شناخت امام زمان (عج) ـ بخش ششم

مقدمه

 

وجود مقدس امام عصر علیه‌السلام، به عنوان «نورالله»، همواره در عالم جلوه‌گر هستند.

در کلاس امام زمان شناسی، بر آنیم که به لطف خدای سبحان، با افزایش معرفت نسبت به امام عصر، موانع ادراک و شناخت خود را مرتفع نماییم تا از این جلوه‌گری محجوب نمانده و با حضرت پیوستی روز افزون داشته باشیم.

 

تمنای شناخت و وصال

 

در دعایی که برای عید فطر و  عید قربان از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است، به خدای سبحان عرض می کنیم:

«اللَّهُمَّ مَا أَنْكَرْنَا مِنْ حَقٍّ فَعَرِّفْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ.»[1]

«خدایا هر آنچه از حقیقت برای ما ناشناخته مانده است، به ما بشناسان و آنچه از حق که از دست‌یابی به آن قاصر بودیم،  به ما برسان».

«حق»، به معنی ثابت و لا یتغیر، یکی از نام های خداست.

حضرت ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه، به عنوان خلیفه کامله خداوند، مظهر اسماء الله، و همچنین جلوه‌ی نام «حق» است.

بنابراین، در عبارت دعا، از خدای سبحان درخواست می‌کنیم امام زمان عجّل‌الله‌فرجه را به ما بشناساند  و شناختی که از طریق خداوند صورت گیرد، بهترین و کامل‌‌ترین معرفت را  نصیب‌مان می‌کند.

با این دعا و طلب، تلویحاً به دو امر اقرار می‌کنیم:

«ما اَنکَرنا …»: بخش عظیمی از جایگاه، منزلت و شخصیت امام عصر برای ما ناشناخته مانده است.

البته همین که در دعا به ما آموزش داده‌اند که از خدا بخواهیم آن بزرگوار را به ما معرفی کند، دنیایی امید با خود به همراه دارد و نشان می‌دهد که یکایک ما، به حول و قوه الهی، قابلیت شناخت امام زمان عجّل‌الله‌فرجه را داریم.

«وَ ما قَصُرنا …»: ما در مورد امام خود کوتاهی کردیم و از دستیابی به حقیقت وجود او باز ماندیم.

بعد از طلب معرفت امام، از خداوند درخواست می‌کنیم ما را به این حق برساند. بنابراین، معرفت مقدمه یافتن و رسیدن است.

معرفت نسبت به امام، لازم است، ولی ابداً کافی نیست. چه بسا افرادی که به جایگاه والا و بالای معصومین واقف بوده و آن‌ها را فراتر از  همه ممکنات می‌دانستند، ولی بر ضد آنها  موضع‌گیری کرده و در مقابل‌شان ایستادند.

به همین جهت از خدای متعال می‌خواهیم هم امام را به ما بشناساند، هم بین ما و آن وجود مقدس، پیوست برقرار نماید.

با اجابت این دعا، خدای سبحان همه موانع وصال را کنار می‌زند و ما را به حضور امام عصر مشرف کرده و به عرصه ی وصال نائل می‌نماید.

 

حقیقت فراموش شده

 

در فراز دیگر این دعا، می‌خوانیم:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَذَكَّرَ فِيهِ فَيَذَّكَّر»[2]

«خدایا ما را در شمار کسانی قرار ده که حق را به آنها یاد آورشدی و آن‌ها یاد آوری را پذیرفتند»

امام عصر علیه السلام حقیقت فراموش شده زندگی ماست.

ما منکر امام خود نیستیم، ولی در گذر روزگار، او را از یاد برده‌ایم.

شاید در بحران‌ها و سختی‌ها دست به دامان آن بزرگوار شده و با توسل به او رفع گرفتاریهایمان را طلب نماییم، یا در قنوت نماز،  یا در محافل و مجالس برای فرج حضرتش دعا کنیم، ولی در متن زندگی از او غافلیم.

غالب افراد در امور روزمره، در زمان تصمیم‌ها و انتخاب‌ها، هنگام انجام کارها و در ابعاد مختلف زندگی، ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه را ، به عنوان بزرگ‌تر خود، به فراموشی سپرده‌اند، و گاه و بیگاه به یاد امام هستند.

از خداوند درخواست می‌کنیم در زمره‌ی گروهی باشیم که وقتی وجود مقدس امام به آنها یادآوری می‌شود، این تذکر را قبول می‌کنند، غیر او به امر دیگری مشغول نمی‌شوند و با ذکر و یاد او ایام عمر را سپری می‌کنند.

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد

باقی،  همه  بی‌حاصلی  و  بی‌خبری  بود[3]

 

در انتظار منجی

 

در دعایی که برای قنوت نماز وتر توصیه شده، از خدای سبحان درخواست می‌کنیم امام زمان عجّل‌الله‌فرجه را به گونه‌ای قرار دهد که مردم منتظرش باشند:

«اللّهمَّ اجْعَلهُ الاِمامَ المُنتَظَر»[4]

«خدایا او را امام مورد انتظار قرار بده»

این دعا نشان از این حقیقت دارد که ما هنوز چشم انتظار امام خود نیستیم.

کسی که در انتظار آمدن عزیزش باشد، همواره به یاد اوست، مدام نام او و ذکر خیر او  بر زبانش جاری است و مهم‌تر از همه، خود را برای آمدن آن عزیز آماده می‌کند.

ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه نجات بخش همه عالم است.

«الَّذِي يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً»

از خدای متعال می‌خواهیم حضرت حجّت را امامی قرار دهد که مردم برای آمدنش انتظار بکشند، در همه فتنه‌های روزگار، ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها، به یاد امام عدل گستر بوده و چشم به راه منجی بشریت باشند.

 

احیای قلب‌ها

 

یکی از نقش‌های امام زمان عجّل‌الله‌فرجه، احیای قلب هاست.

«وَ أَحْيِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَيْتَةَ»[5]

«خدایا دل های مرده را با او زنده بگردان»

نشان دل‌مردگی، کسالت و افسردگی است.

کسی که قلبی مرده دارد، بی‌نشاط و بی‌انگیزه است،  برای هیچ امر ارزشمندی اقدام نمی‌کند و به دنبال رشد و کمالی نمی‌رود.

اما اگر معرفت و محبت امام در دل وارد شود، انسان در زمره‌ی منتظرین حضرت قرار می‌گیرد و دلش زنده می‌شود.

منتظر، مشتاق وصال است، به همین جهت برای نزدیک شدن به امام خود، تلاش می‌کند و در سیری عاشقانه و خالصانه ، موانع سلوک را از سر راه برمی‌دارد تا به قرب و وصل امام نائل شود.

 

زیارت «آل یس کامله»

 

زیارت آل یس کامله، که در کتاب «مزار کبیر» آورده شده، یکی از توقیعات ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه است . (توقیعات، به نامه هایی گفته می‌شود که در زمان غیبت صغری، از جانب امام عصر عجّل‌الله‌فرجه به دست نواب خاص ایشان می‌رسیده.

در واقع امام زمان عجّل‌الله‌فرجه با این زیارت، خود را به ما معرفی می‌کنند.

در ادامه، فرازهایی از این زیارت را  بررسی می‌کنیم.

 

خلافت الهی

 

«قَدْ آتَاكُمُ اللَّهُ يَا آلَ يس خِلَافَتَهُ»[6]

«خدا به شما، خاندان پیامبر، خلافت خود را ارزانی کرده است»

در این عبارت ، چند نکته قابل تأمل است:

  • در زیارت، بنا به سخن گفتن با حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه است، اما در این فراز زیارت، همه معصومین را مخاطب قرار می‌دهیم.

گویا در پرتو ارتباط با امام زمان عجّل‌الله‌فرجه، می‌توانیم با همه اولیاء الله ارتباط  برقرار کنیم.

  • امام عصر عجّل‌الله‌فرجه در این زیارت به ما می‌آموزند که زمان توجه به اهل بیت علیهم‌السلام بگوییم: «خدا شما را خلیفه خود قرار داده»

در واقع با این کلام، به این باور می‌رسیم که خداوند ساماندهی امور ما را دو عالم، به حضرات معصومین واگذار کرده است.

در واقع، امام را کار‌گزاری می‌دانیم که از سوی خداوند برای گره‌گشایی در زندگی ما مأمور شده‌اند.

و اگر امام، ملجأ و مرجع ماست، همواره برای خلق، امکان ارتباط با او مهیاست.

زمانی که امامِ خود را با عنوان «خلیفه» خطاب می‌کنیم، تلویحاً عرضه می‌داریم:

مولا جان!

خداوند شما را به مقام خلافت خود منصوب کرده تا امور رعیت را سامان دهید ، و ما رعیت شماییم.

یقین داریم با نهایت محبت و رأفت و بدون ذره‌ای منّت، به بهترین وجه به امور دنیوی و اُخروی ما رسیدگی می‌کنید.

آقا جان!

اگر رعیت به خلیفه پناه نبرد، به چه کسی پناهنده شود؟

اگر رعیت به خلیفه عرض حاجت نکند، کجا رود؟ تا شما را داریم، سراغ بیگانگان نمی‌رویم.

ما را دریابید.

ارباب  حاجتیم  و  زبان  سؤال  نیست

در محضر کریم  تمنا چه حاجت است[7]

 

جام جهان نما

 

«قَدْ آتَاكُمُ اللَّهُ … عِلمَ مَجاری أَمرْه فِيمَا قَضَاهُ وَ دَبَّرَهُ، وَ أَرَادَهُ فِي مَلَكُوتِه»[8]

« خدا به شما علم جریان امور را عطا کرده است. شما از قضای الهی مطلع هستید و به آنچه خدا تدبیر نموده و در ملکوت اراده کرده، واقف هستید»

همه‌ی امور زندگی ما، بدون هیچ ابهامی، برای امام، معلوم است.

حضرت ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه آگاه است که خداوند برای هر یک از بندگانش چه تدبیر نموده و اراده و مشیت او به چه امری تعلق گرفته است. حضرت می‌داند  که حکم خدا و امر نافذ او چگونه باید در زندگی ما جریان یابد.

و با این علم، امام می‌داند به تمنای هر کس چگونه پاسخ دهد،  در چه زمان و مکان و به چه صورت امور افراد را رتق و فتق نموده و زندگیشان را سامان دهد.

جام  جهان  نماست   ضمیر   منیر   دوست

اظهار احتیاج ، خود آن جا چه حاجت است[9]

 

آگاه به سرّ و نهان

 

«وَ كَشَفَ لَكُمُ الْغِطَاءَ»[10]

«خدای سبحان برای شما پرده برداری کرده است»

خداوند برای «ولی الله» از باطن بندگان پرده‌برداری کرده است.

امام از لایه‌های درونی ما آگاه است، و از آنچه در قلب و دل ماست خبر دارد.

به همین جهت باید با دلی پاک و نیتی خالص با امام ارتباط برقرار کنیم.

حتی زمانی که برای زیارت، در محضر معصومین قرار می‌گیریم، باید توجه داشته باشیم همه امور باطنی ما برای حضرات واضح و روشن است.

نه می‌شود اشتباهی را توجیه کرد، نه می‌شود وعده دروغی داد و نه می‌شود با نیّت بدخواهی برای دیگری، حاجتی را طلب کرد.

 

به محضر مقدس امام زمان عرض می‌کنیم:

مولای ما!

شما از سِرّ و  نهان ما آگاهی.

قلب و دلمان مالامال از محبت و ارادت به شماست.

اما گاه و بیگاه آن قدر امور دنیا ما را به خود مشغول می‌کند که مولایمان را از یاد می‌بریم.

و چقدر به جهت بی‌وفایی‌ها و فراموشی‌هایمان شرمنده‌ایم.

مولای مهربان!

منّت گذارید، ما را در طی طریق عشق و وفا یاری نمایید.

می‌خواهیم از شمار غافلان خارج شده و با لطف و عنایت شما، به خیل منتظرین و محبین ثابت قدم بپیوندیم و سراسر عمر خود را با یاد شما سپری کنیم.

 

تاریخ جلسه: 98/9/6 ـ جلسه 6

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] اقبال الأعمال، ج 1، ص280

[2] اقبال الأعمال، ج 1، ص280

[3] حافظ

[4] المقنعۀ، ص130

[5] کمال الدین و تمام النعمۀ، ج2، ص515

[6] مزارکبیر، ص568؛ فرازی از زیارت آل یاسین کبیره

[7] حافظ

[8] مزارکبیر، ص568؛ فرازی از زیارت آل یاسین کبیره

[9] حافظ

[10] مزارکبیر، ص568؛ فرازی از زیارت آل یاسین کبیره

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *