عبدالحسین امینی نجفی مشهور به علامه امینی

شیخ عبدالحسین فرزند شیخ احمد امینی در سال ۱۲۸۱ه‍.ش در روستای سردها شهرستان سراب و در خانواده‌ای سرشناس دیده به جهان گشود. جد وی امین‌الشرع از روحانیان بنام تبریز بود. تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند. در جوانی به نجف رفت و پس از گذراندن مراحل تحصیلی و نیل به رتبه اجتهاد نزد مراجع معروف وقت نجف، دوباره به تبریز بازگشت. بعد از مدتی تدریس و تحقیق در تبریز دوباره به نجف رفت و برای انجام و بسط پژوهش‌های تاریخی معروف خود برای همیشه در آنجا ماند.

 

زهد و عبادت علامه

 

ایشان در زهد و تقوا و ورع مراقبت شدید داشتند. در امور دینی، متعبد و تسلیم در مقابل اوامر الهی بودند. اخلاق خوش و همّت بالایی داشتند و شاید همین همّت ایشان، باعث موفقیت‌شان شده، چرا که در مسیر رسیدن به هدفشان، موانع، باعث عقب‌نشینی و ناامیدی ایشان نمی‌شد. با داشتن این همه علم و دانش متواضع بوده و کبر و غروری در وجود ایشان دیده نمی‌شد.
مرحوم علامه بسیار مراقب زبان خود بودند نقل شده است که هیچگاه کسی حرف رکیکی از ایشان نشنیده بود. در مورد پدرشان نیز می‌گویند آنقدر با اخلاق و سلیم النفس بودند که کسی ایشان را جز در مسائل مذهبی، خشمگین ندید. و چنان آداب را رعایت می‌نمودند که کسی کلام زشتی هرگز از ایشان نشیند.

توکل و انقطاع علامه امینی (ره) از غیر، زبانزد عام و خاص بود. علامه هرگاه با مشکلی مواجه می‌شدند متوسل به اهل‌بیت، خصوصا امیرالمومنین علی علیه السلام می‌شدند.

علامه امینی (ره) یکی از مسائل اساسی که در زندگیشان خیلی اهمیت داشت توجه به قرائت قرآن و انس با قرآن بود. ایشان در ماه مبارک رمضان خود را برای روزه‌داری و عبادات از کارهای دیگر فارغ می‌کردند و در این ماه 15 ختم قرآن داشتند. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم علیهم السلام و یک ختم به نیت پدر و مادر خود و در ماههای دیگر حداقل یک ختم قرآن داشتند. تاثیر این قرائت‌ها و انس با قرآن در قلم ایشان دیده می‌شود چرا که نوشته‌های ایشان بسیار روان و محکم است و البته تاثیر آن در الغدیر بسیار مشهود می‌باشد که استشهادهایی که ایشان در الغدیر به آیات قرآن داشته‌اند به گونه‌ای بوده که انگار این آیه برای آن موضوع مطروحه نازل شده است.

علامه امینی (ره) روی توسلات خیلی تکیه می‌کردند. ایشان شدیداً به زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله و زیارت عاشورا معتقد و مقید به خواندنش بودند. و بسیاری از ادعیه را حفظ بودند.

علامه امینی (ره) می‌فرمودند که موضوع (زیارات) و (ادعیه) بدان گونه‌ که در مکتب تشیع مطرح شده در هیچ دین و مذهبی طرح نگردیده است و اگر کسی با این زیارات و ادعیه مانوس بشود و متوجه باشد که چه می‌خواند و فلسفه و حکمتش را بداند، این فرد، شیعه بی‌سوادی نمی‌شود. ایشان می‌گفتند کسی که زیارت جامعه کبیره را بخواند و بداند که چه می‌گوید این فرد، شیعه بی‌سواد نیست. چرا که می‌فهمد دین یعنی چه.

یک قسمت عظیمی از زندگی مرحوم علامه (ره) را ادعیه و توسلات و تمنای از اهل‌بیت و خصوصاً زیارات پر کرده بود. ایشان هر شب به زیارت حرم امیرالمومنین علی علیه السلام مشرف می‌شدند و آنقدر آداب را در زیارت رعایت می‌کردند که مردم می‌ایستادند و به ایشان می‌نگریستند که آداب را بیاموزند. ایشان با کمال خضوع و خشوع و با حزن، بالای سر امام می‌نشستند و با برخی الفاظِ زیارات با امام سخن می‌گفتند و آنقدر اشک می‌ریختند که بر روی محاسن‌شان جاری می‌شد و آنقدر غرق زیارت می‌شدند که اکثراً از یک ساعت هم می‌گذشت.

علامه امینی (ره) وقتی در حرم این الفاظ را می‌خواند که: ‌اشهد انّک تسمع کلامی و ترد سلامی، یقین داشت که مقابل حضرت نشسته و با ایشان صحبت می‌کند و جوابش را نیز از حضرت می‌گیرد. و این رتبه‌ی خیلی بالایی در ولایت است.

ایشان اکثراً وقتی به زیارت حرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشرف می‌شدند با پای پیاده می‌رفتند. و مسئله قابل توجه اینست که ایشان از راه اصلی نمی‌رفتند بلکه مسیر را از میان روستاها انتخاب می‌کردند و شب را به صورت ناشناس در منزل آنها می‌ماندند و در آنجا به سخنرانی در باب معارف دین و اهل‌بیت علیهم السلام می‌پرداختند و بدین وسیله طعم شیرین معارف الهی را به کامشان می‌نشاندند.

 

یقین به جواب در توسل

 

فردی به نام دکتر محمد عبدالغنی حسن که شاعر برجسته عرب و از علمای مصر بود بعد از این که آقای امینی (ره)، الغدیر را برای ایشان فرستادند یک شعری برای علامه سرود و فرستاد که از ایشان تقدیر کردند.

آقای امینی (ره) نامه‌ای برایشان فرستادند که من از شما ممنونم که این شعر را برای من سروده و فرستادید. اما چرا اصل را گذاشتید و فرع را گرفتید. ای کاش شما غدیریه می‌سرودید و نام خود را میان غدیریه سراها مضبوط و ماندگار می‌کردید و دوستی خود را نسبت به امیرالمومنین علیه السلام نشان می‌دادید.

گفته شده دکتر محمد عبدالغنی حسن 2 ماه پاسخ نداد بعد از 2 ماه نامه ایشان آمد که با این مضمون که: به این علت پاسخ نامه شما را دیر دادم که در این دنیا یک دختر بیشتر ندارم و او نیز بیمار شده و اطباء نیز از مداوا کردن او ناامید شده و دخترم در حال احتضار است. به این علت اصلاً حال شعر گفتن نداشتم. ولی چون شما امر کرده بودید با چشم گریان این غدیریه را سروده‌ام و برایتان فرستاده‌ام.

این نامه روز پنج شنبه به دست علامه رسید و علامه امینی (ره) همان شب به حرم امیرالمومنین علی علیه‌السلام مشرف شدند. فردای آن روز نامه‌ای به فرزندشان حاج آقا رضا دادند و گفتند که این نامه را برای محمد عبدالغنی حسن پست کن و فرمودند من دیشب که به حرم رفتم غدیریه این فرد را برای امیرالمومنین علیه السلام خواندم و فکر می‌کنم ان شاءالله شفای دختر را گرفتم.

این ماجرا به این معناست که علامه با اطمینان از ارتباطشان با امام صحبت می‌کردند.

نامه علامه ارسال شد و دو هفته بعد جواب محمد عبدالغنی حسن رسید که سبحان الله، همان شبی که شما می‌گویید در حرم غدیریه مرا خواندید، دخترم تب شدیدی کرد و بعد از آن بهبود یافت و الان شکوفه خانه من است و این از معجزات مولا امیرالمومنین علیه السلام است.

مرحوم علامه (ره) می‌گفتند کسی که زیارت جامعه کبیره را بخواند و بداند که چه می‌گوید این فرد، شیعه بی‌سواد نیست. چرا که می‌فهمد دین یعنی چه.

 

غروب آفتاب

 

تلاش بی‌وفقه علامه امینی (ره) در دوران زندگیش باعث ضعف جسمانی ایشان شده که منجر به بیماری و زمینگیر شدنشان در دو سال آخر عمر ایشان شد. خستگی‌ها و تحمل رنج‌های علامه امینی در راه اعتلای دین اسلام و مذهب تشیع و تحصیل و تدریس معارف اهل‌بیت علیهم السلام در ظهر روز جمعه 12 تیر ماه 1349ه. ش (28 ربیع الثانی 1390ه .ق) به پایان رسید و صاحب الغدیر، آن پیر فرزانه و پر مایه، پس از 68 سال به دیدار باقی شتافت.

 

تالیفات علامه امینی ره :

 

وی در سال ۱۳۳۵ قمری تألیف کتاب «شهداء الفضیله» را آغاز کرد. موضوع این کتاب درباره «عالمانی بود که در راه حق به شهادت رسیده‌اند». در این کتاب زندگی بیش از ۱۰۰ عالم شیعه از قرن ۴ تا ۱۴ ذکر شده‌است.

کتاب نامدار او دائرةالمعارف یازده جلدی «الغدیر» که به زبان عربی (۲۲ جلد به‌زبان فارسی) و خلاصه آن به چند زبان ترجمه شده‌ است که در رأس تألیفات علامه امینی (ره) و حاصل زحمات ۴۰ ساله اوست.

الغدیر به بررسی تفصیلی مسئله ولایت تشیع از جنبه‌های گوناگون تاریخی، تفسیری، روایی و حدیثی، فقهی، ادبی، کلامی و اصولی پرداخته‌ است. امینی برای تدوین این کتاب به کتابخانه‌های کشورهای مختلف از جمله عراق، هندوستان، پاکستان، مغرب، مصر و کشورهای دیگر دنیا مسافرت کرد. او با کار پیگیر شبانه‌روزی در کتابخانه‌های بزرگ جهان اسلام آن را به ‌سرانجام رسانید. وی در نگارش این اثر چنان‌که خود گفته ده‌ هزار جلد کتاب را بدقت مطالعه و استنساخ، و به صدهزار رساله مراجعه مکرر کرده ‌است. او در این باره می گوید:

من برای نوشتن الغدیر، ۱۰٬۰۰۰ کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خوانده‌ام و به ۱۰۰٬۰۰۰ کتاب مراجعه مکرر داشتم.

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *