نماز یك سلسله شروط و مقدمات دارد، و در تنظیم این مقدمات و شروط بین علما در كتابهایشان فرق است. بعضی بحث حضور قلب نماز را در اول كتاب ذكر كردند و بعضی در آغاز به مقدمات نماز مثل وضو و رو به قبله بودن پرداختهاند بعد وارد موارد بعدی شدهاند.
لزوم تطهیر قلب هنگام نماز
مرحوم شهید ثانی(ره) در ادامه بحث وضو در رساله سرالصلوة، در بحث طهارت میگوید[1]: علت اصلی طهارت در حین نماز این است كه انسان در عالم دنیا و ماده مكدر میشود، اعضایی كه نسبت به اعضای دیگر از كدورت بیشتری برخوردار هستند، باید قبل از نماز تطهیر شوند، چون مصلی (نمازگزار) در نماز نجوای با خدا دارد، علاوه بر طهارت اعضا باید قلب او نیز شستشو داده شود.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ لَا ینْظُرُ إِلَى صُوَرِكُمْ وَ أَعْمَالِكُمْ وَ إِنَّمَا ینْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُمْ»[2]
«خداوند به صورتها و كارهاى شما نگاه نمىكند، بلكه او به نیتهاى شما مینگرد.»
البته این روایت به این معنا نیست كه واقعا ظاهر ما ملاك نیست و تنها قلب باید تطهیر شود، بلكه باید بعد از تطهیر قلب طهارت به سایر اعضا و جوارح سرایت كند، اگر اعضا تطهیر شود معلوم نیست قلب تطهیر شود، امّا اگر قلب تطهیر شد، حتماً اعضا و جوارح طهارت قلبی را به نمایش میگذارند. تمام اعضا و جوارح خادم قلب هستند و قلب مخدوم است، از دل فرمان به همه اعضا صادر میشود. به همان اندازه كه توصیه به طهارت ظاهر شده باید بیش از آن به طهارت قلب پرداخته شود.
از نگاه شهید ثانی(ره)، خیالات فاسد نجاست است و تنظیف آنها با نیتهای نیكو صورت میگیرد، نیت حرام دل را فاسد و نجس میكند و تطهیرش به این است كه قلباً نیت اجتناب از حرام را داشته باشید.
علت شستن و مسح اعضای مختلف در وضو
علت این كه اول به شستن صورت در وضو اشاره شده آن است كه توجه دیگران به صورت ما است، یعنی صورت خود یك نماد است. اگر صورت آلوده به كثافات دنیا باشد باید از حب دنیا تطهیر شود.
علت شستن دست از آرنج به پایین آن است كه دست از آلوده شدن به امور دنیوی پرهیز كند و توجه به امور دنیویه محض نداشته باشد. با تطهیر دست خودمان را از دنیاگرایی دور نگه میداریم.
اینكه دستور داده شد سر را مسح كنیم یعنی قوه فكر و عقل باید تطهیر شود و این كه همه توجه ما به دنیا نباشد.
بعد دستور به مسح پا داده شده زیرا پا وسیلهای برای وصول به دنیاست. شما پا را مسح میكنید تا قدمهایتان به طرف دنیای محض گرایش نداشته باشد، بلكه به طرف دنیایی حركت كند كه مقدمه آخرت است، دنیایی كه مزرعه آخرت است.
علت انتخاب آب برای طهارت چیست؟
امام خمینی (ره) در بحث طهارت روایتی از مصباح الشریعة از قول امام صادق علیهالسلام بیان میدارند:
«أنْ أَرَدْتَ الطَّهَارَةَ وَ الْوُضُوءَ فَتَقَدَّمْ إِلَى الْمَاءِ تَقَدُّمَكَ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ جَعَلَ الْمَاءَ مِفْتَاحَ قُرْبَتِهِ وَ مُنَاجَاتِهِ وَ دَلِیلًا إِلَى بِسَاطِ خِدْمَتِهِ فَكَمَا أَنَّ رَحْمَتَهُ تُطَهِّرُ ذُنُوبَ الْعِبَادِ كَذَلِكَ النَّجَاسَاتُ الظَّاهِرَةُ یطَهِّرُهَا الْمَاءُ لَا غَیرُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْراً بَینَ یدَی رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً[3] وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَیءٍ حَی[4] وَ كَمَا أَحْیا بِهِ كُلَّ شَیءٍ مِنْ نَعِیمِ الدُّنْیا كَذَلِكَ بِرَحْمَتِهِ وَ فَضْلِهِ جَعَلَهُ حَیاةَ الْقُلُوبِ وَ الطَّاعَاتِ وَ تَفَكَّرْ فِی صَفَاءِ الْمَاءِ وَ رِقَّتِهِ وَ طَهُورِهِ وَ بَرَكَتِهِ وَ لَطِیفِ امْتِزَاجِهِ بِكُلِّ شَیءٍ وَ اسْتَعْمِلْهُ فِی تَطْهِیرِ الْأَعْضَاءِ الَّتِی أَمَرَكَ اللَّهُ بِتَطْهِیرِهَا وَ أْتِ بِآدَابِهِ وَ فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ فَإِنَّ تَحْتَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا فَوَائِدَ كَثِیرَةً وَ إِذَا اسْتَعْمَلْتَهَا بِالْحُرْمَةِ انْفَجَرَتْ لَكَ عُیونُ فَوَائِدِهِ عَنْ قَرِیبٍ ثُمَّ عَاشِرْ خَلْقَ اللَّهِ كَامْتِزَاجِ الْمَاءِ بِالْأَشْیاءِ یؤَدِّی إِلَى كُلِّ شَیءٍ حَقَّهُ وَ لَا یتَغَیرُ عَنْ مَعْنَاهُ مُعْتَبِراً لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَثَلُ الْمُؤْمِنِ الْخَالِصِ كَمَثَلِ الْمَاءِ وَ لْیكُنْ صَفْوَتُكَ مَعَ اللَّهِ تَعَالَى فِی جَمِیعِ طَاعَاتِكَ كَصَفْوَةِ الْمَاءِ حِینَ أَنْزَلَهُ مِنَ السَّمَاءِ…»[5]
«وقتی اراده كردی طاهر شوی و وضو بگیری به طرف آب پیش برو، مانند آنكه به طرف رحمت خدا پیش میروی. چرا كه خداى تعالى آب را، كلید نزدیكى به خود و وسیله ای برای مناجات خود و مقدمه ایی برای بساط عبادتش قرار داده است. چنان كه به رحمت الهى، نجاسات باطنى و گناهان بندگان پاك میشود، همچنین به آب، نجاسات ظاهرى ایشان پاك میشود. خداوند عز و جل فرمود: «و او خداوندى است كه بادها را مژدهاى پیشاپیش (باران) رحمتش فرستاد و از آسمان، آبى پاكیزهكننده فرو فرستادیم.» و نیز فرمود: «هر چیز زنده را از آب پدید آوردیم» و چنان كه خداوند عالم، حیات ظاهرى نعمتهاى دنیا را به آب گردانیده است، همچنین به فضل و كرم خود، آب را حیات باطنى دلها گردانیده است. پس در صفاء و رقت و بركت و لطیف بودن آب تفکر کن كه با هر چیزى مخلوط میشود، و آن را استعمال كن در تطهیر و پاك كردن اعضاء و تن خود كه خداوند متعال امر فرموده است به تطهیر آنها، و تو را متعبد كرده است (و بیاور به آداب آن) براى بجا آوردن آن در جملهاى از فرائض و سنن خود، زیرا در ذیل هر یك از آنها فوائد بىشمار و اسرار زیادى هست و چون آداب طهارت را رعایت كرده و در استعمال آن مطابق آنچه وارد شده است عمل كردى، عیون فوائد آن براى تو منفجر و روشن گردد. و تو باید چون آب لطیف با بندگان خدا معاشرت و اختلاط كرده، و مانند آب دیگران را تطهیر و در آنها تأثیر كرده، و خود هرگز از حال و مقام خود تغییر پیدا نكنى! و در حال استعمال آب، اعتبار كن و به خاطر بیاور كلام رسول اکرم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم را كه فرموده است كه: «مثل مؤمن مخلص، مثل آب است.میباید طاعت و بندگى تو از براى خداى تعالى، در صفا، مثل صفاى آب باشد در وقت فرود آمدن از آسمان، پیش از رسیدن به زمین»
استاد بروجردی در همین قسمت توضیحاتی در رابطه با آب بیان میكنند و میفرمایند:
علت آنكه از میان مادیات آب برای تطهیر انتخاب شده، دلایل زیادی دارد كه به چند دلیل اشاره میشود. معمولا آب در دسترس است و فقط گاهی اتفاق میافتد كه آب كم شود. میتوان از در دسترس بودن آب استنباط كرد كه رحمت خدا در دسترس همه ما هست فقط باید به سوی آن حركت كرد.
- «فَتَقَدَّمْ إِلَى الْمَاءِ تَقَدُّمَكَ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ» مصلی وضو میگیرد تا باور كند امكان دسترسی به رحمت خدا وجود دارد البته خیلی هم نزدیك است و با سهولت صورت میگیرد.
- «فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ جَعَلَ الْمَاءَ مِفْتَاحَ قُرْبَتِهِ وَ مُنَاجَاتِه» خدا آب را كلید قرب و كلید نجوای خود قرار داده است. اگر میخواهم به خدا نزدیك شوم و با او خلوتی داشته باشم باید به واسطه رحمتش به سراغ او بروم،
- «وَ دَلِیلًا إِلَى بِسَاطِ خِدْمَتِه» خدا آب را راهنمایی قرار داده كه میشود انسان در خدمت او قرار بدهد. یعنی مصلی به مجرد وضو گرفتن گویا راهنمایی در خدمتش قرار گرفته تا او را به حق برساند.
استاد بروجردی در ادامه میگوید: ما یك سلسله نجاست داریم كه با آب تطهیر میشود. رحمت خدا چون آب نجاستِ معصیت را از میان میبرد، هر چه انسان نجاستش بیشتر باشد آب بیشتری نیاز دارد، هر چه نجاسات معصیت بیشتر باشد احتیاج ما به رحمت خدا بیشتر میشود.
- «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً»[6] «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَیءٍ حَیّ»[7] خدا خود از آسمان آبی پاك كننده میفرستد و همه چیز از آب زنده میشود. هر گاه به سراغ آب میرویم باید به باطن آن توجه داشته باشیم. باطن آب رحمت و زندگی است، ظاهراً مصلی به سراغ آب میرود امّا باطناً به وسیله تطهیر با آب كلید نزدیكی به خدا در دستان او قرار میگیرد. خداوند سبحان آب را از بالا به پایین فرود میآورد؛ رحمت نیز دائماً نازل میشود. لازم نیست برای دسترسی به آب زحمتی كشیده شود زیرا خدا رحمتش را دائماً از بالا به زندگی ما فرو میفرستد، فقط از این رحمت باید استفاده كنیم. همانطور كه در این عالم همه نعمات ظاهری از طریق آب ظاهر میشود در عالم معنا نیز تمام زندگی به واسطه رحمت خدا صورت میگیرد هر چقدر رحمت بر ما نازل شود زنده دلتر میشویم. و میتوان نتیجه گرفت هر چه انسان بیشتر بندگی كند معلوم است از رحمت بیشتری بهرهمند شده است.
- «وَ تَفَكَّرْ فِی صَفَاءِ الْمَاءِ وَ رِقَّتِهِ وَ طَهُورِهِ وَ بَرَكَتِهِ وَ لَطِیفِ امْتِزَاجِهِ بِكُلِّ شَیءٍ» هر گاه آب را میبینی فقط وضو نگیر، فكر كن ببین چقدر آب مصفا و رقیق و پاك است و چقدر مبارك است هر جا هست همان جا بركت است. ببینید چقدر آب به سهولت با هر چیز دیگری ممزوج میشود. مؤمن باید مانند آب باشد زلال زلال و مصفا و رقیق باشد نه سفت و سخت. مؤمن باید به گونهای باشد كه هر جا قرار گرفت كسی از سوی او اذیت نشود. همچنین آب مایه خوشحالی همگان است، مؤمن نیز باید كارش خوشحال كردن دیگران باشد نه اذیت كردن آنها. مؤمن باید چنان باشد كه تا نگاهش كنی غصه از دلت برود. نگاه به مؤمن باید انبساط و سرور بیاورد، آب لطیف است و با همه چیز بدون سر و صدا مخلوط میشود، اما ماهیتش را از دست نمیدهد. مؤمن باید در میان مردم زندگی كند ولی باید به همه امور توجه خاصی داشته باشد.
- «وَ إِذَا اسْتَعْمَلْتَهَا بِالْحُرْمَةِ انْفَجَرَتْ لَكَ عُیونُ فَوَائِدِهِ عَنْ قَرِیبٍ» اگر به سراغ آب رفتید با آداب خاص خودش بروید و ببینید كه آب برای شما یك نعمت عجیب و غریب است. اگر آداب آن را رعایت كنید چشمههای فایده از آن منفجر میشود.
- «ثُمَّ عَاشِرْ خَلْقَ اللَّهِ كَامْتِزَاجِ الْمَاءِ بِالْأَشْیاءِ یؤَدِّی إِلَى كُلِّ شَیءٍ حَقَّهُ وَ لَا یتَغَیرُ عَنْ مَعْنَاهُ» حال كه وضو گرفتید به سراغ معاشرت با خلق بروید، همان گونه كه آب با همه چیز قاطی میشود و در جایی ساكن نمیماند اگر من تشنه باشم آب مرا سیراب میكند، گیاهی آب بخواهد برای اینكه دانهاش شكافته شود، آبیاری میشود اگر چیزی نجس شود از طریق آب پاك میشود، آب برای هر كس فایدهایی دارد، ما هم اگر مثل آب باشیم فوائد متعددی خواهیم داشت.
- «مَثَلُ الْمُؤْمِنِ الْخَالِصِ كَمَثَلِ الْمَاءِ» یعنی مؤمن صاف است و كسی را اذیت نمیكند و موجب سرور افراد میشود. هرجا باشد بركت است و نجاسات از طریق او پاك میشود و برای دیگران منافع خاص دارد. ما تا كنون یك بار صدای منتگذاری آب را نشنیدهایم، آب ذوق خدمت به مؤمن را دارد نه این كه منتی بر او داشته باشد. اگر وضو درست باشد رابطه مصلی با خلق و خالق درست میشود است امتزاج با خلق جدای از نماز صحیح نیست.
- «وَ لْیكُنْ صَفْوَتُكَ مَعَ اللَّهِ تَعَالَى فِی جَمِیعِ طَاعَاتِكَ كَصَفْوَةِ الْمَاء» میخواهید با خدا ارتباط برقرار كنید، مثل آب باشید یعنی مصفا و به دور از هر مكر و نیرنگی باشید. در آب خالص همه چیز پیدا و هویداست و اجازه نمیدهد چیزی پنهان بماند. مصلی باید با خدا رفیق باشد.
با توجه به مطالب و روایت كه میگوید: « اگر نماز كسی درست باشد همه امورش درست خواهد بود.» نماز با چنین وضویی مقدمه بندگی میباشد زیرا فكر سالم، ارتباط اجتماعی سالم و همه خوبیها و كمالات اخلاقی از نماز صحیح نشأت میگیرد.
تاریخ جلسه : 95/8/25 ـ جلسه 8
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] كتاب شهید ثانی، ص168
[2] بحارالانوار، ج67، ص248
[3] سوره مبارکه فرقان، آیه48
[4] سوره مبارکه انبیاء، آیه30
[5] بحار الأنوار، ج77، ص340
[6] سوره مبارکه فرقان، آیه48
[7] سوره مبارکه انبیاء، آیه30