به عمل کار برآید…
شایستگی اجتماعی به معنای برخوردار بودن از دانشها و مهارتها و توانمندیهایی که موجب ارتقاء فرد از سطح متوسط اجتماعی میشود؛ میباشد.
در بستر نهج البلاغه و در کنار سفره معرفتی امیرالمؤمنین علیهالسلام بحث را پیگیری کرده و راهکارهای کسب شایستگی اجتماعی را بیان میکنیم:
«مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یسْرِعْ بِهِ حَسَبُهُ»[1]
«هر کس کردارش او را کُند گرداند؛ مقامات و افتخارات خانوادگی به او سرعت نخواهد بخشید»
به عبارت دیگر
«كسى كه كردارش او را به جایى نرساند؛ افتخارات خاندانش نیز او را به جایى نخواهد رسانید»
اگر فردی که دارای جایگاه اجتماعیست، به واسطه اعتماد به جایگاه خود، از انجام وظایف کوتاهی نماید؛ مقام و منزلت او سودی به حالش نداشته و از شأن اجتماعی او کاسته میشود.
افتخارات خانوادگی و موقعیت اجتماعی جایگزین عمل و انجام وظیفه نمیشود. مانند آن که آشپز ماهری غذایی برای فرزندان خود درست نکند و وقتی از او مطالبه غذا میشود بگوید: «من غذایی درست نکردم در عوض آشپز ماهری هستم!»
در این حکمت دو نکته مورد توجه است:
1.عملگرایی. 2.تأخیر نینداختن در انجام وظایف(أبطاء به معنای کُندی)
مسامحه در انجام امور، مانع کسب شایستگی اجتماعی است. توجه به انجام امور صرفا به معنای مشغولیت ذهنی نیست؛ این امر باید در عمل اجرایی شود. موقعیت اجتماعی و اصالت خانوادگی نمیتواند جبران کننده تأخیر در انجام وظایف باشد. مانند آن که پزشک متخصص و خانوادهداری، با آن که بیماری مریض را تشخیص داده اما شروع درمان را بهتعویق بیندازد تا بیمار از دست برود؛ در اینجا کسی از تخصص و اصالت خانوادگی او تعریف نکرده و او بابت به تأخیر انداختن شروع درمان سرزنش میشود.
تأخیر در دادن هدیه با مناسبتهای خاص، تأخیر در برگزاری مهمانی و… مثالهای دیگری برای این موضوع میباشند.
در اصطلاح روایی عنوان «مُسوِّفین» بر چنین افرادی بار میشود یعنی افرادی که اهل «سَوف سُوف» گفتن هستند و انجام امور را به آینده موکول میکنند.
انجام صحیح و به موقع وظایف عاملی برای کسب شایستگی اجتماعی است.
تاریخ جلسه: 98/4/18
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه (مرحوم فیضالاسلام، حکمت 22)