وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ وَ وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى

همسفر زیارات ما

 

همسفر همه زیارات ما وجود مقدس امام هادی علیه‌السلام است چون ما در هر زیارتی مأمور به خواندن زیارت جامعه هستیم و زیارت جامعه زیارتی است که از آن بزرگوار به ما رسیده است، در زیارت جامعه کامل‌ترین و زیباترین ارتباط با معصومین فراهم می‌شود گاه در قالب سلام و گاه در قالب ذکر جایگاه معصومین، گاه سلام‌ها حضوری و گاه غیابی است.

 

«أَمْرُكُمْ رُشْدٌ»

«دستور (شما معصومین) راهنماست»

در این جا چند معنا برای «وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ» بیان شده است.

  • معنای اول اینکه «امر» را در معنای «شأن» دانسته‌اند و گفته‌اند شأن شما رشد دادن زائر است.
  • در معنای دوم امر را به معنای «هدایت کردن» معنا کرده‌اند و گفته‌اند شما معصومین زائر را به رشد هدایت می‌کنید. امر می‌تواند امر مولوی باشد فرمان شما فرمان به رشد است. رشد چیست و اینکه معصومین جایگاه ارشاد قرار دارند به چه معناست؟

در آیة‌الکرسی آمده است «…قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ …»  بارها تصریح می‌کنیم رشد مقابل «غیّ» است. «غیّ» ضلالت قولی یا فعلی است. «غیّ» حرکتی است که ما را به مقصد نمی‌رساند، اما رشد سیری است که ما را به مقصود می‌رساند.

در این فراز به حضرات معصومین عرض می‌کنیم: «وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ» بحث وصیت نیست بحث امر است. اگر امر به معنای فرمان باشد، فرمان معصوم در زندگی ما پرهیز از ضلالت و توقف در مسیر و هرگونه انحرافی است.

 

شأن معصومین؛ ارشاد سالکین

 

حضرات معصومین در بالاترین جایگاه رشد قرار دارند و شأن آنان ارشاد سالکین است.

قرآن در سوره مبارکه کهف، آیه 10 می‌فرماید:

« …رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَدا»

 اصحاب کهف به مجرد این که حرکت‌شان را آغاز کردند از خدای سبحان این درخواست را داشتند : خدایا از ناحیه خودت کمال خاصی به ما عطا کن و رشد را برای ما مهیا کن. یعنی مهیا کن حیات طیبی را که در آن علی الدوام پرورش است.

قرآن در آیه 66 سوره کهف می‌فرماید:

«قالَ لَهُ مُوسى‏ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدا»

وقتی حضرت موسی به حضرت خضر می‌رسد می‌گوید به من اجازه شاگردی می‌دهی از آنچه به تو آموخته شده در اختیار من قرار دهی انگیزه من رشد است یعنی من موسی می‌خواهم از جایگاهی که دارم بالاتر بروم. قرآن کریم در آیه 97 سوره مبارکه می‌فرماید:

«…وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشيد»

نظرات فرعون رشد یافته نبود (با توجه به اینکه فرعون کار صحیح زیاد انجام می‌داد، رسیدگی به فقرا داشت و در خانه‌اش باز بود) اما کار فرعون اصلاً رشد یافته نبود، یعنی همه اعمالی که از نظر ما زیبا است در نگاه الهی رشد یافته نیست غیر رشید است.

در آیه 7 سوره مبارکه حجرات می‌فرماید:

«…وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ»

 قرآن گروهی را معرفی می‌کند که آنان راشدون هستند. خصوصیت‌شان و علامت‌شان برای رشد این است که قلباً عشق به ایمان دارند، قلباً از کفر و طغیان منزجر هستند. علامت رشد این است که نه تنها انسان امر درست را تشخیص دهد بلکه گرایش به امر زیبا در باطنش باشد.

در سوره مبارکه جن در آیه 14 جنّیانی که کلام حق را شنیدند گفتند:

«…فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدً»

«…هرکس کاملاً تسلیم شد رشد را جستجو کرد»

 

معانی امر

 

«وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ» با این فراز برای چند امر معنا آمده است:

معنای اول: به معنای «فرمان» است و ما به حضرات معصومین عرض می‌کنیم فرمان خدای سبحان برای شما رشد دادن افراد است. اگر من امام حسینی و امام رضایی باشم باید رشد داشته باشم و مراحل کمال را طی کنم. فرمان این بزرگواران به رشد است یعنی دائم باید کمال‌طلب بود و در مسیر صحیح حرکت قرار گرفت و به یافته‌های خویش راضی نباشم. فرمان حضرات معصومین علیهم‌السلام فرمان پیشرفت معنوی است. یعنی اگر کسی پنج سال پیش فلان رذیله اخلاقی را داشته و آن از او جدا نشده رشدی نکرده.

معنای دوم: جایگاه شما معصومین رشد دادن است، اگر ما می‌خواهیم به کمالاتی نائل شویم نباید سرخود و بدون راهنما و دلیل حرکت کنیم. توجه به امام لازم است، حرکت ما با عنایت امام باید شروع شود و با هدایت امام باید تداوم پیدا کند، کار این بزرگواران در عالم رشد دادن است کار ما قبول رشد آنها است.

آن بزرگواران در واقع علی‌الدوام مصلح ما هستند ما را اصلاح می‌کنند و اجازه نمی‌دهند در نواقص‌مان باقی بمانیم.

معنای سوم: امر به معنای هدایت است. شما معصومین ما را هدایت به رشد می‌کنید ما خودمان متوجه نیستیم چه امری غی است چه امری رشد است. صحیح بودن امور از طریق شما برای ما تبیین می‌شود.

امام صادق علیه السلام در روایتی می‌فرمایند وقتی جوانانی را می‌بینم که تفقه در دین ندارند دوست دارم با تازیانه آنها را بزنم تا فقیه شوند. یعنی دین‌شناسی عمیق برای جوان چندان لازم است که اگر قرار است تأدیب شوند با تازیانه تأدیب شون اما غیر رشید نمانند.

 

در توضیح معنای فرمان

 

امر به معنای «فرمان» است و فرمان شما معصومین هرچه باشد درست است .

شما تصور بفرمایید مصیبتی در زندگی فردی وارد شده است توسل جدی هم دارد ولی امام زمانش به او گفتند که این مصیبت باید در زندگی تو باشد می‌خواهیم ببینیم چقدر ولایت‌پذیر هستی. اگر گفتیم «امر آنچه تو فرمایی حکم آنچه تو بنمایی» ولایت ‌پذیریم و در غیر این صورت نیستیم.

مرحوم آیت الله بهاءالدینی دو سال آخر عمر زمین‌گیر شده بودند وقتی به ایشان گفته شد با دعای شما مشکلات همه حل می‌شود چرا برای خود دعا نمی‌کنید فرمودند من برای رفع مشکل پای خودم به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل داشتم، حضرت فرمودند ما دوست داریم تو را چنین ببینیم.

آقاشیخ جعفر مجتهدی کسی است که افراد زیادی با توجه به ایشان خوب می‌شدند اما خود ایشان هفده سال آخر عمر زمین‌گیر بودند. یک نفر به ایشان می‌گوید این همه را از طریق شما درمان می‌شوند خودتان از حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام شفای خودتان را طلب کنید. ایشان به پشت پنجره فولاد رفتند و بعد گفتند حضرت فرمودند ما تو را چنین می‌خواهیم.

این که هر یک از ما به معصومین توسل داریم اما گاهی مطلوب محقق نمی‌شود چنین نیست که العیاذبالله معصوم نسبت به ما کم لطف است بلکه رشد ما در این وضعیت است.

تمام اموری که در شریعت از طریق معصوم به ما ابلاغ شده برای رشد ماست. همه بایدها و نبایدهای دینی سبب رشد ماست. اگر بایدها و نبایدها را بپذیرم منحرف نمی‌شوم و هر کدام را نادیده بگیرم و سهل‌انگاری کنم به مقصد نمی‌رسم. گاهی اوقات انسان بیست سال حرکت می‌کند اما پایین‌تر از گذشته خویش است.

  • در روایتی آمده است فردی می‌خواست به سفر شام برود. خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید و حضرت فرمودند این سفر را ترک کن اما او رفت و سود بسیاری نصیبش شد. زمانی که برگشت به حضرت گفت آقا تعجب می‌کنم در این سفر این همه سود حاصل شد. چطور شما مرا از سفر نهی کردید؟! حضرت فرمودند یک نماز صبح تو قضا شد همه سودی که نصیبت شده جبران‌کننده قضای نماز صبح تو نیست.

 

نقش حضرات معصومین در نگاه ما به عالم ماده

 

حضرات معصومین نگاه ما را در عالَم متوجه ارزش‌های عجیبی می‌کنند که با چرتکه مادی در نمی‌یابیم. بزرگترین معجزه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله این است که آدم را از عالم ماده بالا می‌برد انسان خاکی را افلاکی می‌کند. باید در همین قسمت یک گدایی کرد و به حضرات معصومین عرض کرد: آقا این امر چه قولی چه فعلی باشد از مصدر کُن فَیَکونی صادر می‌شود یعنی زمان‌بردار نیست.

دو عالم داریم؛ یک عالم خلق و یک عالم امر. در عالم خلق همه چیز به تدریج پیش می‌رود؛ نطفه، علقه، مضغه، عظام، تکوین تدریجی جنین در رحم مادر، پرورش می‌یابد. یک عالم عالم امر است، عالم امر عالم لازمانی است زمان در آن نیست.

قرآن در آیه 82 سوره مبارکه یس می‌فرماید:

«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون‏»

«فرمان نافذ او چون اراده خلقت چیزی کند به محض اینکه گوید: «موجود باش» بلا فاصله موجود خواهد شد»

 اگر حضرات معصومین به رشد ما فرمان دهند وجود ما نمی‌تواند قبول نکند، یک‌باره رشد عجیبی نصیب‌مان خواهد شد.

امروز درخواست می‌کنم مولای من! شما ولی امر من شوید تا زیر سایه شما مأموریت به رشد پیدا کنم. ما گریز پا هستیم اما دل‌مان می‌خواهد با یک نگاه شما رشد کنیم.

به ذره گر نظر لطف بو تراب کند                 به آسمان رود و کار آفتاب کند

 

در روایت آمده است حضرت جواد الائمه دانه‌ای کاشتند آب وضو خودشان را پای درخت ریختند سریع درخت رشد کرد. ما در این جا عرض می‌کنیم آقاجان! عمر مان گذشته است خودمان باور داریم رشدی نکرده‌ایم اما باور قلبی‌مان است که این دانه تبدیل به درخت بارور می‌شود و با یک نگاه شما درخت خشکیده سبز می‌شود. اگر شما معصومین در عالم نبات چنین کردید عالم ما که عالم انسان است، می‌تواند روح خشکیده ما را متعالی کند. نگاه پیامبر به ماه می‌افتد شق القمر می‌شود نگاه به انسان بیافتد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ سنگ ریزه در دست پیامبر تسبیح می‌گوید ما در دستان معصومین قرار بگیریم چه خواهیم شد.

 

درخواست از امام زمان عجّل الله فرجه

 

«وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ»؛ با نگاهی به این فراز به امام زمان هر صبح می‌گوییم :

مولاجان! قانون‌مان این است که مانند رعیت ها هر روز صبح به ارباب‌مان چهل سلام می‌دهیم تا در انتها بگوییم «وَ نُصْرَتِي‏ مُعَدَّةٌ لَكُم‏ »[1]

آقا! من در خدمت شما هستم شما چه مأموریتی به من می‌دهید و با توجه به این عبارت حضرت می‌فرمایند باید رشد کنی و رویشی بیش از آنچه بوده‌ای، نباید توقف کنی. دریافت هیچ کمالی نباید از سوی تو تعطیل شود. رشد بدون آب معرفت ممکن نیست و ما به حضرت عرضه می‌داریم آب معرفت را خود شما به ما می‌دهید و شما زندگی ما را جنات می‌کنید و نهر معرفت را در آن جاری می‌سازید.

مولاجان! هر فرمانی که به من دهید خیر دنیا و آخرت من در آن است و من ماموریت شما را به جان می‌خرم.

 

 

«وَ وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى»

«سفارش (شما معصومین) به تقواست»

 

اینکه  معصومین توصیه  به تقوا دارند دو وجه دارد: یا اینکه توصیه هر معصومی برای زمان مرگ تقواست یا هرکس که به خدمت معصوم مراجعه می‌کند او را سفارش به تقوا می‌کنید.

ما پیش از این در زیارت جامعه حضرات معصومین را «أَعْلَامِ التُّقَى‏» خطاب کردیم. «اعلام» به معنای «عَلَم» یا «پرچم» است و همچنین به معنای «کوه» و «علامت» است. شما معصومین نماد تقوا هستید در محضر شما که قرار می‌گیریم ما را سفارش به تقوا می‌کنید. حداقل تقوا ترک معصیت انجام طاعت است. اگر کمی از حد ترک معصیت و انجام طاعت بالاتر برویم در‌می‌یابیم ترک معصیت به واسطه خود ما صورت نمی‌پذرد و خود ما قدرت انجام طاعت نداریم، هر دو از آن خداست. اگر توفیق دارم دروغ نگویم کار خداست. اگر توفیق طاعت به من عطا شده کار خداست «وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّه»

امام هادی علیه‌السلام می‌فرمایند در محضر هر معصومی قرار بگیرید توصیه به تقوا می‌کند، در این توصیه چند امر است: اینکه تقوا عرض عریضی دارد هرچقدر هم انسان متقی شود همچنان به تقوا نیاز دارد. نباید گمان شود که اگر مقدس اردبیلی به خدمت امام زمان می‌رسیدند و حضرت به او می‌فرمودند تو نیازی به تقوا نداری! این توصیه عام است.

«وَ وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى»توصیه شما معصومین به همه زوارتان و کسانی که شما را قبول کرده‌اند تقوی است. تقوی ترک معصیت و انجام طاعت است، این توصیه برای عموم مردم است، منتهی «حَسَنَاتُ‏ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ‏ الْمُقَرَّبِين‏»[2] در یک طیفی حسنه یک فرد عادی سیئه گروه دیگری است که در سطح بالایی قرار دارند.

 

تقوا به معنی پرهیز

ما تقوا را به معنای «پرهیز» معنا می‌کنیم. یعنی باید پرهیز کرد از این که واجبم را آنچنان که مولا خواسته به جا ندهم، مولا از من انجام امر واجبی را در حضور قلب و در خدمت معصوم خواسته. این واجب باید به گونه‌ای باشد که خالص خالص باشد و منیّت من در آن نباشد. اگر کسی بگوید فلان کار خیر را من انجام دادم این امر قابلیت عرضه به مولی ندارد. خدا خواهد گفت اصلاً تو چه کسی هستی؟! همه کاره خود ما هستیم! اما اگر فرد بگوید خدایا فلان کار خیر برای توست، هرآنچه خوبی است از آن توست و هرچه نقص است از آن بنده است، این تقوا است. چون درستی کار به بنده نسبت داده نشده است.

در این فرازها از حضرات معصومین گدایی می‌کنیم دل‌مان می‌خواهد متقی شویم و متقین را دوست داریم اما می‌دانیم هنوز باید راه طولانی را طی کنیم تا عنوان متقی بر ما بار شود. ولی هر روز از شما می‌خواهیم:

«اللَّهُمَ‏ اجْعَلْ‏ مَحْيَايَ‏ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»

زندگی محمد و آل محمد علیهم‌السلام با تقوا است، از حضرات معصومین عاجزانه درخواست می‌کنیم شما بزرگواران برای متقی شدن ما دعا کنید.

مگر صاحب دلی روزی ز رحمت                             کند در حق درویشان دعایی

 

تاریخ جلسه: 97/7/11

«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] زیارت آل یاسین

[2] کافی، ج 2، ص438

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *