مدیریت در زندگی ـ بخش دهم

پوشاندن عیوب  

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه به مالک اشتر می‌فرمایند:

«فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْت‏»[1]

«پس چندان كه مى‌توانى زشتى‌ها را بپوشان»

اگر فردی از زیرمجموعه شما عیب و نقصی دارد اگر در او حُسن بزرگ‌تر از این عیب وجود دارد  تا جایی که امکان پذیر است با بزرگ کردن آن حُسن، عیوبش را بپوشانید.

بعضی از جزای شرطها با فاء و بعضی بدون فاء می‌آید ، اگر جزای شرط بدون فاء بیاید آناً ما است یعنی در لحظه بازتاب به زندگی شما بر می گردد، با توجه به قرآن و روایات معتقد هستیم بعضی از امور عکس العملش در زندگی ما بسیار فوری است، یکی از مواردی که در لحظه بازگرد عملکرد مثبت خود را می بینید ستر عیوب دیگران است، اگر نقیصه افراد را با بزرگ کردن خوبی‌هایشان بپوشانی، خدا عیب‌های تو را مقابل زیر‌دستانت می‌پوشاند زیرا تو عیب زیردستان خود را مقابل دیگران پوشاندی.

حضرت در ادامه نامه می فرمایند:

«فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ يَسْتُرِ اللَّهُ مِنْكَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِيَّتِکَ»

«پس چندان كه مى توانى زشتى ها را بپوشان، تا آن را كه دوست دارى بر رعيّت پوشيده ماند خدا بر تو بپوشاند»

 

گاهی اوقات ما عیب افراد را در ذهن‌مان نگه می‌داریم، مثلاً سعه صدر و تقوا به خرج می‌دهم نمی‌گویم فلانی این عیب را دارد ولی در ذهن‌مان این عیب را نگه می‌داریم این کار آثار منفی خود را برجای می‌گذارد، با اینکه عیب را بازگو نکردیم اما همین که عیب آن فرد در ذهن ما بزرگ جلوه کرده رابطه خوبی نمی‌توانیم با او داشته باشیم، به همین جهت حضرت می‌فرمایند عیوب را مستور کن هرچقدر که می توانی.

در مدیریت سالم عیوب افراد بزرگ نمی‌شود، عیب‌ها را ندیده گرفته و حُسن‌ها را بزرگ می‌کنیم و بازگردان آن فوراً در زندگی می‌آید.

به عنوان مثال فردی که عیوبی دارد خدا عیب‌های او را به وسیله بزرگ کردن یک حُسنش در بین زیر دستانش می‌پوشاند، مثلاً  او فرد خیلی منظمی است این را خدا آنقدر بزرگ می‌کند که عیب‌های دیگر این فرد دیده نمی‌شود و این بازگردان نقدی خدا در مورد اوست.

 

دقت نظر در امور کوچک همانند امور بزرگ

 

گاهی اوقات ما امور مهم زیر دستان خود را ساماندهی می‌کنیم و به امور کوچک آنها کاری نداریم، یعنی فکر می کنم امر کوچک آنقدری جایگاه ندارد که امر مهم جایگاه دارد، مثلا یکی مشکل مادی داشته بی‌منّت برایش مرتفع‌ می‌کنم اما هنگام حضور او در جمع جواب سلامش را به درستی نمی‌دهم.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مالک اشتر سفارش می‌کنند:

«وَ لَا تَدَعْ تَفَقُّدَ لَطِيفِ أُمُورِهِمُ اتِّكَالًا عَلَى جَسِيمِهَا فَإِنَّ لِلْيَسِيرِ مِنْ لُطْفِكَ مَوْضِعاً يَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ لِلْجَسِيمِ مَوْقِعاً لَا يَسْتَغْنُونَ عَنْهُ »[2]

«رها نکن بررسی کردن و بها دادن به امور کوچک را به دلیل این که به امور بزرگ توجه می‌کنی، پس به درستی لطف کم تو یک نوع بهره‌مندی برای آن فرد دارد لطف بزرگ تو هم جایگاه خاص خودش را دارد که افراد از آن بی نیاز نیستند»

 چنین امری خیلی وقتها در زندگی ما مورد توجه قرار نمی‌گیرد، مثلاً مادری دغدغه های مختلف فرزندش را دارد اما گاهی اوقات به امور ریز و جزئی او توجه نمی‌کند، به عنوان مثال به تغذیه بچه‌اش توجه زیادی دارد اما هنگامی که فرزندش از در وارد می‌شود به استقبالش نمی‌رود.

نباید گمان کرد امور کوچک مشکل ساز نیست، گاهی اوقات در مشاوره‌ها مشاهده می‌شود علت طلاق و جدایی افراد علت مهم و کلانی نبوده بلکه امور جزئی بوده.

در مدیریت صحیح هرچیزی سرجای خودش می‌باشد، امور بزرگ سر جای خود و امور کوچک هم سر جای خود، حضرت در این نامه به مالک اشتر می‌فرمایند لطف اندک تو جایگاه خاصی دارد که زیر دستانت از آن نفع می‌برند لطف بزرگ تو هم جایگاهی دارد که بی نیاز از آن نیستند.

 

تخفیف و سبک گرفتن بعضی امور

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه به مالک اشتر می‌فرمایند:

« لَا يَثْقُلَنَّ عَلَيْكَ شَيْ‏ءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَئُونَةَ عَنْهُمْ فَإِنَّهُ ذُخْرٌ يَعُودُونَ بِهِ عَلَيْكَ …»

گاهی اوقات مدیر برای زیرمجموعه خود تخفیف‌هایی قائل می‌شود، نباید این تخفیف‌ها به نظر او سنگین جلوه کند و به چشمش بیاید.

ـ حضرت در این نامه می‌فرمایند هرچه تخفیف به اطرافیانت دادی به چشمت سنگین و مهم نیاید، این ذخیره برای خود توست، تخفیفی که به دیگران دادی و  باری که از دوش کسی برداشتی بازگردان آن به خود توست.

ـ لازم نیست انتظار داشته باشیم تخفیفی که به دیگران داریم برایمان جبران کنند، بالاخره در نظام عالم بازگردان این ذخیره به ما هست و حتماً یکی با ما این معامله را می‌کند حتی اگر همان فرد جبران نکند.   خدماتی که به افراد می دهیم در تاریخ گم نمی‌شود حتماً در همین عالم از طریق گروهی به ما برگردانده می شود.

ـ اگر بار اطرافیان خود را سبک کردید در کنارش انتظارات خاصی از آنها نداشته باشید و بدون انتظار این کار را انجام دهید، خود به خود اثر این کار در زندگی شما بر می گردد بدون این که شما ذهنتان را مشوش و مشغول به این اثر کنید، بازتابش برای شما هست.

 

تاریخ جلسه : 97/5/16

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  نهج البلاغه، نامه 53

[2]  نهج البلاغه، نامه 53

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *