«وَ الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى»
«(سلام بر) حضرات معصومین (که) بهترین دعوت كنندهگان به سوی خداوند سبحان هستند»
«دعوة» در معنای دعا، خواهش، طلب و خواندن كسی برای كاری به كار رفته است.
«حُسنی» یعنی خوبتر، بهتر، نیكوتر. اهل لغت به هر خیر و سعادتی نیز «حُسنی» گفتهاند.
در این فراز از زیارت جامعه تحلیل و تفسیرهای بیشتری به كار رفته است.
«الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى» شما معصومین بهترین و زیباترین نداكننده و خوانندهی به حق هستید.
هماهنگی فراز «الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى» با فرازی از زیارت آل یس
این فراز با عبارتی از آل یس هماهنگی عجیبی دارد. زائر در زیارت آل یس به وجود مقدس ولیعصر(عج) عرض میكند:
«السَّلَامُ عَلَیكَ یا دَاعِی اللَّهِ وَ رَبَّانِی آیاتِه»
«سلام بر تو ای دعوت كنندهی به خدا و پرورش دهندهی نشانههای خدا»
مولایم تو دعوت كنندهی من به سوی پروردگار خویشی و پرورش دهندهی من در این دعوت هستی.
داعی و دعوة هر دو از ریشهی دعو مشتق شده است. شما حضرات معصومین دعوت كننده به حق هستید.
در این زیارت گفته شده «الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى» و در زیارت آل یس «دَاعِی اللَّهِ» به كار رفته است. از كنار هم گذاشتن این دو فراز میتوان گفت كه «الله» نام جامع خداوند سبحان است، یعنی وجودی جامع خیرات و كمالات، از طرفی در زیارت جامعه حضرات معصومین «الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى» خطاب میشوند پس دعوت به سوی الله یعنی انسان برای رسیدن به هر خیر و نیكی و سعادتی باید به سوی خدا ، همهی خداییِ خدا حركت كند.
مفسرین زیارت جامعه، تمام خیرات و برکات را حُسنَی دانستهاند و آن را دعوت به سوی ائمهی اطهار و دعوت به پذیرش ولایت گفتهاند، زیرا وجود مقدس حضرات معصومین جلوهی تام خدای سبحان هستند.
معصومین همیشه و در هر حال دعوت کننده به راه حق هستند
دعوتی كه از سوی آنها صورت میگیرد همیشگی، پایدار و مقاوم است. این مداومت را ما با توجه به عبارت داعی الله در زیارت آل یس عرض میكنیم، داعی، اسم فاعل است و در زبان عرب از اسم فاعل ارادهی حال و آینده می شود یعنی كسی كه در هر حال، دعوت كننده است و چون انسان ذاتاً كمال طلب است در هر حال به سوی نور كمالی خویش چون ذره به سوی خورشید در حركت است.
لذت مورد خطاب واقع شدن
هر پذیرای دعوتی، مادام خود را مخاطب فراخوان حضرت میبیند، هرگز احساس ملالت و خستگی بر او عارض نمیشود، زیرا دعوت به سوی همهی خدایی خدا دعوتی شیرین و جاذب و دل افزا و روح انگیز است.
شارحین زیارت جامعه نیز لذت در فراخوانی را صدا زدن به سوی ولایت اهل بیت دانستهاند. گویا این بزرگواران در جایگاه ولایی خویش همه را به سوی مقام ولایت دعوت میكنند و مدام در این فراخوان برای دعوت شونده جذبه ایجاد میكنند.
دعوة و دعا نیز هم ریشهاند اما در لغت عرب دعا مطلق خواستن است و دعوت امری اعتباری است.
ضیافتی خاص
شما حضرات معصومین در این دعوت، ضیافتی خاص برپا كردهاید و همه را به نیكوترین مهمانی فرا میخوانید.
مهمان این ضیافت از سایر افراد ممتاز میشود و این امتیاز توسط شما به خواندهشدگان آن مجلس عطا میشود. عجب ضیافتی با دعوت شما برپا میشود. صاحب خانه خداست كه با تمام خدایی خویش پذیرای مهمان است. داعی وجود مقدس شما حضرات معصومین است كه مظهر كمال و جمال حضرت حقاید و مهمان، بندهی حقیر كه به دعوت شما از زمین وجودی خویش فاصله میگیرد و در عرش مهمان ضیافت خاص حضرت حق میشود.
دعوت از ماده ی دعا
اگر از «دعوة» ارادهی دعا شود ائمهی اطهار علیهمالسلام بهترین و جامعترین و كامل ترین دعاها را در حق جمیع مخلوقات عالم میكنند و هر خیری كه نصیب افراد میشود از طریق مقام والای ولایت است.
شما حضرات معصومین زیباترین دعاكنندگان عالمید.
ـ همچنین گفتهاند منظور از «الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى» دعوت حضرت ابراهیم است. قرآن میگوید:
«وَ اجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرینَ»[1]
«و براى من در میان امّتهاى آینده، زبان صدق (و ذكر خیرى) قرار ده»
مراد از لسان صدق، ائمهی اطهار علیهمالسلام هستند كه این بزرگواران برای ذریهی خویش مقام ولایت و امامت را از خداوند سبحان طلب كردهاند.
با این توضیح «الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى» دعای كامل و جامع حضرت ابراهیم است كه سبب شد تا ذریهاش به مقام مطلقهی ولایت برسند.
برای ماندگاری و به ثمر رسیدن دعا، لسان صدق و قلبی خالی از ریب و ریا نیاز است كه حضرت ابراهیم به لطف خداوند سبحان قلبی صادق و بیشك و ریب داشتند و همین امر سبب شد تا ذریهاش عاقبت به خیر شوند.
دعوت به سوی ولی، انسان را به توحید می رساند
گفتیم دعوت از مادهی دعاست و در قرآن به معنای ندا به كار رفته است. قرآن میگوید:
«…أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ…»[2]
«… دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگویم…»
با توجه به آیه باید گفت: «دعْوَةِ الْحُسْنَى» یعنی خداوند زیباترین فراخوان و دعوت را در عالم برپاكرده است كه این فراخوان همان دعوت به سوی شما اهل بیت است.
كسانیكه بر این معنا اشكال گرفتهاند «دعْوَةِ الْحُسْنَى» را مقام بندگی دانستهاند و گفتهاند بزرگترین دعوت، تسلیم انسان در محضر خداوند سبحان است.
به این گروه پاسخ داده میشود: بندگی حضرت حق بدون مقام ولایت معنا ندارد. بدون پذیرش ولایت به مرز بندگی نمیتوان قدم گذاشت پس زیباترین دعوت عبارت است از دعوت به سوی ولی حق. پذیرش این مقام، انسان را به توحید و یكتاپرستی میرساند.
امام صادق (ع) میفرماید:
«… فَمَنْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یطَهِّرَ قَلْبَهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ عَرَّفَهُ وَلَایتَنَا…»[3]
«…هر كه را بخواهد از جن و انس دل پاك دهد او را آشنا بولايت ما مینمايد…»
اگر خداوند اراده كند دلی را از همهی جن و انس پاك كند ولایت معصومین را به او عرضه میكند یا میشناساند.
ولایت معصومین دل را طاهر میكند و اگر دلی گرفتار رجس دنیا شود اجازهی امام شناسی به او داده نمیشود.
«دعْوَةِ الْحُسْنَى» به این معناست كه زیباترین راه وصال حق، شما معصومین هستید. طریق هدایت و ارشاد به سوی پروردگار عالم از طرف شما صورت میگیرد. سالكان الی الله با مدد و یاری شما به مقصد میرسند.
امام صادق (ع) در ذیل آیه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيم»[4] میفرمایند: ما معصومین، صراط مستقیم هستیم.
جلودار، مانع غفلت انسان می شود
زیباترین و آسانترین راه وصال به حق مسیر پذیرش ولایت است. هركس در مسیر ولایت قرار بگیرد و راهنما و جلوداری داشته باشد هرگز غفلت بر او غلبه نمیكند، زیرا حضرات معصومین امور لازم را به او هشدار میدهند و در بسیاری از زمانها بر ناشكریهای غافلانهی او استغفار میكنند.
- یكی از اصحاب امام باقر (ع) در رابطه با آیهی شریفه «وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ …»[5]؛«اگر هم در راه خدا كشته شوید یا بمیرید،…» از حضرت سؤال میكند.
حضرت فرمودند: آیا میدانید سبیلالله چیست؟ گفت: نه به خدا قسم مگر از شما بشنوم.
حضرت فرمودند: راه خدا وجود مبارك علی(ع) و فرزندان اوست و بعد فرمودند:كسی كه كشته شود در ولایت علی (ع) در راه خدا كشته شده است و كسی كه بمیرد در ولایت او در راه حق از دنیا رفته است.»[6]
ذكر این روایت در این جا از این روست كه هر یك از ما به درون خویش نظری بیافكنیم چه امتیازی نسبت به سایر افراد در خود مییابیم كه خداوند سبحان قلبمان را جایگاه محبت علی و اولاد علی قرار داده است یا به غیر از آنكه فضل خدا سایه گستر بر زندگی تك تك ما باشد امری دیگری شایستگی گسیل داشتن چنین فضلی را دارد.
انجام امور عبادی و اخلاقی زیر سایهی معصومین
به فراز «دعْوَةِ الْحُسْنَى» از زاویهی دیگر نگاه میكنیم: خداوند سبحان ما را به امور مختلف دعوت نموده اموری چون نماز، روزه، خمس، زكات، جهاد و اموراخلاقی چون رضا، اخلاص و شكر و…
هر خواهان كمالی در امورات عبادی و اخلاقی باید خود را در سایهی حضرات معصومین قرار دهد.
اگر به این امر واصل شد به همهی امور رسیده است و مقام ولایت حضرات او را دستگیری میكنند و به همهی اوامر الهی، هدایت مینمایند. این مقام اجازه نمیدهد تا در سرزمین وجودی افراد مانعی ایجاد شود یا علف هرزی بروید.
- یونس بن شحّام روایتی از قول موسی بن جعفر(ع) نقل میكند و میگوید: به حضرت عرض كردم یكی از دوستان شما گرفتار انجام كار خلاف شده است آیا از او تبری جوییم؟
حضرت فرمودند: «َتَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لَا تَتَبَرَّءُوا مِنْ خَیرِهِ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَه» از فعل او برائت بجویید اما از وجود او كه خیر است دوری نكنید و بغض خود را از عمل او نشان دهید.
پرسیدند اجازه میدهید به او فاسقِ فاجر بگوییم؟ حضرت فرمودند :« لَا الْفَاسِقُ الْفَاجِرُ الْكَافِرُ الْجَاحِدُ لَنَا وَ لِأَوْلِيَائِنَا أَبَى اللَّهُ أَنْ يَكُونَ وَلِيُّنَافَاسِقاً فَاجِراً» او فاسقِ فاجر نیست،فاسق فاجر كسی است كه منكر ما و منكر دوستان ما باشد، خداوند دوست ندارد اسم دوست ما فاسق و فاجر باشد گرچه آن کارها را انجام بدهد.
حضرت در ادامه فرمودند: « وَ لَكِنَّكُمْ قُولُوا فَاسِقُ الْعَمَلِ فَاجِرُ الْعَمَلِ مُؤْمِنُ النَّفْسِ خَبِیثُ الْفِعْلِ طَیبُ الرُّوحِ وَ الْبَدَن» ولی بگویید در عمل فاسق و فاجر است اما نفسش طاهر است.[7]
ذكر این روایت از آن جهت است كه حضرت متذكر شوند قلبی كه نور ولایت اهل بیت بر آن بتابد قطعاً از فسق در امان میماند. شاید عملی ناخواسته از او سرزند اما این عمل امری گذرا و ناپایدار است و بر ایمان فرد اثر چندانی ندارد. مقام ولایت برای انسان طهارت قلبی ایجاد میكند.
این روایت در كنار فراز «دعْوَةِ الْحُسْنَى» كه قرار میگیرد گفته میشود در زمان ما «دعْوَةِ الْحُسْنَى» یعنی دعوت به سوی قلب مطهر عالم امكان. وجود مقدس او سبب میشود تا هر دلی در پرتو نور ولایت او به طهارت دست یابد و از آلودگیها جدا شود.
*«دعْوَةِ الْحُسْنَى» یعنی دعوت انسان به سوی در خدمت حضرات معصومین بودن.
حضرات معصومین دعوت توحید را به طور كامل پذیرفتهاند و توجهی به غیر حق ندارند هركس كه در خدمت آنها باشد در حقیقت در خدمت خداوند سبحان قرار گرفته است. طبق این بند از زیارت جامعه«مَنْ أَطَاعَكُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ»؛«كسی كه اطاعت حضرات معصومین را بكند اطاعت خدا را كرده است.»
دعوت به توحید، ولایت، انجام واجبات و ترك محرمات، دعوت به خُلق حَسن همه و همه از آن رو دعوتی حَسَن و نیكو است كه همهی این فراخوانها در حریم ائمهی اطهار صورت میگیرد و حریم آنها منفك از حریم الله نیست و حریم الله پوشیده از صفا و صدق و خلوص و ایمان است.
با این توضیحات تنها یك عبارت میتوان گفت: گر گدا كاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟
تمام ملكوتیان آسمان و اخیار و ابرار زمین ندا در دادهاند تا زمین درماندهای چون مرا به سوی «دعْوَةِ الْحُسْنَى» فرا خوانند. اگر من گوش جان نگشایم و دست نیاز دراز نكنم و لسان از درخواستهای خویش فرو بندم، تیشهای است كه بر انسانیت خویش فرود آوردهام.
ندای ولایت مرا به آرامش، سكون و زندگی جاودان فرا میخواند باید كه از جان عالم وجود درخواست كنیم تا عقلی كامل به ما عطا كند تا لبیك گوی «دعْوَةِ الْحُسْنَى» امام زمان خویش باشیم.
تاریخ جلسه : 88/11/21 ـ جلسه 22
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه شعراء، آیه 84
[2] سوره مبارکه بقره، آیه 186
[3] بحارالأنوار،ج26، ص294
[4] سوره مبارکه بقره، آیه 6
[5] سوره مبارکه آل عمران، آیه 157
[6] معانی الأخبار، ص167 : «عَن جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ هَذِهِ الْآیةِ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ قَالَ فَقَالَ ع أَ تَدْرِی مَا سَبِیلُ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا أَنْ أَسْمَعَهُ مِنْكَ قَالَ سَبِیلُ اللَّهِ هُوَ عَلِی ع وَ ذُرِّیتُهُ وَ سَبِیلُ اللَّهِ مَنْ قُتِلَ فِی وَلَایتِهِ قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ مَاتَ فِی وَلَایتِهِ مَاتَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
[7] بحارالأنوار، ج27 ، ص137