نماز، هماهنگی با عالم ملک و ملکوت

نماز، هماهنگی با عالم طبیعت

 

سید حیدر آملی تنها عارفی است كه رسماً‌ هم شیعه است و مطالب‌شان فوق‌العاده است و نگاه‌شان عجیب است. ایشان معتقد‌ند[1] تمام نظام عالم در حال نماز است و در واقع وقتی نماز می‌خوانید با كل عالم هماهنگ هستید. بعضی از نمازگزاران در عالم فقط قیام دارند و بعضی فقط ركوع و بعضی تنها سجود دارند و بعضی فقط تشهد و جلوس دارند ولی وقتی انسان نماز را با هیأت كاملش برگزار می‌‌كند با كلیه این نمازگزاران همراه و آشنا می‌شود. این كه بعضی از نمازگزاران فقط قیام دارند، قیام را با یك نگاه ظاهر انسان دارد چون انسان ایستاده است. البته در نگاه دیگر اشجار هم قیام دارند، پس در نماز به واسطه قیام با درختان هماهنگ می‌شویم. در ركوع با حیوانات هماهنگ می‌شویم چون حیوان حركت افقی دارد. در سجده با همه نباتات هماهنگ می‌شویم چون همه نباتات نكس و شكستگی دارند هر چه بیشتر رشد می‌كنند، ریشه آن‌ها بیشتر در زمین فرو می‌رود و شما چون سجده می‌كنید حركتی رو به باطن زمین دارید نه رو به افق. وقتی شما نماز می‌خوانید غیر از این كه با اشجار و نباتات و حیوانات هماهنگ هستید آن‌ها شما را می‌شناسند و با هیچ كدام درگیر نمی‌شوید.

 

نماز، هماهنگی با ملائکه

 

در نگاهی دیگر مصلی با مَلَك هم هماهنگ می‌شود، چون بعضی از ملائك فقط در حال قیام‌اند و ركوع و سجود ندارند. بعضی فقط در حال ركوع و بعضی فقط در حال سجود یا تشهدند. ولی مصلی مجموعه‌ای از ملائك می‌شود، هم با ملائكی كه همیشه ایستاده‌اند هماهنگ است و هم با ملائكی كه همیشه سجده می‌كنند و هم با ملائكه‌ای كه همیشه در ركوع‌اند، ثمرات این هماهنگی چیست؟ مهم‌ترین اثر این هماهنگی آن است كه مصلی برای آن‌ها غریبه نیست همه از او اطاعت می‌كنند. واقعا نمازگزار برای همه سكنه عالم ملكوت معرفه است، همه مصلی را می‌شناسند و ذكر خیر او را دارند، یعنی نماز پیوست عجیب و غریبی در كل نظام عالم برای افراد ایجاد می‌كند.

تعاشق بین جسم و روح

 

هم‌چنین این عالم بزرگوار معتقد است: بین روح و بدن معاشقه است، یعنی هم روح عاشق جسم است و هم جسم عاشق روح است. تعاشق دوطرفه است، این معاشقه اقتضای خدمات به یكدیگر می‌كند. دو نفر كه همدیگر را دوست دارند شبیه هم می‌شوند، روح و بدن همدیگر را خیلی دوست دارند خدمات آن‌ها به هم اقتضا می‌كند شبیه هم شوند. روح گویا جسم است و جسم گویا روح است، معاشقه روح و بدن اقتضا می‌كند كه گاهی روح، بدن را با خودش بالا ببرد «الصلوة معراج المؤمن»[2] روح بدن را دوست دارد و می‌خواهد در هر مرحله‌ای با او باشد. بدن نیز در هماهنگی با روح محبتش را به روح نشان می‌دهد و از حركت با او ابایی ندارد بدن عاشق روح است،‌ مثلاً  همین كه چشم‌تان را به مُهر می‌اندازید و به یك نقطه معطوف می‌دارید نشان از هماهنگی بدن با روح دارد.

خضوع ظاهری بدن نشان می‌دهد چقدر روح را دوست می‌دارد، عشق بدن به روح در مقدمات نماز هم خودنمایی می‌كند: اینكه بدن را معطر می‌كنیم یا مسواك می‌زنیم، این پاكسازی ظاهری بدن و نظافت ظاهری آن نشان از عشق بدن به روح است. بدن با نظافت ظاهری در حالی كه خودش را به زحمت می‌اندازد و در مقابل حضرت حق به نماز می‌ایستد، نشان از عشقش به روح است و اگر كسی در میانه نماز حال خوشی به او دست داد، نشان از عشق روح به بدن است وقتی جسم و روح با هم هماهنگ شوند میان آنها اختلافی نیست.

 

نماز، در دل بیمار اثر ندارد

 

شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی بیان کردند: «اطباء جسمانی معجونی ساخته‌اند که تریاق كبیر یا حافظ‌الصحه نام دارد، اگر كسی این تریاق را در ایام وبا بخورد، وبا به او اثر نمی‌كند. اگر در ایام طاعون بخورد طاعون به او اثر نمی‌كند. اگر افعی او را بگزد، زهر افعی در او مؤثر واقع نمی‌شود. اثر این تریاق تا زمانی است كه زهر به قلب نرسیده باشد امّا اگر زهر به قلب برسد دیگر تریاق فایده‌ای ندارد. حال طبیب آسمانی ما معجونی به نام نماز برای انسان آماده كرده است اگر كسی از ابتدا نمازگزار باشد با نماز وساوس شیطانی در او اثر نمی‌كند اگر مبتلای به وسوسه شد با نماز وساوس از او دور می‌شود، اگر كدورتی بر او عارض شد نماز رفع كدورت می‌كند، ولی اگر قلب به كلی خراب شد در این زمان نماز برای او فایده ندارد، قرآن می‌گوید:‌

«خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ»[3] 

«خداوند بر دل‌هایشان مهرمختومه زدهش است» اگر قلب مهر زده شد كاری نمی‌تواند بكند.»

 

توجه به جنبه عقلانی و جنبه نفسانی

 

در احكام شرعیه تشبه زن به مرد و مرد به زن در لباس جایز نیست، یعنی چه لباسی است كه مانع قبول نماز فرد می‌شود. ما جایگاه‌های مختلف داریم كه یك جنبه عقلانی داریم و یك جنبه نفسانی. جنبه عقلانی فرمان می‌دهد و جنبه نفسانی قبول فرمان عقل را می‌كند، اگر در اموری كه حاكمیت باید با عقل باشد، عقل را كنار بگذاریم و حاكمیت عقل را قبول نكنیم و جایی كه باید فرمان‌بری از عقل داشته باشیم فرمان‌بری از عقل نكنیم، گویا لباس نمازگزار اختلال دارد، لباس فقط مربوط به نماز نیست در نماز خود را هویدا می‌سازد.

 

مكان نمازگزار

 

نماز پدیده‌ای مربوط به مقداری از زمان و مكان نیست بلكه در كل زمان و مكان زندگی من جاری است.

محل سجده‌ نمازگزار نباید نجس باشد، خود مكان و كل مكان غصبی نباشد و سجده گاه باید پاك باشد، امام(ره) معتقد هستند كه كل عالم مكان نماز است، در نزد اهل معرفت همه عالم مكان نماز است. در یك نگاه نزد اهل معرفت كل عالم، محل عبادت (معبد) و محل سجده (مسجد) است و مصلّی تمام موجودات است:

«وَ إِنْ مِنْ شَی‏ءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ‏ تَسْبیحَهُمْ»[4]

«هیچ چیزی نیست در نظام عالم مگر این كه تسبیح خدای سبحان را می‌گوید ولی شما متوجه تسبیح آن‌ها نمی‌شوید.»

 

 

تاریخ جلسه: 95/10/14 – جلسه 13

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] تفسیر سید حیدرآملی، ج4

[2] مصباح الشریعة، ترجمه مصطفوی، ص54

[3]  سوره مباركه بقره، آیه7

[4] سوره مباركه اسراء، آیه44

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *