روز عرفه
روز عرفه یکی از روزهایی است که در قرآن کریم و روایات نورانی اهل بیت (ع) از آن تعبیر به یکی از باعظمتترین روزهای سال شده است و به میزانی این روز جایگاه رفیعی دارد که گفتند اگر کسی ماه رمضان بر او گذشت و در آن ایام نتوانست بار گناهان را از دوش خود بردارد، تا روز عرفه صبر کند.
هر میهمانی آدابی دارد و خلوت با میزبان نیز شرایطی میطلبد. شرایط میهمانی خداوند آمادگی معنوی و طهارت روحی است. و دعای عرفه مقدمات لازم برای ورود به این ضیافت را فراهم می سازد. دعای عرفه امام حسین(ع) از حیث زمان، مکان و محتوا ویژگیهای شگرفی دارد. روز عرفه برکتی همچون شب قدر داشته و گفتهاند کسانی که از احیای شبهای قدر جا میمانند منتظر شب و روز عرفه باشند. دعای عرفه مناجات بسیار عجیبی است که ضمن سوز و گداز و توسل به حضرت حق، انسان را متحول میسازد.
وجه مشترك همه فرازهای دعا عرفه آن است كه انسان به یك خود آگاهی دست یافته و به دلیل شدت خود آگاهیاش خدا آگاه میشود. ازآن رو که نسبت به خود معرفت می یابد، شناخت خاصی به الطاف حضرت حق نسبت به خود پیدا میكند. این مضمون خودشناسی بسیار والاست و تقریبا در دعای دیگری در مفاتیح به چشم نمیخورد.
روز عرفه گرچه تنها یک روز است اما مستی آن فراوان است . عنایات و كرامات خاص نصیب انسان میشود و به جهت كوتاهی زمان ما متوجه عمق خواستههای خویش نمیشویم، باید از قبل تمهیداتی فراهم شده باشد و معرفت اجمالی پیدا كرده باشیم تا لذت این وصال را بیشتر ادراك كنیم.
فرازهایی از دعای عرفه
«إِلَهِی مَا أَقْرَبَكَ مِنِّی وَ أَبْعَدَنِی عَنْكَ وَ مَا أَرْأَفَكَ بِی فَمَا الَّذِی یحْجُبُنِی عَنْكَ»
«خدایا! چه اندازه تو به من نزدیکی، و چه اندازه من از تو دورم! و چه اندازه نسبت به من رأفت داری! پس آخر چهچیز مرا از تو اینهمه دور کرده و حجاب بین من و تو شده است؟»
«الهی كُلَّمَا أَخْرَسَنِی لُؤْمِی أَنْطَقَنِی كَرَمُك»
«خدایا! هرگاه نظر به ضعف و ناقابلیام، مرا در مقابل تو لال کرد و جرأت سخنگفتن را از من گرفت، کرم تو مرا به سخن در آورد. »
خدایا ! اگر باب ارتباط با تو را باز نمیكنم از لئامت و پستی من است. و اگر باب مراوده و ارتباط و سخن میان من و تو در دعای عرفه برقرار شده این صرفاً از كرم تو است و لاغیر، اگر كرامت تو نسبت به این بنده به میان نمیآمد من ناطق نبودم.
لئامت انسان موجب میشود كه او با خدا ارتباط گفتاری نداشته و یا به حداقل رسیده و در حد واجبات متوقف شود. اما اگر ارتباط گفتاری او با حضرت حق افزون شود، بنده به صفت کرامت متصف شده و باب ارتباط او با خدایش مفتوح میشود.
خدای سبحان اكرام را به میدان آورده و كرامتی به خرج داده كه بنده لئیمی چون من در دعای عرفه با خدای كریم وارد گفتگو میشود. در این فراز زیباترین شکل ارتباط عبد با رب به ظهور میرسد تا پوچیها بر انسان غلبه نکند و راه ارتباط با خدا همواره باز بماند.
تو مگو ما را به آن شه راه نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
خدایا ! هر گاه زبانم به گفتگوی با تو باز شده و ذاکر تو می گردد درمی یابم مورد توجه و لطف و عنایت تو واقع شده ام. که یقین دارم این نطق، نماد اکرام توست.
حاجی در ابتدای ورود به مسجد الحرام ذكر «یا جواد» و «یا كریم» را بر زبان میراند. و این بدان معناست که تنها بایستی كرامت خدا به میدان آید تا او توفیق ورود به مسجد الحرام و حج و عمره نصیبش شود. و در عرفه نیز بایستی كرامت محبوب به میدان آید تا بنده ارتباط گفتاری خویش را با معشوق برقرار كند.
«إِلَهِی إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّی وَ إِنْ لَمْ تَدُمِ الطَّاعَةُ مِنِّی فِعْلًا جَزْماً فَقَدْ دَامَتْ مَحَبَّةً وَ عَزْما»
«خدایا! تو خوب میدانی اگر اطاعتهای من به صورت دائم ادامه ندارد اما از جهت علاقه و تصمیم پایدار است و یک لحظه در عزم انجام آنها کوتاه نیامدهام. پس مرا بر آن اساس بنگر که همواره توجه به تو دارم.»
لطیف پروردگارا! تو می دانی اگر چه حالت توجه و نیایشم دوامی ندارد، ولی محبت و اشتیاق توجه به سوی تو را همیشه در نهانخانه دل می پرورانم.
زبانم همیشه گویای حمد و ثنای تو نیست، ولی آنگاه که با سوز و گداز به تو متوجه گشته و چند کلمه از اعماق جانم به عنوان ستایشت بر زبان می رانم مانند این است که در همه حال و در همه لحظات زندگی، دری غیر از در بارگاه تو نزده ام و سخنی با غیر از تو نگفته ام.
خامشیم و نعره ی تکرارمان
میرود تا پای تخت یارمان
در دعای عرفه به ما اجازه داده شده تا خود را دائم المحبت معرفی کنیم گرچه خود را دائم الطاعه و دائم الاراده نمی دانیم. در ارتباط با افراد مختلف که محبت دائمی به ما نداشته و محبت هایشان مقطعی است اگر در مقابل خواستههای آنان به شدت بایستیم محبت كم رنگ و حتی قطع میشود، اما در دعای عرفه به ما اجازه داده شده تا خود را دائم المحبه معرفی کنیم.
هوا خواه توام جانا و میدانم كه میدانی
كه هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
«إِلَهِی كَیفَ أَعْزِمُ وَ أَنْتَ الْقَاهِرُ وَ كَیفَ لَا أَعْزِمُ وَ أَنْتَ الْآمِرُ»
«خدایا! چگونه تصمیم بر انجام عبادات بگیرم، در حالیکه همهچیز در سیطرة تو است، و چگونه اراده را رها کنم، در حالیکه تو فرمان دادهای با اراده ی خود آن اعمال را انجام دهم؟»
خدای من! چگونه تصمیم قاطعانه بگیرم؟ در حالی که تو پیروز مطلقی، چگونه تصمیم نگیرم؟ در حالی که خود دستور به تصمیم داده ای؟
اعتراف میكنم و اعلام میدارم این عزم، هدیه و عطیه ای است که تو در اختیارم قرار دادهای.
من بدون لطف و عنایت تو نمیتوانم عزمی و اراده ای و عشقی و وصلی و… داشته باشم. تنها سلطه ی توست که به من جسارت چنین ادعایی می بخشد. و امیدوارم در مسیر رضای تو قدم زنم.
در عرفه، قسمت های مجهول وجودمان به ما شناسانده میشود، قسمت مجهول وجود آن است كه دائم العشق و دائم المحبة هستیم اما از این عشق دائمی نسبت به معشوق، آگاه نیستیم. و روز عرفه این نیمه پنهان برما آشکار میشود.
در محضر خدای «علیم بذات الصدور» نمیتوان دروغ گفت. باید دائم المحبة باشیم كه امام اجازه اظهار آن را به ما داده است.
همه ی زندگی ما یك شب و یك روز است شب قدر و روز عرفه. این شب و روز در زندگی ما سرنوشت ساز هستند. امكان ندارد در زمان سرنوشت سازی كسی دروغ بگوید. خدایا ! من دائم المحبه ودائم العشق نسبت به تو هستم .
«عرفه» هم به «شب قدر» شبیه است و هم با آن فرق دارد. شب قدر یك گدایی را صدبار تكرار میكنیم «خلّصنا من النّار یا ربّ» و در عرفه درخواستها متفاوت بیان میشود. اما با اندک دقتی درمییابیم گدایی شب قدر با گداییهای عرفه منطبق است. در عرفه به خدای سبحان عرض میکنیم: خدایا ! من دائم العشقام، مرا از این آتش عشق جدا مكن. مباد که لحظه ای بدون محبت تو سر کنم.
خدایا! من دائم الاراده ام! مرا از آتش بیارادگی و سست ارادگی رها ساز. گرچه دائم الطاعه نیستم اما دائم العزم هستم، مرا از دائم العزم بودن جدا مكن.
ادعای عزم دائم، ادعای دشواری است. گرچه نمیتوانم دائم در میدان بندگی خوش خدمتی كنم اما میخواهم كه ارادهی وصل و قربم به خدای سبحان لحظهای قطع نشده و به آن خللی وارد نشود.
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»