مقدمه
«هنجار» در لغت، به معنی قاعده، قانون، طریقه و روش است. بنابراین «ناهنجاری»، هرگونه بیقانونی و انحراف از قواعد را شامل میشود.
در اصطلاح، به آنچه طبق آداب و رسوم، عرف یک جامعه است، «هنجار» میگویند و «ناهنجاری»، امری است که بر ضد امور متعارف و متداول در جامعه انجام میشود.
البته هنجار یا ناهنجاری ِ یک امر، لزوماً به معنی درست یا نادرست بودن آن نیست. گاه آنچه از نظر جامعهای متعارف است، امری ضد ارزش بوده و با آموزههای دینی سازگاری ندارد.
بیبند و باریهای حاکم بر روابط یک جامعه، تکلفها و تعارفات فراوان و سنگین در برگزاری مهمانیها و مراسم، نمونههایی از هنجارهای غلط و غیر قابلقبول است.
هنجارها، ارزش یا ضد ارزش
هنجارها و ناهنجاریهای یک جامعه، تجلی ارزشها و ضد ارزشهای آن است.
ابتداء امری نزد افراد به عنوان ارزش جلوه کرده، در مرحله بعد اقدام به آن صورت میگیرد و به مرور فراگیر شده و در جامعه رایج میگردد.
به این ترتیب، چه بسا برخی از امور ضد ارزش، در گذر زمان به عنوان ارزش قلمداد شوند.
بنابراین قبل از بحث پیرامون «هنجارها و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی در نهجالبلاغه»، ابتداء به بررسی ارزشها و ضد ارزشها در کلام حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میپردازیم، تا از این رهگذر ضمن ارزیابی خود، دریابیم که آیا هنجارهای ما از نگاه دین، ارزش محسوب میشود یا ضد ارزش؟
میزان، دین و شریعت
خداوند در قرآن کریم میفرمایند:
«وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ»[1]
«و آسمان را رفیع گردانید و میزان ( عدل و نظم ) را در عالم وضع فرمود»
خداوند سبحان برای حیات انسان قاعده و قانون قرار داده است و چنانچه افراد طبق سلیقهی شخصی و نظر فردی زندگی کنند، اختلاف آراء موجب درگیری و تزلزل در روابط آنان میشود.
عامل جدایی از دوستان
حضرت امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
«إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ»[2]
«هنگامی که مؤمن، برادر خود را خشمگین و خجلتزده کند، اسباب جدایی از او را فراهم کرده است.»
مسلمانان برادر یکدیگر به شمار میآیند، نسبتی که بالاترین رابطه و پیوند عاطفی بین دو انسان است.
در کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام برادر، نماد دوست نزدیک و صمیمی است. برای حفظ دوستیها، باید از هر امری که به روابط صمیمانه و برادرانه آسیب میزند، پرهیز کرد.
موجب شرمندگی دیگران نشوید
شرمنده کردن دوستان، امری ضد ارزش بوده، موجب مفارقت و جدایی از آنان میگردد. خجالتزده کردن افراد علیرغم مذموم بودن، در اشکال مختلف صورت میگیرد.
بعضی از افراد با به یادآوردن اموری، یکدیگر را شرمنده میکنند. به عنوان مثال، کسی که فراموش کرده دوست خود را به مراسمی دعوت کند، تولد او را تبریک بگوید یا…….
اگر انسان، کم لطفی کسی را به او یادآوری کرده و موجب شرمندگی او شود، به صمیمیت و محبت بین خود ودیگران لطمه زده است.
یکی دیگر از مصادیق شرمنده کردن، قرار دادن افراد در شرایط مقایسه با یکدیگر میباشد. چراکه دراین امر ممکن است فردی در جایگاهی پایینتر از دیگران دیده شده وبه این ترتیب، خجالت زده شود.
از امور رایج و در عین حال اشتباه جامعه، این است که در مراسم و مهمانی، هدایا در معرض دید همه قرار گرفته و نام هدیه دهنده اعلام میشود. در چنین موقعیتی ممکن است فرد یا افرادی که هدیهای سادهتر آوردهاند، خجالت زده شوند.
بنابراین برای حفظ دوستیها، باید از هر امری که به حرمت و حیثیت دیگری آسیب میزند، پرهیز کرد. در غیر این صورت، شاید ظاهر ارتباط حفظ شود ولی صفا و صمیمیت قلبی از بین میرود.
پرهیز از تکلف
حضرت امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
«شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ»[3]
«بدترین دوستان کسی است که ناچار باشی خود را برای او به زحمت افکنی»
تکلف همواره با سختی و مشقت همراه است. به همین جهت امیرالمؤمنین علیهالسلام، دوستی را که از روی توقع انسان را به تکلف وا دارد، بدترین برادران معرفی میکنند. روابط با تکلف، موجب زحمت بوده، اضطراب و جدایی را به دنبال دارد. شخصی که در کمکرسانی یا پذیرایی، از دیگران توقع زیاد و انتظار بیجا داشته و آنها را به زحمت اندازد، دوست و معاشری بد است.
تکلف، امری ضد ارزش بوده که گاه به صورت قانون و هنجار درآمده و امری معمول و متداول میشود. این امر نکوهیده، غالباً در مهمانیها ونوع پذیراییها دیده میشود. بعضی افراد در مقام میزبان، آنقدر خود را به زحمت میاندازند که آرامش و آسایش را از خویش و اطرافیان سلب میکنند. پذیراییهای متنوع، سنگین و پرخرج که در کمیت و کیفیت ارتباط ایشان با دیگران تأثیر میگذارد.
در برخی موارد تشریفات بیش از اندازه، ناشی از خودنمایی وریا بوده موجب بیعلاقگی به دیدار چنین افرادی میگردد.
بنابراین در ارتباط با افراد، پرتوقع نبوده و آنان را به تکلف وادار نکنیم. در این صورت اطرافیان در پرتو رابطهای ساده، باصفا و به دور از اذیت و زحمت، مشتاق ارتباط با ما خواهند بود.
هیچ گناهی کوچک نیست
حضرت امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
«أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُه»[4]
«شدیدترین گناهان گناهی است که، صاحبش آن را کوچک بشمارد»
طبق این فرموده، هیچ گناهی کوچک نیست، زیرا گناهکار در برابر خداوند نافرمانی کرده و عصیان در برابر پروردگار هر چه باشد، بزرگ است.
سبک شمردن گناه از جمله ضدارزشهایی است که در عرف جامعه، به عنوان هنجار رواج دارد.
بعضی از اشخاصی که مرتکب معصیت میشوند در پاسخ تذکر میگویند: دیگران، گناهان بزرگتر و بدتر از این را انجام میدهند! سخت نگیرید. اشکال ندارد. خدا میبخشد.
انسان از آنچه به نظرش کوچک و حقیر میآید، ضربه میخورد. کسی که گناه را کم و کوچک شمرد، به سهولت به آن گرفتار شده، به اندازهای آن را تکرار میکند که برای او عادی میشود. پس از مدتی در آن معصیت غرق شده و دچار عذاب الهی در دنیا و آخرت میگردد.
در مقابل، کسی که ترک گناه برای او اهمیت دارد، از آن فاصله گرفته و خود را از شر آن حفظ میکند. چراکه بزرگ شمردن گناه، مانعی در برابر ارتکاب آن میشود.
آثار وسیع گناه
اگر انسان به نقش خود در عالم واقف باشد، در مییابد که گناه هرچند به ظاهر کوچک، میتواند آثار فردی و اجتماعی وسیعی را به دنبال داشته باشد.
شبهای جمعه دردعای:«اَللَّـهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوی» اینگونه درخواست میکنیم:
«وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنوُبَ الَّتی تَحْبِسُ قَطْرَ السَّمآءِ»[5]
«خداوندا آن گناهان مرا که سبب حبس شدن باران آسمان میگردند، مورد مغفرت قرار ده»
بنابراین تأثیر یک فرد بر عالم، آنقدر گسترده است که میتواند مناطقی وسیع و افراد زیادی را از بارش باران محروم کند.
سخن نابخردانه
حضرت امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
«لَا خَيْرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ»[6]
« در گفتار از سر جهل و نادانی هیچ خیری نیست.»
اظهارنظر در هر مورد و موضوع، در جامعه امری متداول شده و به صورت هنجاری نادرست و بیجا، رواج یافته است.
غالباً افراد تصور میکنند برای کسب اعتبار در جمع، باید در هر موضوعی نظر بدهند، هرچند در مورد آن هیچ تخصصی نداشته باشند. ایشان درانواع مباحث اعم از علمی، پزشکی، اقتصادی و … خود را صاحب نظر دانسته و سعی در ابراز عقیده دارند.
طبق فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام، کلامی که براساس علم و آگاهی نبوده و از سر جهل و بیخردی بیان شود، هیچ خیری ندارد. چنین گفتاری، نه در دنیا موجب اعتبار، امتیاز و محبوبیت انسان میشود، و نه در آخرت برای او سود و نفعی به دنبال دارد. اظهار نظر بدون دانش و تخصص به وجهه و اعتبار فرد لطمه میزند.
تاریخ جلسه 96/5/3 ـ جلسه 1
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره الرحمن، آیه 7
[2] نهجالبلاغه، حکمت 472
[3] نهجالبلاغه، حکمت 471
[4] نهجالبلاغه، حکمت 469
[5] مفاتیح الجنان، اعمال شب جمعه
[6] نهجالبلاغه، حکمت 463