مهارت‌های زندگی ـ بخش نهم

مهارت تصمیم‌گیری

 

در محضر قرآن و عترت با بعضی از مهارت‌های مهم زندگی آشنا می‌شویم و بر این باور هستیم که با کسب مهارت، توانمندی‌مان را افزایش می‌دهیم و در عرصه بندگی موفق به بندگی بهتری می‌شویم، معتقدیم که امکان کسب مهارت‌های مختلف برای یکایک ما موجود است و اگر از این امکان حسن استفاده را نکنیم گرفتار یکی از مصادیق ظلم به نفس شده‌ایم.

 

مدیریت بحران

 

شاید یکی از عوامل اینکه به مؤمنین توصیه شده قبل از قرار گرفتن در عرصه جنگ تمام توان خود را بکار گیرید مهارت مدیریت بحران حوادث باشد، ما امکان مقاومت در برابر بسیاری از حوادث و سختی ها را نداریم اما با کسب مهارت‌های لازم می‌توانیم ان را مدیریت کنیم و به نحوی از بحران‌ها عبور کنیم که آسیبی به بندگی‌مان و پس از آن به زندگی‌مان وارد نشود.

 

تردید، مانع تصمیم‌گیری صحیح است

 

به حول و قوه الهی تمام مسائل قابل حل است، برای حل آن باید گاهی از تجربه دیگران استفاده کرد، گاهی با تأمل و درایت خودمان آن را حل کنیم و گاهی با مشورت از دیگران و در رأس تمام این امور باید استغاثه به خدای سبحان و توسل به حضرات معصومین علیهم السلام باشد. بعد از آن باید بر خداوند توکل کرد و از هر تردیدی اجتناب نمود، قرآن کریم در سوره مبارکه آل عمران، آیه 159 می‌فرماید:

«فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ»

تردید مانع تصمیم گیری صحیح است. در عرصه تصمیم‌گیری نیز باید با افرادی ارتباط برقرار کرد که در تصمیم خود متزلزل نیستند و مهارت تصمیم‌گیری دارند.

 

گشایش برای متقین است

 

اگر از اسباب فوق برای حل مشکل استفاده می‌کنیم اما به نتیجه لازم نمی‌رسیم شاید به این دلیل باشد که در جاده شریعت پیش نمی‌رویم و گاه طبق میل و سلیقه خود عمل می کنیم. در فضای انجام طاعت و ترک معصیت امدادهای الهی وجود دارد، خدای سبحان وعده داده اگر تقوا داشته باشید برایتان گشایش قرار می‌دهم«وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا»[1].

 

مصداقی از مهارت حل مشکل

 

یکی از مصادیق کسانی که مهارت حل مشکل داشتند حضرت یعقوب است. حضرت یعقوب بعد از مبتلا شدن به مشکل فراق فرزند و برای پیش‌گیری از گرفتاری مجدد زمانی که فرزندانش قرار بود در محضر حضرت یوسف که آن زمان عزیز مصر بود وارد شوند به آنان فرمود مبادا هنگام ورود از دروازه شهر از یک در وارد شوید بلکه از درهای مختلفی وارد شوید تا زیادی تعداد شما برادران در نظر دیگران نیاید و گرفتار چشم زخم نشوید.

«لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ»[2]

«از يك دروازه [به شهر] در نياييد بلكه از دروازه‏هاى مختلف وارد شويد»

 

انتخاب بهترین

 

در تصمیم‌گیری صحیح از میان امور مشابه باید بهترین آن را انتخاب کرد. در دعای مکارم الاخلاق از خداوند درخواست می‌کنیم:

«وَ وَفِّقْنِی إِذَا اشْتَکلَتْ عَلَیّ الْأُمُورُ لِأَهْدَاهَا»[3]

«زمانی‌که همه امور با یکدیگر مشابه است من را موفق به هدایت‌ترین آنان کن»

ابوحنیفه خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید حضرت از او پرسیدند در نظر تو عاقل چه کسی است؟ گفت عاقل کسی است که خوب را قبول کند و بد را ترک کند، حضرت فرمودند با این تعریف تمام افراد عاقل هستند. ابوحنیفه سوال کرد پس عاقل چه کسی است؟ حضرت فرمودند: عاقل کسی است که بین خوب و خوب‌تر خوبتر را انجام می‌دهد و بین بد و بدتر بدترین را ترک می‌کند.

در حکمت 164 نهج البلاغه مرحوم فیض‌الإسلام نیز آمده:

«منِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَاءِ»

«کسی که از آراء و نظرات مختلف استقبال کند صحیح را از غلط می‌شناسد»

 

قرآن کریم نیز اشاره به این امر کرده و در توصیف خردمندان می‌فرماید آنان سخنان را می‌شنوند و از بهترین آن پیروی می‌کنند:

« الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ …‏»[4]

« به سخن گوش فرامى‏‌دهند و بهترين آن را پيروى مى‌‏كنند…»

 

منافقین قادر به تصمیم‌گیری صحیح نیستند

 

تصمیمات ما باید موافق با نظر شریعت باشد، در غیر این صورت منافق گونه رفتار کرده‌ایم. منافقین قادر نیستند در زمان مناسب تصمیم مناسبی اتخاذ کنند. خدای سبحان در سوره مبارکه نساء، آیه65 می‌فرماید:

«فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليما»

«سوگند به خداوند آنان ایمان نمی‌آورند مگر آنکه در اختلافات خود تو (پیامبر) را حکم قرار دهند سپس از داوری تو در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملا تسلیم تو باشند.»

 

مصداقی از فقدان مهارت تصمیم‌گیری

 

بنی‌اسرائیل فاقد مهارت تصمیم‌گیری بودند. زمانی که برای شناسایی قاتل خداوند به آنان دستور داد گاوی ذبح کنند باید فوراً فرمان الهی را اطاعت می‌کردند و اقدام به ذبح گاو می‌کردند اما آنان بهانه‌جویی کردند و گفتند ما از خداوند درخواست کردیم قاتل را به ما معرفی کند ولی خداوند ما را امر به کشتن گاوی می‌کند؟! و به این نحو فرمان الهی را به تمسخر گرفتند.

«وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلين‏»[5]

«و هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: ‏خدا به شما فرمان مى‏‌دهد كه ماده گاوى را سر ببريد گفتند آيا ما را به ريشخند مى‌‏گيرى گفت پناه مى‌‏برم به خدا كه [مبادا] از جاهلان باشم»

  

وقتی حقیقت امری برایمان واضح است به دنبال فرار از تصمیم‌گیری نباشیم و مانند بنی‌اسرائیل رفتار نکنیم. آنان زمانی که تصمیم به ذبح گاو گرفتند قادر به تصمیم‌گیری سریع نبودند و از خداوند راجع به رنگ و سن گاوی که باید ذبح شود سؤال کردند و با وجود این سؤالات در نهایت گفتند امر بر ما مشتبه شده و نمی‌دانیم چه گاوی را باید ذبح کنیم.

«…إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُون‏»[6]

«…[چگونگى] اين ماده گاو بر ما مشتبه شده و[لى با توضيحات بيشتر تو] ما ان شاء الله حتماً هدايت ‏خواهيم شد»

 

تصمیم گیری نابجا= ابتلا به غم

 

هر زمان باید تصمیم مربوط به آن زمان را اتخاذ کرد یکی از عوامل عدم نشاط تصمیم نگرفتن به موقع و صحیح است.

در حکمت 114 نهج‌البلاغه آمده:

«مَنْ نَاهَزَ الْفُرْصَةَ أَمِنَ الْغُصَّةَ»

«کسی که فرصت را غنیمت شمرد از غم و غصه مصون می‌ماند»

 

توبه، مصداقی از مهارت تصمیم‌گیری است

 

توبه مصداقی از مهارت تصمیم‌گیری است، تمام افراد هنگام مرگ قصد توبه و بازگشت دارند اما آن لحظه امکان توبه نیست، تنها کسانی توفیق توبه را دارند که در طول زندگی و زمانی درست از آن استفاده کنند.

در حکمت 150 نهج البلاغه فردی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام درخواست موعظه می‌کند حضرت می‌فرمایند:

« لَا تَكُنْ مِمَّنْ … وَ إِنْ عَرَضَتْ لَهُ شَهْوَةٌ أَسْلَفَ الْمَعْصِيَةَ وَ سَوَّفَ التَّوْبَةَ »

«از کسانی مباش که چون در برابر شهوت قرار گيرد گناه را برگزيده، توبه را به تأخير اندازد»

حضرت به او نمی‌فرمایند چنین و چنان باش بلکه می‌فرمایند این چنین مباش. یکی از این افراد کسانی هستند که قادر به تصمیم‌گیری صحیح نیستند و کارها را از زمان خود به تأخیر می‌اندازند.

 

تاریخ جلسه : 98/5/6 ـ جلسه 5

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه طلاق، آیه 2

[2] سوره مبارکه یوسف، آیه 67

[3] صحیفه سجادیه، دعای20 (دعای مکارم الأخلاق)

[4] سوره مبارکه زمر، آیه 18

[5] سوره مبارکه بقره، آیه 67

[6] سوره مبارکه بقره، آیه 70

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *