت بندگان باعث غیبت او شده است؛ وگرنه امام در عالم درخشش خاصی دارد.

آيت الله الهی طباطبايی و حاج ملا آقاجان زنجانی گفته‌اند: امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه يك ظهور فردی دارد و يك ظهور اجتماعی. ظهور اجتماعی در زمانی محقق می‌شود که امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه در كل عالم حکومت دارد.

پري رو تاب مستوری ندارد

چو در بندی ز روزن سر برارد

 

در آیه مبارکه «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ »[1]«خدا نور آسمان‌ها و زمین است مثل نور او چون چراغدانی است که در آن، چراغی باشد.» «مَثَلُ نُورِهِ» امام است؛ زیرا نور، جلوه‌گری تام در عالم دارد؛ از این جلوه‌گری در زيارت عاشورا پرده‌برداری می‌شود.

«ظَاهِرٍ»

زائر در ادبستان زیارت عاشورا درخواست دارد که امام در وجود او جلوه گر باشد. دل او بی‌امام نباشد و در عصر غيبت به سر نبرد؛ بلکه روزگاری را سپری کند كه ظاهراً امام غايب است؛ اما در دل و وجود او امام ظاهر باشد.

«نَاطِقٍ»

در زيارت عاشورا معرفی امام زمانی صورت می‌گیرد كه ناطق است؛ يعنی بايد و نبايدها و امر و نهی دارد و متذکر امور ناصحیح است. امام زمان و همه حضرات معصومين كتاب الله ناطق‌اند و با انسان‌ها صحبت می‌کنند. زائر در زیارت عاشورا معيّت با امام ظاهر، ناطق و خونخواهی اباعبدالله را درخواست دارد.

 

اشتیاق به امام زمان

 

یکی از آثار زيارت عاشورا آن است که ميل انسان به امام زمان تشديد می‌شود و این رزق و روزی روزانه، زندگی او را قوّت می‌بخشد. در معيّت امام هم عافيت و هم ناراحتی وجود دارد؛ به این معنا که گاه امر امام برای انسان سخت است؛ اما چون به این امر واقف می‌شود که امام او را انتحاب كرده است؛ این تلخی و سختی، شيرين می‌شود. در زيارت عاشورا اولین درخواست خونخواهی حضرت اباعبدالله است؛ يعنی قيام و ضربه زدن و نابودی دشمن امری سخت است؛ اما سختی در محضر امام سهل و آسان می‌شود؛ زیرا افعال سخت تحت نظر و نگاه بزرگتر آسان جلوه‌گر می‌شود.

 

آبرومندی در پرتو اباعبدالله

 

«اَللّهُمَّ اجعَلنِی عِندَکَ وَجیهاً بِالحُسَینِ عَلَیهِ السَّلام فِی الدُّنیَا وَ الآخِرَه»

«خدایا، ما را به وسیلۀ امام حسین علیه‌السلام آبرومند در دنیا و آخرت قرار بده.»

زائر صِرف آبروداری در دنیا و آخرت را درخواست نمی‌کند؛ بلکه آبرو را با وساطت امام حسین علیه‌السلام در مقام«عِندَکَ» طلب می‌کند. حضور در «عِندَکَ» توجه خاصی را می‌طلبد.

حضرت آسیه می‌فرماید: « رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِين»[2]« پروردگارا! براى من نزد خويش در بهشت خانه‌اى بساز و مرا از فرعون و كردار او نجات بده و مرا از گروه ستمگر رهايى بخش.» یعنی حضرت آسیه، بهشت بدون صاحبخانه و در حال غیبت را درخواست ندارد؛ بلکه مقام «عِنْدَکَ» را که مقام حضور است، درخواست می‌کند.

 

درخواست حضور دائم نزد خدای سبحان

 

« اَللّهُمَّ اجعَلنِی عِندَکَ»

درخواست ديگری كه در این عبارت قابل تأمل است «اَللّهُمَّ اجعَلنِی عِندَکَ»«خدايا مرا در حضور خودت قرار بده.» است. «عِندَ» ظرف مكان است؛ یعنی خدایا، در حضور تو باشم؛ زیرا در حضور خداوند معصيت و ترك طاعت راهی ندارد؛ معصیت و ترک طاعت زمانی محقق می‌شود كه خدا در زندگی نادیده گرفته شود. زائر در زیارت عاشورا مقام حضور دائم را طلب می‌کند. در حضور باید ادب فعلی و ذكری و قولی از وجود او نمایان باشد.

طلبه‌ای در نجف قبل از حرکت بسوی ايران خدمت آیت الله قاضی رسید و طلب توصیه‌ای کرد. آقا فرمود: «هميشه ياد اين آیه از قرآن باش: «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى»[3]‌ «آيا او نمى‌داند كه خداوند مى‌بيند.» چون باور قلبی به حضور و مشهد ذات احدیت انسان را به مراقبت اعمال و افکار وا می‌دارد و همه افكار و نيات كنترل می‌شود.

 

«عِندَکَ»

«عِندَکَ» یعنی در ضريح باز می‌شود و به زائر يك شبانه روز اجازه داده می‌شود که در آنجا قرار گیرد؛ اما زائر قدر و قیمت این مکان را نمی‌داند و می‌گويد: «یک ساعت کافی است!»؛ چون يك شبانه روز را سخت می‌پندارد و در همین مدت کم هم ادب به خرج نمی‌دهد؛ بلکه به دنبال جای نشستن است؛ در حاليكه یکی از آداب دعا ایستاده خواندن است. آیا اگر انسان در حضور امام قرار گیرد بی‌اجازه می‌نشیند؟ در ابتدای زیارت زائر باید ایستاده زیارت‌نامه را بخواند و پس از مقداری زیارت، اجازۀ نشستن به او داده می‌شود.

ابوهاشم جعفری خدمت امام هادی عليه السلام رسید؛ چون قرض زیادی داشت و می‌خواست از حضرت پولی را قرض بگیرد؛ تا اراده کرد قرض را عنوان کند. حضرت فرمود: «ابوهاشم! اگر ده هزار دینار به تو بدهيم ولايت ما را می‌فروشی؟ گفت:«هرگز.» امام فرمود: «اگر صد هزار دینار به تو بدهیم ولایت ما را می‌فروشی؟» گفت:« ابداً.» و امام مبلغ را بالاتر می‌برد و همان جواب از ابوهاشم بیان می‌شد. حضرت فرمود: «چرا احساس فقر و نداری می‌كنی؟»

درایت در روایت نشان می‌دهد، زمانی که انسان در مقام حضور باشد، فكر و ذكر و فعل او همه تحت كنترل است، يك لحظه نااميدی در آن راه ندارد، لحظه به لحظه انعام و افضال نصيب او می‌شود و از همۀ تعلقات جداست.

افراد در مقام حضور دو نوع‌اند:1. در مقام حضوری كه خيلی اعتبار دارد؛ 2. در مقام حضوری كه كارت اعتباری او خيلي تأمين نيست؛  بنابراین انسان باید مقام حضوری را طلب کند که به او اعتبار خاصی عطا می‌شود.

 

درخواست آبرو

 

«وَجیهاً»

«وَجیهاً» در صيغه مبالغه و صفت مشبهه به معنای هميشه معتبر و بسيار معتبر است. زائر آبروی همیشگی را درخواست دارد. هر چه اعتبار افراد در آن مقام بالاتر باشد، تأمين اعتبار بيشتر صورت می‌گيرد. آيت الله وحيد خراسانی در مورد قارون می‌گويد:«آنقدر قارون ثروت داشت كه چهل مرد قدرتمند، كليدهای خزانه‌های او را حمل می‌کردند. اين ثروت معمولي به دست نيامده بود؛ بلکه او از طریق علم كيميا به این ثروت دست یافته بود و مس را به طلا تبدیل می‌كرد. اين قابليت را زمانی پیدا کرد كه امين بود و علم كيمياگری را فرا گرفت؛ اما در نهایت به ضررش تمام شد؛ چون معتقد بود که این ثروت را با علم خود کسب کرده‌ است. به علت خودبینی در مقابل حضرت موسی ايستاد و ثروت فراوان بر علیه او شد. گاهی علم بر علیه خود انسان می‌شود.

 

درخواست ثبات حال معنوی

 

حال معنوی انسان هم باید به ثبات برسد که در عرفان به آن «تمکین» گفته می‌شود. بایستی از خداوند، تثبیت در حالات و مقامات را طلب کنید. شمر كه امام حسین علیه‌السلام را به شهادت رساند، جانباز جنگ صفين بود؛ اما مقام او «تلوین» بود نه «تمکین».

 

درخواست آبروداری دائمی

 

«وَجیهاً بِالحُسَینِ عَلَیهِ السَّلام فِی الدُّنیَا وَ الآخِرَه»

 زائر در زیارت عاشورا موجه بودن دائمی را طلب دارد و به این حقیقت واقف است که معصيت، از وجیه‌بودن می‌کاهد. شيطان شش هزار سال سخنران جمع ملائكه بود؛ اما موجّه بودنش باقی نماند.

 


[1] . سوره نور، آیه 35

[2] . سوره تحریم، آیه 11

[3] . سوره علق، آیه 14

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *