وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاة

«وَ السَّادَةِ الْوُلاةِ»

 

«سلام بر حضرات معصومینی که ریاست بندگان را برعهده دارند»

 

«سادة» جمع سید به معنی رئیسی است که فرمانش در میان دیگران مطاع باشد.

عرب براي کسی که فرمانبرانی دارد لقب سيّد را به كار مي‌برد گرچه آنها هاشمي و علوي نباشند.

معنای دیگر سید: در بهترین‌ها، برترين‌ها و فضيلتهای بی‌شمار است.

سيّد مالك افرادی است كه تحت تصرف او هستند، تربیت کننده و مربی است.

سید کسی است که اذیتهای دیگران را راحت تحمل می‌کند.

سیّد کسی است كه علو و مرتبت بلندي دارد كه حقیقت آن علّو ادراک نمی‌شود.

سيّد در معناي ولاة: والی اَولی به تصرف است یعنی بیش از دیگران حق تصرف دارد. مثلا برای ازدواج دختر، اجازه‌ی ولی لازم است یعنی پدر بیشتر از دختر حق تصرف در زندگی او را دارد.

 

«السَّلامُ عَلَى السَّادَةِ الْوُلَاةِ» شما حضرات معصومين بزرگواراني هستيد که ریاست بندگان برشماست و برترین‌های خیرات هستید و پرورش دهنده‌ی خیر هستید و بندگان مومن هرگونه تصرفی را به شما واگذار می‌کنند.

 

حاکمیت بر دل‌ها

 

چرا در این فراز حضرات معصومین را «السَّادَةِ الْوُلَاةِ» می‌دانیم؟

خداوند سبحان به حضرات معصومین مقام ولایتی عطا کرده است که به هیچ یک از جهانیان عطا نکرده است.

سیادت حضرات معصومین تنها بر ظاهر عالم ماده نیست بلکه آنان بر قلوب افراد حاکمند. حاکمیت بر دل‌ها، آخرت بندگان را تامین می‌کند. آن‌کس که دل در گرو دیگری دارد بر همان راهی می‌رود که دل‌دار او رفته است و چون حضرات معصومین در مسیر رضایت حق هستند پس بندگان در همان مسيری می‌روند كه دل‌دار مي‌رود.

نقطه‌ی خال لبت مرکز و ما پرگاریم               همه سرگشته در آن دایره‌ی رخساریم

سیادت حضرات معصومین از قلب شروع می‌شود و بر اعمال و اقوال و حركات تأثير مي‌گذارد.

 

سیادت بر آلام و درد‌ها

 

یکی از شارحین زیارت جامعه می‌گوید: سیادت حضرات معصومین تنها بر خوشی‌هاي زندگی روزمره‌ی انسان نیست بلکه آنها بر آلام و دردها سیادت دارند زیرا بسیاری از بیماری‌ها سبب کمال و رشد است و حضرات معصومین چون از حقیقت این کمال آگاهند، حاکم بر بیماری‌های فردند.

اگر سیّد را به معنای تفوق در خیرات ذكر كنيم، باید بگوئیم هر خیری از بندگان صادر می‌شود از ناحیه‌ی حضرات معصومین است و اگر سید به معنای مربی باشد یعنی حضرات معصومین دائماً در حال پرورش بندگان هستند. اگر کسی خود را از پرورش ایشان محروم کند خود را از سیادت آن‌ها محروم كرده است. سیادت آن‌ها بر کل عالم است و مدبّر و مربی کل عالمند.

در آیه 55 سوره مبارکه مائده آمده است:

«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون»

«سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آن‌ها كه ايمان آورده‌‏اند؛ همان‌ها كه نماز را برپا مى‏‌دارند و در حال ركوع، زكات مى‏‌دهند.»

 که به گفته‌ی  بسیاری از علما این آیه در شأن امیرالمؤمنین علیه‌السلام و به تبع اولاد ایشان است.

و در آیه‌ 6 سوره مبارکه احزاب می‌گویند:

«النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِم»

در آخرین قسمت توضيح «السَّادَةُ الْوُلَاةُ» باید بگوئیم پیامبر صلّ‌الله‌علیه‌وآله در روایات متفاوت گفته‌اند:

«أَنَا سَيِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ لَا فَخْرَ»[1]

و در جای دیگر گفته‌اند:

«أَنَا سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَلِيٌّ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاء»[2]

و چون بندگان به سیادت پیامبر صلّ‌الله‌علیه‌وآله راضي باشند به دنبال آن به سیادت فرزندان او و ولایت حضرات معصومین هم راضي هستند.

 

 

«الذَّادَةِ الْحُمَاة»

 

«سلام بر حمایت کنندگان حقوق بشر»

 

«حماة» جمع حامی است و حامی به معنای حمایت کنندگان و پشتیبان است.

ذادة جمع ذائد به معنای منع، طرد و دور کردن است.

خداوند سبحان در قرآن کریم سوره‌ی مبارکه قصص آیه23 از این کلمه استفاده کرده است:

«وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُكُما قالَتا لا نَسْقي‏ حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبيرٌ»

«و هنگامى كه به(چاه) آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در آنجا ديد كه چهارپايان خود را سيراب مى‏‌كنند و در كنار آنان دو زن را ديد كه مراقب گوسفندان خويشند(و به چاه نزديك نمى‏شوند؛ موسى) به آن دو گفت: «كار شما چيست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمى‌‏دهيد؟!)» گفتند: «ما آنها را آب نمى‏‌دهيم تا چوپان‌ها همگى خارج شوند؛ و پدر ما پير مرد كهنسالى است(و قادر بر اين كارها نيست.)»

این آیه به داستان حضرت موسی اشاره دارد آنگاه که دختران یعقوب از گوسفندان خود حمایت می‌کردند.

در این فراز «حماة» به این معنا است که حضرات معصومین حمایت لازم را از بندگان بر عهده دارند.

حضرات معصومین دفاع کنندگان از دین خدای سبحانند. اگر دفاع حضرات معصومین نبود دین پایدار نمی‌ماند. حمایت و دفاع حضرات معصومین از دین سبب می‌شود که اعداء دین آسیبی به دین وارد نکنند.

نقش حضرات معصومین به اذن حق این است که هر نوع حفاظتي را از دين بر عهده دارند.

اگر كسي مشرك شود خود را از دین سالم دور کرده است. دین سالم از هر نوع دسترسی در امان است، اصلاً کلمه‌ی حماة تفسیر عبارت «ذادة» است یعنی همان‌گونه که ذائد به معنی طرد کننده است حامی نيز در همین معنی به کار رفته است.

 

طردی از دوستان و دشمنان

 

حضرات معصومين در مسیر سلوک، دائم انسان را تحت الحمايه‌ي خود قرار میدهند و به او خدمات رسانی دارند؛ آنان سنگ زیر پای سالک را بر می‌دارند و چاله‌های اعتقادی او را پر می‌کنند و مانع تیرهايی هستند که افراد را تهدید می‌کند. در حقیقت حضرات معصومین دو طرد در حفاظت دین انجام می‌دهند: طردی از سوی دوستان و طردی از سوی دشمنان. طرد از دوستان آن است که حضرات معصومین عقاید باطل و اعمال زشت را از دوستان خود دور می‌کنند و درباره‌ی دشمنان طرد آن‌ها به گونه‌ای است که به آنان اجازه نمی‌دهند تا در محدوده‌ی پسند و رضایت حضرت حق وارد شوند.

«إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ»[3]

« مگر آنها كه در لحظه‌‏اى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند، كه«شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مى‌‏كند.»

 

حمایت از سید حمیری

 

نمونه‌ای از دفاع حضرات معصومین در زندگی سید حمیری دیده می‌شود. گفته‌اند: سید حمیری فردی ناصبی بوده که روزی به لطف حق چشم دلش گشوده می‌شود و متنبه می‌گردد و مستبصر می‌گردد، سید حمیری شیعه می‌شود و زمانی که مرگ او فرا رسید و در بستر احتضار خوابید و خاندان ناصبی‌اش بر گردش جمع شدند، در بستر احتضار صورت حمیری شروع به سیاه شدن کرد خانواده‌اش زبان به ملامت او درکشیدند که اين عاقبت شیعه شدن است. حمیری در همان حال به وجود مقدس امام صادق علیه‌السلام متوسل شد و بعد از توسل صورت حمیری از نقطه‌ای در صورت شروع به سفید شدن کرد و حمیری در همان حال جان داد او در اوج سپیدی از دنیا رفت.

 

اختصاص ثواب خود به مؤمنین

 

حمايت ديگر حضرات معصومين از مؤمنين آن است كه زیادی خوبی‌ها و خیرات خود را به حساب دوستانشان می‌ریزند.

روایت مي‌گويد: حضرات معصومین نصف ثواب اعمالشان را به مؤمنین اختصاص می‌دهند.

روزی پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌وآله بر امیرالمومنین علیه‌السلام وارد شدند در حالی‌که بسیار خوشحال بودند و بر ایشان سلام کردند و علی علیه‌السلام جواب داد و گفتند: یا رسول الله! چرا امروز خوشحالید!

پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: محبوب من! نور چشم من! آمده‌ام تا به تو بشارت دهم که جبرئیل بر من فرود آمد و گفت: خدای سبحان بر تو سلام می‌رساند و می‌گوید برو به علی بشارت بده که شیعیان علی چه مطیع و چه معصیت کار اهل بهشتند.

علی علیه‌السلام به سجده افتادند و دستان خود را به طرف آسمان بلند کردند و فرمودند: همه‌ی عالمیان شاهد باشند که من نصف عباداتم را به شیعیانم هبه کردم.

و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: خدایا تو گواه باش من هم نصف حسناتم را به شیعیانم هدیه نمودم.

و امام حسن علیه‌السلام فرمودند: خدایا تو گواه باش من هم نصف حسناتم را به شیعیانم هدیه نمودم.

و امام حسین علیه‌السلام فرمودند: خدایا تو گواه باش من هم نصف حسناتم را به شیعیانم هدیه نمودم.

پیامبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: شما اهل بیت من که از من کریم‌تر نیستید پس خدایا شاهد باش من هم نصف حسناتم را به شیعیان دادم.

جبرئیل نازل شد و فرمود: خداوند سبحان گفته است، شما اهل بيت ازمن کریم‌تر نیستید حتماً حتماً شیعیان شما را بخشیدم و شیعیان علی و دوستانشان اگر گناهانی به اندازه‌ی کف دریا و برگ درختان داشته باشند، می‌بخشم پس حضرات معصومین ذادة هستند یعنی زیادی اعمالشان را به شیعیانشان هدیه مي‌کنند.

وقتی خیرات به سوی افراد روان شود، شر از آن‌ها دور می‌شود .

 

هموار شدن راه رسیدن به سعادت

 

اثر دیگر «الذَّادَةِ الْحُمَاة» برای دوستانشان این است که راه رسیدن به سعادت را برای آنها فراهم می‌کنند.

مثلاً براي یکی از مؤمنين مشخص می‌کنند که تو به فلان کار علمی مشغول باش و به دیگری می‌گویند در انجام واجبات و ترک محرمات بکوش. این پیام‌ها لازم نیست از زبان امام هر زمان دریافت شود بلکه علماء دین و اهل معرفت می‌توانند پیام رسان ائمه‌ی اطهار باشند.

اثر دیگر آن است که حضرات معصومین ایمان را در قلوب شیعیان محبوب می‌کنند و تسلیم را نزد آن‌ها محبوب می‌سازند.

«وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ»[4]

«ولى(اى پيامبر!) تا تو در ميان آن‌ها هستى، خداوند آن‌ها را مجازات نخواهد كرد»

 سنت خداوند سبحان نيست که امت را عذاب كند در حالی كه پيامبرصلّی‌الله‌علیه‌وآله در بين آن‌هاست.

 

تاریخ جلسه: 90/12/24 ـ جلسه 49

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] عیون اخبار الرضا، ج2، ص35

[2] الفضائل، ص148

[3] سوره مبارکه صافات، آیه 10

[4] سوره مبارکه انفال، آیه 33

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *