مهارت‌های ارتباط ـ بخش یازدهم

پرهیز از قهر کردن

 

در ارتباط سالم باید از قهر کردن و ناراحت شدن پرهیز کرد و یا آنکه آنها را به حداقل رساند. البته لازمه اختلاف نظر بحث و گفتگو است اما میان بحث و گفتگو و جدال فاصله است. در ارتباط شاید زمانی قهر کردن لازم باشد اما تکنیکی است که باید به عنوان آخرین حربه ها به میدان بیاید. همچنین باید مقطعی و کوتاه باشد.

اگر گفته می شود از قهر اجتناب نیست و زمانی اتفاق می افتد به جهت روایتی است که در غررالحکم آمده، امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

« لَا خَيْرَ فِيمَنْ يَهْجُرُ أَخَاهُ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ»[1]

«هیچ خیر و منفعتی نیست در کسی که از برادر دینی یا خواهر دینی خود بدون دلیل کناره‌گیری کند.»

 از مفهوم روایت استنباط می‌شود اگر دلیل موجهی مانند تهمت و دروغ و… وجود داشته باشد و یا اگر واقعاً خلافی اثبات شود، اجازه دوری کردن موقت صادر شده. در این روایت گفته شد اگر کسی بدون دلیل قهر کند، وجودش مفید نیست و هیچ خیری را نمی‌توان از او انتظار داشت. شخصیت او شخصیت منفی است. هیچ کس اجازه ندارد بدون دلیل و صرفاً با خیالی که از ذهن می گذرد از دیگران کناره‌گیری کرد. این کناره‌گیری به شخصیت من لطمه می‌زند و فرد را در گروه کسانی جای می‌دهد که شخصیت مفیدی ندارند.

در کنار روایت مطرح شده، روایت دیگری آمده که حضرت می‌فرمایند:

«مَنْ جَانَبَ الْإِخْوَانَ عَلَى كُلِّ ذَنْبٍ قَلَّ أَصْدِقَاؤُهُ»[2]

« هر كه از برادران بسبب هر گناهى دوری کند، دوستان او كم گردد»

 اگر به جهت هر خلافی که برادران انجام می‌دهند بخواهیم کناره‌گیری کنیم، تعداد دوستان‌مان کم می‌شوند. در رویات اولی مجوز قهر موقت و دوری کردن کوتاه مدت داده شده بود و در روایت دوم هم بیان می‌دارد با برادر دینی خود برای هر خلاف و اشتباه برخورد نکنید و از او دوری نجویید. اگر بخواهید برای هر خلافی از دوستان خود را ترک کنید دوستی برای شما باقی نمی‌ماند. هر کس مشکلی دارد و اگر توجه ما صرفاً به سوی مشکلات و اختلافات باشد، باید مادام بادیگران قهر باشیم.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در روایت دیگری می فرمایند:

«إِذَا ظَهَرَ غَدْرُ الصَّدِيقِ سَهُلَ هَجْرُه‏»[3]

«هرگاه ظاهر شود بى وفائى دوست، دورى گزيدن از او سهل گردد»

(غدر: نیرنگ و کلک) چنانچه متوجه شدید کسی به شما نیرنگ زده از او دوری کنید. از کلام حضرت چنین استنباط می‌شود این افراد خود فضای دوری از شما را فراهم کرده اند. گویا خود بابی باز کرده اند تا حرمت‌شان مانند قبل رعایت نشود. البته زمان قهر کردن نباید طولانی باشد. سه شبانه روز می‌تواند طول بکشد. اجمالاً جهت تنبیه خطاکار سه روز از او دوری کرد. قهر یا دوری بر طرف مقابل معلوم می‌سازد که گرفتار چه اشتباهی شده است.

 

پرهیز از نیرنگ خوردن از دیگران

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«إِيَّاكَ‏ أَنْ‏ تُخْدَعَ‏ عَنْ‏ صَدِيقِكَ‏ أَوْ تُغْلَبَ‏ عَنْ‏ عَدُوِّك‏»[4]

«بپرهیز و دوری کن از اینکه از دوست خویش نیرنگ بخوری و در مقابل دشمن‌ات مغلوب شوی»

نکته جالب آن‌جاست که حضرت نمی‌فرمایند مغلوب کنی، بلکه می‌فرمایند مغلوب شوی و این اشاره از آن روست که در روابط سالم کسی نباید گمان کند طرف مقابل او ساده لوح است. هرچند روابط صمیمانه هم باشد اما هرگز نباید شخصیت یکی از دو طرف نادیده گرفته شود. هر یک از دو طرف باید بدانند ارتباط سالم خط کش و میزانی دارد که باید به آن پایبند بود. در روابط سالم همانطور که نباید برای دیگران خدعه کرد، نباید اجازه داد که دیگران گمان کنند ما ساده لوح هستیم و بتوانند به ما خدعه بزنند.

معمولاً با در روابط سالم دقت می‌کنیم تا به دیگران نیرنگ نزنیم و برای آنان خدعه‌ای بکار نگیریم، به اصطلاح عامیانه در روابط با دیگران آدم خوبی باشیم، اما کمتر دقت می کنیم در تیررس خدعه و نیرنگ دیگران واقع نشویم، معمولاً گمان می کنیم همه معاشرین ما خوب هستند و سلامت رفتاری و اعتقادی و نیتی دارند.

خدای سبحان در قرآن کریم می‌فرماید:

«قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ»[5]

 «گفت: شما برادران یوسف در دوران جهل و نادانی فهمیدید که با یوسف و برادرش چه کردید؟»

یوسف با این سخن اجازه نداد تا برادران حقیقت را از او پنهان کنند و برای او خدعه نمایند. این سؤال دلیل آن است که ما از فکر ناسالم شما آگاهیم.

آقای بهاءالدینی می‌گوید: فردی به زیارت حرم امام رضا علیه‌السلام رفت. فرد دیگر از او پرسید حضرت پیامی برای من ندادند؟ او گفت چرا، حضرت فرمودند: دست از زرنگی بردار وگرنه آدم نمی‌شوی.

بعضی از علما می‌گویند برای دست برداشتن و کنار گذاشتن زرنگ بازی نسبت به دیگران باید چله گرفت.

قرآن در سوره آیه 18 سوره مبارکه یوسف می‌فرماید:

« قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ …»

«…یعقوب گفت: بلکه امری (زشت قبیح) را نفس مکّار در نظر شما بسیار زیبا جلوه داده، در هر صورت صبر جمیل کنم…»

 حضرت یعقوب در این آیه آنان را متوجه خطای خود کرد.

البته باید دقت داشت گاهی اتفاق می افتد ظاهر عملی شبیه خدعه و نیرنگ باشد درحالیکه نیت و قصد فاعل خدعه نبوده در این زمان می توان از روش حضرت یعقوب استفاده کرد. همچنان که یعقوب در آیه فوق به فرزندان خود یادآوری کرد که شما نسبت به یوسف خطا کرده‌اید. اما به آنان یادآوری کرد که ان کار را نفس بر عیله انجام داد و شما خیانت نداشته اید.

ـ بپرهیزید از اینکه مورد خدعه قرار بگیرید. محترمانه و رندانه و بزرگوارانه معلوم کنید که متوجه هستید. با سخن سربسته باید گفت می‌دانم، جدل نمی کنم، کلام را طولانی نمی‌کنم. اما طرف مقابل شما باید متوجه شود که اجازه ندارد شما را دور بزند. بسیاری از مذهبی‌ها معمولاً از شدت خوبی و بی غل و غشی در این قضیه دور می خورند. گروهی از مردم تخصص در دور زدن و گروهی تخصص در دور خوردن دارند.

 

بدترین دوستان

 

اگر بخواهید اطرافیان خود را رده بندی کنید، کسانی که به شما نیرنگ می‌زنند بدترین دوستان شما هستند.

«شَرُّ إِخْوَانِكَ الْغَاشُّ الْمُدَاهِنُ.»[6]

«بدترین برادرانت کسانی هستند كه به تو نیرنگ می زنند»

 کسی که به شما نیرنگ می‌زند و منفعت خود را ترجیح می‌دهد «شر اخوان» شماست. باید در رابطه با او تجدید نظر کنید. یا اینکه به او فرصت بدهید. اگر مجدداً سوءاستفاده کرد در ارتباط با او تجدید نظر کنید. بهتر است رابطه شما با او در حد سلام علیک باشد نه رابطه ای که به شما نزدیک شود.

«غاشق» در عربی به فتنه‌گری گفته می‌شود که خیرخواه نیست. «غاش» از ماده «غش» است و معامله را از سلامت دور می کند. همانطور که سکه معیوب غش در معامله است بدترین افرادی که با شما معامله دارند کسانی هستند که سالم با شما معامله نمی کنند.

 

پرهیز از پررنگ کردن مشکلات افراد

 

وصف منافقین

 

امیرالمومنین علیه‌السلام در وصف منافقین می‌فرمایند:

«حَسَدَةُ الرَّخَاءِ وَ مؤكدة [مُؤَكِّدُو] الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ لَهُمْ بِكُلِّ طَرِيقٍ صَرِيعٌ وَ إِلَى كُلِّ قَلْبٍ شَفِيعٌ وَ لِكُلِ‏ شَجْوٍ دُمُوعٌ‏»[7]

«(منافقین) حسادان رفاه و آسايش مردم و تقويت کننده بلا و مصيبت و نوميدکنندگان اميدواران هستند. در هر راهي (که در حيات اجتماعی برای سعادت انسان ها کشيده شده است) افتاده‌ای را بر خاک هلاکت افکنده‌اند. و برای منحرف ساختن هر قلبی به سوی خويش وسيله‌ای آماده دارند، و برای هر اندوهی اشکها در اختيار»

 

یکی از مهمترین اموری که در ارتباطات سالم باید به آن توجه شود این است که گرفتاری های افراد را پررنگ نکنیم و اجازه ندهیم دیگران مشکلات ما را پررنگ کنند.

طبق روایت فوق یکی از خصوصیات منافقین این است که گرفتاری‌ها را تأکید می‌کنند و بزرگ نشان می‌دهند.

«…مؤكدة [مُؤَكِّدُو] الْبَلَاءِ…»

«… (منافقین) تقويت کننده بلا هستند…»

گروهی از مردم گرفتاری‌ها را شلوغ می‌کنند و بر گرفتاری‌ها تأکید دارند. مثلاً اگر دختری ازدواج ناموفق داشته به جای آنکه جریان طلاق این دختر را پررنگ کنند و قبح آن را بازگو نمایند می‌توانند چنین بگویند که از این اتفاقات در حال حاضر در جامعه زیاد دیده می شود و در زندگی‌ها پیش می‌آید، یا آنکه بحران اقتصادی جامعه را سبب این اتقافات ذکر کنند.

گرفتاری‌ها نباید چندان بزرگ شود که فرد خود را در مقابل آن ناتوان ببیند.

مؤمن گرفتاری‌ها و مشکلات را هم بر خود و هم بر دیگران آسان کند و منافق گرفتاری‌ها را بزرگ جلوه می‌دهد.

در ارتباطات سالم گرفتاری‌ها را آسان جلوه دهیم. روایت می گوید:

«فإن البلية إذا عمت طابت‏»[8]

گرفتاری وقتی عمومی در ضرب المثل عامیانه‌ای گفته می شود مرگ دسته جمعی عروسی است. چون گرفتاری دسته جمعی جهت دعا را به یک سو حرکت می دهد و دعا ها را همسو می کند و همین امر فرج را در پی دارد و گشایش می شود.

 

تحمل خوشی‌های دیگران

 

در ارتباطات سالم باید تحمل خوشی های دیگران را داشته باشیم.

تحمل نکردن خوشی های دیگران از علائم منافقین است.

«…حَسَدَةُ الرَّخَاءِ…»

«…(منافقین) حسودان رفاه و آسایش (افراد) هستند…»

خانمی می‌گفت من وقتی صدای خنده گروهی را می‌شنوم جدّاً ناراحت می شوم از اینکه آنها دلخوش هستند و من در آن جمع نیستم. گاهی این نگاه منفی و این تفکر و این خسارت چنان در وجود افراد رسوخ می کند که مایلند دیگران مانند آنان گرفتار باشند و رنگ خوشی را نبیند. منافق از اینکه دیگران چون او گرفتار شوند ذوق می کند.

در روابط ناسالم افراد طاقت دیدن آسایش دیگران را ندارند. اگر آسایش از زندگی دیگری سلب شود خوشحال می شوند. مؤمن در روابط سالم می گوید الهی شکر زندگی من گرفتار مشکل است و خود گرفتار فلان مصیبت هستم اما دوستان من و خواهران من در امان هستند.

 

پرهیز از ناامید ساختن افراد

 

در روابط سالم باید از ناامید ساختن دیگران دوری جست.

از اوصاف دیگر منافقین، ناامیدوار کردن امیدواران است.

«…مُقْنِطُو الرَّجَاءِ…»

«…(منافقین) نوميدکنندگان اميدواران هستند…»

چنانچه بیماری گرفتار بیماری حاد و لاعلاج است به اندازه‌ای که نباید با ناامید ساختن او به پیشرفت بیماری‌اش کمک کرد، بلکه می‌توان گفت پزشکان با دید مادی به جریان بیماری نگاه می‌کنند در حالی که خدای سبحان می‌فرماید: « يَدُ اللَّهِ فَوْقَ‏ أَيْديهِم‏ »[9] ؛«دست خدا بالای همه دست هاست». شفا و درمان در دست «الشّافی» است. مؤمن در عیادت این بیمار می گوید «إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَلى‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ»[10] یا می فرماید «أَ لَيْسَ الصُّبْحُ‏ بِقَريب‏ »[11] اما منافق امید او را قطع می‌کند.

در امور باید تفأّل به خیر زد نه تفأّل به شرّ، آینده باید برای افراد زیبا جلوه داده شود، زیرا پخش و انعکاس انرژی مثبت درمان‌بخش است، کار مؤمن امید بخشیدن است«إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَلى‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ».

 

تاریخ جلسه: 97/5/21 ـ بخش 11

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] غرر الحکم، ص 781

[2] عیون الحکم و المواعظ، ص433

[3] غرر الحکم و درر الکلم، ص 294

[4] غررالحکم و درر الکلم، ص166

[5] سوره مبارکه یوسف، آیه 89

[6] غرر الحکم، ص 411

[7] غرر الحکم و درر الکلم، ص 353

[8] بحارالانوار، ج32، ص261

[9] سوره مبارکه فتح، آیه 10

[10]  سوره مبارکه بقره، آیه 148

[11]  سوره مبارکه هود، آیه81

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *