حق زوجین نسبت به یکدیگر
در محضر حضرت امام سجاد علیه السلام در رساله حقوق زمانیکه صحبت از حق زوجین میشود حضرت میفرمایند:
«كُلُّ وَاحِدٍ مِنْكُمَا يَجِبُ أَنْ يَحْمَدَ اللَّهَ عَلَى صَاحِبِهِ وَ يَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنْهُ»[1]
هر یک از زوجین در خانواده باید بابت وجود طرف مقابل حامد خدای سبحان باشد یعنی طرف مقابل را نعمت خداوند در زندگی ببیند و بداند یکی از بزرگترین نعمات خدای سبحان نعمت تشکیل خانواده است.
در ادامه حضرت میفرمایند:
«َوَجَبَ أَنْ يُحْسِنَ صُحْبَةَ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ يُكْرِمَهَا وَ يَرْفَقَ بِهَا»
«واجب است که با این نعمت خدا، خوشرفتاری کند و او را احترام دارد و با او بسازد و ملایمت کند»
اگر نگرش ما به خانواده این باشد که خانواده نعمت بزرگی است که در اختیارمان قرار گرفته است هزینه آن را نیز پرداخت میکنیم. این هزینه مصاحبت زیبا و صحیحی است که با نعمات باید داشت و اکرام لازمی است که نسبت به نعمات باید به جا آورد و به نعمت به عنوان امری مقدس نگاه کرد و مدارای لازم را نسبت به آن داشت. در این صورت از نعمت لذت میبریم و نگاه ما به خانواده به عنوان فضایی لذت بخش خواهد بود.
شکر حضور در فضای خانواده
زمانیکه مقدس بودن فضای خانواده را باور کنیم بابت حضور در فضای خانواده و خدمت به خانواده شاکر خواهیم بود و همانطور که برای زیارت اماکن مقدسه اشتیاق خاصی داریم برای حضور در فضای خانواده نیز شوق داریم گرچه این حضور نیازمند صرف هزینه مالی، جانی و زمانی است.
دیدگاه نعمت بودن خانواده سبب میشود خدمات رسانیهایمان در نهاد خانواده از سر جبر و اجبار نباشد بلکه از سر لذّت و اختیار باشد.
بیت المقدس خانواده
اگر به بنده گفته شود خانواده را با یک کلمه بیان کن میگویم از دیدگاه من خانواده بیت المقدس است، بیتی که بنیانگذار آن خداوند است همچنانکه میفرماید: «جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً»[2] «در میانتان مودّت و رحمت قرار داد» و کانونی است که تمام ارزش ها در آن شکل میگیرد.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«إِذَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدِهِ بِنِعْمَةٍ فَظَهَرَتْ عَلَيْهِ سُمِّيَ حَبِيبَ اللَّهِ مُحَدِّثاً بِنِعْمَةِ اللَّهِ وَ إِذَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بِنِعْمَةٍ فَلَمْ تَظْهَرْ عَلَيْهِ سُمِّيَ بَغِيضَ اللَّهِ مُكَذِّباً بِنِعْمَةِ اللَّهِ.»[3]
خدا به بندهاش نعمتی داد (خانواده)، وقتی این نعمت بر فرد آشکار میشود نام او دوست خدا است، نام او بازگو کننده نعمات الهی است یعنی حرف نعمتهایش را میزند و با عملش دارد اعلام میکند، اما وقتی خدا یک نعمتی را به بندهای داد (خانواده) و اصلا این نعمت در فرد تاثیری نداشت به این معنا که به خاطر خانواده رعایت لازم را ندارد، جایی برود یا نرود، دشمن خدا نامیده میشود نام دیگرش تکذیب کننده نعمت خدا است زیرا این نعمت را به عنوان نعمت قبول ندارد.
از طریق اظهار یا کتمان یک نعمت میشود یک عنوان زیبا یا نازیبا داشته باشیم، به عبارتی همه ما عناوین زیبا را میپسندیم اما از بعضی زیباییها غافلیم به عنوان مثال نمیدانستیم که خانواده میتواند فضایی باشد که این جایگاه زیبا را داشته باشد.
نقش امین خانواده
بنابراین خانواده ابتدا نعمت است و سپس امانتی است که در اختیارمان قرار گرفته است و ما نه بر زوجین و نه فرزندان هیچ گونه مالکیتی نداریم بلکه نقش ما امینی است که امانتی به او سپرده شده است، بنابراین همانطور که امین باید آداب و وظایف امانتداری را رعایت کند و نمیتواند هر رفتاری با امانت داشته باشد ما نیز باید امانتدار نعمت خانواده باشیم تا خانواده از هرگونه آسیبی مصون بماند.
امانتداری ما نسبت به نعمت خانواده اکرامی است که خدای سبحان نسبت به ما مبذول داشته است؛ ما را امین امانت دانسته و امانت خانواده را در اختیارمان قرار داده است، این دیدگاه سبب میشود آنچه که خداوند از ما خواسته در زندگی اعمال کنیم نه آنچه طبق میل و خواست خود صلاح میدانیم.
همراهی موقت
نگاه دیگر ما به خانواده این است که دوران همراهی ما با تمامی اعضای خانواده موقتی است نه دایمی، گر چه اگر سعی در حفظ خانواده داشته باشیم و در این راه تمام تلاشمان را مبذول کنیم در آینده سایر اعضای خانواده همراهی با ما را خود نیز انتخاب خواهند کرد.
هدیه خداوند به خانواده
خداوند خود کامل است و عطایی که در آغاز تشکیل خانواده در اختیار زوجین قرار میدهد نیز کامل است، عطایی کامل جامع و به دور از هر گونه نقص و ایرادی. عطیه و هدیه خدای سبحان به خانواده مودّت و رحمت است همچنانکه قرآن میفرماید:
«جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً»[4]
رحمت را حُب قلبی معنا کردهاند و مودّت را اظهار محبت.
برخی مفسرین میفرمایند: رحمت در ارتباط با فرزندان است و مودّت در ارتباط میان زوجین.
اما از آنجا که زوجین قدر و منزلت این عطیه را به خوبی ادراک نمیکنند در گذر زمان آنرا از دست داده یا بهره کمتری از آن میبرند.
آنچه برای تحکیم بنیان خانواده میآموزیم برای پایداری اولیه این عطیه است و آسیبهایی که به بنیاد خانواده وارد میشود به دلیل بیتوجهی به این عطیه است.
نقش دعا در تحکیم خانواده
در کنار شناخت صحیح از خانواده و جایگاه آن امر دیگری بسیار حایز اهمیت است و آن دعای دعای دائمی است.
باید باور کنیم برای تحکیم نهاد خانواده هیچ یک از شناخت و اجرای آموزشها به تنهایی کفایت نمیکند بلکه تحکیم نهاد خانواده نیازمند دعای تمام افراد خانواده است. اینکه در بسیاری از خانوادهها بعد از گذشت سالهایی خوب و همراه با لذت و خوشی ناگهان شکافی ایجاد میشود به دلیل غفلت از این امر است تا آنجا که توصیه شده بعد از نمازهای یومیه بانوی خانه موظف به دعا برای همسرش است. گرچه ما تنها به سلامت و تحکیم خانواده قناعت نمیکنیم بلکه میخواهیم ساختار رفتاری و فکری خانوادهمان به قدری صحیح باشد که الگو و نمونهای در میان خوبان عالم باشد تا حدی که دیگر خوبان به ما اقتدا کنند همچنانکه در ادعیه قرآنی آمده:
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا»[5]
« پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرارده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!»
در قرآن از لسان حضرت نوح علیهالسلام نیز بیان شده:
«رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ»[6]
«پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانه من شدند، و جمیع مردان و زنان باایمان را بیامرز»
منظور از «لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِیَ مُؤْمِنًا» خانواده است.
دعا درخواست دانی از عالی است به جهت عجز و نیاز دانی.
دعا کننده باور دارد هر لحظه عاجز و نیازمند است و در معرض آسیب قرار دارد و برای مصونیت و پیشگیری از آسیب باید از تقویت لازم برخوردار شود. خوبی و سلامت خانواده امری نیست که از آن به عنوان شانس یاد کرد بلکه به دلیل توجه، توسل و دقت نظرهای لازمی است که در مواقع خاص به کار گرفته شده است.
خانواده سکوی پرش و رشدی است که از جانب خدای سبحان تدارک دیده شده است از همین رو مقدسترین افعال را میتوان در فضای خانواده انجام داد.
تاریخ جلسه: 98/4/11- ادامه جلسه 1
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]– تحف العقول، النص، ص: 26
[2] – سوره روم، آیه 21
[3] – الكافی (ط – الإسلامية)، ج6، ص: 438
[4] – سوره روم، آیه 21
[5] – سوره فرقان، آیه 74
[6] – سوره نوح، آیه 28