شکستن امور باطل

در دعای ششم صحیفه در اواسط دعا یكی از درخواست‌ها این است:‌

 

«وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِل‏»

«نقص وارد كردن به یك امر باطل»

 

یكی از اموری است كه معمولاً به آن توجه نداریم؛ خدایا! مرا بگونه‌ایی قرار بده، كه هر روز و هر شب بتوانم به باطل نقص وارد كنم. (انتقاص از ماده نقص است)‌

به طور مثال به حال فردی كه تا ساعت یازده و نیم صبح خواب است، غبطه بخورم و زندگی راحت و با سهولت را زندگی توأم با خواب و استراحت مدام بدانم در حالی كه وقتی به كوتاهی عمر توجه می‌كنم، می‌بینم عمر ما برای تلاش صحیح و كسب توشه بسیار محدود است.

ما باید توانایی نقص وارد كردن به كارهای بیهوده، بطالت‌ها و كسالت‌ها را داشته باشیم مثلا فردی فلان مقدار كار خیر كرده است در حال حاضر متوقف شده و می‌گوید:‌ كار خیر زیادی انجام دادم و دیگر كافیست این سخن باطل است، نظریه مقابل آن هم این روایت است:‌ «اطْلُبُوا الْعِلْمَ‏ مِنَ‏ الْمَهْدِ إِلَى اللَّحْد»[1] باید تا هنگام مرگ، یاد بگیریم، پس می‌توانم قدرت تجزیه و تحلیل داشته باشم كه به باطل عیب وارد كنم و به نظرم كار باطل درست جلوه نكند.

بقیه قسمت‌های این دعا را قبلاً متذكر شده‌ام، ‌نكته قابل توجه كه معمولا از آن غافلیم همین «انْتِقَاصِ الْبَاطِل‏» است،‌ نقص وارد كردن به یك امر باطل.

خدایا! این توفیق را به من عطا كن كه نه تنها در جوّ باطل قرار نگیرم بلكه بطلان باطل را شناسایی كنم و نسبت نقص به آن بدهم، به عبارتی باطل از نگاه من ناقص جلوه كند و این ناقص بودنش را اعلام كنم.

به عنوان مثال، تا چند سال پیش هر كسی به حج مشرف می‌شد می‌گفت:‌ سعودیها چه نمازی می‌خوانند و ما چه نمازی می‌خوانیم:

نماز بی‌ولای او‌، عبادتی است بی‌وضو

به منكر علی بگو نماز خود قضا كند

 این نماز به چشم شیعه‌ها این گونه آمده بعد اگر به آنها می‌گفتید: این نماز نیست، می‌گفتند: نه شما نمی‌فهمید! نماز اینها سر وقت و درست است.

اینكه انسان قدرت تشخیص داشته باشد و بتواند به باطل نقص وارد كند، درخواستی است كه ما باید هر روز داشته باشیم.

در امور باطل جنبه افراط و جنبه تفریط وجود دارد، گاهی فردی در اموری عبادی افراط دارد و در امور زندگی‌اش جداً دچار كم كاری می‌شود، من وقتی جوگیر می‌شوم می‌گویم: خوشا به سعادت فلانی تمام وقت به عبادت مشغول است!‌ در حالی كه این كار درستی نیست، از بچه و شوهر و امور خانه‌داری و زندگی‌اش كم می‌گذارد.

برخی فمینیستی (زن سالاری) را هنر می‌دانند، اینکه در یك خانه، زن سالاری باشد! این باطل است، من همیشه گفتم، نه زن سالاری هنر است نه مردسالاری، هنر حق سالاری است، خدا سالاری هنر است خداوند به زن یك مجموعه وظایف و به همسر و مرد نیز یك مجموعه وظایف داده است که باید زن و مرد هر دو به وظایف خود عمل كنند.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام كارهای خانه را تقسیم كردند و فرمودند: فاطمه جان! ‌كار بیرون با من و كار خانه با تو، این كه كار كرد مرد را در خانه هنر بدانیم با وجود اینكه در بیرون هم كار می‌كند، باطل است، ما باید درست هر كار را یاد بگیریم.

 

 

تاریخ جلسه؛ 94.7.13 ـ ادامه جلسه 1

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] : نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، ص218

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *