السَّلَامُ عَلَى وَرَثَةِ الْأَنْبِيَاءِ

«السَّلَامُ عَلَى وَرَثَةِ الْأَنْبِيَاءِ»

 

«سلام بر شما حضرات معصومین که وارث انبیاء هستید»

 

شما حضرات معصومین وارث کمالات و فضائل انبیاء هستید. در وجود هر یک از شما به تنهایی تمام کمالات و فضائل انبیاءِ پیشين وجود دارد. فضائل و خوبیهای شما با تمام فضايل دنیا برابر است.

 

معصومین، اصل و فرع هر خیر

 

در قسمتی از زیارت جامعه کبیره آمده است :

«إِنْ ذُكِرَ الْخَیرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَه‏»[1]

«هرگاه ذکر خیرات شد حضرات معصومین اصل و فرع آن خیر هستند»

 

روایت، گویای این مطلب است كه هر چند خداوند سبحان از جهت ظاهری و جنبه‌ی خَلقی برتن شما بزرگواران ردای خلقت پوشانده است و ظاهراً جانشین و وارث فضائل انبیاء هستید، اما در حقیقت همه‌ی انبیاء و اولیاء جیره‌خوار کمالات و فضائل شما هستند، خیرات ساری و جاری در عالم از وجود شما نشأت گرفته و انوار وجودیِ شما بر خلقت تابیده است.

در جلسات قبل گفتیم هرگاه انبیاء الهی گرفتار ابتلائات الهی می‌شدند قطعاً برای رهایی خویش از آن ابتلائات به ائمه‌ی اطهار پناهنده می‌گشتند و همچنین انبیاء پیشین به بركت وجود شما مراحل كمالی خویش را طی كرده‌اند.

اگر خداوند به یوسف سلطنت عطا کرده است به یقین به برکت وجود شما بوده است.

اگر باد در تسخیر سلیمان قرار گرفت، اگر موسی کلیم الله شد و عیسی روح الله گشت همه به یُمن وجود شماست.

همه‌ی خیرات و برکات انبیاء در وجود بقیة الله تبلور خاص دارد و این خیرات را به اذن حق بر زندگی هر خواهانی جاری می‌کند و چه بسیار زمانها كه مردم برای دست‌یابی به بركات، هیچ سختی و مشقتی را متحمل نمی‌شوند.

 

در روایت مربوط به عصر ظهور، امام باقر (ع) می‌فرمایند:

«إِنَّ الْقَائِمَ إِذَا قَامَ بِمَكَّةَ- وَ أَرَادَ أَنْ یتَوَجَّهَ إِلَى الْكُوفَةِ نَادَى مُنَادِیهِ أَلَا لَا یحْمِلْ‏ أَحَدٌ مِنْكُمْ‏ طَعَاماً وَ لَا شَرَاباً…»[2]

«وقتى كه قائم- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف- در مكه خروج نماید و اراده مى‏كند كه به سوى كوفه برود؛ منادى ندا مى‏‌كند: «آگاه باشید! هیچ یك از شما نباید خوردنى و نوشیدنى بردارد»

وجود مقدس یوسف فاطمه (عج) هر همراهی را از زحمت حمل احتیاجات اولیه‌ی خود بی‌نیاز می‌کند و بركت وجود امام زمان تمام جنبه‌های زندگی ما را در بر می‌گیرد و افراد را به بی‌نیازی و غنای كامل می‌رساند.

 

ظهور حضرت حجت (عج) با تمام توانمندی های انبیای پیشین

 

حضرت حجت در زمان ظهور با تمام توانمندی‌های انبیاء پیشین ظهور می‌کند، این توانایی‌ها در آن زمان آشكار و هویدا می‌گردند و گرنه حضرت در عصر غیبت نیز وارث توانمندیهای نیاكان خویش هستند.

♦ مثلاً اگر حضرت عیسی به زنده كردن مرده‌ شهرت یافته، امام زمان نیز در هر دو عصر، غیبت و ظهور به هر مرده‌ی معرفتی حیاتی مجدد عطا می‌كند و او را از مرگ در معنویات نجات می‌بخشد.

♦ اگر گفته‌اند: حضرت عیسی از ذخائر خانه‌های قومش باخبر بود امام زمان نیز نه تنها از ذخائر مادی خانه‌های افراد آگاه است كه از ذخایر فكری و اخلاقیشان نیز باخبر است و چنانچه كسی نسبت به ایشان اعلام نیاز كند حضرت به یقین پاسخگوی او خواهند بود.

♦ قرآن می‌گوید: حضرت ابراهیم برای ذریه‌اش دست به دعا در درگاه حضرت حق بلند می‌كردند و آنها را دعا می‌نمودند. امام زمان نیز دعاگوی امت خویش‌اند زیرا شیعه در عصر غیبت، یتیم آل محمد است، اگر دعای امام درباره‌ی آنها به اجابت نمی‌رسید به یقین قدرتمندان جهان، نامی از شیعه برجا نمی‌گذاشتند، اگرجهان هنوز از قدرت شیعه هراسان است به دعای یوسف فاطمه است. وجود مقدس اوست كه در حق یتیمان خویش دعا می‌كند و در این راز و نیاز با معبود، ذره‌ای قصور و كوتاهی را (العیاذ بالله) جایز نمی‌شمارد. اگر خدای نكرده تنها زمانی كوتاه دعای حضرت از حمایت شیعه برداشته شود مطمئناً خواری و ذلت، جامعه‌ی مسلمین را به نابودی می‌كشاند.

♦ اگر گفته‌اند: نوای ملکوتی حضرت داوود، سرور خاصی در میان قومش بر پا می‌كرد، ندای ملکوتی یوسف فاطمه نیز در عصر غیبت از درون قلبهای‌ما به گوش می‌رسد و هر لحظه امیدی تازه به منتظران می‌بخشد، اما مردم دوره‌ی ظهور نیز ندای ملكوتی حضرت را با گوش سر می‌شنوند و از شنیدن آن سرور خاصی را دریافت می‌كنند به هر حال صوت ملكوتی ایشان چه در دوره‌ی غیبت و چه در زمان ظهور حزن و اندوه را از دل هر شیعه می‌برد.

♦ قرآن می‌گوید: به اذن حق، باد را در تسخیر حضرت سلیمان قرار دادیم و توفیق استفاده از این مركب نامرئی را برای سلیمان میسّر كردیم به یقین پیك‌های نامرئی امام زمان به طور نامحسوس بر قلب‌های ما سایه گستر است، اگر ما احساس امنیت و سكنا می‌كنیم نشان لطف امام زمان است و این لطف چون نسیمی نامحسوس و نامرئی زندگی ما را در بر می‌گیرد، اما جای تاسف اینجاست كه ما در بسیاری از اوقات از نعمت نسیم الطاف حضرت غافلیم و درک این نعمت نامرئی بر ما پوشیده و پنهان است.

اگر ما حضرات معصومین را وارثین انبیاء می‌خوانیم از آن جهت است که انبیاء مردم را به فطرت الهی خود فرا می‌خوانند و به خداشناسی دعوتشان می‌کردند.

ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام و در نهایت امام زمان (عج) نیز مردم را به خداشناسی و فطرت‌های پاک و الهی فرا می‌خوانند، دوازده اختر تابناك ولایت همه را به سوی حق دعوت می‌كنند و هیچ یك از آنها مردم را به خود نمی‌خوانند.

 

معصومین، وارث تمام فضائل انبیا

 

در معنای لغت وارث باید بگوییم وارث کسی است که تمام ارث پیشینیان به او تعلق می‌گیرد. اگر پسری وارث پدر خویش است تمام ارث و دارایی پدر به او می‌رسد از این رو ائمه وارث همه‌ی کمالات و فضائل انبیاء پیشین هستند.

 

مفسرین زیارت جامعه در این رابطه حدیثی را از پیامبر (ص) نقل می‌کنند:

«عَنِ النَّبِی ص قَالَ: مَنْ أَرَادَ أَنْ ینْظُرَ إِلَى آدَمَ فِی حِلْمِهِ وَ إِلَى نُوحٍ فِی فَهْمِهِ وَ إِلَى مُوسَى فِی مُنَاجَاتِهِ وَ إِلَى إِدْرِیسَ فِی تَمَامِهِ وَ كَمَالِهِ وَ جَمَالِهِ فَلْینْظُرْ إِلَى هَذَا الرَّجُلِ الْمُقْبِلِ قَالَ فَتَطَاوَلَ النَّاسُ فَإِذَا هُمْ بِعَلِی ع كَأَنَّمَا ینْقَلِبُ فِی صَبَبٍ وَ ینْحَطُّ مِنْ جَبَلٍ… .

وَ رُوِی أَنَّهُ ص: نَظَرَ ذَاتَ یوْمٍ إِلَى عَلِی ع فَقَالَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ ینْظُرَ إِلَى یوسُفَ فِی جَمَالِهِ وَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ فِی سَخَائِهِ وَ إِلَى سُلَیمَانَ فِی بَهْجَتِهِ وَ إِلَى دَاوُدَ فِی قُوَّتِهِ فَلْینْظُرْ إِلَى هَذَا.

وَ فِی خَبَرٍ عَنْهُ ص: شَبَّهْتُ لِینَهُ بِلِینِ لُوطٍ وَ خُلُقَهُ بِخُلُقِ یحْیى وَ زُهْدَهُ بِزُهْدِ أَیوبَ وَ سَخَاءَهُ بِسَخَاءِ إِبْرَاهِیمَ وَ بَهْجَتَهُ بِبَهْجَةِ سُلَیمَانَ وَ قُوَّتَهُ بِقُوَّةِ دَاوُدَ ع‏.»[3]

رسول اکرم(ص) می‌فرماید:«هرکس می‌خواهد نظر کند به سوی آدم در حلم او و به سوی نوح در فهم او و به موسی در مناجات او و به ادریس در کمال و جمال او پس نگاه کند به این شخص که می‌آید. مردم گردن کشیدند ببینند چه کسی می‌آید ناگهان چشمشان به علی(ع) افتاد که با کمال وقار وارد شد، روزی از روزها رسول اکرم(ص) نظر به سوی آن حضرت افکند.

و فرمود: کسی که دوست می‌دارد به جمال یوسف و سخاوت ابراهیم و به بهجت سلیمان و قوّت داوود نظر کند پس به سوی علی(ع) نظر کند.

در خبر دیگر نَرمش او به نَرمش لوط نبیّ و خُلق او به خُلق یحیی و زهد او به زهد ایّوب و سَخاوت او به سخاوت ابراهیم و بهجت او به بهجت سلیمان و قوّت او به قوّت داوود (ع) تشبیه شده است.»

 

پیامبر (ص) این روایت را در رابطه با حضرت علی (ع) بیان کردند ولی وجود مقدس امام حسن و امام حسین و فرزندان ایشان تا حضرت حجت از حقیقت نوری امیرالمومنین (ع) جدا نیستند. آنها هر یک وارث امام پیش از خود هستند، امام زمان نه تنها وارث انبیاء پیشین است، بلكه وارث اجداد خویش و وارث ائمه‌ی اطهار (ع) نیز می‌باشد. ایشان نرم خویی را نه تنها از حضرت لوط به ارث برده‌اند كه جد بزرگوارشان رسول الله نیز اسوه‌ی حُسن خلق بوده‌اند، ایشان شجاعت را نه تنها از حضرت ابراهیم به ارث برده است كه امیرالمؤمنین و حسین بن علی (علیمها السلام) اسوه‌ی شجاعت تاریخ‌اند. صبر را نه تتها از ایوب به ارث برده است كه مادرش زهرا (س) اسوه‌ی صبر اوست….

 

پیوست با معصوم، راه دستیابی به همه کمالات

 

اگر این فراز از زیارت جامعه را کمی دقیق تر نگاه کنیم و آن را بررسی نماییم خواهیم دید که هر یک از انسانها در زندگی خویش به دنبال گم‌شده‌هایی هستند و کمال خویش را در یافتن آن گم‌شده‌ها می‌یابند. اگر کسی صبر ایّوب را درمان زندگی خود می‌داند و دیگری غلبه‌ی یوسف قلب را بر نفس علاج مسیرگم شده‌ی زندگی خودش می‌خواند و دیگری ذره‌ای از خوش اخلاقی پیامبر(ص) را راهی برای خوب زندگی کردن خود یافته است، برای دست‌یابی به همه‌ی این كمالات باید دست در دامن یوسف فاطمه زند زیرا او وارث انبیاء پیشین است و امام زمان ماست و حق رعیت بر گردن امام هر زمان است.

اگر ما خود را رعیت حضرت بدانیم به طور قطع ایشان در جایگاه امام زمانی خویش خواسته‌های ما را بی‌پاسخ رها نخواهند کرد و برای هر یک از ما راه درمانی را پیشنهاد می‌كنند.

 

تاریخ جلسه : 88/10/23 ـ جلسه 20

«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]  بحارالأنوار، ج99،ص132

[2]  کافی، ج1، ص231

[3]  بحارالأنوار، ج39،ص81

 

 


[1]  بحارالأنوار، ج99،ص132

[2]  بحارالأنوار، ج39،ص81

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *