فرازهایی از زیارتنامه حضرت اباالفضل العباس (ع)

زیارتنامه حضرت ابالفضل العباس (ع)

 

در زیارت حضرت ابالفضل العباس علیه‌السلام به چند نكته اشاره می‌كنیم كه شاید با توجه به این نكات معرفتی نسبی نصیب‌مان بشود.

در اولین سلامی كه به حضرت ابالفضل العباس داده می شود، عرض می‌كنیم:

 

«…  أشْهَدُ لَک بِالتِّسْلِیمِ … اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلأمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ»

 

«عبد»

 

عنوان عبد اولین معرفی است كه از حضرت ابالفضل علیه‌السلام در زیارتنامه شده است؛ «ایها العبد الصالح».

  • راغب در مفردات «عبد» را عبودیت را معنا كرده و اظهار التزلل و العباده (اظهار ذلت و بندگی در محضر خدای سبحان) بیان کرده است. که می‌توان گفت در ذات عبد خضوع نمایان است.
  • در سایر كتب لغت، عبد را به معنای طاعت و انقیاد نیز معناکرده‌اند. اولین معرفی كه از حضرت به عمل آمده، مقام خضوع ایشان در مقابل خدای سبحان است كه در عبارت بعدی بیشتر جلوه‌گر می‌شود.

خدای سبحان با عنوان عبد، عزت را به طوركامل به حضرت عطا فرموده است.

«العبودیه عزّ لا ذل فیها»

«بندگی عزتی است كه ذلتی در آن نیست

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز بالاترین افتخار خود را عنوان عبد ذکر می‌کنند. عنوانی كه از مقام رسول بودن برای ایشان ارزشمندتر بوده است.
عبودیت تاج افتخاری است كه خدای سبحان بر سر كسی قرارداده که عزت ایشان را بر كل عالمین اظهار کرده است. حضرت حق زمانی که از معراج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله سخن می‌گوید، از عنوان رسول برای ایشان استفاده نمی‌كند، بلکه از عنوان عبد یاد می‌كند و می‌فرماید:

«سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ»[1]

«منزه است آن [خدایى] كه بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى كه پیرامون آن را بركت داده‌‏ایم سیر داد تا از نشانه‏‌هاى خود به او بنمایانیم كه او همان شنواى بیناست

پیامبر چون در جایگاه عبودیت بود، خدای سبحان وی را سیر داد و به ضیافت خاص فرا خواند.

 

همچنین خدای سبحان زمانی که از قرآن سخن می‌گوید، می‌فرماید:

«تَبَارَكَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا»[2]

«بزرگ [و خجسته] است كسى كه بر بنده خود فرقان [كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا براى جهانیان هشداردهنده‌‏اى باشد

عنوان عبد چندان متعالی است كه موجب شد، پیامبر قابلیت دریافت قرآن را به یكباره و به تدریج پیدا كند.

 

خدای سبحان در باره معرفی حضرت نوح می‌فرماید:

«ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا»[3]

«[اى] فرزندان كسانى كه [آنان را در كشتى] با نوح برداشتیم راستى كه او بنده‌‏اى سپاسگزار بود

علت اینکه خدا کشتی را در اختیار حضرت نوح قرار داد عبد بودن و شکور بودن اوست.
زمانی كه عنصر عبودیت به فردی عطا می‌شود، قابلیت دریافت همه‌ی كمالات را به یكباره یا به تدریج پیدا می‌كند. زیباترین عنوان در عالم عنوان عبد است و حضرت اباالفضل علیه‌السلام عبد است.

 

«صالح»

 

در زیارتنامه حضرت کنار عنوان عبد، صفت صالح قرار دارد.
در لسان عرب «صالح» به معنای ضد «فاسد» است. صالح كسی است كه حالش، قالش، عملش و فعلش، صلاحیت عرضه به خدای سبحان را دارد و هیچ فسادی در سیره و سریره‌ی صالح وجود ندارد تا مرجوع شود و گفته شود این فاسد است و قابلیت انتقال ندارد.
عبد صالح عبدی است كه افعال و اعمال و اقوال و ذات وی به صلاح رسیده است.
بعضی می‌گویند عبد صالح عبدی است که اختاره الله و اصلح می‌باشد و خداوند او را انتخاب كرده و اصلاحات لازم را در او ایجاد نموده است. مثلاً خدای سبحان نوح و لوط را به عنوان دو عبد صالح معرفی می‌كند.

«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ» [4]

«خدا براى كسانى كه كفر ورزیده‏اند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [كه] هر دو در نكاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت كردند و كارى از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شوید»

 

و در سوره انعام آیه ٨٣ تا ٨٥ خدای سبحان گروهی از پیامبران را نام می‌برد که در انتهای آیه می‌فرماید: «كل من الصالحین».

خدای سبحان برای حضرت یحیی نیز عنوان صالح را بکار می‌برد و می‌فرماید:

«فَنَادَتْهُ الْمَلآئِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ أَنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِینَ»[5]

«پس در حالى كه وى ایستاده [و] در محراب [خود] دعا می‌كرد فرشتگان او را ندا دادند كه خداوند تو را به [ولادت] یحیى كه تصدیق كننده [حقانیت] كلمة الله [=عیسى] است و بزرگوار و خویشتندار [=پرهیزنده از آنان] و پیامبرى از شایستگان است مژده می‌‏دهد

 

حضرت حق در این آیه، اوصاف صالحین را به طور اجمالی ذکر می‌کند. صفت صلاح صفتی است كه جامع همه‌ی كمالات است، باتوجه به آیه برای رسیدن به جایگاه صالحین باید به اوصافی كه خدا در این آیه ذكر كرده آراسته شد. اولین خصوصیت یحیی که در این آیه بدان ذکر شد آن است که ایشان تصدیق كننده عیسی بود، یعنی انسان باید تصدیق كننده بزرگتر معنوی زمان خویش (امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) باشد، دومین خصوصیت یحیی رسیدن به مقام سیادت و برتری و سومین صفت یحیی عفت و پاكدامنی بود و چهارمین نبوت است. خدای سبحان بعد از ذكر کردن این خصوصیات می‌گوید، یحیی از صالحین است. گویا با این چهار خصوصیت می‌توان از صالحین شد.

خدای سبحان در آیه دیگری حضرت ابراهیم را چنین معرفی می‌كند و می فرماید:

«وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِی الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ» [6]

«و چه كسى جز آنكه به سبك‏ مغزى گراید از آیین ابراهیم روى برمی‌‏تابد و ما او را در این دنیا برگزیدیم و البته در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود.»

حضرت ابراهیم در دنیا برگزیده و در آخرت از صالحین است. مقام صالحین مقام بسیار متعالی است.

حال در زیارتنامه حضرت ابالفضل علیه‌السلام می‌خوانیم: «ایها العبد الصالح»

 

«الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَ لِأمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ»

 

درباره زیارتنامه بیان می‌داریم كه حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام المطیع لله است و اطاعت وی از حضرت حق حضرت را «المطیع لرسوله و لأمیرالمومنین و الحسن و الحسین» می‌كند. حضرت عباس در مقابل اهل بیت علیهم‌السلام مطیع محض بودند.

طوع فرمانبرداری با میل و رغبت است. و مطیع کسی است که کار را با میل و رغبت انجام می‌دهد. حضرت اباالفضل علیه‌السلام علمدار سپاه اباعبدلله علیه‌السلام است که مطیع لله و لرسول و لامیرالمومنین است.

عنوان مطیع بیان می‌دارد كه حضرت ابالفضل علیه‌السلام هیچ نظری در مقابل خدای سبحان و رسول و امیرالمؤمینن ندارد، بلكه با میل و رغبت فرمانبری می‌کند.

طاعت بمعنای انضباط باطنی است. یعنی باطناً امری را بدون كوچكترین اعتراضی تسلیم و پذیرا باشیم. و این در جریان عاشورا به وضوح در وجود مقدس حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام هویداست، زمانی که ایشان مامور آوردن آب می‌شوند، کوچکترین اعتراضی ندارد.

 

«أشْهَدُ لَک بِالتِّسْلِیمِ»

 

زائر با ذكر این عبارت در زیارتنامه حضرت عرض می‌کند: من گواهی می‌دهم كه تو همه‌ی وجود خویش را به خدای خودت و به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و به امام تسلیم كرده‌ای. شاید بتوان این تسلیم را چنین توضیح داد که خدای سبحان در آیه شریفه 102 سوره مبارکه صافات درباره حضرت ابراهیم می‌فرماید:

«فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ»

« وقتى با او به جایگاه سعى رسید گفت اى پسرك من، من در خواب [چنین] می‌بینم كه تو را سر می‌برم، پس ببین چه به نظرت می‌آید. گفت اى پدر من، آنچه را مامورى بكن ان شاء الله مرا از شكیبایان خواهى یافت

حضرت ابراهیم به پسرش می‌گوید من در خواب دیدم که تو را ذبح می‌كنم و در ادامه سوال می‌کند که نظر او در مورد این امر چیست و او پاسخ می‌دهد هركاری باید انجام دهی انجام بده که مرا از صابرین خواهی دید. اما حضرت ابالفضل علیه‌السلام برادرهای خود را قبل از آنكه خود شهید شود، با خود به قربانگاه می‌برد و این امر به دلیل آنست که به آنان بگوید ابتدا ادب خود را در مقابل حسین علیه‌السلام اعلام کنید تا مطمئن شوم که دِین خود را به حسین علیه‌السلام ادا کرده‌ایم.

خدا به حضرت ابراهیم در ذبح اسماعیل ماموریت رسمی دادند. اما حضرت ابالفضل علیه‌السلام فقط تسلیم خود را اعلام کرد: «اشهد لك بالتسلیم».

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  سوره مبارکه اسراء، آیه 1

[2]  سوره مبارکه فرقان، آیه 1

[3]   سوره مبارکه اسراء، آیه 3

[4]  سوره مبارکه تحریم، آیه 10

[5]  سوره مبارکه آل عمران، آیه 39

[6]  سوره مبارکه بقره، آیه 130

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *