مدیریت بحران ـ بخش اول

تعریف بحران

 

به هر گونه وضعیت اضطراری یا پیچیده و دشواری که در زندگی افراد به وجود آید بحران می­گوییم و اولین تأثیر آن اختلالی است که در نظم ایجاد می‌کند، مانند اختلال در نظم فکری، نظم عملی یا در برنامه‌ریزی. بحران­ها وضعیت اضطرار، پیچیده و غیرمعمولی هستند که اگر مدیریت صحیح نشوند، آسیب­های جدی به جا می‌گذارند.

 

آسیب‌های بحران

 

آسیب‌هایی که از بحران‌های مختلف در زندگی افراد مشاهده می‌شود ناامیدی، فرار از مسئولیت، افسردگی، بهانه­گیری و در حقیقت زندگی­ای غیر از زندگی صحیح اسلامی است. اگر در مقابله با بحران به قوانین و اصول مقابله با آن توجه کنیم، بحران در گذر زمان مرتفع می‌شود، در عین این که کمترین صدمه و آسیب را در زندگی وارد کرده است. راهکارهای مقابله با بحران به 3 دستۀ کلی تقسیم می­شود:

  1. قبل از وقوع بحران؛
  2. در هنگام بحران؛
  3. پس از وقوع بحران.

 

مدیریت قبل از وقوع بحران

 

نگرش صحیح به بحران

 

یکی از اموری که قبل از وقوع بحران لازم است انسان به خود یادآوری کند تا بحران به زندگی او آسیبی وارد نکند، آن است که بداند بحران علی‌رغم غیرمعمول بودن، در زندگی همۀ افراد وجود دارد و امری متعارف است:

«الدُّنیا دارٌ بِالبلاءِ مَحفُوفَةٌ»[1]

«دنيا سرائى است که (اهل) آن را غمّ و اندوه فرا گرفته است.»

همۀ افراد در زندگی خود با بحران­های متعدی مانند بیماری، مرگ، ناکامی در زندگی، ناکامی در اشتغال و …مواجه می‌شوند؛ اما مهم این است که انسان در هنگام بحران، گرفتار سوء رفتار نشود. باور به این مهم که در طولِ عمر افراد، گرفتاری‌ها و موارد اضطراری خاصی مشاهده می‌شود، آمادگی و توانمندی مواجهه و مقابله با بحران را در انسان ایجاد می‌کند. اگر این آمادگی برای مواجهه با مشکلات در ذهن ما مستقر نباشد، در هنگام مواجهه با بحران گرفتار انکار می‌شویم و باور نمی‌کنیم که این بحران، بحران زندگی ماست. گاهی با عصبانیت خاصی با بحران مقابله می‌کنیم که در آن عصبانیت، برخوردهای نامناسبی از ما مشاهده می‌شود که هر یک صدمات جدی  به زندگی ما وارد می‌کند.

در برخی موارد به جای پذیرش بحران، با وعده و وعیدهای دروغ، رفع بحران را به خود نویدمی‌دهیم. مثلا فردی گرفتار بیماری لاعلاج شده است و به روش­های متعدد و ناصحیح خود را مشغول درمان می­کند. گاه اگر فرد به ذهن خود برنامه صحیح برای مواجهه با بحران نداده باشد گرفتار افسردگی می‌شود.

«أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَسَلِ وَ الْفَشَل‏»[2]

در دعای ابوحمزه ثمالی، امام سجاد علیه‌السلام از تنبلی و سستی به خدا پناه می­برد؛ زیرا بحران­ها می­توانند زندگی پر از تلاش انسان را دچار خسارات عجیبی کنند.

 

زیبابینی

 

«وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ»[3]

«آنان را كه در راه خدا كشته مى‌شوند، مرده نخوانيد. آنها زنده‌اند و شما در نمى‌يابيد.»

 این آیه مصداق مدیریت قبل از بحران است. قرآن می­‌فرماید: کسی که در مسیر حق کشته شده است عنوان میّت به او ندهید؛ زیرا او زنده است. یکی از اموری که قبل از مواجهه با بحران کمک بسیار فراوانی به مدیریت آن می‌کند آن است که درک صحیحی از اطرافیان خود داشته باشیم. افراد را بشناسیم و برای آن‌ها اعتبار در نظر بگیریم، با حُسن ظن و نگاه زیبا به او توجه کنیم و نسبت نادرست به او ندهیم. به بیان دیگر تقصیر بحران را به گردن فرد بحران‌زده نیاندازیم و تفسیر و توجیه نامناسبی از گرفتاری او نداشته باشیم، بلکه با نگاه زیبا، گرفتاریِ او را سکوی پرش و عامل رشد و کسب زیباترین عناوین برای او بدانیم.

آیه می‌فرماید: وقتی رزمنده­ای وارد صحنۀ جنگ شد و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد، فردی معمولی نیست، بلکه خیلی اعتبار دارد و شما اعتبار او را درک نمی‌کنید. با نگاه زیبابین ارتقاء او را در بحران نظاره می‌کنیم و روی بحران متمرکز نمی‌شویم. خانواده­ای که فرزندشان را از دست داده بودند خدمت آیت­الله بهجت رسیدند و ایشان فرمود: «خدا این پسر را به شما داده بود  تا در این سن او را از شما بگیرد تا عنوان صابرین را  نصیب شما کند.» امیرالمؤمنین  علیه‌السلام می­‌فرماید:

«وَ كَمْ لِلَّهِ مِنْ لُطْفٍ خَفِيٍّ ، يَدِقُّ خِفَاهُ عَنْ فَهْمِ الزَّكِی‏»[4]

«چقدر خدای سبحان الطاف پنهانی دارد که این الطاف پنهان، از فهم افراد پیراسته هم مخفی مانده است.»

بسیاری از افراد هنگام مواجهه با بحران خود را می­بازند، در حالی که به فرمایش حضرت، بحران، در ظاهر تازیانه است؛ ولی باطن آن نوازشی است از سوی خدای سبحان. این زیبانگری را باید قبل از مواجهه با بحران، نسبت به همه اطرافیان خود داشته باشیم تا در حین مواجهه با بحران از هر اعتراض و شکایتی احتراز کنیم.

 

مدیریت در هنگام بحران

 

در محضر قرآن آموزش می­گیریم که در هنگام مقابله با بحران چگونه آن را مدیریت کنیم.

 

اقدام فردی با اتکا بر امداد الهی

 

«وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ»[5]

«و به ياد آريد آنگاه را كه موسى براى قوم خود آب خواست. گفتيم: عصايت را بر آن سنگ بزن. پس دوازده چشمه از آن بگشاد. هر گروهى آبشخور خود را بدانست. از روزى خدا بخوريد و بياشاميد و در روى زمين به فساد سركشى نکنید.»

 همراهان حضرت موسی علیه‌السلام گرفتار تشنگی و بحران بی‎آبی شدند، یکی از ضروری‎‌ترین نیازهای زندگی انسان که نیاز به آب است برای آنها فراهم نبود. با توجه به عبارت «اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَر»«عصايت را بر آن سنگ بزن.»، این نکته را در می‎یابیم که انسان برای مواجهه با بحران و مدیریت صحیح آن،  باید:

  1. خود باید اقدامات لازم را انجام دهد و منتظر شخص دیگری برای امداد نباشد؛
  2. اقدامات خود را با اعتماد به رحمت الهی انجام دهد. برای مثال در شرایط عادی در اثر عصا زدن به سنگ هیچ اتفاقی مشاهده نمی‎شود؛ اما هنگامی‌که با اذن و همراهی خدای سبحان باشد، معجزه‌ای رخ خواهد داد؛ بنابراین در مواجهه با بحران باید از امور در دسترس و توان خود استفاده کنیم، در حالی که اعتماد محض بر این توانایی نداریم و منتظر فضل الهی و امری غیرمنتظره هستیم؛ به عبارت دیگر از توانِ خود، حُسن استفاده را می‎کنیم؛ اما همواره اعتماد بر لطف حق داریم.

 

گشوده شدن دریچه‌های لطف الهی

 

«فَانفَجَرَتْ»

«بلافاصله دوازده چشمۀ مختلف از یک سنگ جوشید.»

در مواجهه با بحران، بعد از اقدام صحیح، دریچه‎های لطف الهی برای افراد گشوده می‎شود و عنایاتی خاص در اختیارشان قرار می‎گیرد. استفاده نکردن از الطاف الهی، خطری است که موجب تهدید افراد بحران‎زده می‎شود.

«كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ»

«از روزى خدا بخوريد و بياشاميد و در روى زمين به فساد سركشى نکنید.»

مفسدین کسانی هستند که از الطافی که خدای سبحان در حین بحران نصیب  آن‌ها می‎کند استفاده نمی‎کنند و در نتیجه به پوچی و بیهودگی می‎رسند.

 

تمرکز بر الطاف الهی، راهکار مدیریت بحران

 

«وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ. وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[6]

«بنی‌اسرائیل یادآوری کنید زمانی که از شما تعهد گرفتیم و کوه را بالای سر شما قرار دادیم. و به ياد آريد آن زمان را كه با شما پيمان بستيم و كوه طور را بر فراز سرتان بداشتيم. آنچه را كه به شما داده‌ايم با اطمينان بگيريد و آنچه را كه در آن است به خاطر بسپاريد. باشد كه پرهيزگار شويد.»

قرآن اشاره می­کند به زمانی که کوه طور بالای سر قوم بنی­اسرائیل قرار گرفته بود. وجود کوه بالای سر افراد، امکان سقوط را یادآوری می‌کند؛ یعنی وضعیتی غیرعادی و بحرانی پیش‌بینی نشده که اضطراب و دلهره در افراد ایجاد کرده است. در چنین بحرانی امکان جزع و فزع یا شکایت و اعتراض به حضرت موسی علیه‌السلام وجود داشت که در این صورت، موجب خارج شدن از مسیر بندگی می­شد؛ اما قرآن راهکار صحیح مقابله با این بحران را تمرکز نکردن بر آن می‌داند:

«خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»

«آنچه را كه به شما داده‌ايم با اطمينان بگيريد و آنچه را كه در آن است به خاطر بسپاريد. باشد كه پرهيزگار شويد.»

راهکار صحیح مقابله با بحران، پذیرش و قبول الطاف حق است و بایستی در هنگام بحران، حواس خود را به داده­ها و الطاف الهی و موجودیِ خیری که در اختیار ما قرار گرفته است، معطوف کنیم. به جای فکر کردن به شکست، ضعف و نگرانی­ها، الطاف خدا را در کمال توانمندی بپذیریم، در این صورت حتماً به موفقیت دست می­یابیم. به بیان دیگر تهدیدها را به فرصت­ تبدیل کنیم.

 

شنوای پیام حق باشیم

 

«وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا»[7]

«و (ياد كنيد) آنگاه كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بر فراز شما بالا برديم (وگفتيم:) دستوراتى كه به شما داده‌ايم، محكم بگيريد و گوش دهيد.»

اگر می‌خواهیم از بحران عبور کنیم باید پیام حق را بشنویم و بر آن تمرکز کنیم؛ زیرا قطعاً خدای سبحان در بحران‌ها برای ما حرف و تذکری دارد که باید آن را جدی بگیریم. معمولا در بحران­ها خود را ناتوان می­بینیم و گوشمان توان شنیدن پیام صحیح را ندارد و در نتیجه نمی­توانیم تمرکز صحیحی داشته باشیم. گاهی ما در طول زندگی نیازمند یک تذکری هستیم که در شرایط عادی قادر به پذیرش این تذکر نیستیم؛ اما در مواقع بحران راهکارِ صحیح این است که آن تذکر را بشنویم و پیام الهی را پذیرا باشیم.

معمولاً در هنگام بحران، دریافت‌ها را نادیده می­گیریم؛ به همین جهت فشار جدی­تر و سخت‌تر بر ما وارد می‌شود؛ ولی اگر پیام را دریافت کنیم، شاکر خدای سبحان می‌شویم؛  به جهت تذکری که در شرایط عادی، متوجه آن نبودیم و حالا خداوند در نابسامانی در اختیارمان قرار داده است. خدای سبحان با بر هم زدن شرایط و با حکمت خود در زندگی ما آشفتگی ایجاد می­کند که در نگاه ما آشفتگی است؛ ولی در صحنۀ بزرگ عالم یک ساماندهی است. یکی دیگر از راه‌های مقابله با بحران این است که انسان خود را تحت تأثیر بحران قرار ندهد و پیام­هایی که از طریق بحران به او داده می‌شود را بشنود و باور کند.

 

گستردگی دعا، در هنگام بحران

 

«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ»[8]

«و ابراهيم گفت: اى پروردگار من، اين شهر را جاى امنى گردان و از مردمش آنان را كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند، از هر ثمره روزى ساز. گفت: هر كس كه كافر شد او را اندك برخوردارى دهم، سپس به عذاب آتش دچارش گردانم، كه بد سرانجامى است.»

 در این آیه خداوند به وجود مقدس حضرت ابراهیم علیه‌السلام اشاره کرده است، آن هنگام که بحران جدایی از همسر و فرزندش در بیابان کعبه به وجود آمد. حضرت ابراهیم علیه‌السلام می­بایست به پیشنهاد ساره، هاجر و اسماعیل را از سرزمینی که در آن سکونت داشتند به مکان دوری منتقل می­کرد؛ بنابراین یک بحران در زندگی حضرت مشاهده می­شود.

اما حضرت ابراهیم چگونه این بحران را مدیریت کرد؟

حضرت به جای نگرانی برای همسر و فرزندش، دست به دعا برمی­دارد. دعای حضرت ابراهیم محدود به خانوادۀ خود یا زمانِ خاصی نیست، بلکه دعایی بسیار گسترده است. حضرت از خدا می­خواهد که این منطقه را سرزمین امن قرار دهد تا همۀ ساکنین آن از انواع ثمرات بهره­مند ‌شوند:

«رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ»

«خدایا، این منطقه را حریم امنی قرار بده که در گذر تاریخ با هیچ آسیبی مواجه نشود و انواع ثمرات را روزیِ ساکنین این منطقه قرار ده.»

یکی از راهکارهایی که قرآن برای مدیریت بحران در اختیار ما قرار می‌دهد دعای گسترده و عمومی است. گستردگی سفرۀ دعا، بسیار سریع بحران­ها را سامان می­دهد. بازگردان این دعای گسترده، به زندگی ما نظم و امنیّت می‌بخشد. برای مثال اگر ما عزیزی را در خانواده از دست می­دهیم و نابسامانی در زندگی ما رخ می­دهد، می­توان سفرۀ دعا را بسیار گسترده کرد؛ زیرا این کار آرامش روانی برای ما به ارمغان می‌آورد. بعضی از اهل معرفت توصیه می‌کنند هر شب نماز لیلة الدفن برای محبین امیرالمؤمنین که در هر گوشۀ دنیا رحلت کرده‌اند، بخوانید. یا توصیه شده است هنگام نیمه شب این دعا را که از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است بخوانیم:

«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَات‏»

«خدایا، مردان و زنان مؤمن و مسلمان را مورد مغفرت خویش قرار ده.»

 در دعاهای ماه رمضان هم دعای ما فراگیر است:

«اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ، اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِع»

«خدايا هر فقير را بى‏ نياز گردان، خدايا هر گرسنه را سير گردان.»

 یا در هنگام بیماری­ها بگوییم: «اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيض‏»«خدایا همۀ  بیماران را شفا عنایت کن.» یعنی نه تنها مسلمان‌ها و محبین امیرالمؤمنین از امراض درامان باشند، بلکه  همۀ انسان‌ها از بیماری رها شوند. وقتی دعا را محدود کنیم، گویا این محدودیت، ما را در فشار قرار می‌دهد؛ اما اگر دعا گسترده باشد گویی بار عظیمی از دوش ما برداشته می‌شود.

 

استعانت از خدای سبحان در هنگام بحران

 

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»[9]

«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از شكيبايى و نماز مدد جوييد كه خدا با شكيبايان است.»

 قرآن اشاره می­کند که در هنگام بحران انسان باید نیاز خود را به خدا جدی ببیند و این نیاز را بدون هیچ‌گونه مانعی اظهار کند. خداوند در این آیه مؤمنین را به یاری جستن از صبر و نماز امر می‌کند: «اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ»، یعنی اولاً باور کنیم که نیاز به کمک داریم و ثانیاً این نیاز را ابراز کنیم، ثالثاً آن را در عمل، نشان دهیم؛ بنابراین یکی از راهکارهای مقابله با بحران آن است که باور کنیم نمی‌توانیم بدون امداد الهی از عهدۀ مقابله با بحران برآییم و نیازمند امداد نیروی بسیار قوی هستیم.

فردی که گرفتار بحران شده است باید بدون غرور، نخوت و کبر، در نهایتِ تواضع، مشکلش را به حضرت حق اظهار کند و از خدای سبحان امداد بطلبد. به‌عبارتی این اظهار نیازمندی به درگاه حق، نوعی عمل عبادی و ارتباط با خدای سبحان است که بحران را تبدیل به حجلۀ وصل می­کند. همانطور که اشاره کردیم در بحران­ها، تهدید‌ها را به فرصت تبدیل کنیم؛ بنابراین به جای توجه به کاستی‌ها و مشکلات ایجاد شده، باید نگرش خود را تغییر دهیم و توجه خاص به خدای سبحان داشته باشیم که در هر توجهی که بنده به خدای سبحان دارد، دریافت انرژی و قوّت از سوی خداوند را به‌دنبال دارد؛ در نتیجه، بحران برای فرد طاقت‌فرسا نیست.

 

گفتار مناسب

 

«الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ»[10]

«كسانى كه چون مصيبتى به آنها رسيد گفتند: ما از آن خدا هستيم و به او باز مى‌گرديم.»

 در زمان بحران بایستی در کلام و گفتار دقت داشت. گفتاری که در حین بحران بر زبان انسان جاری می‌شود می‌تواند بحران را تشدید کند یا کاهش دهد. برای مثال اگر به‌مجرد مواجهه با بحران  گفتارمان اعتراض‌آمیز باشد، آسیب جدی­تری بر ما وارد می‌شود. در حالی‌که قرآن به ما می­آموزد: «قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ»، «ما از آن خدا هستيم و به او باز مى‌گرديم»، یعنی مالک اوست و ما مملوک او هستیم و مالکِ حکیم در مِلک خود هر اقدامی  انجام دهد، در جهت رشد مملوک است نه ایجاد خسارت؛ بنابراین با این تغییر نگرش و این گفتار صحیح، بحران، خسارتی بر ما وارد نمی­کند.

«وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ»، یعنی خود را گرفتار بحران­ها نکنیم. ما در حال سیر هستیم و همۀ مشکلات زندگی در حال عبور است؛ با وجود بحران­ها به سلوک خود ادامه دهیم و بحران‌ها موجب توقف ما نشود.

سَرِ خم مِی سلامت، شِکَند اگر سَبوئی

در هنگامۀ بحران، گفتارها نقش بسیار مهمی در زندگی ما ایفا می‌کنند. در  روایات آمده است که در هنگام گرفتاری بگویید: «الحَمدُللّه عَلی کُلِّ حالٍ»[11]، یعنی اجازه ندهید تلخیِ مشکلات بر شما مستقر شود، بلکه بلافاصله با شیرینی ذکر و توجه به خدای سبحان آن تلخی را مرتفع کنید و با اظهار عشق در محضر حق، از آن تلخی عبور کنید.

بنابراین یکی دیگر از راهکارهای صحیح مقابله با بحران، گفتار مناسبی است که در همان زمان باید به زبان بیاوریم. گفتار بر زبان می‌آید، گوش می‌شنود و وارد قلب می‌شود، قلب تحت تأثیر این گفتار قرار می‌گیرد و در نتیجه آرامشی بر دل انسان حاکم می‌شود که آن آرامش اجازه نمی‌دهد تا بحران اثر سوء در زندگی فرد ایجاد کند. قرآن به ما می­آموزد هنگامی که خبر مرگ عزیزی را شنیدید بلافاصله بگویید: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ»، تا از بسیاری از آثار منفی بحران جلوگیری کنید.

 

تشخیص امر درست

 

«وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النَّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لَّتَعْتَدُواْ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلاَ تَتَّخِذُوَاْ آيَاتِ اللّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُمْ مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُم بِهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»

«هرگاه زنان را طلاق داديد و مهلت‌شان سرآمد، يا آنان را به نيكو وجهى نگه داريد يا به نيكو وجهى رها سازيد. و تا بر آنها زيان برسانيد يا ستم بكنيد نگاهشان نداريد. و هر كس كه چنين كند به خويشتن ستم كرده است. و آيات خدا را به ريشخند مگيريد و از نعمتى كه خدا به شما داده است و از آيات و حكمتى كه براى موعظه شما فرستاده است ياد كنيد و از خدا بترسيد و بدانيد كه او به همه چيز آگاه است.»

در این آیه بحرانِ طلاق بیان شده است؛ تغییر و تحوّلی که زندگی متأهلی را به مجردی تبدیل می­‌کند. در موضوع طلاق، قرآن خطاب به مردان می‌فرماید: در ابتدا تکلیف‌تان را با خود مشخص کنید؛ اگر از حقِ طلاق استفاده کردید، با روی خوش و پرداخت تمام حق و حقوق از هم جدا شوید؛ اما اگر خواستید از او طلاق نگیرید و به همسر خود رجوع کنید، ضمن پرداخت همۀ حق و حقوق، هیچ آسیبی به او وارد نکنید. این‌گونه نباشد که همسر را نگه دارید؛ اما نه با او ارتباط برقرار کنید نه اجازه دهید  او از شما جدا شود و ازدواج دیگری داشته باشد. اگر مردی از قدرت خود سوء استفاده کرد و فرمان حق را گوش نداد و به زن تعدّی کرد، ظاهرا گمان کرده که به او خسارتی وارد کرده است؛‌ اما در حقیقت، باطناً به خودش آسیب وارد کرده و روان خود را آزرده است.

ازدواج هم یک بحران است؛ زیرا تحولی در زندگی فرد ایجاد می‌شود و  او را از مرحلۀ تجّرد وارد مرحلۀ تأهل می‌کند. در ازدواج هم مانند طلاق، باید فرد تکلیف خود را با خود مشخص کند. مرحلۀ تأهل، مرحلۀ ارزشمندی است و به معنی کناره­گیری کامل از مرحلۀ تجرد است. نمی‌توان هم از امتیازات تجرد بهره برد و هم از امتیازات تأهل. در موضوع طلاق نیز اگر قرار است مرد با زن برای مدتی کنار هم باشند، مرد نمی‌تواند زن را سرزنش، شماتت یا تحقیر کند یا دوره­های تلخ قبلی را به او یادآوری کند:«فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ».

اگر در بعضی از مراحل زندگی به دو راهی می­رسیم، یا باید صحنه‌ را کاملاً ترک کنیم یا با اصلاحاتی آن را ادامه دهیم، یعنی در بحران، از انتخابِ خود، حُسن استفاده را داشته باشیم. با درگیری فکری و تشویش باطنی، نمی‌توان مسیر را ادامه داد. برای مدیریت بحران نباید در سرگردانی باقی بمانیم و باید امر درست را تشخیص دهیم و خود را در صحنۀ تردید قرار ندهیم و وقتی امر درست را تشخیص دادیم، آن را با زیبایی به مرحلۀ عمل برسانیم. اگر گزینۀ درست را با زیبایی انتخاب کنیم از تحیّر و سرگردانی رها می‌شویم و در این صورت بحران آسیب جدی به زندگی ما وارد نمی‌کند.

 

تاریخ جلسه: 1400/3/31 ـ جلسه 1

«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»  

 

 


[1]. غررالحکم، ص 104

[2]. الأمالی مفید، ص244

[3]. سوره بقره، آیه 154

[4]. الصحیفة العلویّة، ج 1، ص 277

[5]. سوره بقره، آیه 60

[6]. سوره بقره، آیات 62 و 63

[7]. سوره بقره، آیه 93

[8]. سوره بقره، آیه 126

[9]. سوره بقره، آیه 153

[10]. سوره بقره، آیه 156

[11]. الکافی، ج2، ص 97

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *